تفسیر سوره مبارکه بقره آیه 176 جلسه 1 حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی 1 جلسه تفسیر آیه صد و هفتاد و شش بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ أُولئِکَ الَّذینَ اشْتَرَوُا الضَّلالَهَ بِالْهُدى وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَهِ فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ (175) ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ الَّذینَ اخْتَلَفُوا فِی الْکِتابِ لَفی شِقاقٍ […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه 176 جلسه 1
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
1 جلسه تفسیر آیه صد و هفتاد و شش
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
أُولئِکَ الَّذینَ اشْتَرَوُا الضَّلالَهَ بِالْهُدى وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَهِ فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ (175) ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ الَّذینَ اخْتَلَفُوا فِی الْکِتابِ لَفی شِقاقٍ بَعیدٍ (176) لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ السَّائِلینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاهَ وَ آتَى الزَّکاهَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (177)
اینانند که گمراهى را به جاى هدایت، و عذاب را به عوض آمرزش خریدهاند، شگفتا! چه شکیبایند بر آتش. (175) آن عذاب به خاطر این است که خدا کتاب آسمانى را به درستى و راستى نازل کرد [ولى اینان، آن را واگذاشتند و در تکذیبش کوشیدند و آن را مایه اختلاف قرار دادند] و یقیناً آنان که در [مفهوم و محتواى] کتاب اختلاف کردند [تا حقایق از مردم پنهان بماند] در دشمنى دور و درازى قرار دارند. (176) نیکى این نیست که روى خود را به سوى مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکى [واقعى و کامل، که شایسته است در همه امور شما ملاک و میزان قرار گیرد، منش و رفتار و حرکات] کسانى است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آوردهاند، و مال و ثروتشان را با آنکه دوست دارند به خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان و سائلان و [در راه آزادى] بردگان مىدهند، و نماز را [با همه شرایطش] برپاى مىدارند، و زکات مىپردازند، و چون پیمان بندند وفاداران به پیمان خویشند، و در تنگدستى و تهیدستى و رنج و بیمارى و هنگام جنگ شکیبایند؛ اینانند که [در دیندارى و پیروى از حق] راست گفتند، و اینانند که پرهیزکارند. (177)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه 176
ویژگى هاى دین فروشانِ پنهان کار و عذاب آنان
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
أُولئِکَ الَّذینَ اشْتَرَوُا الضَّلالَهَ بِالْهُدى وَ الْعَذابَ بِالْمَغْفِرَهِ فَما أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ (175) ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ الَّذینَ اخْتَلَفُوا فِی الْکِتابِ لَفی شِقاقٍ بَعیدٍ (176) لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ السَّائِلینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاهَ وَ آتَى الزَّکاهَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (177)
اینانند که گمراهى را به جاى هدایت، و عذاب را به عوض آمرزش خریدهاند، شگفتا! چه شکیبایند بر آتش. (175) آن عذاب به خاطر این است که خدا کتاب آسمانى را به درستى و راستى نازل کرد [ولى اینان، آن را واگذاشتند و در تکذیبش کوشیدند و آن را مایه اختلاف قرار دادند] و یقیناً آنان که در [مفهوم و محتواى] کتاب اختلاف کردند [تا حقایق از مردم پنهان بماند] در دشمنى دور و درازى قرار دارند. (176) نیکى این نیست که روى خود را به سوى مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکى [واقعى و کامل، که شایسته است در همه امور شما ملاک و میزان قرار گیرد، منش و رفتار و حرکات] کسانى است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آوردهاند، و مال و ثروتشان را با آنکه دوست دارند به خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان و سائلان و [در راه آزادى] بردگان مىدهند، و نماز را [با همه شرایطش] برپاى مىدارند، و زکات مىپردازند، و چون پیمان بندند وفاداران به پیمان خویشند، و در تنگدستى و تهیدستى و رنج و بیمارى و هنگام جنگ شکیبایند؛ اینانند که [در دیندارى و پیروى از حق] راست گفتند، و اینانند که پرهیزکارند. (177)
ذلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِی الْکِتابِ لَفِی شِقاقٍ بَعِیدٍ ۱
کلمه «ذلِکَ» اسم اشاره به دور می باشد ،لذا «ذا» اسم لشاره که همراه با کاف خطاب آمده پس «ذلِکَ»اشاره می شود به آن چیزی که دور دست شماست و کلمه «تلک» مونث ان و «ذلِکَ» مذکر است .
کلمه «ذلِکَ» اشاره به مطالب قبل است مانند آیه قبلی که فرمود:«أُولئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُا الضَّلالَهَ بِالْهُدى»۲ و در توصیف «إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ»۳ تمام مطالبی که گفته شد در آیات قبلی کلمه «ذلِکَ» اشاره به آن است .
