تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۸۳ جلسه ۴ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۴ جلسه تفسیر آیه هشتادو سوم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ بَلى مَنْ کَسَبَ سَیِّئَهً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ (۸۱) وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّهِ هُمْ فیها خالِدُونَ (۸۲) وَ إِذْ أَخَذْنا […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۸۳ جلسه ۴
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
۴ جلسه تفسیر آیه هشتادو سوم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
بَلى مَنْ کَسَبَ سَیِّئَهً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ (۸۱) وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّهِ هُمْ فیها خالِدُونَ (۸۲) وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَ بَنی إِسْرائیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلاَّ قَلیلاً مِنْکُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ (۸۳)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
و کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، اهل بهشتاند و در آن جاودانهاند. (۸۲) و [یاد کنید] زمانى که از بنىاسرائیل پیمان گرفتیم که جز خدا را نپرستید، و به پدر و مادر و خویشان ویتیمان ومستمندان نیکى کنید، و با مردم با خوش زبانى سخن گویید، و نماز را بر پا دارید، و زکات بپردازید، سپس همه شما جز اندکى [از پیمان خدا] روى گردانیدید؛ و شما [به طور عادت] روى گردان هستید. (۸۳)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۸۳
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّهِ هُمْ فیها خالِدُونَ (۸۲) وَ إِذْ أَخَذْنا میثاقَ بَنی إِسْرائیلَ لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ ذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینِ وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً وَ أَقیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلاَّ قَلیلاً مِنْکُمْ وَ أَنْتُمْ مُعْرِضُونَ (۸۳)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
و کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، اهل بهشتاند و در آن جاودانهاند. (۸۲) و [یاد کنید] زمانى که از بنىاسرائیل پیمان گرفتیم که جز خدا را نپرستید، و به پدر و مادر و خویشان ویتیمان ومستمندان نیکى کنید، و با مردم با خوش زبانى سخن گویید، و نماز را بر پا دارید، و زکات بپردازید، سپس همه شما جز اندکى [از پیمان خدا] روى گردانیدید؛ و شما [به طور عادت] روى گردان هستید. (۸۳)
وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً(۱)
در جمله «ذیالقربی» توضیحات لازم را عرض کردیم که این کلمه ذی القربی عطف به والدین شده که فرمود «بالوالدین احسانا» و «بذی القربی احسانا »که ذی القربی از جهت اینکه مطلق است هم شامل ذی القربی پیامبر اکرم میشود و هم ذی القربی رحم را در بر میگیرد لذا مراد ذی القربی در این آیه همان صله رحم است، احسان به ذی القربی همان صله رحمی است که بسیار سفارش شده که در ذیل آیه ۲۷ سوره بقره مفصلا بیان شد.
ذی القربی پیامبر اکرم (ص) عبارت بیان است از امیرالمومنین و حضرت صدیقه زهرا سلام الله علیهما و فرزندان معصوم انها که ۱۱ نفر هستند علیهم صلوات الله اجمعین، البته عبارت بیان دیگری از ذی القربی رسول اکرم (ص) اهل بیت، آل الله، آل رسول و عترت اینها تعبیرات مختلفی هستند که در روایات و آیات ذکر شدهاند.
مسئلهای که در این جمله و بحث وجود دارد این است که آیا ذی القربی و رحم انسان مطلقا باید شامل احسان شوند یا فقط آنهایی که مومن هستند؟ آنچه که در آیه ذکر شده، مطلق است یعنی هیچ قیدی ندارد، ذی القربی متدین باشند یا اهل خمس و ایمان باشند، لذا آنچه که در این مسئله بنظر میرسد گرچه که احتمال دارد بر اینکه ذی القربی را ذی القربای مومن بدانند اما آنچه در ظاهر آیه آمده چنین است که تفاوتی ندارد، یعنی چه مومن باشند چه غیرمومن باید رعایت شود.
