تفسیر سوره مبارکه بقره آیه 186 جلسه 2 حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی 2 جلسه تفسیر آیه صد و هشتاد و شش بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلى […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه 186 جلسه 2
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
2 جلسه تفسیر آیه صد و هشتاد و شش
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلى ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (۱۸۵) وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ (۱۸۶) أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلى نِسائِکُمْ هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَکُمْ فَتابَ عَلَیْکُمْ وَ عَفا عَنْکُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَى اللَّیْلِ وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاکِفُونَ فِی الْمَساجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ (۱۸۷)
۱۸۵ ماه رمضان ماهى است که قرآن در آن فرو فرستاده شده که راهنماى مردم و دلایلى روشن از هدایت و جدایى (بین حق و باطل) است. پس کسى که در این ماه حاضر باشد (در وطن باشد) باید آن را روزه بدارد، و کسى که بیمار یا در سفر باشد تعدادى از روزهاى دیگر (را به مقدار آنچه فوت شده روزه بدارد). خداوند براى شما آسانى مىخواهد و براى شما دشوارى نمىخواهد، و (مىخواهد) تا شماره معین (سى روز) را تمام کنید و خدا را به پاس آنکه شما را هدایت نموده تکبیر گویید و بزرگ شمارید، و شاید سپاس گزارید. ۱۸۶ و چون بندگان من از تو درباره من بپرسند (بگو که) من حتما (به همه) نزدیکم، دعاى دعاکننده را هنگامى که مرا بخواند اجابت مىکنم، پس دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند، شاید که راه یابند. ۱۸۷ براى شما در شب روزه همبستر شدن با زنانتان حلال شد، آنها لباسند براى شما و شما لباسید براى آنها (هر یک زینت دیگرى هستید و پوشاننده عیوب و حافظ از گناه او). خداوند مىدانست که شما (درباره حرمت آمیزش در شب روزه) به خود خیانت مىکردید، پس بر شما عطف توجه کرد و از شما درگذشت، پس اکنون (مىتوانید) با آنها همبستر شوید و آنچه را خدا براى شما (درباره این عمل) مقرر داشته (از ثواب و عفّت از حرام و اولاد صالح) طلب کنید، و (در شبهاى روزه رواست که) بخورید و بیاشامید تا وقتى که رشته سپید صبح از رشته سیاه (شب) براى شما روشن گردد، سپس روزه را تا شب به اتمام رسانید. و با زنان در حالى که در مسجدها معتکفید همبستر نشوید. اینها مرزهاى (حلال و حرام) خداوند است، نزدیک آنها نروید (تخلف نکنید). این گونه خداوند آیات خود را براى مردم روشن مىسازد، شاید بپرهیزند.
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه 186
آیه ۱۸۶ | فراخوانی مردم به نیایش و پیامد های دعا
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلى ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (۱۸۵) وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ (۱۸۶) أُحِلَّ لَکُمْ لَیْلَهَ الصِّیامِ الرَّفَثُ إِلى نِسائِکُمْ هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّکُمْ کُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَکُمْ فَتابَ عَلَیْکُمْ وَ عَفا عَنْکُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا حَتَّى یَتَبَیَّنَ لَکُمُ الْخَیْطُ الْأَبْیَضُ مِنَ الْخَیْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَى اللَّیْلِ وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاکِفُونَ فِی الْمَساجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ (۱۸۷)
