تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۸۴ جلسه ۴ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۴ جلسه تفسیر آیه صد و هشتاد و چهار بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَیْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ (۱۸۲) یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما […]
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
۴ جلسه تفسیر آیه صد و هشتاد و چهار
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَیْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ (۱۸۲) یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (۱۸۳) أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَریضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذینَ یُطیقُونَهُ فِدْیَهٌ طَعامُ مِسْکینٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۱۸۴) شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلى ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (۱۸۵)
پس کسى که از انحراف وصیت کننده [در مورد حقوق ورثه] یا از گناه او [که به کار نامشروع و ناحقّى وصیت کند] بترسد، و میان ورثه [با تغییر دادن وصیت بر اساس احکام دین] اصلاح دهد، گناهى بر او نیست یقیناً خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۱۸۲) اى اهل ایمان! روزه بر شما مقرّر و لازم شده، همان گونه که بر پیشینیان شما مقرّر و لازم شد، تا پرهیزکار شوید. (۱۸۳) [در] روزهایى چند [روزه بگیرید] پس هر که از شما بیمار یا در سفر باشد [به تعداد روزههاى فوت شده] از روزهاى دیگر [را روزه بگیرد] و بر آنان که روزه گرفتن طاقتفرساست، طعام دادن به یک نیازمند [به جاى هر روز] کفاره آن است. و هر که به خواست خودش افزون بر کفاره واجب، بر طعام نیازمند بیفزاید، برایش بهتر است و روزه گرفتن [هر چند دشوار و سخت باشد] اگر [فضیلت و ثوابش را] بدانید براى شما بهتر است. (۱۸۴) ماه رمضان که قرآن در آن نازل شده، راهنماى مردم است و دلایلى روشن و آشکار از هدایت دارد، و مایه جدایى [حق از باطل] است. پس کسى که در این ماه [در وطنش] حاضر باشد باید آن را روزه بدارد، و آنکه بیمار یا در سفر است، تعدادى از روزهاى دیگر را [به تعداد روزههاى فوت شده، روزه بدارد]. خدا آسانى و راحت شما را مىخواهد نه دشوارى و مشقت شما را. و [قضاى روزه] براى این است که شماره روزههایى را [که در ماه رمضان به خاطر بیمارى یا سفر افطار کردهاید] کامل کنید، و خدا را بر اینکه شما را هدایت فرموده بزرگ شمارید، و باشد که سپاسگزارید. (۱۸۵)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۱۸۴
آیه ۱۸۴ | ارزش در تسلیم به فرمان خداست روزه یا افطار ۴
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
فَمَنْ خافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفاً أَوْ إِثْماً فَأَصْلَحَ بَیْنَهُمْ فَلا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ (۱۸۲) یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (۱۸۳) أَیَّاماً مَعْدُوداتٍ فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ مَریضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذینَ یُطیقُونَهُ فِدْیَهٌ طَعامُ مِسْکینٍ فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۱۸۴) شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَریضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّهٌ مِنْ أَیَّامٍ أُخَرَ یُریدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَ لا یُریدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّهَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلى ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (۱۸۵)