عرض کردیم که اگر ذی القربی غیر مومن باشند همین صله رحم ممکن است موجب تالیف قلوب آنها شود و یکی از جاهایی که با استفاده از آن میتوان تالیف قلوب ذی القربی را بدست آورد، خرج زکات و صدقات است و استفاده از این راه خالی از قوت نیست لذا نظر حقیر این است که ذی القربی و همه کسانی که ذی رحم انسان هستند و تفاوتی ندارد چه مومنین و چه غیر مومنین رسیدگی شوند.
البته در بحث اینکه بعضی از مفسرین گفتند که این آیه مخصوص به اهل ایمان است و سپس فرمودند که این عبارت عام بوده و همه ذی القربی را شامل میشود ولی بحث آیه شریفه سیف که خداوند متعال فرمود :« فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ»(۲) آن را نسخ میکند و برای آن قید میزند؛ گرچه این سخن را میتوان بیان کرد چرا که احتمال آن وجود دارد اما دلیلی که در ما نحن وجود داشته باشد و آن را اثبات کند، نداریم.
علاوه بر آن «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» (۳) هم داریم که این آیه برای خویشاوندان و ذوی الارحام به طریق اولی خواهند شد و وقتی شما نسبت به مردم یا همان الناس دستور دارید که با خوبی و نیکی صحبت کنید و کلمه حُسنا را اینگونه نخوانید و حَسَنا بخوانید یعنی باید به آنها نیکی کنید. اگر حَسَنا خوانده شود در صیغه مبالغه قرار گرفته و نیکی به آنها را توصیه خواهد کرد.
در ادامه گفته شده است که آیه «وَ قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً» (۴) قید خورده است بر آن آیه شریفه « فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ »(۵) بر فرض که ما این احتمال را قبول کنیم، آیه به مشرکان و کافران حربی اشاره میکند، آنهایی که در مقابل ایستادگی کرده و محاربه بکنند. آنهایی که محاربه نمیکنند اما به اسلام یا شیعه نیز اعتقادی ندارند، مسالمتآمیز زندگی میکنند و حرکت تهدیدآمیزی علیه اسلام و مسلمانان ندارند آنها مصداق «فاقتلوهم» نیستند. آنها کسانی هستند که در برابر مسلمانان محاربه میکنند. چنانچه محاربه نکنند ولو اینکه از خویشان نباشند نیز حرجی بر آنها نخواهد بود.
کسانی که مصداق آیه شریفه سیف قرار میگیرند که «فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ» (۶) آنها را بکشید و با آنها در هر جایی که بودند، مقاتله کنید و آنها را گرفته و در بند و حبس کنید به چه کسانی تعلق دارد؟ به کسانی تعلق دارد که در جنگ با شما قرار داشته و با شما محاربه میکنند و این اصلا ربطی به ما نحن نخواهد داشت.
مسئله بعدی در ما نحن و ذی القربی این است که اگر شما بخواهید به والدین خود نیکی کنید اما این نیکی همزمان باعث ایذاء آنها شود مانند والدینی که طلاق گرفتهاند؟ اگر شما به مادر خود بیشتر توجه کنید پدرت ناراحت یا اذیت میشود یا برعکس. در اینجا حکم فقهی آن چیست؟ من نباید وسیله ایضاع والدین را ایجاد کنم یا اگر دو برادر داری و میدانی که نیکی به یکی از آنها دیگری را ناراحت میکند، لازم است بین آنها تعادل برقرار کنی.