۱۸۵ ماه رمضان ماهى است که قرآن در آن فرو فرستاده شده که راهنماى مردم و دلایلى روشن از هدایت و جدایى (بین حق و باطل) است. پس کسى که در این ماه حاضر باشد (در وطن باشد) باید آن را روزه بدارد، و کسى که بیمار یا در سفر باشد تعدادى از روزهاى دیگر (را به مقدار آنچه فوت شده روزه بدارد). خداوند براى شما آسانى مىخواهد و براى شما دشوارى نمىخواهد، و (مىخواهد) تا شماره معین (سى روز) را تمام کنید و خدا را به پاس آنکه شما را هدایت نموده تکبیر گویید و بزرگ شمارید، و شاید سپاس گزارید. ۱۸۶ و چون بندگان من از تو درباره من بپرسند (بگو که) من حتما (به همه) نزدیکم، دعاى دعاکننده را هنگامى که مرا بخواند اجابت مىکنم، پس دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان آورند، شاید که راه یابند. ۱۸۷ براى شما در شب روزه همبستر شدن با زنانتان حلال شد، آنها لباسند براى شما و شما لباسید براى آنها (هر یک زینت دیگرى هستید و پوشاننده عیوب و حافظ از گناه او). خداوند مىدانست که شما (درباره حرمت آمیزش در شب روزه) به خود خیانت مىکردید، پس بر شما عطف توجه کرد و از شما درگذشت، پس اکنون (مىتوانید) با آنها همبستر شوید و آنچه را خدا براى شما (درباره این عمل) مقرر داشته (از ثواب و عفّت از حرام و اولاد صالح) طلب کنید، و (در شبهاى روزه رواست که) بخورید و بیاشامید تا وقتى که رشته سپید صبح از رشته سیاه (شب) براى شما روشن گردد، سپس روزه را تا شب به اتمام رسانید. و با زنان در حالى که در مسجدها معتکفید همبستر نشوید. اینها مرزهاى (حلال و حرام) خداوند است، نزدیک آنها نروید (تخلف نکنید). این گونه خداوند آیات خود را براى مردم روشن مىسازد، شاید بپرهیزند.
وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَ لْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ ۱
این آیه شریفه از آیات بی نظیر قرآن است که آنقدر خداوند به بندگان خود التفات خاص دارد که در آیه به تعبیری هفت یا هشت متکلم وحده آورده است .
این آیه از آیات عرفانی می باشد که خداوند تبارک و تعالی بسیار بسیار بندگان خاص خودش را مورد توجه قرار داده به طوری که خطاب به پیامبرش می فرماید:«وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی»۲
دیروز اشاره کردیم که آنچه مسلم می باشد کلمه «عِبادِی» به معنای مخلوقات انسانی نیست و در کلمات مرحوم علامه طباطبایی هفت مطلب بیان کرده که کلمه «عِبادِی» به معنای ناس نیست .
علامه طباطبایی می فرماید:«اساس گفتار بر این است که چنین کلماتی را که متکلم وحده بیان می کند خصوصیت خاص این بندگان را نشان می دهد و سیاق کلام اینگونه نشان می دهد که مضمون این آیه از کمالاتی است که خداوند برای انسان قائل شده است و ثانیا تعبیر به عبادی منظور ناس نیست چون اگر منظور ناس بود اینگونه عنایت نمی شد که هفت کلمه وحده :إِنِّی،أُجِیبُ و … را به صورت متکلم وحده بیاورد و همه را به خودش نسبت می دهد .»
اصلا در همه این التفاتاتی که خداوند دارد ببینید گاهی اوقات مثلا شما مراجعه می کنید به یک مسئولی یا مدیری به شما میگویند که اینطور یا آنطور گفت اما اگر همه واسطه ها را حذف کنید و خود آن بزرگ نزد شما بیاید یا شما نزد ایشان بروید در دفترشان و شما را مورد التفات قرار دهد ، یعنی ارتباط فعل نزدیک ،یعنی شما برای او خیلی خاص می شود وگرنه اینگونه عمل نمی کرد .
بنابراین وقتی که انسان ها از پیامبر می پرسند و در مورد خداوند می پرسند ،خداوند تبارک و تعالی همه واسطه ها را حذف می کند و همه را متکلم وحده می آورد ؛ لذا اسقاط واسطه در این آیه نسبت به خداوند تبارک و تعالی التفات بسیار بالایی را نشان می دهد .
بنده خلاصه و سهل مطلب را بگویم تا واضح شود ببینید اگر عباد به معنای ناس و مخلوقات بود آنقدر این توجهات و اذکار و کلمات بدین گونه در این آیه بیان نمی کرد و اگر این عباد به معنای بنده و ملکیت بود آن هم نیاز به این تعبیرات نداشت .
