تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۲۱ – جلسه ۱۷ حجت الاسلام و المسلمین رضوانی شرح خطبه مُتَّقین (همّام) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ وَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (۲۱) به نام خداوند بخشنده بخشایشگر اى مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانى را […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۲۱ – جلسه ۱۷
حجت الاسلام و المسلمین رضوانی
شرح خطبه مُتَّقین (همّام)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ وَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (۲۱)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
اى مردم! پروردگار خود را پرستش کنید؛ آن کس که شما، و کسانى را که پیش از شما بودند آفرید، تا پرهیزکار شوید. (۲۱)
———————————————————–
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعِینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِینَ وَ اللَّعْنَهُ الدّائِمَهُ عَلیَ اَعْدائِهِمْ مِنَ اْلآنِ اِلی قیامِ یَوْمِ الدِّینِ».
«یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ وَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ».[۱]
«یا أَیُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمُ الَّذی خَلَقَکُمْ وَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ».[۱]
در توصیف متّقین و کاربردی کردن تقوا از کلمات امیر المؤمنین صفاتی را برای ما بیان فرمودند. هفدهمین صفت برای متّقین را «أَمَّا اللَّیْلَ فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ تَالِینَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهَا تَرْتِیلًا»[۲] فرمودند که این توصیف، توصیف کاربردی است. یعنی امیر المؤمنین راه و رسم تقواگری و به سمت و سوی خدا عمل کردن را میفرماید.
هفدهمین توصیف این است که میفرماید: آدمهای متّقی شبها «فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ» یعنی آنها در برابر خدا ایستادهاند. بهترین زمان برای نماز و برای خلوت کردن با خدای حضرت جلّ و اعلی شب است. سکونت شب ایجاب میکند انسانی که در راستای بندگی خدا است، نماز به پا دارد. حالا این «فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ» یعنی آنها ایستادهاند، در حال اقامهی صلاه هستند.
«تَالِینَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ» یعنی در حال تلاوت قرآن هستند، شبها نماز میخوانند، قرآن تلاوت میکنند. حالا ما اینجا دو مسئله داریم که یکی نماز شب است، اینکه ما چقدر نماز شبخوان هستیم، چقدر حال داریم که نماز شب بخوانیم، این مهم است که آیا حال و حوصلهی نماز شب خواندن را داریم یا در اثر آلودگی اصلاً حال و حوصلهی آن را نداریم.
اینکه اکثراً از این کار محروم هستیم آلودگی است. یکی از چیزهایی که مهم است، این است که ما بتوانیم راه را برای خود صاف کنیم تا بتوانیم در این توصیفات قرار بگیریم. پاکی و دوری از رذایل اخلاقی، دوری از حرام خدا این است که شب آدم حال نماز شب پیدا میکند.
یکی از عواقب این دنیا برای آدمی که به سمت و سوی خدا نیست و آلودگی دارد، این است که لذّت عبادت را از او میگیرد، این خیلی مهم است. حالا آدم متقی، آدم با تقوا شب نمیخوابد، شب بلند میشود و نماز شب به پا میدارد که آثار بسیار زیادی را در زندگی دنیا و عاقب به خیری انسان در آخرت را به دنبال دارد.
آن ملعون از حضرت سجّاد (علیه الصّلاه و السّلام) پرسید که چه کنم که بعد از کشتن أبا عبدالله توبه کنم؟ فرمودند: نماز شب بخوان که حضرت زینب علی الظّاهر اعتراض میکند. حضرت فرمود: نترس، او موفّق به اقامهی صلاه لیل نمیشود.
– نه، «صلاه اللیل». آنقدر صلاه شب و نماز شب مؤثّر است که اگر کسی موفّق شود قتل حجّت خدا را هم بر او میبخشند. حالا ملاحظه بفرمایید که نماز شب چقدر اهمّیّت دارد، چه برسد به گناهها و معصیتها و مشکلات دیگری که بندگان خدا دارند و به مفهوم اولویت با نماز شب و صلاه اللیل آنها بخشیده میشود.
میفرماید: «فَصَافُّونَ أَقْدَامَهُمْ» یعنی قامت آنها همیشه ایستاده است، نماز میخوانند. نکتهی دوم تلاوت قرآن است.
