تفسیر سوره مبارکه بقره آیه 177 جلسه 1 حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی 1 جلسه تفسیر آیه صد و هفتاد و هفت بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه 177 جلسه 1
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
1 جلسه تفسیر آیه صد و هفتاد و هفت
![]()
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ السَّائِلینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاهَ وَ آتَى الزَّکاهَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (177) یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخیهِ شَیْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذلِکَ تَخْفیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَهٌ فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ أَلیمٌ (178)
نیکى این نیست که روى خود را به سوى مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکى [واقعى و کامل، که شایسته است در همه امور شما ملاک و میزان قرار گیرد، منش و رفتار و حرکات] کسانى است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آوردهاند، و مال و ثروتشان را با آنکه دوست دارند به خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان و سائلان و [در راه آزادى] بردگان مىدهند، و نماز را [با همه شرایطش] برپاى مىدارند، و زکات مىپردازند، و چون پیمان بندند وفاداران به پیمان خویشند، و در تنگدستى و تهیدستى و رنج و بیمارى و هنگام جنگ شکیبایند؛ اینانند که [در دیندارى و پیروى از حق] راست گفتند، و اینانند که پرهیزکارند. (177) اى اهل ایمان! در مورد کشتهشدگان بر شما قصاص مقرّر و لازم شده: آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده، زن در برابر زن. پس کسى که [مرتکب قتل شده چنانچه] از سوى برادر [دینى] اش [که ولىِّ مقتول است] مورد چیزى از عفو قرار گرفت [که به جاى قصاص، دیه و خونبها پرداخت شود] پس پیروى از روش شایسته و پسندیده [نسبت به وضع مادى قاتل بر عهده عفو کننده است]، و پرداخت دیه و خونبها با نیکویى و خوشرویى [بر عهده قاتل است]. این [حکم] تخفیف و رحمتى است از سوى پروردگارتان؛ پس هر که بعد از عفو، تجاوز کند [و به قصاص قاتل برخیزد] براى او عذابى دردناک است. (178)

تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه 177
اشاره به معیارهاى نیکى و نیکوکارى
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
![]()
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ السَّائِلینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاهَ وَ آتَى الزَّکاهَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (177) یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخیهِ شَیْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذلِکَ تَخْفیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَهٌ فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ أَلیمٌ (178)
نیکى این نیست که روى خود را به سوى مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکى [واقعى و کامل، که شایسته است در همه امور شما ملاک و میزان قرار گیرد، منش و رفتار و حرکات] کسانى است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آوردهاند، و مال و ثروتشان را با آنکه دوست دارند به خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان و سائلان و [در راه آزادى] بردگان مىدهند، و نماز را [با همه شرایطش] برپاى مىدارند، و زکات مىپردازند، و چون پیمان بندند وفاداران به پیمان خویشند، و در تنگدستى و تهیدستى و رنج و بیمارى و هنگام جنگ شکیبایند؛ اینانند که [در دیندارى و پیروى از حق] راست گفتند، و اینانند که پرهیزکارند. (177) اى اهل ایمان! در مورد کشتهشدگان بر شما قصاص مقرّر و لازم شده: آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده، زن در برابر زن. پس کسى که [مرتکب قتل شده چنانچه] از سوى برادر [دینى] اش [که ولىِّ مقتول است] مورد چیزى از عفو قرار گرفت [که به جاى قصاص، دیه و خونبها پرداخت شود] پس پیروى از روش شایسته و پسندیده [نسبت به وضع مادى قاتل بر عهده عفو کننده است]، و پرداخت دیه و خونبها با نیکویى و خوشرویى [بر عهده قاتل است]. این [حکم] تخفیف و رحمتى است از سوى پروردگارتان؛ پس هر که بعد از عفو، تجاوز کند [و به قصاص قاتل برخیزد] براى او عذابى دردناک است. (178)
لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ ۱
در کلمه بِر که در آیه شریفه آمده و در استعمالات قرآنی که ما داریم بِرّ و بَرّ داریم اولی به معنای مصدر اسمی است و اینجا به معنای آن چیزی میشود که همه خوبیها در آن باشد و در جهت وسعت گیری و گسترش داشتن احسان معمولا به کار توسع در احسان یعنی هر چه بیشتر باشد کلمه بِر را در آن استعمال میکنند.