بنابراین این عباد به معنای بنده به عنوان ملکیت و در ذهن ما وجود دارد که «العبد و ما فی یده للمولا» این تعبیرات را دارد و متاسفانه مرحوم علامه هم روی این عنوان مقداری پیش رفته است ؛ اصلا کمال بندگی و بندگی سرآمد معرفت و صفات عالیه انسانی نسبت به خداوند می باشد .
یعنی انسانی بنده واقعی است و در جلگه «عِبادِی» قرار می گیرد که تمام آن مقامات عالی را طی کرده باشد حتی به مقام قرب رسیده باشد و اگر به معنای صد مقامی که گفتیم در تکاملات انسان قرار دارد از عالم ماده تا قرب الی الله را آنچه که عرفا شمرده اند، اگر آنها را دقت کنیم سرآمد همه ی این موارد بندگی است .
پس اینکه خداوند هفت مرتبه در این آیه از متکلم وحده استفاده کرده ،نزدیکی و اتصال این بندگان را به خودش نشان می دهد وگرنه از مقام خلقت و امثالهم بخواهیم بگوییم که همه ی آنها مخلوقات خداوند هستند که از مقام انشاء در آیات داریم تا مقام جعلش و تا رسد به مقامات خلق و .. را شامل می شود .
اما اینجا بحث بندگی این نیست که این عباد یعنی ملک خداوند هستند و هر کاری خواست با آنها می کند بلکه آنها در مقام بندگی قرار میگیرند که به عبارتی کمال عبودیت را برای خودشان لحاظ کرده اند و متلبس به عبودیتی هستند که هر آنچه که شایسته بندگی آنها نسبت به ذات باری تعالی می باشد ،خداوند آنها را به خودش نسبت می دهد .
لذا این نکته در این آیه خیلی قابل توجه است و تعبیر به «عِبادِی» تعبیر بسیار بلندی می باشد نه تعبیر به اینکه بخواهد همه بندگان خداوند را شامل شود بلکه این سوال فرق می کند .
بیشتر اوقات کسانی که در جلگه بندگان واقعی خداوند هستند به نحوی به دنبال ذات احدیت میگردند چون کُمَّل عقول هم حیران در ذات باری تعالی می باشد چه رسد به بقیه لذا کُمَّل که حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) می باشد .
ایشان را تعبیر می کنیم به کُمَّل عقول یعنی آن کسی که همه کمالات عقلی در وجود او قرار دارد ، او حیران در وجود ذات باری تعالی است و سرگردان می باشد چه رسد به بقیه که از نظر عقلی خیلی کمتر هستند و از نظر فکری و فهمی و دانشی خیلی پایین تر هستند پس مسلما حیران بودنشان بسیار زیاد تر است .
لذا آنها چون در جستجوی خداوند و ذات باری تعالی هستند می آیند از پیامبر سوال می کنند ؛ به قول علامه طباطبایی سراغ خدا را میگیرند و همین که سراغ خداوند را می گیرند ،خداوند نزدیک تر از پیامبر به شماست از چه کسی سراغ میگیرید؟!
یک بار منزل یکی از اقوام بودیم من سراغ یکی را گرفته بودم که آنجا نشسته بود ! چون او را نمیشناختم و نمی توانستم تطبیق کنم پس از خانواده پرسیدم که فلانی که می گویند حالش خوب نیست کجاست ؟ گفت همینجاست لذا تعبیر معقول به محسوس را بنده عرض می کنم .
زمانی می گوییم آقای محمدی کجاست که چند روز پیش زنش طلاق گرفت و فرار کرد ؟ میگویند اینجاست مگر نمیبینید که گریه و زاری می کند .
بنابراین سراغ خدا را از پیامبر میگیرند که خود خداوند جواب داده و فرموده :«وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی» ۳ و نفرمود «وَ إِذا سَأَلَکَ الناس» این نکته در این مطلب خیلی قابل توجه است .
بعد هم فرمود:«عَنِّی» از من سراغ گرفته اند یعنی از شخص خداوند تبارک و تعالی پس شما اینگونه جواب آنها را بده که «فَإِنِّی قَرِیبٌ» که اولا با نون تاکید اورده و ثانیا «قَرِیبٌ»را فرموده یعنی اسم و وصف آورده نه فعل .
