تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۹۵ جلسه ۸ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی جلسه ۸ تفسیر آیه صد و نود و پنج بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ (۱۹۴)وَ […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۹۵ جلسه ۸
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
جلسه ۸ تفسیر آیه صد و نود و پنج
![]()
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ (۱۹۴)وَ أَنْفِقُوا فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ (۱۹۵)
ماهِ حرام، در برابر ماهِ حرام! (اگر دشمنان، احترام آن را شکستند، و در آن با شما جنگیدند، شما نیز حق دارید مقابله به مثل کنید.) و تمام حرامها، (قابلِ) قصاص است. و (به طور کلّى) هر کس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدّى کنید! و از خدا بپرهیزید (و زیاده روى ننمایید)! و بدانید خدا با پرهیزکاران است! (۱۹۴) و در راهِ خدا، انفاق کنید! و (با ترک انفاق،) خود را به دست خود، به هلاکت نیفکنید! و نیکى کنید! که خداوند، نیکوکاران را دوست مىدارد. (۱۹۵) 
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۱۹۵
آیه ۱۹۵ . سفارش خداوند به انفاق
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
![]()
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
الشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَ الْحُرُماتُ قِصاصٌ فَمَنِ اعْتَدى عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى عَلَیْکُمْ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ (۱۹۴)وَ أَنْفِقُوا فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ (۱۹۵)
ماهِ حرام، در برابر ماهِ حرام! (اگر دشمنان، احترام آن را شکستند، و در آن با شما جنگیدند، شما نیز حق دارید مقابله به مثل کنید.) و تمام حرامها، (قابلِ) قصاص است. و (به طور کلّى) هر کس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدّى کنید! و از خدا بپرهیزید (و زیاده روى ننمایید)! و بدانید خدا با پرهیزکاران است! (۱۹۴) و در راهِ خدا، انفاق کنید! و (با ترک انفاق،) خود را به دست خود، به هلاکت نیفکنید! و نیکى کنید! که خداوند، نیکوکاران را دوست مىدارد. (۱۹۵)
وَ أَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّـهِ وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ ۱
در درالمنثور روایتی داریم که ابن جبیر و نحاس از جابر ابن عبدالله انصاری روایت آوردند که پیامبر فرمود در ماه حرام نباید جنگ کرد مگر اینکه کفار جنگ را شروع کنند و اگر که پیامبر قبل از ماه حرام در جنگ بودند مرسوم بر این بود که آتش بس می دادند و جنگ را متوقف می کردند تا ماه حرام تمام شود.
نکته دیگر درباره حرم است این نکته فقهی بسیار اهمیت دارد اگر کسی به حرم پناه ببرد ولو اینکه قاتل باشد یعنی اگر بیرون از حرم قتل کرده باشد و به حرم پناه برده از نظر احکام فقهی و آنچه که از مفاد روایات برمی آید این است که حق حد جاری کردن بر او ندارد فقط باید معاشرت نشود و غذا به او ندهید تا از حرم خارج گردد بعد از خروج حد جاری گردد.
این مطلب را در کافی از معاویه بن عمار روایت کرده که از قول امام صادق پرسیدند مردی مرد دیگر را در بیرون حرم یعنی مکه به قتل رسانده بعد فرار کرده و به حرم پناه برده آیا می توان بر او حد جاری کرد یا خیر؟ خیر حرمت حرم را نشکسته و حد بر او حد جاری نمی شود مادامی که در حرم باشد کاری به او ندارند تا از حرم خارج گردد.
وقتی که از حرم خارج شد می توان بر او حد جاری کرد پس می گویند قاتل از حرم خارج نمی شود در جواب گفته میشود که در حرم به او آب و غذا ندهید و معامله نکنید تا در مضیقه باشد و از حرم خارج گردد و زمانی که خارج شد، حد را بر او جاری می کنیم.
باز سوال می کنند عرضه داشتم درباره مردی که در حرم قتل کرده آیا کسی که در حرم قتل کرده یا مرتکب دزدی شده آیا می توان در حرم حد جاری کرد؟ بله چون حرمت حرم را زیر سوال برده حیث اینکه رعایت حرمت حرم را نکرده مصداق آیه «فَمَنِ اعتَدی عَلَیکُم فَاعتَدُوا عَلَیهِ بِمِثلِ مَا اعتَدی عَلَیکُم» ۱
همانطور که او به شما تجاوز کرد و حریم را شکست همانگونه در حرم قصاص کنید لازم نیست از حرم خارج شود چون خودش حرمت حرم را حفظ نکرده پس در حرم او را حد می زنند اگر که حرمت حرم را حفظ نکند اما اگر بیرون از حرم بود از نظر فقهی نباید به او کاری داشته باشیم تا از حرم خارج گردد.
