تفسیر سوره مبارکه بقره آیه 172 جلسه 2 حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی 2 جلسه تفسیر آیه صد و هفتاد و دو بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ إِنَّما یَأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (169) وَ إِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه 172 جلسه 2
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
2 جلسه تفسیر آیه صد و هفتاد و دو
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
إِنَّما یَأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (169) وَ إِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ (170) وَ مَثَلُ الَّذینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ (171) یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ (172)
فقط شما را به بدى و زشتى فرمان مىدهد، و اینکه جاهلانه امورى را [به عنوان حلال و حرام] به خدا نسبت دهید. (169) و هنگامى که به آنان [که آلوده به شرک و کفرند] گویند: از آنچه خدا نازل کرده پیروى کنید، پاسخ دهند: نه، بلکه از آیینى که پدرانمان را بر آن یافتیم، پیروى مىکنیم. آیا هر چند پدرانشان چیزى نمىفهمیدند و راه نمىیافتهاند [باز کورکورانه از آنان پیروى خواهند کرد؟!] (170) داستان [دعوت کننده] کافران [به ایمان]، مانند کسى است که به حیوانى [براى رهاندنش از خطر] بانگ مىزند، ولى آن حیوان جز آوا و صدا [آن هم آوا و صدایى که مفهومش را درک نمىکند] نمىشنود. [کافران، در حقیقت] کر و لال و کورند به همین سبب [درباره حقایق] اندیشه نمىکنند. (171) اى اهل ایمان! از انواع میوهها و خوردنىهاى پاکیزهاى که روزى شما کردهایم بخورید، و خدا را سپاس گزارید، اگر فقط او را مىپرستید. (172)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه 172
فراخواندن مؤمنان به حلال خوارى و سپاسگزارى
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
إِنَّما یَأْمُرُکُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ وَ أَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ (169) وَ إِذا قیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَیْنا عَلَیْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ کانَ آباؤُهُمْ لا یَعْقِلُونَ شَیْئاً وَ لا یَهْتَدُونَ (170) وَ مَثَلُ الَّذینَ کَفَرُوا کَمَثَلِ الَّذی یَنْعِقُ بِما لا یَسْمَعُ إِلاَّ دُعاءً وَ نِداءً صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَعْقِلُونَ (171) یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّباتِ ما رَزَقْناکُمْ وَ اشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ (172)
فقط شما را به بدى و زشتى فرمان مىدهد، و اینکه جاهلانه امورى را [به عنوان حلال و حرام] به خدا نسبت دهید. (169) و هنگامى که به آنان [که آلوده به شرک و کفرند] گویند: از آنچه خدا نازل کرده پیروى کنید، پاسخ دهند: نه، بلکه از آیینى که پدرانمان را بر آن یافتیم، پیروى مىکنیم. آیا هر چند پدرانشان چیزى نمىفهمیدند و راه نمىیافتهاند [باز کورکورانه از آنان پیروى خواهند کرد؟!] (170) داستان [دعوت کننده] کافران [به ایمان]، مانند کسى است که به حیوانى [براى رهاندنش از خطر] بانگ مىزند، ولى آن حیوان جز آوا و صدا [آن هم آوا و صدایى که مفهومش را درک نمىکند] نمىشنود. [کافران، در حقیقت] کر و لال و کورند به همین سبب [درباره حقایق] اندیشه نمىکنند. (171) اى اهل ایمان! از انواع میوهها و خوردنىهاى پاکیزهاى که روزى شما کردهایم بخورید، و خدا را سپاس گزارید، اگر فقط او را مىپرستید. (172)
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُلُوا مِنْ طَیِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاکُمْ وَاشْکُرُوا لِلَّهِ إِنْ کُنْتُمْ إِیَّاهُ تَعْبُدُونَ ۱
آین آیه شریفه خطاب به مومنین می باشد بر خلاف چند آیه قبل که خطاب به ناس بود لذا در این آیه هم مخاطب خاص است و هم ماموریت خاص تر می باشد برخلاف چند آیه قبل که فرمود :«یا أَیُّهَا النَّاسُ کُلُوا»۲ آنچه را که خداوند قرار داده اما در این آیه می فرماید طیب آنچه خداوند قرار داده است .
