۞ امام علی (ع) می فرماید:
امام صادق عليه السلام فرمود: مسلمان برادر مسلمان اسـت بـه او ظلم نمى كند و وی را خوار نمى سازد و غیبت وی را نمى كند و وی را فریب نمى دهد و محروم نمى كند. ‌وسائل الشيعه 8: 597 ‌

موقعیت شما : صفحه اصلی » تفسیر آیات 171 تا 180
  • شناسه : 8851
  • ۱۷ مهر ۱۴۰۳ - ۱۷:۵۵
  • 246 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : تفسیر رضوان
  • منبع : حوزه علمیه اصفهان
آیه 177 | اشاره به  معیارهاى نیکى و نیکوکارى 2
آیه 177 | اشاره به معيارهاى نيكى و نيكوكارى 2

آیه 177 | اشاره به معیارهاى نیکى و نیکوکارى 2

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه 177  جلسه 2 حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی 2 جلسه تفسیر آیه صد و هفتاد و هفت بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى […]

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه 177  جلسه 2

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

2 جلسه تفسیر آیه صد و هفتاد و هفت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى‏ حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ السَّائِلینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاهَ وَ آتَى الزَّکاهَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (177) یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلى‏ الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى‏ بِالْأُنْثى‏ فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخیهِ شَیْ‏ءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذلِکَ تَخْفیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَهٌ فَمَنِ اعْتَدى‏ بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ أَلیمٌ (178)

نیکى این نیست که روى خود را به سوى مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکى [واقعى و کامل، که شایسته است در همه امور شما ملاک و میزان قرار گیرد، منش و رفتار و حرکات‏] کسانى است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آورده‏اند، و مال و ثروتشان را با آنکه دوست دارند به خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان و سائلان و [در راه آزادى‏] بردگان مى‏دهند، و نماز را [با همه شرایطش‏] برپاى مى‏دارند، و زکات مى‏پردازند، و چون پیمان بندند وفاداران به پیمان خویشند، و در تنگدستى و تهیدستى و رنج و بیمارى و هنگام جنگ شکیبایند؛ اینانند که [در دین‏دارى و پیروى از حق‏] راست گفتند، و اینانند که پرهیزکارند. (177) اى اهل ایمان! در مورد کشته‏شدگان بر شما قصاص مقرّر و لازم شده: آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده، زن در برابر زن. پس کسى که [مرتکب قتل شده چنانچه‏] از سوى برادر [دینى‏] اش [که ولىِّ مقتول است‏] مورد چیزى از عفو قرار گرفت [که به جاى قصاص، دیه و خون‏بها پرداخت شود] پس پیروى از روش شایسته و پسندیده [نسبت به وضع مادى قاتل بر عهده عفو کننده است‏]، و پرداخت دیه و خون‏بها با نیکویى و خوش‏رویى [بر عهده قاتل است‏]. این [حکم‏] تخفیف و رحمتى است از سوى پروردگارتان؛ پس هر که بعد از عفو، تجاوز کند [و به قصاص قاتل برخیزد] براى او عذابى دردناک است. (178)

 

 

تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه  177

اشاره به معیارهاى نیکى و نیکوکارى

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم‏ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى‏ حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى‏ وَ الْیَتامى‏ وَ الْمَساکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ السَّائِلینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاهَ وَ آتَى الزَّکاهَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (177) یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلى‏ الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى‏ بِالْأُنْثى‏ فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخیهِ شَیْ‏ءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذلِکَ تَخْفیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَهٌ فَمَنِ اعْتَدى‏ بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ أَلیمٌ (178)

