۞ امام علی (ع) می فرماید:
امام صادق عليه السلام فرمود: مسلمان برادر مسلمان اسـت بـه او ظلم نمى كند و وی را خوار نمى سازد و غیبت وی را نمى كند و وی را فریب نمى دهد و محروم نمى كند. ‌وسائل الشيعه 8: 597 ‌

موقعیت شما : صفحه اصلی » تفسیر آیات 06 تا 07
  • شناسه : 1834
  • ۰۸ دی ۱۴۰۰ - ۱۸:۰۶
  • 404 بازدید
  • ارسال توسط :
  • نویسنده : تفسیر رضوان
  • منبع : حوزه علمیه اصفهان
آیه ۶ و ۷ بقره | انذار کافرین | جلسه ۱۸
آیه ۶ و ۷ بقره | انذار کافرین | جلسه 18

آیه ۶ و ۷ بقره | انذار کافرین | جلسه ۱۸

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۶ و ۷ جلسه ۱۸ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۲۰ جلسه شرح ویژگیهای کافران بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏ إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (۶)  خَتَمَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ عَلى‏ سَمْعِهِمْ وَ عَلى‏ أَبْصارِهِمْ غِشاوَهٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ […]

...فهرست مطالب

تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۶ و ۷ جلسه ۱۸

حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی

۲۰ جلسه شرح ویژگیهای کافران

http://bayanbox.ir/view/7348000871258179768/hadith-line.png

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (۶)  خَتَمَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ عَلى‏ سَمْعِهِمْ وَ عَلى‏ أَبْصارِهِمْ غِشاوَهٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ (۷)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

بى‏تردید کسانى که [به خدا و آیاتش‏] کافر شدند براى آنان یکسان است چه [از عذاب‏] بیمشان دهى یا بیمشان ندهى، ایمان نمى‏آورند. (۶) خدا [به کیفر کفرشان‏] بر دل‏ها و گوش‏هایشان مُهرِ [تیره‏بختى‏] نهاده، و بر چشم‏هایشان پرده‏اى [از تاریکى است که فروغ هدایت را نمى‏بینند]، و براى آنان عذابى بزرگ است. (۷)

http://bayanbox.ir/view/5122040553263843431/poster4.jpg

—————————————–

«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعِینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ اللَّعْنَهُ الدّائِمَهُ عَلیَ اَعْدائِهِمْ مِنَ اْلآنِ اِلی قیامِ یَوْمِ الدِّینِ».

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (۶)  خَتَمَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ عَلى‏ سَمْعِهِمْ وَ عَلى‏ أَبْصارِهِمْ غِشاوَهٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ (۷)

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

بى‏تردید کسانى که [به خدا و آیاتش‏] کافر شدند براى آنان یکسان است چه [از عذاب‏] بیمشان دهى یا بیمشان ندهى، ایمان نمى‏آورند. (۶) خدا [به کیفر کفرشان‏] بر دل‏ها و گوش‏هایشان مُهرِ [تیره‏بختى‏] نهاده، و بر چشم‏هایشان پرده‏اى [از تاریکى است که فروغ هدایت را نمى‏بینند]، و براى آنان عذابى بزرگ است. (۷)

http://bayanbox.ir/view/1308105324576933146/006.gif

آیات قرآن در مورد عذاب و خلود در آن

«خَتَمَ اللَّهُ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ وَ عَلى‏ سَمْعِهِمْ وَ عَلى‏ أَبْصارِهِمْ غِشاوَهٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ».[۱]

در مورد کلمه‌ی عذاب نکات و آیاتی را بیان کردیم. تعبیر ما این بود که آیات انذار و انذارهای قرآنی که حدود صد مورد از آیات راجع به عذاب آخرت است و مرحوم آیت الله طیّب (رحمه الله) حدود چهل مورد از این آیات را آوردند و اشاره کرد‌ه‌اند پیرامون عذاب و خلود در عذاب برای کفّار که البتّه کفّار که عرض می‌کنیم این کفّار به معنای حقیقی است.

«إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ»[۲] آن وقت «کَفَرُوا» را به معنای لغوی آن عرض کردیم که «کَفَرَ» به معنای «سَترَ» است.

داشتیم کلمه‌ی عذاب و انذارهای قرآنی را بیان می‌کردیم، به این آیه‌ی رسیدیم، سوره‌ی مبارکه‌ی مؤمنون، آیات ۱۰۳ و ۱۰۴ که یک اشاره‌ای به آن کردیم.

توجّه به اندوخته‌ی دنیا برای آخرت

فرمود: «وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازینُهُ فَأُولئِکَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فی‏ جَهَنَّمَ خالِدُونَ» دو کلمه‌ی آن را اشاره کردیم. یکی بحث خفّت در موازین و سبک وزن کوله‌باری که انسان می‌برد که ما باید حتماً این را دقّت داشته باشیم. طبق آیات قرآن ما باید یک مقدار کوله‌بارهای خود را بازرسی بکنیم. «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما تَعْمَلُونَ‏»[۳] این نکته خیلی مهم است.

سفارش مؤمنین به تقوا

این آیه دارد به ما می‌گوید: «وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ» قبل از آن یک «اتَّقُوا اللَّهَ»، بعد از آن دوباره یک «اتَّقُوا اللَّهَ» دارد که می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ» مؤمنین را امر به تقوا می‌کند.

تفاوت معنایی نظر و رؤیت

«وَ لْتَنْظُرْ» این‌جا واقعاً دارد به ما بیدار باش که باید این کار را بکنید. «وَ لْتَنْظُرْ ما نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ» برای آن طرف چه چیزی توشه کردیم؟ «وَ لْتَنْظُرْ» کلمه‌ی «نَظَرَ» را در این‌جا با لام تأکید به صورت امر آورده است، آن وقت «وَ لْتَنْظُرْ» «نظرَ» به معنای مطالعه‌ی عمیق است، نگاه با مطالعه است. نگاه به محرم هم که می‌گویند حرام است، نگاه با مطالعه و عمیق جایز نیست. «نَظَرَ» غیر از رؤیت است. رؤیت به این معنی است که گذرا می‌بیند امّا نظر با دقّت است.

«وَ لْتَنْظُرْ» یعنی باید کاملاً همه‌ی وجود خود را بگذارید بینید برای فردای خود که روز قیامت باشد، چه چیزی به دست آوردید.

تقوا، ملاک بازرسی توشه‌ی آخرت

آن وقت «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» امّا همراهی با تقوا باشد. باید ملاک بازرسی وزنه‌ای که برای خود آماده کرده‌اید، تقوا باشد. نه این‌که بخواهید برای خود توجیه بکنید که متأُسّفانه ما طلبه‌ها کارهای خود را توجیه می‌کنیم. نمی‌خواهیم قبول بکنیم که ما اشتباه می‌کنیم، این غرور کاذب است و به ضرر ما است.

اثر سبکی توشه‌ی آخرت

کسی خفّت در موازین داشته باشد، منجر به خسارت می‌شود. عرض کردیم اگر عرب‌ها بخواهند سرمایه‌ی اصلی را از دست بدهند، شما در معامله با آن‌ها چانه بزنید و ببینند دارند اصل معامله‌ی خود را ضرر می‌کنند، می‌گویند: خسارت. خسارت یعنی اصل سرمایه‌ی خود را از دست می‌دهم، زیان می‌کنم.

خلود در جهنّم اثر خفت موازین

حالا خسارت داریم، «خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ»[۴] یعنی خسارت را به وجود خود و نفس‌های خود می‌زنیم. «فی‏ جَهَنَّمَ خالِدُونَ» این خلود را هم باز در این‌جا آورده است که کسانی که موازین آن‌ها خفیف است و منجرّ به خسارت نفس آن‌ها می‌شود، در  جهنّم خلود پیدا می‌کنند.‏

زشت‌رو شدن بر اثر خلود در جهنّم

«تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ»[۵] آتش صورت‌های آنان را می‌سوزاند. «وَ هُمْ فیها کالِحُونَ» و آن‌ها در آتش زشت روی هستند، عبوس هستند.