اگر کسی جزء افرادی باشد که ستمکار باشد یعنی آدم ظالمی بوده او فرق دارد اگر در حق دیگران ظلم کرده باشد او مصداق «لاعُدْوانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِینَ» ۲ مستثنی بوده و باید در حرم او را دستگیر کرد و آن را به مجازات ظلم هایی که کرده برساند.
مسلما حرمت حفظ را برای هرکسی خداوند تبارک و تعالی ارزش نهاده کسی که حرم را حرم بداند و حرمت را حفظ کند پس در آنجا امن است پس اگر حرمت را حفظ نکرد و دزدی کرد باید بر او حد جاری کرد.
خداوند تبارک و تعالی در بحث حرمت حرم حفظ حرمت ماه حرام اگر در ماه حرام دشمن با شما نجنگید یا حاضر به توقف می باشد شما نیز متوقف شوید در کافی از حضرت صادق روایت شده در ذیل آیه «وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ» ۳ که فرموده اگر مردی آنچه دارد همه را در راه خدا انفاق کند آیا کار درستی است یا خیر حضرت می فرمایند خیر «وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ». ۴
هر آنچه دارد نباید ببخشد یعنی خودش و زن و فرزندانش که واجب النفقه هستند را در مضیقه قرار دهد این کار درستی نیست و مصداق «وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ» ۵ گرچه و انفقوا بحث مالی بوده برای اینکه کار شما به جنگ نکشد انفاق کنید با مال وارد شوید ممکن است آن قبیله ای که قصد جنگ با شما را دارد با انفاق و با پول بتوانید جلوی خونریزی را بگیرید.
«وَ أَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» ۶ اگر کار نیک بکنید عالی می باشد منتهی آنچه که از این روایت برمی آید بر آن است که حضرت صادق ما را ترغیب و امر به مقتصد و میانه رو بودن می کند به صورتی که نه اینکه دست خود را ببندیم تا ارزنی نیز از آن نیفتد نه اینکه به حدی باز کنیم که هیچ چیزی برای خودمان باقی نماند و خودمان به بیچارگی بیفتیم.
شیخ صدوق از ثابت بن انس روایت کرده که رسول خدا فرمود اطاعت از سلطان واجب است کسی که سلطان جایی باشد و قدرت دارد باید از او اطاعت کرد و اگر اطاعت نکند گویی از خداوند اطاعت نکرده یکی از مصادیق آن این می باشد.
اگر ما باید یک قانونی را رعایت کنیم که به مهلکه نیفتیم ولو قانونی که از یک سلطان ظالم وضع شده باشد، باید اطاعت کنیم تا جان ما حفظ شود چون اگر اطاعت نکنیم گویی خدا را اطاعت نکرده ایم.
لذا اگر کسی تبعیت آن فرد جلودار را نکند به هلاکت می افتد و آن مصداق «وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ» ۷ می شود ولو اینکه شما راننده ماشین باید سوار شده و کمربند را ببندید و مسائل امنیتی را رعایت کنید چون جان شما در ید او قرار دارد و اگر اطاعت نکنید به هلاکت میافتید و مصداق «وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ» ۸ می شوید.
اینجا اطاعت نکردن از کسی که اطاعت بر امری دارد اطاعت نکردن از خدا خواهد بود لذا اطاعت از خدا را ترک کرده چون نهی خدا بر آن است که «وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ» ۹ در الدر المنثور به چند طریق از اسلم ابی عمران روایت شده که گفت در قسطنطنیه می جنگیدیم آن نیرویی که بر ما فرماندهی می کرد آدم درستی نبود.
در اینکه ما بتوانیم جنگ را اداره کنیم اهمیت می باشد ولو اینکه فرمانده هر کسی باشد و ما باید فرمانبردار باشیم در بحث جنگ اینگونه است که فرمانبرداری از فرمانده را باید بی چون و چرا بکنید که رمز موفقیت در آن می باشد گرچه احتمالا فرمانده اشتباه کند اما صددرصد پیروزی حاصل شود.