اما کلمه بَر که درواقع صفت مشبهه میباشد در قرآن دو استعمال دارد یکی به معنای نیکوکاری و دیگری به معنای اسمی از اسماء الحسنی حضرت جل و أعلی «وَ بَرًّا بِوالِدَتِی» ۱ نیکی و احسان به والدین و است و اسماءالحسنی نیز «إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِیمُ» ۲ که اولی درباره عیسی بوده و دومی از اسامی حضرت حق استعمال میشود.
بنابراین یک بَرّ و یک بِرّ داریم آن «لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا» ۳ میفرماید که ایمان داشتن به خدا و مومن بودن به این نیست که صورت خود را از سمت مشرق و مغرب برگرداندن و مقابل خود را نگاه نکند ، یعنی خدا را نبیند بعد «وَلَٰکِنَّ الْبِرَّ» ۴ کسی که بخواهد مومن واقعی باشد باید «مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ» ۵ چهار شرط در این آیه میگذارد.
ایمان به خدا «وَالْیَوْمِ الْآخِرِ» البته ایمان به خدا هم ایمان به حضرت حق و احدیت میباشد و هم بر صفات او که مجموعه دو رکن میشود و «وَالْیَوْمِ الْآخِرِ» و ایمان به قیامت «وَالْمَلَائِکَهِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ»۶ این هم قسمت چهارم آن که ایمان به ملائکه و فرشتگان حضرت حق، کتابهای آسمانی و پیامبران داشته باشد.
نه اینکه فقط به پیامبر ایمان بیاورد چون «النَّبِیِّینَ» جمع محلای به الف و لام بوده و همه پیامبران را شامل میشود و «وَآتَى الْمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِ» ۷ آن ثروتی که بسیار به آن اهمیت میدهد او را بر حبی که نسبت به «ذَوِی الْقُرْبَىٰ» دارد، بدهد به «وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاهَ وَآتَى الزَّکَاهَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ» ۸همچنان به صفات او اشاره دارد.
عبارت بعدی«إِذَا عَاهَدُوا ۖ وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ» ۹ و کسانی که مجاهده در راه خدا میکنند در سختیها و تنگناها صبور باشند و «وَحِینَ الْبَأْسِ» و زمان رسیدن بلا و بیچارگی به آنها «أُولَٰئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا»۱۰ یکی از توصیفات آنها این میباشد که افراد راستگویی هستند، محققا راست میگویند «وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ» نتیجه این است که اگر کسی آن صفات را داشت یک بِر متقی میگردد.
نکات تفسیری در این آیه همانطور که عرض کردیم کلمه بِر مصدر و اسم معنا برای اینجا نسبت به من، من موصوله «مَنْ آمَنَ» میباشد اینجا افاده عموم نیز دارد یعنی هر کسی که این صفات را داشته باشد، تمام کسانی که آمَنَ بِاللَّهِ و دارای دیگر توصیفات باشد.
هر اندازه توصیفات قرآن افزایش یابد شمول آن کمتر میشود یعنی مشمولان آن کاهش مییابد«مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ» تا به آخر برسد دایره تنگ میشود هر چیزی هر قید بیشتری داشته باشد و هر اندازه موصوف وصف بر روی وصف گذاشته شود، کم کم آن یک نفر میشود و تخصیص مییاید.
از لحاظ اعتقادی مسلما اگر ما بر روی آن دقت کنیم آن است که بِر یعنی کسی که مومن واقعی باشد باید ارکان ایمان را رعایت کند طبق این آیه، اولین مورد آنکه به خدا ایمان داشته باشد ایمان داشتن به خدا نه اینکه فقط بگوید من به خدا ایمان دارم، ایمان به ذات احدیت بر همه چیز آن باید باشد.
بر همه آنچه که در عالم به انسان مربوط میشود خدا را قبول داشته باشد وجود حضرت حق را قبول کند و توحید را بپذیرد که البته همه آنچه که ما پیرامون حضرت حق سخن میگوییم و پیش میرویم به توحید بازمیگردد آن هدفی که همه پیامبران داشتند بر توحید و یگانه پرستی مردم بر ذات احدیت یعنی همه آنچه که در این عالم ورق میخورد باید پیرامون توحید باشد.