ما چقدر قرآن میخوانیم؟ چقدر با قرآن مأنوس هستیم؟ متأسّفانه ما آنقدر از قرآن به دور هستیم که وقتی در جلسهای به نام قرآن و تفسیر قرآن دور هم جمع میشویم که روایات هم در آن الحمدلله بالمنه الهی خدا توفیق داده و از آن استفاده میکنیم، اهمّیّت ندارند بر اینکه زمان کلاس کار میکنند. اگر میخواستیم در راستای تقوا قرار بگیریم باید به اینها دقّت کنیم. الآن من و شمایی که الآن میگوییم و میشنویم چقدر با قرآن مأنوس هستیم؟ چند آیه را در قرآن شبانه روز تلاوت میکنیم؟ برای قرآن به چه عنوانی در دین ارزش قائل هستیم؟ فقط برای سلامتی به سر بگیریم و مسافرت برویم؟! در عذابها و در تعزیههای اموات آنها را تلاوت کنیم؟ آن هم شکسته و غلط. مثلاً آن قاری یک آیه میخواند، حالا غلط خواندن آنها بماند، درست شروع نکردن و درست ختم نکردن آن هم بماند، چند آیه را فقط میخواند و عبور میکند.
ما از قرآن به دور هستیم، کسی که بخواهد خود را در راستای تقوای الهی متّصف به تقوا بکند باید با قرآن مأنوس باشد. «یَتْلُونَ»[۳] فعل مضارع است یعنی دائماً قرآن را تلاوت میکنند، دائم به ذکر خدا است، یکی از اذکار خدا که راه و رسم را به انسان نشان میدهد قرآن است.
تدبّر کردن آدم متّقی در قرآن
لذا میفرماید: «تَالِینَ لِأَجْزَاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهَا تَرْتِیلاَ»[۴] در قرآن تدبّر میکند، قرآن میخواند و در آیات قرآن غور میکند. در معانی قرآن، در الفاظ قرآن، در کلمات قرآن دقّت میکند، حالا بماند که خیلی از ما اصلاً قرآن را نمیخوانیم، اصلاً تلاوت هم نمیکنیم. آنچه که در بیان این کلمات مهم است، این است که ما در اینجا ترغیب شویم و خود را موظّف بدانیم که با قرآن همراه شویم.
ما به حسب ظاهر نمیتوانیم امام زمان را دریابیم، امّا قرآن کاملاً در اختیار ما است، غایب نیست، در دست ما است، «ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ»[۵] آن قرآنی که خدا بر سینهی محمّد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نازل فرموده است همین قرآنی است که در دست ما است، ما بین الدفعتین است. این قرآن همان است. «ذلِکَ الْکِتابُ» یعنی «هَذَا الکتاب»، «ذلِکَ الْکِتابُ» یعنی این قرآنی که دست شما است، همان است.
وقتی قرآن در دست ما است، حجّت خدا و ثقل اکبر خدا در دست ما است، اینکه از آن استفاده نمیکنیم، اینکه بین ما و قرآن تناسب نیست، بین ما و قرآن به گونهای نیست که بتوانیم از آن بهره ببریم، مصداق «لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ»[۶] است، نباید ناراحت شویم. به هر حال اگر اینجا مطهر بودیم، بدانید مسه قرآن را هم داشتیم، قرآن را حس میکردیم، نورانیّت قرآن را به چشم ظاهر میدیدیم.
بحث «لا یَمَسُّهُ» در قوای حسی است، یعنی وجود انسان وجود قرآن و وجود امام زمان را حس نمیکند، غایت دارد، تا زمانی که پاک شود، تا زمانی که از آلودگی رهیده شود. اینها راهکار است. گاهی اوقات ما فکر میکنیم آدم درستی هستیم، حالا در این کلمات امیر المؤمنین اینها کم کم بررسی میشود. فکر میکنیم چون حالا معمّم هستیم، طلبه هستیم، «قال الصادق» و «قال الباقر» داریم، به مدرسهی عملیّه میرویم و میآییم، نان امام زمان را میخوریم، فکر میکنیم خیلی علیه السّلام هستیم، در صورتی که اگر یک مقدار دقّت کنیم علیه اللعنه و العذاب هستیم، خود دقّت نکردیم.