در بحث نماز جماعت این نکته قشنگی می باشد که اطاعت از امام جماعت واجب است یا اگر بالاتر برویم در مسجد یا محلی که نماز جماعت برگزار می شود باید نماز را به جماعت بخوانیم گرچه او را فاسق بدانید یا اینکه او فاسد باشد یا فسق آشکار داشته باشد.
شما حق نماز خواندن آشکار فرادی ندارید مانند آیت الله بهجت در اقتدا به مخالفین اگر رسوا نمی شوید و مشکلی ندارید حکد را بخوانید اما نهایتا امام را قبول ندارید شما جماعت را بخوان تا ثواب آن را کسب کنی شما به ادای تکلیف خود شک دارید یا اشتغال یقینی بر گردن شما افتاده که این، برائت یقینی نیاز دارد.
شما مجددا نماز فرادی بعد از جماعت می خوانید پس در اینجا نیز اطاعت و تبعیت لازم هستند که به هر حال صف آرایی در برابر دشمن به یک فرمانده واحد نیاز دارد در جنگ همه باید در یک صف باشند و فرمان یکی را ببرند تا به هلاکت نیفتند این را در نظر داشته باشیم که یکی از مصادیق به هلاکت انداختن بر خودمان که مصداق «وَلَا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ» ۱۰ باشد جایی می باشد که از آن کسی که رییس و فرمانده و مسئول یا پیشرو ما است باید اطاعت کنیم که اگر نکنیم ما به هلاکت می افتیم.
۱_سوره بقره آیه ۱۹۴
۲_سوره بقره آیه ۱۹۳
۳_سوره بقره آیه ۱۹۳
۴_سوره بقره آیه ۱۹۳
۵_سوره بقره آیه ۱۹۳
۶_سوره بقره آیه ۱۹۵
۷_سوره بقره آیه ۱۹۳
۸_سوره بقره آیه ۱۹۳
۹_سوره بقره آیه ۱۹۳
۱۰_سوره بقره آیه ۱۹۳
۱٫۱ زمینه تاریخی آیه
پس از پنج آیه پیاپی که مسلمانان را به دفاع از دین و مقابله با کفار فراخوانده بود، این آیه نقطه پایانی روشنی را با تأکید بر “انفاق” و “احسان” ترسیم میکند. این نشاندهنده پیوند ناگسستنی جهاد مالی و معنوی با دفاع نظامی در حفظ کیان جامعه اسلامی است.
۱٫۲ دستور الهی: انفاق در راه خدا
آیه با فرمان صریح “وَ أَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ” آغاز میشود. این انفاق، محدود به هزینههای جنگی نیست؛ بلکه هرگونه هزینه در مسیر رضای الهی و پیشبرد اهداف متعالی جامعه را شامل میشود. ذات این عمل، رنگ خدایی دارد و از هر انگیزه مادی یا شهرتطلبی مبراست.
۲٫۱ هشدار اکید: خودتخریبی ممنوع
فرمان “وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ” هشداری قاطع علیه هرگونه عملی است که به نابودی فرد یا جامعه بینجامد. این شامل خودکشی، آسیب عمدی به نفس و نیز رفتارهای اقتصادی ویرانگر است.
۲٫۲ شهادت: نفی تهلکه یا مصداق آن؟
در نگاه نخست، شهادت در راه خدا ممکن است شبیه نابودی به نظر آید. اما قرآن این عمل را در شرایطی که اساس اسلام در خطر است، نه تنها تهلکه نمیداند، بلکه اوج حیات و فداکاری میشمرد. تمایز کلیدی در “نیت الهی” و “ضرورت دفاع از حق” است.
۲٫۳ انفاق نکردن: تهلکه اجتماعی
یکی از مصادیق بارز “إِلَى التَّهْلُکَهِ”، خودداری ثروتمندان از انفاق است. این بخل، شکاف طبقاتی را دامن میزند، فقر و محرومیت را تشدید میکند و نهایتاً به انفجار اجتماعی و نابودی جامعه میانجامد. جامعهای که فقر در آن بیداد کند، بر لبه پرتگاه سقوط است.