تفاوت معنای کلمه‌ی عبوس با زشت‌روی

البتّه این‌جا عبوس معنای درستی نیست. در عبوس معنای بهتری است. یعنی کسی که با اقتدار است. منتها شاید  منظور آیت الله طیّب در این‌جا، یک عبوسی است که زشت‌رویی دارد ولی در معنای پاورقی آن ترش‌رو، زشت رو گفته است.  ترش‌رویی که زشت است. یک وقتی یک کسی متشخّص است و اقتدار دارد، آن فرق می‌کند، غیر معنای عبّاس است.

معنای کالح

کالح یعنی به نحوی است که وقتی کسانی می‌خواهند به او نظر بکنند و او را ببینند، آن‌ها این را دوست ندارند، ترش‌رویِ بد شکل هستند، زشت‌رو هستند. همه‌ی این‌ها از جهت این است که موازین، خفّت  داشت، سبک بود، تفسیر «ثَقُلَتْ مَوازینُهُ»[۶] آن خیلی بهتر است.

– حضرت ابو الفضل (علیه السّلام) در برابر دشمنان عبوس بودند.

-‌ آن عبّاس، عبوس بودن غیر از این است. منتها در این‌جا منظور و مراد ایشان از عبوسی که در ترجمه آورده است، آن معنا نیست، یک وقت اشتباه نگیرید.

عذاب الهی در صورت تکذیب آیات الهی

امّا سوره‌ی مبارکه‌ی نساء، آیه ۵۶ «إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِآیاتِنا سَوْفَ نُصْلیهِمْ ناراً»، اوّلاً جمله اسمیّه است، خود آن تأکید دارد. «إنَّ» آمده است تأکید بر تأکید دارد «إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِآیاتِنا» آن کسانی که به آیات ما کافر شدند. «سَوْفَ نُصْلیهِمْ ناراً» یعنی به زودی ایشان را در آن آتشی می‌بریم که او را می‌سوزانند.

سرنوشت تکذیب کنندگان در جهنّم

«نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ» یعنی می‌خواهد بگوید پوست این‌ها پخته می‌شود، مثل پوست سیب زمینی پخته شده، می‌شود. «بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها» که پوست دیگری به جای آن تبدیل می‌کنیم. یعنی وقتی آن پوست پخته می‌شود، اصلاً حالت دیگری می‌گیرد، شکل دیگری می‌گیرد. «بَدَّلْناهُمْ جُلُوداً غَیْرَها» می‌فرماید: پوست صورت آن‌ها را به پوست دیگری تبدیل می‌کنیم که غیر از پوست خود آن‌ها است «لِیَذُوقُوا الْعَذابَ» تا این‌که عذاب را بچشند.

این نکاتی است که واقعاً خیلی انسان را می‌لرزاند. یعنی اگر یک مقدار دقّت داشته باشیم، نگفته است کفّار این‌طور هستند. «إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا بِآیاتِنا» آن کسانی که به آیات ما کفر ورزیدند.

خطاب نشدن مؤمنین خاص

با «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا»

سوره‌ی مبارکه‌ی تحریم، آیه ۶ «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَهُ عَلَیْها مَلائِکَهٌ غِلاظٌ شِدادٌ لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ»، «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» خطاب به چه کسانی است؟ البتّه خطابات «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا»‌ها در قرآن، به مسلمین است. این را قبلاً داشتیم و نکته‌ی آن را گفتیم. یعنی نمی‌خواهد مؤمنین خاص بگوید. اگر کسی ایمان به معنای خاصّی که تفسیر آن را بر «یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ»[۷] بیان کردیم باشند، هیچ وقت این توصیف بر آن‌ها نیست. چون آن‌ها کسانی هستند که «أُولئِکَ عَلى‏ هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»[۸]‏َ آن‌ها فرق می‌کنند یا «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ»[۹] آن مؤمنون، این‌ها نیستند.