یکی از دوستان من وضع مالی خوبی داشت؛ به او گفتم چرا از یک ماشین خوب استفاده نمیکنی؟ گفت چون من برادرم را دوست دارم گفتم علاقه تو به برادرت به خرید یک ماشین خوب چه ربطی دارد؟ در جواب گفت که اگر برادرم را دوست نداشتم حتما یک ماشین خوب میخریدم و از آن استفاده میکردم، گفتم چه ربطی دارد و او در جواب گفت اگر بخواهم ماشین لوکس و در شان خود سوار شوم برادر من دق کرده و خواهد مرد و برادرم بخاطر حسادتش ناراحت میشود و من چون برادرم را دوست دارم، یک ماشین معمولی استفاده میکنم تا او اذیت نشود ، گفتم برای او هم یک ماشین لوکس بخر که گفت تواناییاش را ندارم توانایی آن را هم داشته باشم، نمیتوانم گذشت داشته باشم!
اگر امر بر این موضوع قرار بگیرد که بین والدین یا خویشان باید به یک نفر نیکی کنی لازم است آنها را به دو دسته اهم و مهم تقسیم کنید اینجا امر بر این دایر میشود که مشخص شود کدام یک بیشتر احتیاج به کمک دارند. برای مثال اگر مادر شما در موقعیتی قرار دارد که در صورت عدم رسیدگی شما اذیت میشود یا در فقر قرار میگیرد بدان که وی در درجه اهم قرار میگیرد و در این صورت لازم است که احسان کنید ولو اینکه پدر شما ناراحت شود ولو اینکه از نظر روحی اذیت شود چرا که در باب تزاحم قرار میگیرد و باب تزاحم آنجایی که هر دو در یک امر و میزان قرار دارند اما موجب آزار و اذیت یک طرف میشود لذا در اینجا براساس اهم و مهم عمل کرده و احسان نمایید.
اگر والدین در دستههای اهم و مهم قرار نداشتند و مساوی بودند شما مخیر هستید که انتخاب کنید چرا که توانایی احسان به هر دو نفر را ندارید. اگر والدین شما طلاق گرفته باشند و شما بخواهید به هردوی آنها احسان کرده و نفقه بدهید ممکن است مشکلاتی رخ دهند بنابراین در این صورت شما یا مخیر به انتخاب هستید یا باید بین اهم و مهم اولویتبندی کنید و اگر نمیتوانید بین دو گزینه را جمع کنید از باب اختیار، اصاله الاختیار استفاده میکنید.
اگر قصد دارید به دو برادر یا دو خواهر یا یک خواهر و برادر خود نیکی به شرایط آنها توجه کرده و طبق اولویتها آنها را دستهبندی کنید ،مثلا اگر قصد دارید به آنها منزلی بدهید، خانواده پرجمعیت تر را در اولویت قرار دهید چنانچه تعداد یکسانی داشتند طبق اختیار خود، احسان کنید.
بحث بعدی در عبارت والیتامی است که در ترجمه آیه به آن اشاره کردیم و عرض کردیم که معنای یتیم یعنی کسی که تنهاست ، لغت آن به فردی که تنهاست اطلاق میشود و در معنای به طفل نابالغی اشاره دارد که پدرش را از دست داده باشد .
البته بنابر اینکه ما بیاییم و القای خصوصیات بکنیم و در بحث یتیم تنقیح مناط داشته باشیم، باید اذعان کنیم که طفلی که مادر ندارد نیز یتیم محسوب میشود اما حکم شرعی فرعی فقهی که درباره یتیم بیان شده است مسلم آن یتیمی است که در لغت به آن کلمه یتیم اطلاق شده است و در این معنا یتیم همان کودک نابالغی است که پدر ندارد.
آنچه که در این آیه بیان میشود، آیات و اخبار درباره احسان به ایتام خواهد بود که احسان به ایتام بکنیم؛ اگر این ایتام نزدیک به انسان باشند مثلا اولاد برادرت یا خواهرت باشند، اینها وجه اولویت پیدا میکنند چرا که در بحث صله رحم نیز قرار میگیرند؛ بنابراین اگر خواستید یتیمنوازی کنید باید یتیمان نزدیک خود را در اولویت قرار دهید لذا این یک بحث عرفی است و آنچه که استنباط میشود این است که کسی که نسبت به شما دو وجه صله رحم و یتیم بودن دارد، نسبت به کسانی که صله رحم ندارند در اولویت قرار میگیرد.