۲٫۴ افراط در انفاق: تهلکه فردی
آیه تنها به تفریط (بخل) اشاره ندارد. افراط در انفاق و بخشش بیرویه تمام دارایی، تا جایی که فرد و خانوادهاش به فقر و درماندگی دچار شوند، نیز مصداق “إِلَى التَّهْلُکَهِ” است. قرآن در آیه ۲۹ سوره اسراء بر این تعادل تأکید میکند: “دستت را به گردنت زنجیر مکن (کاملاً بسته و بخیل) و آن را یکسره مگشای (هر چه داری بیمحابا نبخش)”.
۲٫۵ سخن امام صادق(ع): خط قرمز انفاق
امام صادق(ع) در تفسیر این آیه میفرمایند: انفاق شما نباید به حدی باشد که دست خودتان خالی و به بدبختى کشیده شوید. این روایت، اصل “تعادل” و “حفظ کرامت نفس انفاقکننده” را به وضوح ترسیم میکند.
۳٫۱ فرمان به نیکی: “وَ أَحْسِنُوا”
آیه پس از انفاق، فرمان عام و فراگیر به “احسان” میدهد. احسان، یعنی انجام کار نیک به بهترین شکل ممکن، فراتر از حد معمول و با نیتی پاک. این مفهوم، همه عرصههای رفتار فردی و اجتماعی را دربرمیگیرد.
۳٫۲ انگیزه فطری: محبوب خدا شدن
آیه با بیان “إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ” (بیگمان خداوند نیکوکاران را دوست دارد)، به یکی از عمیقترین نیازهای فطری انسان، یعنی “محبوبیت” و به ویژه محبوبیت نزد آفریدگار متعال، پاسخ میدهد. این محبوبیت، والاترین پاداش معنوی برای محسنین است.
۴٫۱ اقتصاد؛ ستون فقرات حرکتهای بزرگ
“أَنْفِقُوا …” (انفاق کنید…) – هیچ حرکت اجتماعی، فرهنگی یا دفاعی بزرگ بدون پشتوانه اقتصادی و گذشت مالی امکانپذیر نیست. انفاق، خونجوشان در رگهای پیکر جامعه برای تحرک و پویایی است.
۴٫۲ انفاق؛ بیمهنامه وجودی
“أَنْفِقُوا … وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ” (انفاق کنید… و خود را به دست خویش به هلاکت میفکنید) – انفاق در راه خدا، نوعی سرمایهگذاری هوشمندانه برای بیمه کردن خود و اموال در برابر انواع هلاکتهای مادی و معنوی است. بخشش، امنیت میآفریند.
۴٫۳ نیت الهی؛ معیار اصالت عمل
“فِی سَبِیلِ اللَّهِ” (در راه خدا) – ارزش واقعی انفاق، جهاد، کمکهای مالی و هر عمل نیک دیگری، در گرو خالصبودن نیت و انجام آن فقط برای رضای خداست. این نیت، عمل مادی را به عبادت تبدیل میکند.
۴٫۴ محبوبیت الهی؛ اوج انگیزش
“إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ” – آگاهی از این که احسان و نیکوکاری، محبت بیکران خداوند را به همراه دارد، قویترین انگیزه درونی برای تداوم عمل نیک و رسیدن به کمال اخلاقی است.
پرسش: چگونه انفاق نکردن میتواند منجر به “تهلکه” (هلاکت) اجتماعی شود؟
پاسخ (تحلیل ناب): انفاق نکردن و انباشت ثروت در دست عدهای محدود، شکاف طبقاتی را عمیق میکند. فقر گسترده، محرومیت از حداقلها، احساس بیعدالتی و سرخوردگی را دامن میزند. این ترکیب، مواد انفجار اجتماعی (شورش، جرم، بیاعتمادی، فروپاشی اخلاقی) را فراهم میآورد و اساس جامعه را از درون متلاشی میکند. این همان تهلکه اجتماعی است که آیه هشدار میدهد.
پرسش: چرا شهادت در راه خدا، با وجود خطر نابودی جسم، مصداق “إِلَى التَّهْلُکَهِ” (به هلاکت افکندن خود) نیست؟
پاسخ (تحلیل ناب): کلید در “نیت” و “هدف” است. تهلکه، نابودی ناشی از اعمال “غیرعاقلانه”، “خودخواهانه” یا “تخریبگر بیهدف” است. شهادت در راه دفاع از دین، ارزشها و جامعه اسلامی، عملی کاملاً “عاقلانه”، “آگاهانه”، “فداکارانه” و در جهت “حفظ حیات معنوی” جامعه است. این فداکاری، مرگ جسم را به حیات جاویدان و عزت تبدیل میکند و نقطه مقابل نابودی پوچ و بیمعناست.