معنای متفاوت فلاح‌سازی و رستگاری

آن مؤمنون آن کسانی هستند که «قَدْ أَفْلَحَ» یعنی به تحقیق آن‌ها به فلاح و رستگاری و پیروزی رسیدند، به طوری که در آیه‌ی سوره‌ی بقره فرمود: «أُولئِکَ عَلى‏ هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ». «مفلحون» با این «قَدْ أَفْلَحَ»  در یک موازنه‌ی صیغه‌ای قرار دارند، هر دو از باب افعال هستند که به معنای فلاح‌ساز بودن است. فلاح‌ساز بودن غیر از رستگار بودن است. فلاح‌ساز بودن یعنی یک معنایی فراتر از آن که آن‌ها به رستگاری رسیده‌اند، دارد. خطابات شفاهی «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» همه‌ی این‌ها را شامل می‌شود.

سفارش قرآن به حفظ خود

و اطرافیان خود از جهنّم

«یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا آمِنُوا»[۱۰] حالا «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَکُمْ»[۱۱] خود را حفظ بکنید «وَ أَهْلیکُمْ» و اهل و عیال خود را «ناراً» از آتش. «وَقُودُهَا النَّاسُ» می‌گوید: آن کسان خود را از آتش و گرایانه‌ی سوخت آن مردم را سنگ است

نتیجه‌ی عدم حفاظت خود در برابر جهنّم

یعنی نتیجه‌ی این‌که کسی خود را از آتش حفظ نکند، این می‌شود که به این آتش، به این سوختن می‌رسد. «وَ الْحِجارَهُ عَلَیْها» و سنگ هم بر آن‌ها است.

پیروی فرشتگان عذاب از اوامر الهی

بر آن آتش فرشتگان تند و سخت هستند که نسبت به آنچه که به آن‌ها امر شده است، نافرمانی نمی‌کنند یعنی همان‌طور که خدا به آن‌ها گفته است، عمل می‌کنند. «مَلائِکَهٌ غِلاظٌ شِدادٌ» یعنی با غلظت، با شدّت، محکم، سفت ایستادند. «لا یَعْصُونَ اللَّهَ ما أَمَرَهُمْ» آن‌ها دیگر از چیزی که خدا گفته است، خطا نمی‌کنند، همان‌طور که خدا گفته است همان‌طور عمل می‌کنند. «وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ» و آن‌ها انجام می‌دهند آنچه را که مورد امر خدا قرار می‌گیرد که ما را عذاب بکنند.

آن‌جا دیگر رأفت و محبّت و این‌ها جایی دیگر راه ندارد. به هر حال روز قیامت خیلی سخت است، عذابی که آن‌جا خواهیم دید یک چیزی نیست که شوخی‌بردار باشد.

وعده‌ی قرآن در مورد نزدیک بودن جهنّم

سوره‌ی مبارکه‌ی مدّثر، آیات ۲۶ تا ۳۰ «سَأُصْلیهِ سَقَرَ * وَ ما أَدْراکَ ما سَقَرُ * لا تُبْقی‏ وَ لا تَذَرُ * لَوَّاحَهٌ لِلْبَشَرِ * عَلَیْها تِسْعَهَ عَشَرَ» می‌فرماید: به زودی «سَأُصْلیهِ سَقَرَ» می‌دانید (سین) وقتی سر فعل مضارع بیاید، یعنی زمان را خیلی نزدیک می‌کند. «سَأُصْلیهِ سَقَرَ» یعنی به زودی او را در دوزخ داخل نموده و جای می‌دهیم. «وَ ما أَدْراکَ ما سَقَرُ» تو از سقر چه چیزی می‌دانی و این‌ها شما در آن‌جا مستقر بشوید؟ چه می‌دانید، چه می‌فهمید؟

عدم رحم و شفقّت در جهنّم

«لا تُبْقی‏ وَ لا تَذَرُ» رحم و شفقّت بر کسی ندارد که آن افکنده شود و او را رها نمی‌کند. «لَوَّاحَهٌ لِلْبَشَرِ» پوست را سیاه می‌کند. «عَلَیْها تِسْعَهَ عَشَرَ» بر آن دوزخ ۱۹ ملک متصدّی هستند که آن‌ها را عذاب کنند.