چون فعل دلالت بر این دارد که عملی انجام می شود اما قریب ثبوت ان وصف را در موصوف نشان می دهد لذا فرمود:«فَإِنِّی قَرِیبٌ» من نزدیک ترین به او هستم .
در ادامه نیز فرمود:«أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ»۴ که اجابت کننده هستم دعوت را ؛ ببینید ما چند بار فرق میان دعا و سوال گفته ایم ولی متأسفانه اکثر تفسیر و اکثر مضامین ترجمه ای قرآن و توضیحاتی که دادند متاسفانه این دعوت را همان دعای مصطلح خودمان معنا کرده اند و دعا را هم سرآمد و نتیجه آن دعا دانسته اند در صورتی که این واقعی نیست.
بلکه سوال یعنی گدایی و هر کسی میتواند سائل باشد و شرایطی ندارد ، حتی انسان خیلی خوب می تواند سائل باشد از یک انسان بسیار بد و یک آدم پست و بی ارزش هم می تواند از بالاترین مقام انسانی و الهی سوال داشته باشد .
اما دعا به معنای آن چیزی است که کمالات بندگی در آن وجود دارد که من همیشه تعبیر کرده ام به اینکه خواستگاه و خواهان خداوند شدن لذا چه کسی خواهان و خواستار خداوند می شود ؟ کسی که عاشق خداوند باشد ؛ عاشق خداوند شدن یعنی همه وجود او به وجود خداوند می شود .
آنچه که مسلم می باشد ما چه زمانی می توانیم داعی الله شویم ؟ دعوت کننده باشیم و جزء مصادیق :« یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداهِ وَ الْعَشِیِّ» ۵ قرار بگیریم ؟ وقتی که واقعا عاشق باشیم و عاشق نیز معرفت،انس و ذکر میخواهد و تمامی این مراحل را باید طی کرده باشد .
اگر همه ی این مراحل را طی کرده باشد می تواند داعی باشد و اگر کسی داعی شد و در مقام دعوت الهی قرار گرفت و خواهان خدا شد بلافاصله به دنبال آن اجابت است .
مانند کسی که خواستگاری می رود او اجابتش می کند که اجابت در همین مقام بیان شده و سیاق کلمه همه ی این مطالب را نشان می دهد که همه این ها نشاندهنده کمال بندگی و عبادی بودن کسی است .
لذا اینکه این کلمات دعوت ،داع و دعان را اگر دقت کنید که مقدماتی می شود که عبادت شود پس امر کسی در مقام داعی الله قرار گرفت و دعوت کننده حضرت باری تعالی شد و خواستگار و خواهان خداوند شد آن وقت بنده واقعی خداوند می شود و مصداق کلمه «عِبادِی»در آیه قرار میگیرد.
ببینید در تفسیر این مطلب اگر به خود قران مراجعه کنیم سوره مبارکه فجر فرمود:«فَادْخُلِی فِی عِبادِی»۶ مصداق آن «فَادْخُلِی» که مورد توجه ذات باری تعالی هستند و دعوت می شوند در جلگه بندگان کسانی بودند که دارای نفس مطمئنه باشند که فرمود:«یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ»۷ که صفات « راضِیَهً مَرْضِیَّهً»۸ را دارد .
در ادامه خداوند متعال می فرماید:«فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی» ۹ ؛ «إِذا دَعانِ» متفرع بر چیست ؟ متفرع بر این است که مرا اجابت کنند ، یعنی مرا اطاعت کنند و اطاعت از روی عشق و طیب نفس لذا شما زمانی کسی را پذیرایی می کنید به خاطر اینکه مثلا پدر شوهر دختر شماست و چون مجبور هستید لحن از سر تکلیف است .
اما زمانی عاشق کسی هستید ، به خانه خود می آورید و همه چیز را حاضری نزد او می گذارید حتی جان خود را نزد او میگذارید چون به او عشق دارید لذا اگر کسی در برابر ذات باری تعالی نسبت به بندگی او اینگونه بود پس این تعبیرات بر او صدق می کند و آن بنده ،بنده واقعی می شود.