- نه، إنشاءالله.
– نه، إنشاالله ندارد، خدا که هیچ وقت نخواسته است، خود خواستیم. متأسّفانه ارادهی ما اشتباه است. به عبارت دیگر اگر مراد ما خدا باشد آن وقت دنبال راه هستیم، راه آن هم قرآن و اهل بیت است. اگر مراد ما خدا باشد، ارادهی ما یعنی به دنبال این است که به خدا برسد. به دنبال اینکه به خدا برسد باید از کدام مسیر برود؟ غیر از صراط مستقیم راهی نیست، صراط مستقیم هم غیر قرآن و اهل بیت چیز دیگری نیست، همین دو است. «مَا إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً»[۷] به قرآن و اهل بیت تمسّک میکنیم؟
راه اینکه ما بتوانیم متّصف به تقوای الهی شویم و شامل مصادیقی که امیر المؤمنین برای مؤمنین توصیف فرمودند، شویم این است که با قرآن مأنوس شویم. طرحی است که حضرت آقا دادند و یک سالی است در این مسجد راه افتاده است و تلاوت میکنند، من گاهی اوقات در برخی مساجد نگاه میکنم، آقایی که پیش نماز موقع تلاوت میرود، حال و حوصلهی گوش کردن به یک صفحهی قرآن را ندارد، وای به حال بقیّهی افراد. در محراب بنشینید و یک صفحه قرآن را گوش بدهید تا مردم تشویق بشوند و آنها هم گوش کنند. کم کم یک صفحه را دو صفحه کنید، کم کم هفتهای یک شب، دو شب یک آیه از این صفحه را برای مردم بیان کنید، بگویید خدا چه گفته است تا اندیشه و فکر مردم و روان آنها متوجّه آنچه که در قرآن است، شود.
در قرآن تدبّر کنند، باعث شوید که مردم به سمت و سوی قرآن کشیده شوند. این رسم داعی الله شدن است، این توصیفی است که قرآن میفرماید: «یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداهِ وَ الْعَشِیِّ یُریدُونَ وَجْهَهُ»[۸] اگر مراد شما امام زمان است، اگر مراد شما خدا و صاحب الزّمان است، راه این است که داعی الله شوید. داعی الله شدن هم به این نیست که فقط برای خود شناسنامهای شیعه باشید، شناسنامهای مسلمان باشید؛ خیر باید واقعی مسلمان باشید.
لذا یکی از چیزهایی که در بین ما طلبهها رسم است و حتماً باید رعایت شود و همیشگی هم باشد ولو به عادت، برخی از عادتها اینطور نیست که بد باشد. کسی عادت داشته باشد نصف شب بیدار شود، این بسیار پسندیده است، کسی عادت داشته باشد سر وقت نماز خود را بخواند این بسیار پسندیده است، از این جهت که آدم عادت کند و به این معتاد شود که نماز اوّل وقت بخواند، به این معتاد شود که همیشه با قرآن مأنوس شود، معتاد به این باشد که همیشه به یاد صاحب الزّمان باشد، این نکوهیده نیست، این عالی است و برای ما خوب است.
لذا سعی کنید نیمههای شب بلند شوید، چه شب دیر بخوابید و چه زود بخوابید، ده دقیقه، یک ربع، نیم ساعت بستگی به حال جسمی هم دارد، نصف شب بلند شوید و سعی کنید بلند شدن در بین خانوادهها را مرسوم کنید. نماز بخوانید، قرآن بخوانید، در خانواده با صدای بلند قرآن تلاوت کنید، با صدای بلند نماز بخوانید تا بچّهها هم صدای شما را بشنوند و آنها هم یاد بگیرند.
یکی از اساتید میگفت پیش یکی از اهل دل رفتم، گفتم من دوست دارم خانم من نماز شب بخواند، چه کار کنم؟ گفت: پنج سال نماز شب را بدون وقفه و بدون اینکه تعطیل کنی بخوان، من به شما قول میدهم که پنج سال که تمام شد خانم شما هم پا به پای شما نماز شب بخواند. بعد میگوید شروع کردم و به سال نخورد که این کار عملی شد. اینکه ما اوّل باید عشیره الأقربین را هدایت کنیم و باعث هدایت آنها شویم همین است؛ نکند که در خانهها بیاهمّیّت باشیم، نه قرآنی تلاوت شود، نه نمازی خوانده شود و اگر هم خوانده شود، اصلاً کسی نفهمد که نماز خواند.