نیکى این نیست که روى خود را به سوى مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکى [واقعى و کامل، که شایسته است در همه امور شما ملاک و میزان قرار گیرد، منش و رفتار و حرکات‏] کسانى است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آورده‏اند، و مال و ثروتشان را با آنکه دوست دارند به خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان و سائلان و [در راه آزادى‏] بردگان مى‏دهند، و نماز را [با همه شرایطش‏] برپاى مى‏دارند، و زکات مى‏پردازند، و چون پیمان بندند وفاداران به پیمان خویشند، و در تنگدستى و تهیدستى و رنج و بیمارى و هنگام جنگ شکیبایند؛ اینانند که [در دین‏دارى و پیروى از حق‏] راست گفتند، و اینانند که پرهیزکارند. (177) اى اهل ایمان! در مورد کشته‏شدگان بر شما قصاص مقرّر و لازم شده: آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده، زن در برابر زن. پس کسى که [مرتکب قتل شده چنانچه‏] از سوى برادر [دینى‏] اش [که ولىِّ مقتول است‏] مورد چیزى از عفو قرار گرفت [که به جاى قصاص، دیه و خون‏بها پرداخت شود] پس پیروى از روش شایسته و پسندیده [نسبت به وضع مادى قاتل بر عهده عفو کننده است‏]، و پرداخت دیه و خون‏بها با نیکویى و خوش‏رویى [بر عهده قاتل است‏]. این [حکم‏] تخفیف و رحمتى است از سوى پروردگارتان؛ پس هر که بعد از عفو، تجاوز کند [و به قصاص قاتل برخیزد] براى او عذابى دردناک است. (178)

 

لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ ۱

مستعملات قرآنی بِرّ و بَرّ

در ذیل آیه ۱۷۷ از سوره بقره کلماتی که دنبال می‌کردیم و مستعملات قرآنی  کلمه برّ را گفتیم این شکل و ماده این کلمه که باء و راء مشدد باشد به دو گونه و صیغه در قرآن استفاده می‌شود یکی بِر و دیگری بَر اینجا با کسر باء بوده و مراد یعنی کسی که کامل و همه چیز او درست باشد.

مستعملات قرآنی لغت بّر

کلمه بَر به معنای مستعملات قرآن آن دو گونه بود یکی به معنای احسان کردن و کسی که به دیگران نیکی کند نیکویی کردن مانند همانکه فرمود بَر به والدین یا حضرت عیسی فرمود که «وَبَرًّا بِوَالِدَتِی» ۱ در اسماء الحسنی نیز به کار رفته ولیکن نام‌های خداوند است «إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِیمُ» ۲ اما کلمه بِر که به کسر باء آن را تلفظ می‌کنیم اسمی است که در واقع مصدر اسمی می‌باشد.

مصدر کلامی بِرّ

مصدر یعنی آن اسمی که شامل تمام خوبی‌ها و نیکی‌ها می‌گردد به عبارت دیگر توسع در انسان را می‌رساند یعنی کسی که بسیار احسان کند گویند او بِر دارد البته بِر به والدین نیز داریم در آنجا بَر معنای لغوی و مستعملی را داشتیم لذا استعمال توسع در احسان بیشتر می‌باشد و البته بَر چون به معنای فَعل است در واقع صفت مشبهه می‌باشد.

چهار رکن مهم در ایمان

صفت مشبهه بر تثبیت صفت در موصوف دلالت می‌کند توصیف بِر و بریت در قرآن کریم و این آیه شریفه بر آن است که به چهار رکن اعتقاد داشته باشند و عملیاتی آن هم انجام دهند اعتقادات آن‌ها در بحث ایمان که بِر واقعا مصداق آن بشود و متلبس به بریت گردد: ایمان به توحید و صفات ذات باری تعالی، قیامت «مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ» ۳

اعتقاد به فرشتگان

عبارت «وَالْمَلَائِکَهِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ» ۴ این‌ها در واقع یکی هستند و کلمه ملائکه جمع ملک می‌باشد و الف و لام دارد همه فرشتگان را ما باید ایمان داشته باشیم الف و لام الکتاب عهد حضور نیست و به قرینه‌ای که اینجا داشته باشیم بخاطر نبیین است که پس از آن آمده چرا که اگر منظور قرآن بود باید از نبی مکرم صحبت می‌کرد.

ایمان به کتب آسمانی و پیامبران

وقتی الکتاب و النبیین می‌آورد یعنی باید به همه کتاب‌های آسمانی و همه پیامبران ایمان بیاورید روز قبل عرض کردیم سیاق نبیین که در اینجا آمده جمع پیامبران بوده و آن سیاق بر این دلالت دارد که آن الکتاب شامل کل کتب آسمانی می‌گردد.