پس کسى که از انحراف وصیت کننده [در مورد حقوق ورثه] یا از گناه او [که به کار نامشروع و ناحقّى وصیت کند] بترسد، و میان ورثه [با تغییر دادن وصیت بر اساس احکام دین] اصلاح دهد، گناهى بر او نیست یقیناً خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۱۸۲) اى اهل ایمان! روزه بر شما مقرّر و لازم شده، همان گونه که بر پیشینیان شما مقرّر و لازم شد، تا پرهیزکار شوید. (۱۸۳) [در] روزهایى چند [روزه بگیرید] پس هر که از شما بیمار یا در سفر باشد [به تعداد روزههاى فوت شده] از روزهاى دیگر [را روزه بگیرد] و بر آنان که روزه گرفتن طاقتفرساست، طعام دادن به یک نیازمند [به جاى هر روز] کفاره آن است. و هر که به خواست خودش افزون بر کفاره واجب، بر طعام نیازمند بیفزاید، برایش بهتر است و روزه گرفتن [هر چند دشوار و سخت باشد] اگر [فضیلت و ثوابش را] بدانید براى شما بهتر است. (۱۸۴) ماه رمضان که قرآن در آن نازل شده، راهنماى مردم است و دلایلى روشن و آشکار از هدایت دارد، و مایه جدایى [حق از باطل] است. پس کسى که در این ماه [در وطنش] حاضر باشد باید آن را روزه بدارد، و آنکه بیمار یا در سفر است، تعدادى از روزهاى دیگر را [به تعداد روزه هاى فوت شده، روزه بدارد]. خدا آسانى و راحت شما را مى خواهد نه دشوارى و مشقت شما را. و [قضاى روزه] براى این است که شماره روزه هایى را [که در ماه رمضان به خاطر بیمارى یا سفر افطار کرده اید] کامل کنید، و خدا را بر اینکه شما را هدایت فرموده بزرگ شمارید، و باشد که سپاس گزارید. (۱۸۵)
فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ ۱
بنده دلم نمی اید از بحث «تَطَوَّعَ» خارج شود چون میبینم که مطالب بسیاری را می یابم و برای شما می گویم چون بحث «تَطَوَّعَ» را اگر ما دقت داشته باشیم خیلی جذاب است .
کلمه «تَطَوَّعَ» از «طوع و طاع» گرفته شده که کلمه اطاعت هم از همین ماده است ، در این آیه که به باب تَفَعُّل که رفته شکل دیگری به آن داده است .
ببینید طاعت و اطاعت ، تبعیت کردن درباره اوامر،واجبات و مستحبات است ،یعنی هرآنچه که امر روی آن باشد را امر شما آن را انجام دهید و در مقام امتثال ممتثل باشید به شما مطیع و اطاعت کننده گویند اما مُطَوِّع نمی گویند زیرا مُطَوِّع و مُطَوِّعین فرق میکند با اینکه ماده این دو کلمه یکی است اما این صیغه باب تَفَعُّل معنای دیگری و بهتری را به لین کلمه می دهد .
در تحقیقاتی که داریم برای «تَطَوَّعَ» در اصطلاحات مختلف معناهایی را کرده اند که هیچ کدام از آنها حق مطلب را ادا نکرده اند ،مثلا در علم فقه می گویند «تَطَوَّعَ» یعنی انجام عمل مستحب یا مثلا کاری را به قصد نیکی و عبادت انجام دادن .
مثلا در کلمات قدما فرموده اند :«فرمان برداری کردن _ به دنبال منقاد بودن» یا قدمای دیگر می فرمایند :« داوطلبانه کاری را انجام دادن،انقیاد و فرمانبرداری » یعنی در واقع کاری کنیم که از عصیان خودمان را دور کنیم ؛ مجددا معنا می کنند که اداء نافله و مستحبات را تطوع گویند ؛ پذیرفتن و قبول کردن که ضد آن را نپذیرفتن و رد کردن گویند و در جایی فرموده اند :«چیزی که فریضه نباشد و آن را انجام دادن » البته بدین لفظ« چیزی که فریضه نباشد به کردن» .
تاج المصادر بیهقی می گوید :« چیزی که نه فریضه باشد و نه سنت اما آن را آوردن » و در لغت شریف جرجانی میگوید:« عبادتی که فریضه نباشد آن را آوردن ، طاعتی که نه فریضه بود و نه مستحب» یعنی امر روی آن نبود .
اشکال همه ی آقایان این است که تطوع را همیشه روی مصادیق واجب و مستحب می آورند در حالی که تطوع یک حالت درونی انسان مطیع است و انسانی که خودش را بنده خدا می داند و همیشه به دنبال این است که برای خدا جلب رضایت شود ؛ به بیان دیگر آن حالت درونی و نفسانی انسان است و آن میل ،شوق و چیزی که به دنبال این است که به گونه ای رضایت مولا را حاصل کند .
لذا همیشه در صدد و به دنبال این است که به گونه مطاع باشد یا به قول بعضی منقاد باشد ، این را تطوع گویند و همچنین معنای آن را اداء نافله ،فرمانبردار ، اداء مستحب ،عمل کننده مستحبات ،عمل کننده به واجبات ، پذیرفتن و قبول کردن و… را گفته اند و در واژه های آن معنا کرده اند .