قبلا عرض کردیم که کلمه «کُلُوا» به معنای امر حاضری که ظهور در وجوب داشته باشد نیست بلکه مسلما آنچه لازمه حیات بشر می باشد لازم است که انسان بخورد و حکم عقل بر آن قرار گرفته و شرع نیز اگر چیزی فرموده از باب ارشاد به حکم عقل است لذا امر ،امر ارشادی است.
اگرچه هم لازم نیست بلکه بهتر است انسان چیزهایی را مصرف کند اعم از اینکه بخورد یا بپوشد و مسافرت برود یا استراحت کند که این مستحب یا مباح است .
لذا همانطور که خداوند دوست ندارد فرمانبرداری او را نکنیم و حرام را مرتکب شویم ، همانطور خداوند دوست ندارد حلال را نادیده بگیریم پس خداوند دوست دارد انسان ها حلال را استفاده کنند .
در روایتی از معصومین وارد شده که آنها از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل فرموده اند که البته این حدیث را در مجمع البیان مرحوم طبرسی و مرحوم شیخ حر در وسائل الشیعه نقل فرموده اند که پیامبر(ص) فرمود:«إنّ اللّه یحبّ أن یأخذ برخصه کما یحب أن یأخذ بعزائمه» ۳ یعنی همانگونه که خداوند متعال دوست دارد به واجبات او عمل شود ،دوست دارد به آنچه که مباح و مستحب است و رخصت بر آنها داده عمل شود ؛ اعم از مصرفی ها و استفاده از نعم الهی .
اگر از نعم الهی استفاده نشود شکر نیست ،چون امر نعم الهی را نادیده بگیریم کفران نعمت می شود لذا نعمت های خداوند برای این است که از آنها استفاده ببریم و آن ها را به نحو احسن در همان چیزی که خداوند امر فرموده استفاده کنیم و آنچه که بهره و سود دارد برای بدن ما ،وجود ما ،دنیا و آخرت ما استفاده کنیم ، بنابراین خوردنی را بخوریم ،پوشیدنی را بپوشیم .
به یاد دارم که حدود ۲۷ سال پیش دوستی داشتیم که میخواست ازدواج کند و بنده خدایی یک نفر را معرفی کرد ، ما به اتفاق آن دوست رفتیم به خواستگاری آن دختر برای دوست خود ؛ دختر زیبا و فهمیده ای بود از لحاظ باسوادی ، خانواده روحانی و همه چیز عالی بود اما یک برادر کج داشت که کارشکنی می کرد و نمی گذاشت این دختر ازدواج کند و در آخر نفهمیدیم ازدواج کرد یا خیر چون هر چه ما رفتیم صحبت کردیم نگذاشتند ،در اخر نفهمیدیم ازدواج کرد یا خیر !
ببینید یک دختر عالیه و خوب که از همه لحاظ خوب بود اما چون پدر او فوت شده بود برادر او نمیگذاشت او ازدواج کند لذا این نعمت الهی است که یک دختری اینگونه باشد.
یا به یاد دارم حدود ۴۷ سال پیش مادرم شاگرد قالی بافی داشت و پدر و مادر این دختر اهمیت به ازدواج او نمی دادند ، دختر از لحاظ ظاهری و نجابت خوب بود اما پدر و مادر او نگذاشتند ازدواج کند در نهایت پدر فوت شد و مادر او هم پیر شد و دختر هم حدود ۵۰ سال داشت ، یک روز به دیدن مادر من آمد دیدم این دختر نجیب پژمرده شده بود.