– در این صورت ریا میشود؟
– ریا شود مشکلی نیست، شما باید برای اهل خانه ریا کنید، شما باید به گونهای نماز بخوانید که بچّهی شما یاد بگیرد، خانم شما یاد بگیرد، این ریا نیست بلکه وظیفه است. ریا برای بیرون است که میخواهید برای خود یک موقعیتی درست کنید، آنجا باعث ریا میشود. تازه وظیفهی شرعی ما است که که در بعضی از کارها در دنیا ریا انجام بدهیم، اینکه مردم را به نماز جماعت تشویق کنیم. اگر شما به دید ریا نگاه میکنید، ریا باشد. اصلاً بعضی چیزها باید در جمع نشان داده شود.
اگر قصد کسی غیر خدا باشد در اینکه حالا نماز جماعت میخواند، بله. من به یکی از اساتید گفتم این کاری که ما میکنیم اگر یک وقت ریا باشد… گفت: اگر نکنیم و قصد ریا داشته باشیم چه میشود؟ اگر نکنیم و قصد ریا داشته باشیم فرقی نمیکند؛ چه ترک یک فعل، چه انجام یک فعل منجر به این شود که ریا باشد، آن برای غیر خدا است. امّا یک وقت یک کاری را شما انجام میدهید و برای رضای خدا هم انجام میدهید، آن نمود دارد.
شما برای رضای خدا باید علیه دشمن شعار بدهید، باید سینه سپر کنید، اگر گفتند ریا است، بگویید اشکالی ندارد ریا باشد؛ در حالی که ریا نیست، ریا این است که شما «قصداً لغیر الله» عمل خود را انجام داده باشید، شما قصد را درست کنید، یعنی آنچه که مقصد شما است الله باشد، حالا مردم هم بفهمند اشکالی ندارد.
– بله، آنچه که مهم است اینکه «ما قُصِد» شما چیست. یعنی مقصود شما از آنچه که میخواهید انجام بدهید آیا لله است یا لغیر الله است؟ الآن کسی میخواهد طلبه شود برای غیر خدا معنا ندارد. من و شما که در این راستا هستیم اگر برای غیر خدا طلبه شویم معنا ندارد، چیزی در آن نیست. حالا بحث ما نماز شب خواندن است، اینکه کسی شب بلند شود و اهل خانه را عادت بدهد که کم کم نماز شب بخوانند.
یک بار خدمت شما عرض کردم مرحوم آقای سیّد محمّد باقر درچهای میگوید اوّل کار که میخواستم در جوانی نماز شب بخوانم حال نداشتم، نفس من اجازه نمیداد، خیار دوست داشتم، خود را موظّف کردم که نصف شب فقط خیار بخورم. لذا نصف شب بلند میشدم خیار میخوردم نفس خود را کنترل میکردم و نماز شب میخواندم. بعد کار به جایی رسید که بعد از فوت او الآن هم بلند شدن یک ساعت قبل از اذان صبح نوادگانش مرسوم است.-آنطور که مرحوم حاج آقا مرتضی چند سال پیش برای ما تعریف میکرد- همهی آنها مثل ما که نزدیک آفتاب بلند میشویم نماز میخوانیم، آنها یک ساعت قبل از آفتاب زدن بلند میشوند وضو میگیرند و نماز شب میخوانند و بین آنها مرسوم شده است، چه اشکالی دارد، اینها خیلی مهم است.
