تفسیر سوره مبارکه بقره آیه 172 جلسه 3 حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی 3 جلسه تفسیر آیه صد و هفتاد و سه بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ إِنَّما یَأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (169) وَ إِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه 172 جلسه 3
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
3 جلسه تفسیر آیه صد و هفتاد و سه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
إِنَّما یَأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (169) وَ إِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ (170) وَ مَثَلُ الَّذینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ (171) یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ (172)
فقط شما را به بدى و زشتى فرمان مىدهد، و اینکه جاهلانه امورى را [به عنوان حلال و حرام] به خدا نسبت دهید. (169) و هنگامى که به آنان [که آلوده به شرک و کفرند] گویند: از آنچه خدا نازل کرده پیروى کنید، پاسخ دهند: نه، بلکه از آیینى که پدرانمان را بر آن یافتیم، پیروى مىکنیم. آیا هر چند پدرانشان چیزى نمىفهمیدند و راه نمىیافتهاند [باز کورکورانه از آنان پیروى خواهند کرد؟!] (170) داستان [دعوت کننده] کافران [به ایمان]، مانند کسى است که به حیوانى [براى رهاندنش از خطر] بانگ مىزند، ولى آن حیوان جز آوا و صدا [آن هم آوا و صدایى که مفهومش را درک نمىکند] نمىشنود. [کافران، در حقیقت] کر و لال و کورند به همین سبب [درباره حقایق] اندیشه نمىکنند. (171) اى اهل ایمان! از انواع میوهها و خوردنىهاى پاکیزهاى که روزى شما کردهایم بخورید، و خدا را سپاس گزارید، اگر فقط او را مىپرستید. (172)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه 172
فراخواندن مؤمنان به حلال خوارى و سپاسگزارى
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
إِنَّما یَأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (169) وَ إِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ (170) وَ مَثَلُ الَّذینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ (171) یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ (172)
فقط شما را به بدى و زشتى فرمان مىدهد، و اینکه جاهلانه امورى را [به عنوان حلال و حرام] به خدا نسبت دهید. (169) و هنگامى که به آنان [که آلوده به شرک و کفرند] گویند: از آنچه خدا نازل کرده پیروى کنید، پاسخ دهند: نه، بلکه از آیینى که پدرانمان را بر آن یافتیم، پیروى مىکنیم. آیا هر چند پدرانشان چیزى نمىفهمیدند و راه نمىیافتهاند [باز کورکورانه از آنان پیروى خواهند کرد؟!] (170) داستان [دعوت کننده] کافران [به ایمان]، مانند کسى است که به حیوانى [براى رهاندنش از خطر] بانگ مىزند، ولى آن حیوان جز آوا و صدا [آن هم آوا و صدایى که مفهومش را درک نمىکند] نمىشنود. [کافران، در حقیقت] کر و لال و کورند به همین سبب [درباره حقایق] اندیشه نمىکنند. (171) اى اهل ایمان! از انواع میوهها و خوردنىهاى پاکیزهاى که روزى شما کردهایم بخورید، و خدا را سپاس گزارید، اگر فقط او را مىپرستید. (172)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَاشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ ۱
در جمله «وَ اشْکُرُوا لِلَّـهِ» امر به جمع شده و در کلمه «لِلَّـهِ» بیان توحیدی آن را فرموده اند یعنی همگی با هم شاکر باشید و شکر کنید اعم از شکر لسانی ، قلبی و جوارحی لذا هر سه نوع شکر را شما داشته باشید .
مرحوم طیب در اطیب البیان می فرمایند :« شکر قلبی ،عملی، لسانی و جوارحی » که شکر عملی و جوارحی یکی محسوب می شوند که در واقع نعمتی را که خداوند عطا فرموده بر آنچه غرض خداوند است و امر فرموده صرف شود .
یا اینکه بنابر آنکه مثلا شکر جوارحی را بر عبادات عملیه مانند نماز و فرائضی که انسان باید انجام دهد مانند سجده و رکوع به جا آوردن فرض کنیم بگوییم شکر به چهار دسته تقسیم می شود .
به هر حال همه این موارد باید نسبت به جمع تصور شود که «وَ اشْکُرُوا لِلَّـهِ» اما «اشْکُرُوا» همگی شکر میکنید اعم از قلبا ،لسانا ،عملا و جوارحا اما شکر فقط مختص به ذات احدیت است ،به عبارت دیگر «لِلَّـهِ» فقط برای خداوند است .