توجه به خداوند

آنچه که ما باید در این قسمت به آن توجه کنیم اینکه برخی اوقات ما تصور داریم که آدم خوبی هستیم اما روی خود را بازمی‌گردانیم در صورتی که خواسته ما در مقابلمان قرار دارد این «لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ» ۵ کنایه از این دارد که وجوه خودتان را به سمت مغرب و مشرق برگردانید یعنی از آنکه باید به او گناه کنید چشم بپوشید!

شرط و مراتب بِرّیَّت

پیامبر، حقیقت و علی را می‌بینی اما آن را نادیده می‌گیری بدانید که بریت و آدم خوب بودن در اینکه شما روی خود را برگردانید نیست «من آمن» نه اینکه فقط ایمان خودت بلکه باید باعث ایمان دیگران شوید یعنی حرکت تو باعث مومن پروری و ایمان سازی گردد.

وظیفه دوچندان برای بذل مال

در دنباله آیه که پیشروی می‌کنیم مجددا این را می‌بینیم «وَآتَى الْمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَىٰ» ۶ یعنی باید بیان قسمت دوم برای توصیف کلمه بِر این می‌باشد که اعمال صالح باشد احتمالا این به ذهن برسد که سالبه به انتفاء موضوع دارد ما که پولی نداریم که آن را انفاق کنیم اینجا وظیفه دو چندان است.

لزوم توسُّع انسان

کسی که پول ندارد باید تلاش کند پول به دست بیاورد ما فکر کنیم چون پول نداریم تکلیفی نداریم چنین چیزی صدق ندارد این ضلالت خواهد بود اگر کسی خواست مصداق بریت داشته داشته باشد چون درباره آن گفتیم توسع احسان یعنی در جایی بخواهی احسان را برای فردی گسترش بدهید و برای او توصیف کنید باید پول خرج کنید!

وظیفه تکسب مال

اگر فردی پول نداشته باشد باید دست روی دست بگذارد؟ خیر باید حرکت کند و پول ساز شود چون این نشان دهنده می‌باشد که آن وظیفه‌ای که هر انسانی دارد خصوصا مردان برای به دست آوردن اموال و خرج کردن آن در راهی که خدا فرموده، جز وظایف مفروق عنهای آن‌ها است یعنی همیشه باید این کار را بکند.

اهمیت شرط محبت در بذل مال

جمله «وَآتَى الْمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِ» نکته در این دارد که در راه به پا داشتن آنچه که یکتاپرستی و آنچه که توحید باشد و خداگونه عمل کردن و احسان به خلق خدا و همه آن‌ها را شامل شود که کلمه بِر صدق کند باید به دنبال این باشد که مال اعطا کند آن هم نه به گونه‌ای که فرد مال را در راه خودش بدهد باید از روی محبت باشد.

معنای اولیه بذل مال

جمله «عَلَىٰ حُبِّهِ» دو گونه‌ معنا دارد یکی اینکه ما را دوست می‌دارد در آنجا فرمود :«لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» ۷ یعنی باید آن مالی را اعطا کنی که به آن دلبسته هستی و بسیار اهمیت دارد اگر در خیابان سائلی به تو برخورد کرد یک پول سیاه احسان و بریت ندارد اما اگر پول بیشتری دادی اهمیت دارد و بریت ایجاد خواهد کرد.

وجه ثانی بذل مال

یکی از جهت این «عَلَىٰ حُبِّهِ» می‌گوید که شما از محبوب خود جلب رضایت کنید یعنی محب خدا هستید و قصد دارید محبوبیت خود و محبوبیت حضرت حق را برای خود به منصه شعار بگذارید و نشان بدهید که خدا را دوست دارید ، محب او هستید و او محبت تو است باید این کار را بکنید اما آن را به چه کسی بدهید، برای رضای خدا آن را به «ذَوِی الْقُرْبَىٰ» بذل کنید.

منشا صحیح بذل مال

البته ایتاء که در آنجا فرمود منظور بذل مال می‌باشد که از راه اینکه منشا احسان باشد و از باب دوست داشتن باشد ایتاء مال صدق می‌کند اما نه از جهت اینکه اجبار به مکه رفتن دارید اگر خمس مالت را ندادی همسرت به تو حرام می‌شود پس مال خود را «عَلَىٰ حُبِّهِ» نداده و به ضرب اجبار خواهد داد.