پرسش: چگونه میتوان بین انفاق (جلوگیری از تهلکه اجتماعی) و پرهیز از افراط در انفاق (جلوگیری از تهلکه فردی) تعادل ایجاد کرد؟
پاسخ (تحلیل ناب): این تعادل با “خردورزی” و “مسئولیتپذیری” حاصل میشود. انفاق باید پس از تأمین معاش ضروری خود و خانواده (با حفظ شأن و کرامت) و پرداخت بدهیها صورت گیرد. اولویت با انفاق واجب (مثل زکات) است. انفاق مستحب باید متناسب با توان مالی، بدون ایجاد مشقت و بر اساس نیازهای واقعی و اولویتدار جامعه باشد. آموزه “وَلا تَجْعَلْ یَدَکَ مَغْلُولَهً … وَلا تَبْسُطْهَا کُلَّ الْبَسْطِ” (اسراء/۲۹) و حدیث امام صادق(ع) راهنمای این میانهروی است.
پرسش: چرا محبوبیت نزد خدا (“إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ”) میتواند قویترین انگیزه برای احسان باشد؟
پاسخ (تحلیل ناب): محبت خداوند، والاترین مقصود معنوی بشر است. این محبت، آرامش عمیق، احساس ارزشمندی، قرب الهی و پشتیبانی معنوی بیبدیل را به همراه دارد. وقتی انسان بداند عمل نیکش (احسان) مستقیماً محبت آفریدگارش را جلب میکند، این انگیزه از ترس جهنم یا طمع بهشت هم عمیقتر و پایدارتر میشود، زیرا بر پایه عشق و رابطه قلبی با معبود استوار است.
این آیه و تفسیر آن، نقشه راهی جامع برای سلامت فرد و جامعه ارائه میدهد. “انفاق در راه خدا” محور اقتصاد اخلاقمحور است که هم “تهلکه” ناشی از بخل و اختلاف طبقاتی را مهار میکند و هم با تأمین منابع، پویایی جامعه (بهویژه در دفاع و پیشبرد اهداف متعالی) را ممکن میسازد. هشدار “لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَهِ” هوشمندانه دو لبه افراط (تبذیر و نابودی خود) و تفریط (بخل و نابودی جامعه) را نشانه میگیرد و اصل “تعادل” و “خردورزی” در مصرف و بخشش را به عنوان کلید بقا مطرح میکند. تأکید بر “نیت الهی” (“فِی سَبِیلِ اللَّهِ”)، ارزش ذاتی اعمال را از انجام صرفاً مادی به سطح عبادت ارتقا میدهد. در نهایت، پیوند “احسان” با “محبوبیت الهی”، عمیقترین انگیزه درونی بشر را هدف قرار داده، احسان را از یک تکلیف به یک میل قلبی تبدیل میکند. این آیه نشان میدهد که دین اسلام، برنامهای جامع برای مدیریت منابع مادی (انفاق معقول)، پیشگیری از آسیبهای اجتماعی (پرهیز از تهلکه) و پرورش فضایل اخلاقی (احسان و محبوبیت) ارائه میدهد که در هم تنیدگی این ابعاد، اساس جامعهای متعادل، عادل و پایدار را تشکیل میدهد.
انفاق, راه خدا, تهلکه, هلاکت, احسان, محبوبیت الهی, تعادل اقتصادی, بخل, اختلاف طبقاتی, انفجار اجتماعی, افراط در انفاق, میانهروی, اقتصاد اسلامی, پشتوانه مالی, جهاد, دفاع, نیت خالص, بیمه وجودی, مصادیق تهلکه, شهادت, فداکاری, امام صادق(ع), حدیث, تفسیر قرآن, سوره بقره, آیه ۱۹۵, عدالت اجتماعی, توازن مالی, مسئولیتپذیری, خردورزی, کرامت انسانی, نیاز فطری, محبت, انگیزش درونی, سلامت جامعه, پیشگیری آسیبها, برنامه جامع, منابع مادی, فضایل اخلاقی, جامعه پایدار, عبادت, رابطه با خدا, سیره معصومین, بحارالانوار, تفسیر نور, آیه ۲۹ اسراء, زکات, انفاق واجب, انفاق مستحب, اولویتبندی, ثروت, فقر
انفاق هدفمند در مسیر خداوند، سنگ بنای اقتصاد مقاوم و پشتوانهای ضروری برای هر حرکت سازنده اجتماعی و دفاعی است.