در ادامه خداوند متعال می فرماید:« إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ»۲ اگر شما همیشه فقط او را بندگی می کنید ،جمله « إِنْ کُنْتُمْ» با فعل مضارع دلالت بر استمرار دارد و کلمه «إِیَّاهُ» که مقدم بر فعل «تَعْبُدُونَ» شده دلالت بر حصر می کند یعنی اگر همیشه فقط خدا را بندگی میکنید .
بنابراین جمله :« إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ» مفاد قضیه شرطیه ای نیست که اگر او را عبادت نمی کنید شکر او هم لازم نیست بلکه از باب ترغیب و تحریص مومنین به اینکه اگر شاکر خداوند باشند و شکر گذار باشند یعنی نعم الهی را بر منعم شاکر باشند اینگونه بیان فرموده اند که تنها او را پرستش کنید.
به عبارت دیگر لازمه ایمان مومنین و بندگی «إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ» ،شاکر بودن ذات احدیت است و شکر گذار بودن لازمه بندگی و پرستشی است که ما باید داشته باشیم .
اگر غیر از این باشد کفران نعمت است ،یعنی اگر شاکر نبودیم آن وقت آن دسته از آنهایی که کفران نعمت می کنند را کفار گویند و شاید خود پرستش و بندگی خداوند هم نعمتی باشد که اگر کسی آن را سرپیچی کند کفر بر او صادق است به جهت اینکه حق را نادیده گرفته است.
می پرسند آیا کفار و مشرکین که شکرگزاری خداوند را نمی کنند برای آنها چه تکلیفی وجود دارد ؟ چون کفار و مشرکین در واقع کفران می کنند یعنی نعمت های الهی را در جایی که باید مصرف کنند ، مصرف نمی کنند و آنها شرط بندگی خداوند را « إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ» ۳که رعایت نکردند و ایمان به خداوند هم ندارند .
جهتی که کفار شاکر نیستند اینکه اولا آنها منعم حقیقی را مومن نیستند یعنی ایمان به حضرت احدیت ندارند و مومن به خود خداوند نیستند و دوما اینکه خداوند را موثر در این نعمت ها نمی دانند و حواس آنها به بت ها و چیز هایی که پرستش می کنند رفته است .
فرضا اینکه آنها شکرگزاری عملی داشته باشند در نعمت های الهی ،مثلا نعمت های الهی را در جای خود استفاده کنند ،اثر وضعی خود را دارد و اثر بر آن عمل مترتب می شود البته مقبولیت آن عند الله چگونه است بخثی است که در جای خود دارد که اگر تقصیر داشته باشد مورد قبول قرار نمی گیرد .
آنچه خداوند در این آیه شرط قرار داده به عنوان قضیه شرطیه نیست بلکه « إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ»۴ قصد ترغیب مومنین و انسان ها را به عبادت خداوند دارد نه اینکه قضیه درست شود و اگر شرط نبود مشروط منتفی است بلکه از باب ترغیب مومن ها و تحریص آنها به اینکه ایمان به خداوند بیاورند و شاکر خداوند باشند .
در آیه بعدی خداوند متعال می فرماید:«إِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَهَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللَّـهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیْرَ باغٍ وَ لا عادٍ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ»۵
خلاصه معنای این آیه این است که خداوند چهار چیز را منحصر بر محرمات دانسته است یعنی محرماتی که نمی شود آنها خورد ، أکل و استفاده کرد مثلا در بحث مأکول و مشروب هم داریم ، چهار چیز که «إِنَّما» از ادات حصر می باشد و منحصر می کند محرمات را برای مومنین و انسان ها که اگر خطاب «عَلَیْکُمُ» به همه مردم باشد که همه را شامل میشود .
مورد اولی که حرام شده «الْمَیْتَهَ» ، میته در باب حیوانات یعنی مردار لذا مردار حیوانات برای اکل حرام است اعم از گاو ،شتر، گوسفند ، پرنده ،دریایی و زمینی تفاوتی ندارد .
بنابراین در آیه ۱۷۳ بحث منحصر کردن محرمات را در میته و دم که خون است ، لحم خنزیز هم سومین است و همچنین «وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللَّـهِ» ۶ که چیزی است که در آن ذبح شرعی نیست ،این موارد حرام هستند که توضیح این موارد را از نظر فقهی در جلسه بعد بیان می کنیم .
۱_ سوره بقره آیه ۱۷۲
۲_ سوره بقره آیه ۱۷۲
۳_ سوره بقره آیه ۱۷۲
۴_ سوره بقره آیه ۱۷۲
۵_ سوره بقره آیه ۱۷۳
۶_ سوره بقره آیه ۱۷۳
Views: 29
فهرست مطالب
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.