حالا شما میگویید ریا نشود، ریا نشود یعنی چه؟ شما باید این کار را انجام بدهید برای اینکه خانواده هم تربیت شود. در بین فامیل که با هم به مسافرت میروید سر وقت هر جا هستید بایست، متوقّف شو، بقیّه را هم متوقّت کن نماز اوّل وقت بخوانند. شب و نصف شب نماز شب بخوانید، زیارت رفتید مثلاً زیارت عتبات عالیات رفتید، زیارت مشهد مقدّس رفتید، سر سه وقت را به زیارت بروید، هم با آداب زیارت بخوانید و هم نماز جماعت بخوان تا آنها هم یاد بگیرند. این «یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداهِ وَ الْعَشِیِّ» است، اینکه ما همه را بگوییم نه، ریا میشود، نمیشود. پس باید چه کار کرد؟
آنچه که مهم است و در توصیف متّقین در سورهی مبارکهی بقره تا حالا خواندیم همهی آنچه که توصیف شده است بر دیگران خوب است. «یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ»[۹] ایمانسازی بر دیگران خوب است، دیگران را مؤمن کنید ارزش دارد. «وَ یُقیمُونَ الصَّلاهَ» نماز به پا دارید که بر جامعه اثر داشته باشد، نمازی بخوانید که آمریکا از آن بترسد. «وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ» انفاق بر دیگران است. ایمانسازی به قرآن و کتابهای آسمانی بر دیگران است و الّا تمام این کلمات را باب افعال نمیآوردند. اینکه اینگونه توصیف شده است یعنی برای تربیت دیگران است.
«قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُون»[۱۰] مؤمن باید فلاحساز باشد، یعنی باید برای دیگران رستگاری درست کند، مردم را بهشتی کند، این ارزش دارد. اگر من و شما توانستیم جامعه را به سمت و سوی صلاح ببریم آن وقت ارزش پیدا میکنیم، حالا بگویید برای ریا است.
آقای قرائتی میگفت شما طلبهها به مردم تفسیر قرآن بگویید، به قصد ریا بگویید گناه آن گردن من. اگر شما خواستید راجع به قرآن بگویید و ممحض بر قرآن شوید، باید بفهمانید. تفهیم یعنی همین. وظیفهی دوم برای همهی ما طلبهها که انقاض ایتام آل محمّد (صلوات الله علیهم أجمعین) است، اینکه ما اهل بیت و قرآن را به مردم معرّفی کنیم و مردم را به سمت و سوی قرآن و اهل بیت و به سمت و سوی الله بکشانیم. این راه است، لذا باید مواظب باشیم که شیطان ما را فریب ندهد و بگوید ریا میشود، نه ریا نمیشود. اصلاً باید اینگونه عمل کنیم تا جامعه به سمت و سوی صلاح ببریم.
کلمات قرآن همه را دارد، کلمات اهل بیت همه را دارد، ما باید در قرآن تدبّر کنیم و در کلمات قرآن بیندیشیم که چه گفته است. اگر هم خواستیم بفهمیم همین است، باید در کلمات قرآن و کلمات اهل بیت اندیشه کرد، باید فکر کرد که خدا چه خواسته است، در نهایت خدا از من و شما چه میخواهد. اگر بنا به این باشد که فقط خود باشیم و سر خود را چاق کنیم فایدهای ندارد. ما باید بر همه مؤثّر باشیم، نه از همه چیز متأثّر شویم، هر جا برویم متأثّر واقع شویم.
آدم متّقیِ مؤمن هر جا رفت باید مؤثّر باشد. یکی از آثار این است که شب هر جا است نماز خود را به پا میدارد، همه بلند میشوند و نماز میخوانند. نماز را زنده بدارید، اقامهی صلاه مهم است. قرآن را تلاوت کنیم، آدم قرآنی هر جا میرود یک جلسهی قرآن برگزار میکند. با نفس قرآنی همه جا قرآن درست میشود، نفس اهل بیت و امام زمانی کذلک. امّا اگر نفس کسی نفس خودپسندی، خودبینی باشد، به گونهای عمل میکند که قوت و غذای او آشکار شود، این فایدهای ندارد.
یک بنده خدایی برای تبلیغ به محل ما رفته بود، در صورتی که باید او را از حوزه بیرون میکردند، چون بسیار آدم بدی بود، به گونهای جلوه کرده بود نزدیکان ما میگفتند او عارف بالله است، از عرفا است. چند وقتی طول کشید بعد همه چیز آشکار شد، آبروریزی برای آخوند خیلی بد است، باید مواظب باشیم. ساختار وجودی و ظاهری ما باید الهی باشد، میگویید ریا میشود، مشکلی نیست ریا شود. اگر میخواستید ریا نشود پس برای چه بر سر خود عمامه گذاشتید؟! پس برای چه لباس پوشید، برای چه طلبه شدید؟!