مراد خداوند متعال در این آیه که می فرماید:«بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ» و در آیه ۱۷۴ که فرمود:« ما أَنْزَلَ اللَّهُ» ۴ در واقع دو معنای مثل هم است یعنی مراد از «الْکِتابَ» فقط قران نیست گرچه بعید نیست که الف و لام ان را عهد حضور بدانیم ولی چون اشاره به قبل دارد و در ما قبل داشتیم که « ما أَنْزَلَ اللَّهُ» که یکی از مصادیق آن قران کریم است در این آیه شریفه هم «الْکِتابَ» مراد قران و کتاب های آسمانی و آنچه که خداوند از طرف خودش بر انبیاء وحی فرموده را همگی شامل می شود .
جمله «بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْکِتابَ بِالْحَقِّ» ۵ یعنی خداوند قرآن و کتاب های آسمانی دیگر را به حق و حقیقت نازل فرمودند لذا خداوند قرآن و کتاب های آسمانی را نازل فرموده که همگی مطابقت با فطرت بشری دارند که در پرتو نزول آیات قران دستورات و احکامی را خداوند تبارک و تعالی برای سعادت یافتن انسان فرستاده تا بتوانند به واسطه عمل به آن آیات و گرفتن آن آیات و مطالبی که کتاب ها وجود دارد ،تامین کنند سعادت آخرتی خود را و همچنین مغفرت و رحمت های واسعه الهی نائل شوند .
هرآنچه که بدین گونه گفتیم در واقع « ما أَنْزَلَ اللَّهُ» و«بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْکِتابَ» است که این مطالب را کفار کتمان می کردند لذا «إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ الکتاب» و طبق آیه قبلی هم «اشْتَرَوُا الضَّلالَهَ بِالْهُدى» ۶ مشتری ضلالت .
ضلالت یعنی شقاوت و نافرمانی ، ضلالت یعنی غیر خدا که در مقابل هدایت است و هدایت یعنی رسیدن به حضرت حق و ضلالت یعنی کتمان ما انزل الله ،یعنی أخذ راهی که غیر راه خداوند است و پیمودن راه شقاوت و راهی که منتهی به عذاب جهنم می شود ،لذا از این جهت خداوند آنها را به عذاب های مختلف و انواع عذاب ها معذب خواهد کرد.
در ادامه خداوند متعال می فرماید:«وَ إِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِی الْکِتابِ» ۷ کلمه اختلافی که در این جمله وجود دارد و بحث اختلاف درواقع یعنی سیر کردن مردم در راه های مختلف و متعدد ، به عبارت دیگر هر کسی یک راهی را می رود که همه این راه ها منتهی به غیر خداوند است .
پس جمله«وَ إِنَّ الَّذِینَ اخْتَلَفُوا فِی الْکِتابِ» یعتی اختلاف کردن در قرآن و کتاب های آسمانی و برگزیدن هر قسمتی از مردم و هر ملتی راهی را که به غیر خداوند منتهی می شود ولی همه آن راه هایی که آنها انتخاب میکنند تماما سیر در طرق متعدده ای می کنند که به غیر خداوند است .
کلا بحث اختلاف در همه اموری است که با یک دیگر تفاوت و با هم دیگر به یک گونه نیستند و انسان ها هم همینطور هستند البته گاهی اوقات ما راه هایی را طی میکنیم اما هدف ما یکی است مانند لشکری که ده فرمانده دارد و ده معبر عبور دارد اما همه آنها یک هدف را طی میکند ،این اشکالی ندارد چون از باب طریقیت است .
اما اگر طریق و مسیری را نه به عنوان طریق بلکه به عنوان موضوع اخذ کنند و آن را برای خود حق بدانند مسلما آنها به هدف واقعی نخواهند رسید و منظور از اختلافی که در آیه وجود دارد این مطلب است ،یعنی مذاهب متعدده ای را استعمال کردن و به کار گرفتن تا کسی به خدا نرسد.
در اسلام هم همین کار را کردند یعنی در اسلام هم آمدند راه هایی را برای مسلمین درست کردند تا هیچکدام از مسلمین به راه حق نروند و جالب اینجاست که بعضی از این مذاهب جهت براندازی ریشه و اصل اسلام نهادینه شدند مانند وهابیت .
مرحوم طیب اصفهانی می فرمایند: این اختلاف و افتراق با یک دیگر در همه امور قابل تصور است ،حتی در رنگ ها ،شکل ها و خلق ها متصور است .
یا فعل ها را مختلف انجام دادن مثلا اختلاف در نماز جمعه که بخوانیم یا نخوانیم منجر به اختلافی می شود که خانمان سوز است لذا اگر واقعا نماز جمعه واجب باشد و همگی این مسیر را دنبال و به نتیجه برسند چه بازتاب عالی در جامعه اسلامی خواهد داشت ؟! تا اینکه اختلاف کنند ، یکی بگوید حرام است و دیگری بگوید واجب و…
حتی بسیاری از همین مطالب باعث تشتت و پراکندگی هایی هایی می شود که منجر به آن شکاف ها و اختلافات بی حساب و کتاب در مذاهب و مردم می شود .
بنابراین آنچه که اختلاف می اندازند راه های مختلف و مذاهب متعدده ای را آنها برای خود ایجاد می کنند تا در واقع اصل را از بین ببرند .