منتهی منشأ این اختلاف که هر کدام یک چیزی گفته اند چون خواسته اند آن را در مصداق بگویند و معنا را پیاده کنند که البته عام و خاص مطلق هستند آن کسی مطیع می باشد و آن کسی که مطوع است ،یعنی هر مطوعی مطیع هم هست اما هر مطیعی مطوع نیست .
یعنی شما ممکن است که واجبات را انجام دهید که مطیع هستید اما مطوع نیستید ،یعنی اگر که اجبار و الزامی برای شما نباشد ممکن است که آن کار را انجام ندهید لذا ببینید یک زمانی شما خداوند را اطاعت می کنید از باب اینکه از آتش جهنم او می ترسید که اگر انجام ندهید چوب میخورید و همچنین زمانی اینگونه نیست بلکه اطاعت خدا را میکنید برای اینکه به بهشت او برسید چون طمع بهشت را دارید .
اما زمانی بالاتر است چون نه کاری به بهشت او دارید و نه کاری به جهنم او دارید پس نه ترس از جهنم دارید و نه طمع بهشت را دارید ، به چه دلیل این کار را انجام می دهید ؟ بخاطر اینکه خداوند را سزاوار اطاعت می دانید .
یعنی خداوند را سزاوار این می دانید که شما اطاعتش کنید ،شایسته این می دانید که همه چیز را در جلب رضایت او قرار دهید پس این معنای تطوع است که همیشه به دنبال این باشید که او را راضی کنید .
ببینید مثلا همسری داشته که خیلی او را دوست دارید اما نفقه او را فراهم میکنید که تکلیف شماست ،او را مسافرت می برید که مستحب است که هم در آن جهت وظیفه خود را انجام داده اید و هم در این جهت که مستحب را انجام داده اید و همسر خود را مسافرت برده اید .
اما زمانی همه چیز را می گذاریم که او رضایت داشته باشد چون به او عشق دارید لذا نه اینکه نفقه او را می دهید از باب وظیفه بلکه نفقه را عاشقانه می دهید ، چون اگر نفقه را اطاعتی دادید و از باب اینکه واجب است و الزام دارد به قدر واجب اکتفا می کنیم و انگیزه ای ندارید که زیاد بدهید اما زمانی عاشقانه می خواهید بدهید ، عشق دارید و میخواهید هر طور شده آن را بیش از وظیفه می باشد بدهید و اصلا دنبال وظیفه نیستید بلکه میخواهید طوری عمل کنید که این در کف دل تو قرار گیرد که این مهم است .
بنابراین اگر کسی مطوع باشد یعنی همیشه به دنبال این باشد که رضایت حضرت حق را جلب کند و او را همیشه در دل خود داشته باشد ،دیگر آن نماز خواندن و روزه گرفتتش آسان است لذا پذیرفتن در وجود واقعی و دل انسان ،خصوصا اگر کسی خالق و معبود ماست اینگونه اگر ما قرار بگیریم آنوقت مطوع هستیم یعنی آن صیفه تطوع و تَفَعُّل که مطاوعه می باشد ،اثر پذیری را در واژه ها می گویند ،این در وجود شما ایجاد میشود و متلبس به تطوع می شوید .
به یاد دارم در زمان جنگ چهار دسته نیرو داشتیم ؛ دسته ای آنهایی بودن که استخدام نظام بودند مانند ارتشی ها و پاسدار ها که کار آنها جنگ بود اعم از اینکه جبهه شدید باشد یا خیر ،هر کسی باید وظیفه خود را انجام دهد وگرنه حقوق او را قطع می کردند ،بازخواست و مسئول داشت .
دسته دیگر آنهایی که سرباز بودند ،آنها هم اجباری بود یعنی باید سربازی می رفتند و خیلی از اوقات مینی بوس هایی که مسافر می بردند و می آوردند ژاندارمری جلوی آنها را می گرفت و جوانهایی که معلوم بود باید پایان خدمت ارائه می دادند یا می بردند بخش مشمولین و به سربازی می فرستادند،البته بعد از جنگ دیگر اینگونه نبود .