همهی آنچه که ما طلبهها وظیفه داریم این است وقتی در جامعه راه میرویم، حرف میزنیم غذا میخوریم، نگاه میکنیم، همه باید بر دیگران درس باشد. لذا باید مواظب باشیم، چون ما را با ذرهبین میبینند، در جامعه ما را زیر ذره بین نگاه میکنند. اینکه یک طلبه چطور رانندگی میکند، چطور نگاه میکند، چطور حرف میزند.
یکی از آقای گفت: در تاکسی نشسته بودیم یک نفر به ما توهین کرد، پایین که آمدیم تا توانستم او را زدم، به او گفتم: اشتباه کردی، چرا بنده خدا را زدی؟ -با پسر خود داخل ماشین بودند و طرف مقابل را کتک زده بودند- گفت: توهین کرد. گفتم: توهین بکند.
شما ببینید یکی از طرف معاویه به مدینه رفت و مأمور به این بود که حضرت مجتبی (علیه السّلام) را در مسجد بین مردم توهین کرد، سب کند و لعن کرد و این کار را هم انجام داد. وارد مسجد شد و شروع به توهین کرد، حضرت به کسی اجازه نداد حتّی متعرّض او شد، وقتی همهی حرفهای خود را زد و خسته شد، سر خود را بالا آورد و حضرت فرمود: مثل اینکه شما در این شهر غریب هستید؟ اگر غریب هستی ما برای سکونت و استراحت شما منزل داریم. مرکب هم داریم اگر خواستید جایی بروید. یک غذایی هم است، گفت: ایشان کیستند؟ گفت: داخل این مسجد شدم، در حالی که بغضی بدتر از بغض تو و پدرت در دلم نبود، امّا با این برخوردی که کردی، از اینجا بیرون میروم در حالی که حبّی مثل حب تو و پدرت در دلم نیست. این یک برخورد است.
مگر پیغمبر با آن یهودی برخورد نشد، خاکستر بر سر حضرت ریخت، از پشت بامها شکمبهی بچّه شترها را بر سر حضرت میریخت، وقتی مریض شد، حضرت مطّلع شد به دیدن و عیادت او رفت، تحفهای برای او برد، وارد خانهی او که شد در حال مریضی بلند شد و شهادتین را گفت.
حالا ما هم در این راستا باید مواظب باشیم که اگر ما بخواهیم در راستای تقوا تلبّس به تقوا پیدا کنیم و تقوای واقعی را داشته باشیم باید نماز شبخوان و درست کن شویم. نه اینکه نماز شبخوان باشیم. نماز شبخوان درستکن باشیم. یعنی کاری بکنیم که جامعه به سمت و سوی نماز شبخوانی بروند، به سمت و سوی قرآن بروند، یعنی تالی قرآن درست کنیم، قاری قرآن درست کنیم، مردم را به سمت و سوی قرآن بکشانیم. مردم را به سمتی ببریم که امام زمان را اطاعت کنند، آنها را امام زمانی بکنیم.
حضرت امیر المؤمنین فرمودند: همهی اینها در راستای تقوا است و راهکار آن کاربردی عمل کردن در تقوا است. یعنی اینکه شما چگونه میتوانید متّقی شوید، این توصیفاتی است که حضرت فرموده است. إنشاءالله بتوانیم به کمک خود حضرت حق و دعای صاحب الزّمان متلبّس به این صفات متّقین شویم.
«وً صَلَّی اللهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد».
۱]– سورهی بقره، آیه ۲۱٫
[۲]– نهج البلاغه (للصبحی صالح)، ص ۳۰۴٫
[۳]– سورهی بقره، آیه ۱۱۳٫
[۴]– نهج البلاغه (للصبحی صالح)، ص ۳۰۴٫
[۵]– سورهی بقره، آیه ۲٫
[۶]– سورهی واقعه، آیه ۷۹٫
[۷]– الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج ۲، ص ۵۰۲٫
[۸]– سورهی انعام، آیه ۵۲٫
[۹]– سورهی بقره، آیه ۳٫
[۱۰]– سورهی مؤمنون، آیه ۱٫
بازدیدها: 1
فهرست مطالب
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.