یا شخصی پولدار است و مال دارد اما استفاده نمی کند لذا متاسفانه در اصفهان ما این نکته خیلی فراوان است که خیلی از افراد اموال خوبی دارند و می توانند فرزندان خود را از نظر مالی تامین کنند.
مال و ثروت یک خصوصیت دارد که اگر آن را در اختیار افراد جوان گذاشتید هم استفاده و لذت می برند و هم افزایش پیدا می کنند ،نمونه های مختلف آن را هم دیده ایم که شخصی سرمایه ای در اختیار پسر خود قرار داده مثلا پانصد میلیون که آن جوان کار کرده ،زحمت کشیده و تجارت کرده آن پول به چندین میلیارد رسیده است و افراد زیادی از کار او نان می خورند و در نهایت کارآفرینی کرده است .
اما خیلی افراد هستند که مال و ثروت دارند اما متاسفانه میگویند حیف است بنابراین باید به جای خود از آن مال استفاده کنند لذا خیلی اوقات ما نعمت های حق تعالی را در اختیار داریم و استفاده نمی کنیم به همین جهت فرمود:«إنّ اللّه یحبّ أن یأخذ برخصه کما یحب أن یأخذ بعزائمه»
چطور خداوند دوست دارد واجبات را عمل کنید یا محرمات را ترک کنید ،همانطور خداوند دوست دارد که مستحبات را بجا بیاورید و از آن لذت ببرید و اگر لذت نبردید خداوند شما را دوست ندارد .
امام هادی (علیه السلام) در روایتی کلمه غضب را استفاده کرده و فرموده:« إِنَّ اَللَّهَ یَغْضَبُ عَلَى مَنْ لاَ یَقْبَلُ رُخَصَهُ » ۴ یعنی کسی که رخصت ها ،مباحات و مستحبات حضرت حق تعالی را استفاده نکند ،خداوند به او غضب می کند به عبارت دیگر یعنی آن چیز هایی که خداوند در آن ترخیص قرار داده است .
حتی در بین زن و شوهر مثلا دوست دارند از هم استمتاع کنند اما بعضی افراد این کار را نمی کنند لذا این کمال بی عقلی و حماقت است که انسان چیزی که در اختیار اوست ،نعمت الهی که در او می باشد را بتواند بهره مند شود ،اما این کار را نکند ؛ همسر باشد یا …
گاهی اوقات استفاده از بعضی چیز ها از روی تنبلی و بی حالی است که ریشه آن حماقت است یا مثلا بهترین غذا و میوه را دارد اما استفاده نمی کند و کم کم آن غذا گندیده می شود چون می دانید همه چیز از بین می رود و «کل شیء فان» لذا شما بهترین میوه را خریده اید اما نمی خورید پس کمکم از بین می رود .
پس پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:«إنّ اللّه یحبّ أن یأخذ برخصه کما یحب أن یأخذ بعزائمه» خداوند دوست دارد که شما مستحبات و مباحات را استفاده کنید همانطوری که خداوند دوست دارد واجبات را اتیان کنید و در برابر این روایت که حضرت هادی (علیه السلام) کلمه غضب را اورده و فرمود:«إِنَّ اَللَّهَ یَغْضَبُ عَلَى مَنْ لاَ یَقْبَلُ رُخَصَهُ» چیز هایی که در آن مرخص هستید و در آن مباح می باشد که تصرف کنید ،بخورید ، بیاشامید و بپوشید را استفاده نکنید .
بنده خدایی در زمان جنگ ماشین پیکان داشت که پدرش در ذوب آهن کار میکرد برای او خریده بود ،ماشین را که میخواست سوار شود مثلا به مدرسه بیاید استخاره میکرد اگر بد می آمد سوار نمی شد ،یک روزی که از جبهه با هم برگشته بودیم میخواست با خانواده اش به محل ما بیاید برای تفریح ، از نجف آباد که رد شده بود یک ریگ از زیر ماشین به کف ماشین خورده بود ،زده بود کنار جاده و استخاره کرد بد آمد پس ماشین خود را در جهاد نجف آباد گذاشته بود و با تاکسی آمده بود ! تاکسی هم تا سر جاده نیاورده بود و بعد از آن چند کیلومتر پیاده روی کرده بود هوا هم سرد بود! این رفتار ها عین مطلبی است که در این روایات مذکور و در این آیه مورد بحث است .