منظور از {ذَوِی الْقُرْبَىٰ}

مال خود را به چه کسی بدهیم؟ به «ذَوِی الْقُرْبَىٰ» اما چه کسانی آن را معنا می‌کنند؟ آنچه که در قرآن نسبت به  «ذَوِی الْقُرْبَىٰ» متبادر به ذهن می‌شود یعنی «ذَوِی الْقُرْبَىٰ» اهل بیت(صلوات الله علیهم اجمعین) ،در اینجا مرحوم طبرسی روایتی را آورده که منظور از «ذَوِی الْقُرْبَىٰ» ذَوِی الْقُرْبَىٰ پیامبر است. ۶

سهم امام از خمس

مالی که شما باید به «ذَوِی الْقُرْبَىٰ» که در اینجا گفتیم، بدهید مثلا بیان سهم سادات در خمس را بگویید که بخشی از آن مربوط به سهم سادات و سادات فقیر شده و بخش دیگر که سهم امام نام دارد به امام اصل می‌رسد که هر دو را می‌توان به آن‌ها اهدا کرد یعنی به طور کامل می‌توانید خمس را به سادات بدهید اما سهم سادات را فقط باید به خود آن‌ها بذل نمایید.

بذل مال به سادات

سهم امام را با اجازه می‌توان به دیگران بخشید این مورد یکی از بخشش مال به اهل بیت بود و شما می‌توانید سایر احسان‌ها را در حق اهل بیت انجام دهید پس مسلما در این عبارت «ذَوِی الْقُرْبَىٰ» یعنی اهل بیت و سادات که بسیار اهمیت دارد مسلم در جامعه ما اگر به اکثر مردم برخورد کنیم آن‌ها فقیر هستند.

برنامه مالی کشور کویت

این فقیر که ما می‌گوییم دقیقا چه شخصی می‌باشد؟ او باید سهم سادات را دریافت پس باید ابتدا درباره صحت فقر او تحقیق کنیم نه اینگونه نیست مردم ایران نه فقط کشور ما بلکه کل جهان اکثرا فقیر هستند و در کشورهای مانند کویت که برنامه مالی روتینی دارند و در محدودیت در ملت آن‌ها است.

شرط فقر در بحث یارانه

برای مثال ۴۰۰ هزار یا ۵۰۰ هزار جمعیت دارند اما یک بیستم نفت و گاز جهان در دست آن‌ها قرار دارد پس هر مقدار یارانه به آن‌ها داده شود زیاد می‌باشد درباره بحث‌های مالی اگر بخواهیم نظر بدهیم باید شرط آن فقر باشد.

قصد اطعام برای امام

برای مثال اطعام امام حسین لزوما نباید برای فقرا باشد و حتی فرد تیلیاردر هم می‌تواند از آن استفاده کند به عبارت دیگر اگر به قصد رضایت امام در روز عاشورا اطعام کردی، ثواب خود را خواهی برد پس «ذَوِی الْقُرْبَىٰ» منظور «ذَوِی الْقُرْبَىٰ» اهل بیت می‌باشد و در این قسمت بیان گردید.

معنای مصطلح یتیم

می‌فرماید «الیتامی» که معنی لغوی آن یعنی تنها اما در اصطلاح به ایتامی اشاره می‌کند که پدر ندارند، کسانی که پدر خود را از دست دادند و به رشد نرسیدند چون زیر ۱۸ سال هستند و به قول معروف صغیر محسوب می‌شوند مراد از یتامی این موارد هستند که هم شامل یتامی سادات و هم‌ شامل غیر سادات می‌شوند.

بذل مال در بحث بریت

کلمه بعدی «و المساکین»در این آیه اعتقادات گفت و در عملیات و کار عملیاتی که بر توصیف بریت می‌گوید، پول دادن است والمساکین مراد مطلق فقر می‌باشد البته این جمع محلای به الف و لام بوده و اشاره به همه مساکین دارد در قرآن و روایات یک مسکین و فقیر داریم که با مساکین و فقرا تفاوت دارند.