امید بشر به رحمانیّت خدا

البتّه همیشه امید ما به رحمانیّت حضرت حق است و إن‌شاءالله به محبّت علی و آل علی و محمّد و آل او  ما اصلاً روی جهنّم را نخواهیم دید که بخواهیم دچار چنین فرشتگان عذابی بشویم که دیگر هیچ شفقّت و مهربانی برای ما نباشد. این هم به محبّت محمّد و آل محمّد (صلوات الله أجمعین) است.

محبّت راستین به اهل بیت

رمز نجات از آتش جهنّم

یک نکته‌ای را عرض کردم باز هم تأکید می‌کنم. این‌که بگوییم: محبّت محمّد و آل محمّد (صلوات الله اجمعین) نه این محبّتی که فقط بگوییم: ما او را دوست داریم. منشأ محبّتی که از حب گرفته شده است، باید معرفت باشد که منشأ آن عشق است. اگر ما معرفت داشتیم و آن وقت به عشق رسیدیم، منجر به حب می‌شود. اگر ما محبّ شدیم، محبوب می‌شویم. اگر ما محبّ خدا شدیم، آن وقت محبوب خدا می‌شویم.

شرط محبّت واقعی به اهل بیت

البتّه این عشق به معنای  واقعی است. یعنی اگر ما بر اهل بیت مؤدّت هم داریم، باید یک تناسبی بین خود و اهل بیت ایجاد بکنیم. تناسب و صالحیّت درست کردن برای خود نسب به اهل بیت لازم است و الّا این محبّت محبّت نیست. به این دلیل است که می‌خواهیم یک چیزی از آن‌ها بگیریم. گدایی است، آمدیم یک چیزی می‌خواهیم.

دستگیری اهل بیت نسبت به همه‌ی انسان‌ها

هر گدایی هم در خانه‌ی اهل بیت برود، می‌خواهد ارمنی باشد، می‌خواهد یهودی باشد، می‌خواهد غیر مسلمان باشد، کافر هم آمد و به فیض رسید. «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلى‏ حُبِّهِ مِسْکیناً وَ یَتیماً وَ أَسیراً»[۱۲] اسیر یعنی کافر. اسیر یعنی کسی که مسلمان نیست و در اسارت مسلمان‌ها قرار گرفته است و حالا او را آزاد کردند که برود. در خانه‌ی حضرت زهرا (سلام الله علیها) می‌آید، «یُطْعِمُونَ» به او طعام می‌دهند.

-‌ در فقه می‌گویند: اگر کفّاره خواستید بدهید به کافر ندهید.

– آن‌ها کفّاره ندادند؛ «یُطْعِمُونَ» اطعام کردند. نگفت کفّاره دادند. می‌گوید: «یُطْعِمُونَ» اطعام می‌کنند. بحث این است که هر کسی در خانه‌ی اهل بیت بیاید، این‌ها «رَحمَهً لِلعَالَمینَ» هستند، همه فیض می‌برند.

شرط محبوب خدا شدن

امّا آیا هر کسی در خانه‌ی اهل بیت آمد، اهل نجات است؟ با معرفت، با حبّ، با عشق. اگر با معرفت آمدید آن وقت شما محبّ واقعی می‌شوید. «إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی‏ یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ»[۱۳]، نه «یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ» همین‌طوری. «إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونی‏ یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ» یعنی شیعه‌ی محمّد و آل محمّد بشوید، آن وقت «یُحْبِبْکُمُ اللَّهُ» محبوب می‌شوید. حب طرفین دارد، یک طرف هیچ وقت نمی‌تواند… محبّت اگر بگوییم یعنی ما باید طوری تناسب بین خود و اهل بیت درست بکنیم، محبّ امام حسین بشویم که مناسبتی بین ما و آن‌ها باشد و الّا اگر هر کاری که خواستیم بکنیم و بعد هم یا حسین بگوییم، این فایده‌ای ندارد.

– محبّت باید در لفظ و در معنا باشد.