کسانی که هم یتیم هستند و هم در دایره صله رحم شما قرار میگیرند نسبت به سایرین برای نیکی مقدم خواهند بود و اگر غریبههایی اطراف شما هستند که یتیم هستند اما مصاحبتی ندارید بهصورت بالسویه عمل کرده و آنها را اولویتبندی کنید و کسی که شدت در یتیم بودن و فقر دارد باید نسبت به سایرین در اولویت احسان شما قرار بگیرد لذا برخی از یتیمانی که تحت سرپرستی قرار میگیرند ممکن است بهتر از گذشته خود مورد توجه قرار بگیرند پس هر یتیمی به حسب شرایطش متفاوت بوده و با توجه به همان شرایط باید مورد احسان قرار بگیرد.
اگر یک یتیم در اطراف تو زندگی میکند کمکهای خود را به او بده و لازم نیست که به همه ایتام کمک کنی، یک شهر آباد به از صد شهر ویران است، شما کمکهای خود را به یک یتیم بدهید و با بقیه کاری نداشته باشید.
کسی میگفت که من قصد دارم اموال خود را به ایتام ببخشم و به فرزندان خودم سهمی نخواهم داد گفتم چرا اینها یتیم بوده و پدر ندارند؟ بچههای تو بعد از یتیم شرعا وارث تو هستند و نسبت به سایرین در اولویت قرار میگیرند با این وجود تو قصد داری آنها را کنار بزنی و اموال خود را صرف ایتام دیگر کنی ، این کار صحیح نیست و نباید به راه غلط رفت.
متاسفانه یک سری از عوام مردم این ذهنیتها را دارند مثلا موقع خمس میگویند که آن را به روحانی نمیدهیم و خودمان خرج میکتیم و اطلاع ندارد که خرج این مال ممکن است برای او مشکلاتی ایجاد کند. برای وی مسئولیت ایجاد میشود توصیه شده که به مرجع تقلید سپرده شود تا هر مسئولیتی از لحاظ حقالناس وجود دارد از تو ساقط شده و به ذمه مرجع تقلید باشد و وی بعلت کارشناس بودن در این امور ممکن است مبالغ خمس را در زمینههایی مانند حوزه، مساکین ایتام و فقرا صرف کند.
احساسی عمل کردن در مورد صرف مبلغ خمس میتواند ایجاد مسئولیت کند لذا با وجود اینکه مبلغ خمس از مال تو ایجاد شده و تو مکلف به پرداخت آن هستی اما متعلق به تو نیست ، مال تو بود اما بعد از محاسبه مبلغ خمس به سادات و فرزندان آنها تعلق خواهد گرفت و مبلغ خمس سهم امام بوده و در همان زمینهها باید صرف گردد و بعضی اوقات این موارد را به مردم گوشزد کنید اما پافشاری نداشته باشید چرا که تصور میکنند شما در این مسئله ذینفع هستید؛ البته بعضی افراد به دنبال ایجاد این بحثها هستند.
یکی از زائران مکه در حج واجب خود نقل میکرد که روحانی کاروان محاسبات ما را انجام داد و گفت که چه مبلغی بدهکار هستیم ، ماهم تمام پول خود را به وی تسلیم کرده و خودمان بی پول شدیم، قصد داشتیم سوغاتی بخریم و با همسرمان بستنی بخوریم اما پول نداشتیم. ازاینجهت تحریک شده و به دفتر آقای مکارم که مرجع تقلید ما بود رفتیم و گفتیم که حال قضیه اینگونه است لذا ایشان گفتند که روحانی اشتباه کرد و نباید به موارد خاصی خمس تعلق میگرفته ، اگر هم بدهکار محسوب میشدی بخاطر مسافر بورن میتوانسای در زمان بازگشت، پرداخت کنی. قضیه را به روحانی کاروان گفتی و وی جواب داد که شیطان در پوست تو افتاده؟!