پس این کسی که خداوند اجابتش می کند و دعوتش را می پذیرد و به قول ما بله را فوری میگوید و به دنبال بزرگتر نمی گردد «أَسْتَجِبْ لَکُمْ»۱۰یعنی بلافاصله اجابتش می کند پس «فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی» او هم باید مرا اجابت کند و اطاعت مرا کند و نباید کاری کند که رضایت من از بین برود .
همچنین « وَ لْیُؤْمِنُوا بِی »۱۱ و باید برای من ایمان ساز و مومن پرور باشد .
آنچه که مهم و مسلم است عمر ما دارد می رود اما در خوب راه و جلگه ای قرار گرفته ایم ،راه مقداری سخت است و اگر واقعی بخواهیم به تکلیف خود عمل کنیم راه سخت است ؛ هم از جهت تکالیف سخت است و هم اگر بخواهیم عارف واقعی خداوند شویم و مصداق این آیات قرار بگیریم و «فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ»۱۲ شویم خیلی است و باید تلاش کنیم .
اما جدای از همه ی این مطالب قدر خود را بدانید و حداقل ظاهر امر را رعایت کنید که شما مولایی دارید به نام علی ابن ابی طالب (علیه السلام) و فرزندان ایشان که کسانی هستند همه عالم در سیطره و سلطه وجود آنها می باشد یعنی اگر که حکمت های الهی نبود به قول امام رضا علیه السلام که فرمود:«خشت درون دیوار را بیرون می کشیدیم و اگر اراده می کردیم طلا می شد»
منتهی حکمت حضرت حق بر این است که ملاحظه می کنند چون بالاخره ناس همان ضالین و همان هایی که در راه واقعی قرار نگرفته اند مقداری متمایل و کشیده شوند به این سمت و سو ،چون بنابر این است که پیامبر ما رحمتا للعالمینی خودش را بر همه عالم متلبس کند و حقیقت همین است .
بنابراین دقت داشته باشید که بتوانیم به کلمه «عِبادِی»متلبس شویم و کاری کنیم که بین من و خدا آشتی برقرار باشد و باید صلاحیت و صالحیت بین ما و خداوند تبارک و تعالی باشد اما اگر صلاحیت و صالحیت نباشد بندگی وجود ندارد .
۱_ سوره بقره آیه ۱۸۶
۲_ سوره بقره آیه ۱۸۶
۳_ سوره بقره آیه ۱۸۶
۴_ سوره بقره آیه ۱۸۶
۵_ سوره انعام آیه ۵۲
۶_ سوره فجر آیات ۲۹
۷_سوره فجر آیه ۲۷
۸_ سوره فجر آیه ۲۸
۹_ سوره بقره آیه ۱۸۶
۱۰_ سوره غافر آیه ۶۰
۱۱_ سوره بقره آیه ۱۸۶
۱۲_ سوره بقره آیه ۱۸۴
– ۱۸ _ ۰۲ _ ۱۴۰۲
دعا یکی از مهمترین و زیباترین راههای ارتباط با خداوند است. در این متن، به بررسی مفاهیم، آداب و شرایط دعا خواهیم پرداخت و به سوالات متداول در این زمینه پاسخ خواهیم داد.
دعا به معنای درخواست و مناجات با خداوند است. این عمل نشاندهنده نیاز انسان به پروردگار و ارتباط عمیق او با خالقش میباشد.
برخی از افراد از رسول خدا (ص) میپرسیدند که آیا خداوند به ما نزدیک است که او را آهسته بخوانیم یا دور است که باید با فریاد دعا کنیم. این آیه در پاسخ به این سوالات نازل شد.
در این آیه، خداوند هفت بار به محبت خود به دعا کنندگان اشاره کرده است. او میفرماید: «اگر بندگان من درباره من پرسیدند، به آنان بگو: من به آنان نزدیک هستم و دعاهایشان را مستجاب میکنم.»
این ارتباط محبتآمیز در صورتی است که انسان با نیت خالص و قلبی پاک به مناجات با خداوند بپردازد.
دعا و درخواست باید با نیت خالصانه انجام شود. قرآن میفرماید: «فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ» (غافر، 14).
دعا باید با ترس و امید همراه باشد. خداوند میفرماید: «وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً» (اعراف، 56).
دعا باید با تضرع و در پنهانی صورت گیرد. قرآن میفرماید: «ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَهً» (اعراف، 55).