تفاوت کوچک فقیر و مسکین

در ما به ازای خارجی آن‌ها تفاوت زیادی با هم ندارند مگر اینکه دو نفر فقیر وجود داشته باشند که فقر یکی از آن‌ها شدیدتر باشد به این فرد مسکین می‌گویند اگر معنای اشدُّ حالا نسبت به فقر داشته باشد، معنای مسکین دارد وگرنه دو نفر آن‌ها تفاوتی ندارند که به آن‌ها مسکین یا فقیر گفته شود.

شدت و ضعف فقر

مراد در اینجا مطلق فقر است و بین فقیر و مسکین تفاوت چندانی وجود ندارد در روایت هم داریم «الفقیر و المسکین إذا اجتمعا افترقا» به جهت اینکه شدت فقر یکی بیشتر و دیگری کمتر می‌باشد مسکین برای عموم مردم استفاده نمی‌شود البته آن‌ها فقیر شرعی هستند اما ظاهرا راحت زندگی می‌کنند مثلا حقوق ده میلیونی دارند که به آن‌ها فقیر گفته می‌شود ،اگر کسی اشد حالا باشد، مسکین نام دارند.

تعبیری در باب فقیر و مسکین

من نمی‌توانم تعبیری بهتر از این برای فقیر و مسکین بیاورم مگر اینکه فقیر درآمدی دارد  ولو کم اما می‌تواند قناعت بکند و آن را نابود نمی‌کند در روایت آوردند که «کَادَ الْفَقْرُ أَنْ یَکُونَ کُفْراً» ۸ اما فقرای دسته اول کسانی هستند که درآمد ندارند و چیزی ندارند که به آن قناعت کنند این افراد مسکین بوده و آن‌ها یعنی مردم عادی فقیر هستند  و مسکین در اولویت است چون فقر شدیدتری دارد.

معنای و ابن السبیل

معنای «وابن السبیل» که منظور کسانی هستند که از وطن خود دور شدند و برای کار یا تفریح به مسافرت رفتند که اگر در مسیر پول نداشته باشند به صاحب راه یا پسر راه تبدیل می‌شوند لذا باید به این افراد کمک کرد «وَآتَى الْمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِ» ۹

معنای مصطلح سائل

دیگری سائل می‌باشد که معنای مصطلح در جامعه علنا گدایی می‌کنند و دست دراز کرده تا پول خود را تامین کنند گدایانی که اینگونه هستند می‌توانید مال خود را به عنوان‌ صدقه بذل کنید البته مشروط به اینکه بگوییم آن‌ها حتما باید متجاهر به فسق نباشند در اینکه بتوانید به آن‌ها کمک کنید این لازم نیست به دنبال شرط باشید.

حکم کمک به فقیر بد

برخی اوقات یک فقیری می‌بینید که آدم خوبی نیست می‌توان به او کمک کرد بحث بذل مال به خوب یا بد بودن افراد وابسته نیست حتی اگر حیوانی دیدید که گرسنه یا تشنه است و درخواستی دارید برای او اجابت کنید یعنی اگر شما از یک حیوان نیازمند نیز دستگیری بکنید نزد خدا آثار مثبتی دارد.

حکایتی درباره دستگیری از حیوانات

البته اگر به یک عالم یا فرد آبروداری کمک شود ارزش بیشتری دارد اما به هر حال حتی دستگیری از حیوانات نیز مورد قبول حضرت حق می‌باشد مانند سید شفتی که گویند بعد از مدت‌ها گرسنگی خود و خانواده‌اش جگر گوسفندی یافت و آن را به خانه برد در راه به سگی با هفت فرزندش برخورد کرد که آن‌ها گرسنه بودند و لذا غذا را به آن‌ها بذل کرد خداوند از آن روز به ایشان برکات بسیاری ، مانند مسجد سید اعطا کرد.

منابع 

۱_سوره مریم آیه ۳۲

۲_سوره طور آیه ۲۸

۳_سوره بقره آیه ۱۷۷

۴_ سوره بقره آیه ۱۷۷

۵_سوره بقره آیه ۱۷۷

۶_ سوره بقره آیه ۱۷۷

۷_سوره آل عمران آیه ۹۲

۸_امام باقر (ع)، مجمع البیان، ج ۱ ص ۴۷۷

۹_رسول اکرم (ص)، بحارالانوار ج ۷۰ ص ۲۴۶

۱۰_سوره بقره آیه ۱۷۷

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

New Page 1