مراد در اینجا از اختلاف اموری است که با یکدیگر تفاوت داشته باشد و باعث افتراق شود ،مثلا میخواهند به محلی بروند برای نماز جمعه میگویند از راه های مختلف مانند از میدان جمهوری (مسیر اول) ،میدان شهدا( مسیردوم) ،میدان لاله (مسیر سوم) این موارد مسیر های متعددی هستند که منتهی به محل واحد می شود لذا اشکالی ندارد چون این اختلاف ها منجر به افتراق نیست.
اما یک زمانی اختلافی وجود دارد که منجر به افتراق می شود مثلا روز جمعه میخواهیم به نماز جمعه برویم ولی یک عالم میگوید من میخواهم مردم را به فلان مکان ببرم و هر کسی یک راه دیگر را انتخاب کند این باعث افتراق می شود و همین مورد است که مذموم می باشد.
اینکه خداوند متعال فرمود:«لَفِی شِقاقٍ» به معنای اختلاف ، جدایی معانده و منجر به دشمنی شدن است ،مثلا در سوره نساء خداوند نتعال می فرماید:«وَ مَنْ یُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَیَّنَ لَهُ الْهُدى» ۸ که مراد از جمله «یُشاقِقِ الرَّسُولَ» یعنی کسی که با پیامبر معاندت و دشمنی کند .
همچنین در سوره مبارکه انفال خداوند متعال می فرماید:«ذلِکَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ »۹ یعنی آنهایی که با خداوند و رسول به مخالفت برخاستند لذا شقّ و شقاق بدین معناست .
در سوره مبارکه هود خداوند متعال می فرماید: «وَ یا قَوْمِ لا یَجْرِمَنَّکُمْ شِقاقِی» ۱۰ یعنی شما را به ستیزه ، دشمنی و مخالفت با من برانگیخته نکنند و مواظب باشید ، شقاق در این آیه به معنای ستیزه و دشمنی است .
در سوره مبارکه انشقاق خداوند متعال می فرماید:«بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ إِذَا السَّماءُ انْشَقَّتْ» ۱۱ یعنی آنگاه که آسمان از هم شکافت شود همچنین در سوره مبارکه قمر خداوند متعال می فرماید:«بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اقْتَرَبَتِ السَّاعَهُ وَ انْشَقَّ الْقَمَرُ»۱۲ یعنی ماه از هم شکافت .
وقتی هم آنها را از هم جدا می کنند از هم متلاشی می شوند لذا وقتی بخواهند امت اسلام را از هم متلاشی کنند ،تفرقه باعث متلاشی شدن خیلی از آن مقدسات ما می شود .
در سوره مبارکه قصص خداوند متعال می فرماید:« وَ ما أُرِیدُ أَنْ أَشُقَّ عَلَیْکَ » ۱۳ یعنی ما نمیخواهیم شما را به مشقت و زحمت بیندازیم به صعوبت گرفتار شوید و همچنین فرمود:« لَمْ تَکُونُوا بالِغِیهِ إِلاَّ بِشِقِّ الْأَنْفُسِ» ۱۴ این ها مستعمالات قرانی در بحث اختلاف و شقاق است که در پایان آیه هم فرمود:«لَفِی شِقاقٍ بَعِیدٍ» یعنی اختلافی که منجر به شق و اشتقاق می شود
بنابراین منظور از شقاق یعنی دشمنی و اختلافی که به دشمنی ، افتراق و ستیزه جویی مردم بر علیه هم منجر شود .
خداوند متعال در قران کریم می فرماید:« لَمْ تَکُونُوا بالِغِیهِ إِلاَّ بِشِقِّ الْأَنْفُسِ» یعنی چیزی که بجز با مشقت های بدنی و امثالهم ایجاد نمی شود ،یا فرمود:« بَعُدَتْ عَلَیْهِمُ الشُّقَّهُ»۱۵ یعنی آن راه بر آنها پر مشقت است که وقتی مشقت زیاد شد باعث دوری از هم می شود لذا «بَعُدَتْ» یعنی دور کرد آنها را «عَلَیْهِمُ» بر ضرر خودشان و دشمنی بر هم دیگر .
لذا بحث «شِقاقٍ بَعِیدٍ»منظور همان دشمنی ، جدایی و اختلافی است که ایجاد می شود بین مردم که قابلیت ائتلاف و التیام را می گیرد .
۱_ سوره بقره آیه ۱۷۶
۲_ سوره بقره آیه ۱۷۵
۳_ سوره بقره آیه ۱۷۴
۴_سوره بقره آیه ۱۷۴
۵_ سوره بقره آیه ۱۷۶
۶_ سوره بقره آیه ۱۷۵
۷_ سوره بقره آیه ۱۷۶
۸_ سوره نساء آیه ۱۱۵
۹_ سوره انفال آیه ۱۳
۱۰_ سوره هود آیه ۸۹
۱۱_ سوره انشقاق آیه ۱
۱۲_ سوره قمر آیه ۱
۱۳_ سوره قصص آیه ۲۷
۱۴_ سوره نحل آیه ۷
۱۵_ سوره توبه آیه ۴۲
Views: 61
فهرست مطالب
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.