– بله همین‌طور است.

سرانجام پیمان‌شکنی ازلی

سوره‌ی مبارکه‌ی آل عمران، آیه ۷۷: «أُولئِکَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی الْآخِرَهِ وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ» می‌گوید: آن کسانی که پیمان شکنی بکنند، حالا این پیمان اعمّ از پیمان ازلی است. «لا خَلاقَ لَهُمْ» در آن زمان نصیبی در آخرت برای آن‌ها از جهت خداوند نیست و در روز قیامت خدا با آن‌ها سخن نمی‌گوید. «لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ» هیچ موقع خدا با آن‌ها تکلّم نمی‌کند، این بدترین عذاب است. «وَ لا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ» خدا به سمت او هم توجّه نمی‌کند، التفات نمی‌کند. «وَ لا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ وَ لا یُزَکِّیهِمْ» و آن‌ها را از پلیدی پاک هم نمی‌کند. «وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ» عذابی است که خیلی دردناک است.

تفاوت کلمه‌ی «عظیم» و «ألیم»

معنای کلمه‌ی عظیم را در این چند آیه گفتیم که عظمت یعنی چیزی که هیچ کسی وجود آن را نمی‌فهمد. حالا هر چه باشد. خُلق عظیم فرمود، این‌جا عذاب عظیم فرمود یعنی واقعاً نمی‌شود آن را درک کرد، خیلی بزرگ است، خیلی عظمت دارد. «ألیم» معنای دیگری دارد و مهین و معناهای دیگر إن‌شاءالله بعداً بررسی می‌کنیم.

نتیجه‌ی فرمایشی خدا در زندگی

سوره‌ی مبارکه‌ی جاثیّه، آیه ۳۴: «وَ قیلَ الْیَوْمَ نَنْساکُمْ کَما نَسیتُمْ» به یاد دارید در سوره‌ی مبارکه‌ی حشر «وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ»[۱۴] باید مواظب باشید مثل کسانی که خدا را فراموش کردند زندگی نکنید. حالا این‌جا می‌فرماید: «وَ قیلَ»[۱۵] و گفته می‌شود: «الْیَوْمَ» امروز که روز قیامت است، «نَنْساکُمْ» ما هم شما را به فراموشی می‌سپاریم. شما را نسیان می‌کنیم. «کَما نَسیتُمْ» همین‌طور که شما ما را فراموش کردید. «لِقاءَ یَوْمِکُمْ» روزی که شما را ملاقات کردیم.بعد می‌فرماید: «وَ ما لَکُمْ مِنْ ناصِرینَ» جایگاه شما آتش است و هیچ کسی که شما را یاری بکند،  وجود ندارد.

إن‌شاءالله آیه‌ی سوره‌ی سجده هم برای فردا.


[۱]– سوره‌ی بقره، آیه ۷٫

[۲]– همان، آیه ۶٫

[۳]– سوره‌ی حشر، آیه ۱۸٫

[۴]– سوره‌ی مؤمنون، آیه ۱۰۳٫

[۵]– همان، آیه ۷۱۰۴٫

[۶]– سوره‌ی مؤمنون، آیه ۱۰۲٫

[۷]– سوره‌ی بقره، آیه ۳٫

[۸]– همان، آیه ۵٫

[۹]– سوره‌ی مؤمنون، آیه ۱٫

[۱۰]– سوره‌ی نساء، آیه ۳۶٫

[۱۱]– سوره‌ی تحریم، آیه ۶٫

[۱۲]– سوره‌ی انسان، آیه ۸٫

[۱۳]– سوره‌ی آل عمران، آیه ۳۱٫

[۱۴]– سوره‌ی حشر، آیه ۱۹٫

[۱۵]– سوره‌ی جاثیّه، آیه ۳۴

http://bayanbox.ir/view/1308105324576933146/006.gif

بازدیدها: 0

فهرست مطالب

برچسب ها

این مطلب بدون برچسب می باشد.

پاسخ دادن

ایمیل شما منتشر نمی شود. فیلدهای ضروری را کامل کنید. *

*

New Page 1