این مهم است که اگر کسی برای محاسبه خمس خود به ما مراجعه کرد به گونهای محاسبه نکنیم که او فقیر شود ،روزی به سنگ بری فردی رفتیم تا برای یکی از دوستان طلبه در قم، سنگ بخریم ،وقتی به آنجا رفتیم، احترام و استقبال کرد سپس بحث خمس را مطرح کرد که به او گفتیم خیر خمس تعلق نمیگیرد ، گفت که دفتر مرجع تقلید برای سفر مکه ۲۵ سکه از ما خمس گرفته و ما برای پاس کردن چکها با مشکل مواجه شدیم. گفت امکان پیگیری آن وجود دارد که گفتیم بله و به دفتر مرجع وی رفتیم و حال را بیان کردیم و پول برگردانده شد ، دقیقا ۲۰ سال پیش بود و مبلغ ۴ میلیون و خوردهای بازگردانده شد.
توجه داشته باشید که اگر محاسبه غلط انجام دادید و بیش از محاسبه پول دریافت کردیم شما ضامن و مسئول هستید و ضمانت دارد از طرفی هم قابل بخشش نیست چرا که اگر کسی بدهی داشته باشد نمیتواند آن را ببخشد. اگر یک فقیر سادات وجود داشت برای مثال یک میلیون به اون میبخشید ، لازم است که مبلغ خمس به اهل آن پرداخت شود لذا در اینجا یک روایت از امام باقر(ع) داریم که میفرماید یتیم خود ما هستیم و اگر کسی حق ما را پایمال کند در نار داخل میشود.
آنچه که در اینجا و درباب یتیمنوازی آمده در آیه «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْیَتامى قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ» (۷) از بحث یتیمان سوال کردند در جواب فرمودند که اصلاح بین آنها و ایجاد سازش بهترین است، یعنی درباره یک دسته از فقیران باید چکار کنیم ؟ در جواب گفته شد که ایجاد سازش بین آنها بهترین کار خواهد بود. البته فرمود «اصلاح لهم» یعنی اصلاحی که به سود ایتام باشد و به ضرر آنها نباشد.
یا خداوند در آیه دیگری چنین فرمود وَ آتُوا الْیَتامى أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِیثَ بِالطَّیِّبِ وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى أَمْوالِکُمْ إِنَّهُ کانَ حُوباً کَبِیراً (۸) اموال یتیمان را بدون تکلف به آنها تسلیم کنید لذا فرمود «آتو الیتامی» کلمه اتیان که در اینجا فرموده یعنی بدون هیچ حرفی مال را به آنها دهید «وَ آتُوا الْیَتامى أَمْوالَهُمْ وَ لا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِیثَ بِالطَّیِّبِ» (۹) خوبها را به خودت اختصاص ندهید و مال بد را به آنها واگذار کنید ،مثلا زمین بی حاصل به آنها و زمین حاصلخیز را خودت تصاحب کنید و در ادامه فرمود «وَ لا تَأْکُلُوا أَمْوالَهُمْ إِلى أَمْوالِکُمْ إِنَّهُ کانَ حُوباً کَبِیراً»(۱۰) به همراه اموال خودتان از اموال آنها استفاده نکنید، این اکل به معنای اکل متعارف نیست یعنی مال خودتان را با مال آنها مخلوط نکرده و استفاده نکنید که« إِنَّهُ کانَ حُوباً کَبِیراً»(۱۱) یعنی کار بسیار زشت و شنیعی میباشد.
«إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامى ظُلْماً إِنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیراً »(۱۲) سخنانی که در این آیه هستند انسان را به لرزه میاندازند. کسانی که اموال یتیمان را ظلما میخورند، در اینجا یک چیزی وجود دارد که باید به آن دقت شود، بعضی از اعمال گناه هستند اما برخی اوقات مصلحت عدم گناه و مصلحت ثواب پیدا میکند مانند دروغ که گاهی اوقات در مصلحت قرار میگیرد اگر شما راستش را بگویی فردی را بی گناه زندانی میکنند در اینجا راستگویی ظلم است اما دروغ گفتن ثواب محسوب میشود لذا مصلحت در آن وجود دارد.
برخی اعمال مانند ظلم هستند و به هیچ وجه من الوجوهی حسن پیدا نمیکنند، عمل ظلم همیشه قبیح است و هیچگاه وجه مثبتی پیدا نمیکند لذا هر کاری به ظلم انجام شود این از از نطر شرع مقدس و خداوند تبارک و تعالی بخشودنی نیست. البته میفرماید کسانی که میخورند که کلمه «یاکلون» در این آیه فعل مضارع است به این معنا که همیشه دنبال حق مردم خوردن میباشد. اموال یتیمان را با ظلم میخورند و «إِنَّما یَأْکُلُونَ فِی بُطُونِهِمْ ناراً وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیراً»(۱۳) اینها میخورند و در شکمهایشان آتش ایجاد میکنند ،«وَ سَیَصْلَوْنَ سَعِیراً »آنها آتش را در شکم خود جای میدهند و بزودی در آن شعله و آتش فروزان خواهند افتاد.
در آیه دیگری داریم که فرمودند :«فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلا تَقْهَرْ» (۱۴) و اما نسبت به یتیمان غلبه و قهر پیدا نکن, چون یتیم پدر ندارد شما بخواهید به او مسلط شوید کار بدی بوده و روایت معروف است که میگوید از ظلم کردن به کسی، کسی که جز خداوند ندارد بترسید. اگر تنها فریادرسی کسی خدا بود، خدا به داد ظالم به آن شخص برسد!
از رسول اکرم (ص) روایت شده که فرمود «من کفل یتیما و کفل نفقته کنت و انا هو فی الجنه کهاتین»(۱۵) میفرماید که اگر کسی یتیمی را تکفل کند و نفقه او را هم بپردازد یعنی سرپرستی و مخارج او را برعهده بگیرد مثل مسکن، لباس و خوراک ، میفرامید که «کنت و انا» و با گفتن انا تاکید میکند که من خواهم بود او را کسی که سرپرستی و مخارج یتیم را برعهده گرفته ،مانند دو انگشت در بهشت کنار هم خواهیم بود لذا اگر کسی میخواهند همنشین پیامبر باید یتیم نوازی کند.
اینکه کسی بتواند یک زن بیوه را اداره کند یک نیاز مهم است اما امروزه کسی مرد انجام آن نیست چرا که افراد نمیتوانند مخارج زندگی خود را پرداخت کنند و در کنار محبت به یتیم سرپرستی مادر او را نیز برعهده بگیرند. این مطلب بحث مهمی بوده و باز در روایات داریم که« من مسح یده على رأس یتیم ترحما له اعطاه الله بکل شعره یوم القیامه» (۱۶) که این را در ترجمه آیه هم توضیح دادیم. «کتب الله له بعدد کل شعره مرت علیها یده حسنه » میفرماید بر هر شعری که دستش عبور میکند، خداوند برای او حسنهای را مینویسد.
«و من اقعد الیتیم علی خوانه و یمسح راسه یلین قلبه »(۱۷) و کسی که بچه یتیم را بر زانوهای خود بنشاند و دست نوازش بر سر او بکشد به طوری که قلب او را نرم کند و در مقابل آن هم این روایت امده که« إن الیتیم إذا بکى اهتز له العرش»(۱۸) اگر کسی یتیمی را به گریه انداخت عرش خدا و همه چیز علیه او خواهند لرزید ، خود گریه یتیم بدون دخالت کسی عرش را خواهد لرزاند.