دعا باید با ندا و خواندن مخفی همراه باشد. به عنوان مثال، «إِذْ نادى رَبَّهُ نِداءً خَفِیًّا» (مریم، 3).
دعا نه تنها یک عمل عبادی است، بلکه به عنوان یک وسیله برای ارتباط با خداوند و دریافت الطاف الهی نیز محسوب میشود.
سوالی که ممکن است پیش بیاید این است که چرا گاهی دعاهای ما مستجاب نمیشود. پاسخ این است که ممکن است به دلیل عدم خلوص نیت یا درخواست خیر از خداوند باشد.
اگر دعا مستجاب نشود، ممکن است به مصلحت ما نباشد. در این صورت، خداوند ممکن است بلا را از ما دور کند یا خیر را برای آینده ما ذخیره کند.
در اصول کافی آمده است که کسی که غذاهای حرام بخورد یا از سر غفلت دعا کند، دعاهایش مستجاب نمیشود.
معنای دعا ترک کسب و کار نیست، بلکه توکل به خداوند همراه با تلاش است. در حدیث آمده است: «دعاى بیکار مستجاب نمىشود.»
شاید قرار گرفتن آیه دعا در میان آیات روزه به دلیل تناسب بیشتر ماه خدا با دعا باشد.
دعا در زندگی انسانها نقشی اساسی دارد. همانطور که انسان در سفر، احکام خاصی دارد، دعا نیز در زندگی روزمره و در شرایط مختلف، تأثیرات متفاوتی دارد. دعا و گفتگو با خداوند ظرفیت انسان را برای دریافت الطاف الهی افزایش میدهد.
دعا، زیارت و توسل به اولیای خدا میتواند شرایط انسان را تغییر دهد. به عنوان مثال، اگر کودکی همراه پدر به مهمانی برود، محبت بیشتری دریافت میکند نسبت به زمانی که به تنهایی برود.
در این زمینه، فیض کاشانی (قدس سره) میگوید: «گفتم که روی خوبت، از ما چرا نهان است؟ گفتا تو خود حجابى ورنه رخم عیان است.»
در ادامه، او میگوید: «گفتم فراق تا کی، گفتا که تا تو هستی.» این بیان نشاندهنده این است که فاصله میان انسان و خداوند به خود انسان بستگی دارد.
دعا به عنوان یک عمل عبادی و ارتباطی با خداوند، نقش بسیار مهمی در زندگی انسانها دارد. این عمل نه تنها به ما کمک میکند تا نیازهای خود را به خداوند بیان کنیم، بلکه به ما امکان میدهد تا با او ارتباطی عمیق و محبتآمیز برقرار کنیم.
آداب دعا شامل خلوص نیت، ترس و امید، تضرع و پنهانی بودن دعا است. رعایت این آداب میتواند به استجابت دعا کمک کند و ارتباط ما را با خداوند تقویت نماید.
دعا به چه معناست و چه اهمیتی دارد؟ پاسخ: دعا به معنای درخواست و مناجات با خداوند است و نشاندهنده نیاز انسان به پروردگار و ارتباط عمیق او با خالقش میباشد.
چرا دعاهای ما گاهی مستجاب نمیشود؟ پاسخ: دعاهای ما ممکن است به دلیل عدم خلوص نیت، درخواست خیر نکردن از خداوند یا عدم مصلحت در استجابت دعا مستجاب نشود.
آیا دعا باید با چه شرایطی انجام شود؟ پاسخ: دعا باید با خلوص نیت، ترس و امید، تضرع و در پنهانی انجام شود تا به استجابت آن کمک کند.
چگونه دعا میتواند شرایط انسان را تغییر دهد؟ پاسخ: دعا، زیارت و توسل به اولیای خدا میتواند شرایط انسان را تغییر دهد و ظرفیت او را برای دریافت الطاف الهی افزایش دهد.
نقش دعا در زندگی روزمره چیست؟ پاسخ: دعا در زندگی روزمره به عنوان یک وسیله برای ارتباط با خداوند و دریافت الطاف الهی محسوب میشود و به ما کمک میکند تا در شرایط مختلف به او نزدیکتر شویم.