پرهیز از “تهلکه” (هلاکت)، هوشمندی اسلامی را در برقراری تعادل میان بخل ویرانگر و افراط زیانبار در انفاق نشان میدهد و بر مسئولیتپذیری فرد در قبال خود و جامعه تأکید میکند.
احسان بهعنوان اوج کمال اخلاقی، با وعده والاترین پاداش معنوی یعنی “محبوبیت الهی”، عمیقترین لایههای انگیزشی انسان را فعال میسازد.
نیت خالص “فی سبیل الله”، معیار اصالت اعمال مادی و تبدیلکننده آنها به عبادتی ارزشمند در پیشگاه خداوند است.
این آموزهها در همتنیدگی تنگاتنگ سلامت اقتصادی، تعادل اجتماعی، تعالی اخلاقی و امنیت جامعه را ترسیم میکنند و نقشهای جامع برای ساخت جامعهای عادل، پایدار و مورد محبت الهی ارائه میدهند.
نقش انفاق در کاهش فقر: مشارکت عمومی در انفاق (واجب و مستحب) قدرتمندترین ابزار درونزا برای کاهش فقر، تأمین نیازمندان و جلوگیری از گسترش شکاف طبقاتی است.
انفاق؛ سرمایهگذاری در امنیت: حمایت مالی از برنامههای پیشگیری از جرم، توانمندسازی محرومان و تقویت نهادهای دفاعی جامعه، نوعی انفاق است که امنیت همگانی را افزایش میدهد (بیمه وجودی جمعی).
تعادل؛ کلید توسعه پایدار: جوامع باید هم از ثروتاندوزی بیرویه ثروتمندان (بخل) جلوگیری کنند و هم فرهنگ مصرف معقول و انفاق مسئولانه را ترویج دهند تا از دو خطر رکود اقتصادی ناشی از عدم گردش ثروت و ورشکستگی ناشی از اسراف در امان بمانند.
احسان؛ چسب اجتماعی: رفتارهای احسانآمیز در سطح خرد (کمک به همسایه، رعایت حقوق دیگران، خوشاخلاقی) و کلان (مسئولیتپذیری اجتماعی بنگاهها، خدمات عامالمنفعه حکومت) اعتماد و انسجام اجتماعی را تقویت میکند.
الگوی مصرف اسلامی: آیه بهطور غیرمستقیم الگویی برای مصرف ارائه میدهد: تأمین نیازهای ضروری با کرامت + انفاق متناسب با توان + پرهیز از اسراف و تبذیر = الگوی مصرف متعادل و مسئولانه.
انفاق دیجیتال: در عصر حاضر، استفاده از پلتفرمهای معتبر خیریه دیجیتال، روشی نوین برای تحقق “انفاق فی سبیل الله” با شفافیت و گستره بیشتر است.
پرهیز از کمکهای مخرب: کمکهای بیرویه و غیرمسئولانه که افراد را به وابستگی دائم سوق میدهد، مصداق “إِلَى التَّهْلُکَهِ” برای فرد دریافتکننده است. کمکها باید توانمندساز و آبرومند باشد.
ترویج فرهنگ کار و انفاق: جامعه باید همت و کار برای کسب روزی حلال و هم روحیه انفاق از مازاد بر نیاز را بهطور همزمان ترویج کند. این دو، مکمل یکدیگرند.
محبوبیت الهی؛ انگیزه پایدار: تبلیغ و ترویج مفهوم “محبوبیت نزد خدا” بهعنوان ثمره احسان، میتواند انگیزهای عمیقتر و پایدارتر از انگیزههای مادی صرف برای نیکوکاری در جامعه ایجاد کند.
نظام مالی اسلامی؛ تجلی عملی آیه: احیای نظامهای مالی اسلامی مانند زکات، خمس، وقف و صدقات در چارچوب حکومتی، بزرگترین تجلی عملی برای تحقق اهداف این آیه در سطح کلان جامعه است
۰۰ _ ۱۷ _ ۰۷ _ ۱۴۰۲
فهرست مطالب
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.