روایت داریم از ابی بصیر که گفته است، وی از حضرت باقر آل محمد صلوات الله علیهم اجمعین نقل کرده است که خدمت امام باقر عرض کردم که «اصلحک الله، ما ایسر ما یدخل به العبد النار. »به کسی گفته میشود که خداوند نفس و اعمال او را صالح گردانیده، کمترین چیزی که بنده بخاطر آن وارد جهنم میشود، چیست؟« قال من اکل من مال الیتیم درهما و نحن الیتیم.» مال یتیم خوردن کمترین چیزی است که افراد را به جهنم وارد میکند. آن قسمت نحن الیتیم ما طلبهها را میلرزاند و به این معناست که ما اگر خمس که حق امام و ایتام سادات است را خود مصرف کنیم و در ازای آن کاری انجام ندهیم در واقع مال یتیمان را خوردهایم و مصداق آن ورود به جهنم به واسطه خوردن مال ایتام، این مسئله است لذا این موضوع با سهم امام و سهم سادات نیز مرتبط است بنابرکلمهای که در اینجا گفته شده.
بعضی از آقایان که ما خدمتشان بودیم و به روحانیت ممحض بودند و قال الباقر و قال الصادق میگفتند، عرض کردند که ما گلوی خودمان را برای خوردن سهم امام گذاشتهایم! در مقابل همه زندگی و اموال خود را وقف امام زمان کرده و هرکاری را به نیت ایشان انجام میداد برخی از مراجع و مجتهدین اینگونه عمل میکردند. به راحتی نمیتوان این موضوع را درک کرد، بههرحال آنچه که بر ما مسلم است این است که اکل مال یتیم شنیع میباشد پس مواظب باشید و از آن دوری کنید.
آیه معروف «وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ »(۱۹) اگر میروی آش او را بخوری و به او شیشلیک دهی، برو بخور! این مصداق تبدیل به احسن است. اگر فرش فرسودهاش را گران بخری و فرش خوب را ارزان بدهی این مصداق تبدیل به احسن خواهد بود در غیر این صورت، «لا تقربوا» نزدیک مال یتیم نشوید. اینها کلمات ظریفی هستند چرا کلمه قرب را آورده و نهی کرده که «وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ »(۲۰) هم فرموده که شامل همه چیز میشود.
۱) سوره مبارکه بقره آیه ۸۳
۲) سوره مبارکه توبه آیه ۲۴
۳) سوره مبارکه بقره آیه ۸۳
۴) سوره مبارکه بقره آیه ۸۳
۵) سوره مبارکه توبه آیه ۲۴
۶) سوره مبارکه توبه ایه ۲۴
۷) سوره مبارکه بقره آیه ۲۲۰
۸) سوره مبارکه نساء آیه ۲
۹) سوره مبارکه نساء آیه ۲
۱۰) سوره مبارکه نساء آیه ۲
۱۱) سوره مبارکه نساء آیه ۲
۱۲) سوره مبارکه نساء آیه ۱۰
۱۳) سوره مبارکه نساء آیه ۱۰
۱۴) سوره مبارکه ضحی آیه ۹
۱۵) بحارالانوار جلد ۷۲ ص ۳
۱۶) مستدرک الوسائل جلد دوم ص ۴۷۳
۱۷) بحار الانوار جلد ۷۲
۱۸) ثواب الاعمال و عقاب الاعمال جلد یک ص ۲۰۰
۱۹) بحار الانوار جلد ۷۲ ص ۵ حدیث ۱۰ و ۱۲ تفسیر عیاشی جلد یک ص ۲۵۱ حدیث ۴۸ و البرهان جلد دو ص ۱۷۸ حدیث ۱۹
۲۰) سوره انعام آیه ۱۵۲
۳۶:۳۶
۲۰) سوره انعام آیه ۱۵۲
۳۷:۲۴
بازدیدها: 2
فهرست مطالب
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.