دعا, ارتباط, خداوند, محبت, خلوص نیت, استجابت, آداب دعا, تضرع, روزه, سنن الهی, تغییر شرایط, فیض کاشانی, نزدیکی, فراق, توسل, زیارت, نیاز, امید, ترس, ظرفیت
دعا به عنوان یک عمل عبادی و ارتباطی با خداوند، نقش بسیار مهمی در زندگی انسانها دارد. این عمل نه تنها به ما کمک میکند تا نیازهای خود را به خداوند بیان کنیم، بلکه به ما امکان میدهد تا با او ارتباطی عمیق و محبتآمیز برقرار کنیم. رعایت آداب دعا و توجه به شرایط آن میتواند به استجابت دعا و تقویت ارتباط ما با خداوند کمک کند.
دعا یکی از مهمترین و زیباترین راههای ارتباط با خداوند است. این عمل نه تنها به عنوان یک عبادت، بلکه به عنوان وسیلهای برای رشد و هدایت انسان نیز شناخته میشود. در این متن، به بررسی پیامهای کلیدی دعا و اهمیت آن در زندگی خواهیم پرداخت.
دعا در هر زمان و مکانی مفید است. خداوند میفرماید: «فَإِنِّی قَرِیبٌ» (من نزدیک هستم). این آیه نشان میدهد که دعا در هر شرایطی مورد قبول است و فضیلت خاصی دارد.
خداوند به ما نزدیک است، اما ما چگونه؟ اگر گاهی احساس میکنیم که قهر خداوند دامنگیر ما شده، این به دلیل دوری ما از اوست که ناشی از گناهان ماست.
استجابت دعا از سوی خداوند دائمی است و نه موسمی. واژه «اجیب» نشاندهنده دوام و استمرار در پاسخگویی خداوند به دعاهای بندگانش است.
با اینکه خداوند همه چیز را میداند، اما دعا کردن وظیفه ماست. خداوند میفرماید: «فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی» (باید به من پاسخ دهند).
دعا زمانی به اجابت میرسد که همراه با ایمان باشد. خداوند میفرماید: «وَ لْیُؤْمِنُوا بِی» (و باید به من ایمان بیاورند).
دعا نه تنها وسیلهای برای درخواست نیازهاست، بلکه ابزاری برای رشد و هدایت نیز به شمار میآید. خداوند میفرماید: «لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ» (تا شاید هدایت یابند).
دعا به عنوان یک عمل عبادی و ارتباطی با خداوند، نقش بسیار مهمی در زندگی انسانها دارد. این عمل به ما کمک میکند تا نیازهای خود را به خداوند بیان کنیم و با او ارتباطی عمیق و محبتآمیز برقرار کنیم.
رعایت آداب دعا، از جمله خلوص نیت و ایمان، میتواند به استجابت دعا کمک کند و ارتباط ما را با خداوند تقویت نماید.
دعا در چه زمان و مکانی مفید است؟ پاسخ: دعا در هر زمان و مکانی مفید است، زیرا خداوند میفرماید: «فَإِنِّی قَرِیبٌ» (من نزدیک هستم).
چرا گاهی احساس میکنیم که قهر خداوند دامنگیر ما شده است؟ پاسخ: این احساس به دلیل دوری ما از خداوند ناشی از گناهان ماست.
آیا استجابت دعا دائمی است یا موسمی؟ پاسخ: استجابت دعا از سوی خداوند دائمی است و نه موسمی، زیرا واژه «اجیب» نشاندهنده دوام در پاسخگویی است.
چرا دعا کردن وظیفه ماست؟ پاسخ: دعا کردن وظیفه ماست زیرا خداوند میفرماید: «فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی» (باید به من پاسخ دهند).
چه شرایطی برای اجابت دعا لازم است؟ پاسخ: دعا باید همراه با ایمان باشد تا به اجابت برسد، همانطور که خداوند میفرماید: «وَ لْیُؤْمِنُوا بِی» (و باید به من ایمان بیاورند).
دعا, ارتباط, خداوند, نزدیکی, استجابت, وظیفه, ایمان, رشد, هدایت, خلوص نیت, فضیلت, گناهان, نیاز, محبت, عبادت
فهرست مطالب
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.