کلمه طیب که در آیه شریفه وارد شده از باب منت و امتنانی است که خداوند نسبت به عباد دارد که به آنها چیز های پاک و پاکیزه داده لذا سر سفره برای شما بهترین غذای خوش طعم و خوش مزه با پروتئین عالی گذاشته اند و سر سفره نشسته اید ولی از نان خشک استفاده می کنید .
میزبان به شما میگوید برای شما بوقلمون کباب کرده ام! بریان و ماهیچه برای شما گذاشته ام ! از این ها استفاده کن و خوب ها را بخور ؛ میخواهد به شما بگوید برای شما احترام قائل شده ام و منت سر شما گذاشته ام و غذای خوب آورده ام پس از خوب ها بخور!
متاسفانه بعضی افراد نمیفهمند و نعمت های حضرت حق را کفران می کنند ،نمیخورند و از آن استفاده نمی برند لذا جمله ای که فرمود:«مِنْ طَیِّباتِ» از این باب است که ماکولاتی را که خداوند برای شما قرار داده ، مشروباتی که خداوند برای شما قرار داده و ملموساتی که خداوند برای شما قرار داده ، بهترین ها را قرار داده لذا از باب حکمت و مصلحت طیب و پاکیزه برا شما قرار داده است .
پس از لباس ها ،لباس های زیبا را بردار ؛ ماشین که میخرید از ماشین های زیبا استفاده کنید و سوار بشوید پس پول ها را بدهید و ماشین خوب بخرید و یا غذای خوب را جلوی شما می گذارند بخورید تا از آنها لذت ببرید و ملایم طبع شما باشد نه اینکه یک چیزی بد و ناملایم بخورید که تمام مزه شما را به هم بریزد.
بنابراین تعبیر به طیب به جهت این است که حضرت منعم در واقع موجب شود شما از جهت استفاده صحیح از آن سپاسگزاری کنید.
بحث کلمه «رَزَقْناکُمْ» را هم فرمود اظهار تلطف و ازدیاد است از جهت شکر چون به دنبال آیه فرمود:«وَ اشْکُرُوا لِلَّـهِ» و اثر شکر ازدیاد خود انسان و نعمت اوست البته « لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ»۵ از اینکه شما شکر نعمت کنید ،نعمت شما زیاد می شود فراتر است.
فراتر است زیرا خود شما را خداوند زیاد میکند چون فرمود:«لَأَزِیدَنَّکُمْ» یعنی وجود شما را وسعت می دهد و گستره وجودی پیدا می کنید در عالم و درواقع از یک نفر به جمع و ملت تعبیر می شود .
شکر را هم قبلا اشاره داشتیم که شکری که میگویند ، بعضی از ما حتی شکر زبانی را نداریم که پایین ترین و کمترین مرحله شکر است ،من بعضی از افراد را میبینم که به کمترین نعمت الهی شاکر هستند به او میگویم حال شما چطور است ؟ میگوید الحمدالله غرق شکر و نعمت های الهی هستم .
۱_ سوره بقره آیه ۱۷۲
۲_ سوره بقره آیه ۱۶۸
۳_ مجمع البیان ج ۲ ص ۵۰۴ ،وسائل الشیعه ج ۱ ص ۱۰۸ ح ۱
۴_ بحارالانوار ج ۷۷ ص ۳۳۵ ،ج ۵۰ص۱۲۷،امالی شیخ طوسی ص ۲۹۹ ح ۵۸۷
۵_ سوره ابراهیم آیه ۷
Views: 33
فهرست مطالب
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.