این هدف، هدفی میباشد که هیچ پیامبری نمیتوانست آن را کم یا زیاد بکند پس اولین رکن برای ایمان و بِر بودن آن است که کسی ایمان به خدا داشته باشد و همچنین معرفت به ذات احدیت صفات خدا را باید قبول داشته باشد مثلا اینکه در اصول دین عدل را ذکر میکنند بخاطر آن میباشد که اکثر صفات در آن قرار میگیرند.
لذا اینکه میگویند خدا عادل است و غیر عادل نیست این ایمان کسی که بِرّ بوده و ایمان واقعی دارد باید بر صفات خداوند در جمیع مراتب آن مومن باشد و قبول کند به طوری که خدشه ای در آن نباشد برخی افراد چنین تصور میکنند که اعتقادات نباید نظم داشته باشند.
اعتقاد داشتن اینگونه میباشد که اگر کسی بر خلاف او سخنی گفت آن غیرت دینی و الهی در او بجوشد و او سخنی بگوید اینکه فرد به راحتی هر سخنی بگوید اگر ظاهر اینگونه باشد به باطن نمیتوان اعتماد کرد اعتقاد به صفات حضرت حق آن است که به ناشکری کردن زبان نگشاید.
ما از برخی افراد دیده ایم که چه اندازه مومن بودند از جانباز شهید علی اکبر پناهی یاد کنیم که ۲۸ سال از سال ۶۵ تا سال ۹۳ مجروح شد و نخاع او ضربه دید و فلج شد تمام این مدت فلج بود و بسیار زجر میکشید این طلبه واقعی معتقد مومن طی مجروحیت خود دیپلم، لیسانس ادبیات فارسی و دروس حوزوی را مغنی میخواند با این همه ما هیچگاه ندیدیم آنها بگویند چرا من یا گله کنند!
این نکته اهمیت دارد که اگر کسی مومن واقعی باشد و به ذات احدیت ایمان داشته باشد هیچگاه زبان ناسپاسی در برابر ذات احدیت نخواهد داشت رکن بعدی «وَالْیَوْمِ الْآخِرِ» ایمان داشتن به قیامت و آن را مومن باشد و به آن ایمان داشته باشد چهارمین آن ایمان به فرشتگان، کتب آسمانی و پیامبران الهی.
جالب آنکه در این آیه به ما میگوید اگر خواستید مومن واقعی باشید و بِر محسوب شوید نه فقط پیامبر و قرآن بلکه همه کتب آسمانی و همه پیامبران را باید ایمان بیاورید مسلم الکتاب که میفرماید منظور همه کتب میباشد چرا که به دنبال آن «النَّبِیِّینَ» آمده یعنی باید کتب آنها را نیز قبول داشته باشند.
لذا الکتاب در اینجا به معنای قرآن نیست چون الف و لام آن عهد حضور محسوب نمیشود و به استغراق جنس تعلق دارد پس ایمان به فرشتگان، کتابهای آسمانی و پیامبران الهی اهمیت دارند «وَآتَى الْمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِ» یکی از نکاتی که آدم بِر در قسمت دوم آیه نسبت به توصیفشان دارد میفرماید که آن اعمال صالحهای که باید داشته باشند عبارت بیان از بذل مال میباشد.
در آیاتی که داریم انسانها بعد از مرگ خود رب ارجعونی میگویند بعد «لَعَلِّی أَعْمَلُ صَالِحًا فِیمَا تَرَکْتُ» ۱۱ یا در جای دیگری داریم «لأَصَّدَّقَنَّ» یعنی ما صدقه میدهیم معنای ظاهری آن صدقه است دور کردن و خرج کردن مال خود اهمیت بالایی دارد لذا بذل مال در راه خدا (مواردی دارد) که موارد آن را آیه بیان میفرماید :«وَآتَى الْمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ»۱۲
۱_سوره مریم آیه ۳۲
۲_سوره طور آیه ۲۸
۳_سوره بقره آیه ۱۷۷
۴_سوره بقره آیه ۱۷۷
۵_سوره بقره آیه ۱۷۷
۶_ سوره بقره آیه ۱۷۷
۷_ سوره بقره آیه ۱۷۷
۸_ سوره بقره آیه ۱۷۷
۹_ سوره بقره آیه ۱۷۷
۱۰_ سوره بقره آیه ۱۷۷
۱۱_سوره مومنون آیه ۱۰۰
۱۲_سوره بقره آیه ۱۷۷
فهرست مطالب
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.