دسته دیگر داوطلب جنگ بودند و واقعی دوست داشتند که به جنگ بروند ،یعنی شخص حتی سربازی خود را هم رفته بود که ما داشتیم یکی از بچه های خرمشهر بود خدا رحمتش کند به نام عبدالکریم سیاه پوش که سربازی خود را طی کرده بود ، منقضی پنجاه و شش به او می گفتند ،ایشان عاشق جبهه و شهادت و امام بود ،حالت خاصی داشت ، گلستان شهدا که مشرف می شوید کنار شهید خرازی دفن است ،ردیف شرقی یعنی ردیف دوم کنار برادر خود دفن هستند .
ایشان برای ما فرمانده دسته بود ،بعد شد فرمانده گروهان و بعد هم معاون گردان بود که شهید شد لذا این اقا فرمانده دسته بود و بنده به یاد دارم که مدتی حدود چهار ماه زمستان در منطقه کردستان بودیم ،خیلی آنجا وقت داشتیم چون سنگر های ما همگی یخ زده بود و در یخ سنگر داشتیم ،پلاستیک میگرفتیم کامل به یخ و برف میخ می زدیم و پتو و بالشت و موکت پهن میکردیم آنجا استراحت می کردیم لذا وقت زیاد داشتیم ،ایشان می نشست برای ما خیلی تعریف می کرد و با تمام وجود اطلاعاتی که در ارتش یاد او داده بودند برای ما میگفت و به یاد دارم بحث قبله شناسی و … را برای ما حتی تا پاسی از نصف شب می گفت .
ما شیفت نگهبانی هم داشتیم و شیفت های خود را می رفتیم و می آمدیم ،ایشان عاشقانه این مطالب را تعریف می کرد ،بعد در عملیات کربلایی ۵ سر دسته هم بود که در اول ستون تیر مستقیم خورد و شهید شد .
ایشان به مرخصی می رفت و به خانه خود سر می زد که منزل ایشان شاهین شهر بود چون از کسانی بودند که در زمان جنگ ،جنگ زده شده بودند ،اما به روز نمیخورد که می آمد حوزه علمیه با اینکه طلبه نبود طلاب را دوست داشت .
بنابراین ایشان سربازی رفته بود و هیچ اجباری هم بر او نبود اما عاشقانه نشان میداد ،اصلا عمل ایشان این را نشان می داد و هیچ وقت خنده از روی لب های ایشان گرفته نمی شد و همیشه می خندید و واقعا ما لذت میبردیم که چنین فرمانده ای داشتیم .
به هر حال بحث تطوع در این آیه به ما میگوید که شما اگر میخواهید روزه بگیرید و میخواهید صیام برای شما صیام باشد و تاثیر در وجود مادی و معنوی شما بگذارد باید تطوع داشته باشید لذا فرمود:« فَمَنْ تَطَوَّعَ» اگر تطوع داشته باشید آنوقت «خَیْراً» برای شما بهترین است و اگر تطوع داشتید «فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ» ۲ و اگر تطوع داشتید روزه هم برای شما خیلی خیر دارد وبرای شما بهترین می شود .
در جمله «خَیْرٌ لَهُ» کلمه «خَیْرٌ» افعل تفضیل می باشد که همراه با لام نفعیه بیان شده است که در عوامل جرجانی صفحه ۱۶۸ و در جامع المقدمات قدیمی نوشته شده که «و قد یکون للنفع» یعنی گاهی اوقات حرف لام برای نفع می آید که این جمله یکی از همان موارد است که لام جاره به عنوان لام نفعیه می باشد لذا «خَیْرٌ لَهُ» یعنی بهترین است به سود شما و سود شما را دنبال دارد .
باید ما تطوع را در خود ایجاد کنیم که ایجاد تطوع کردن مقداری مقدمات دارد ،کسی روی آن عنوان بگذارد به عنوان سیر و سلوک که ما کاری به آنها نداریم لکن اگر کسی بخواهد متطوع و بعدش مطوع باشد و مطیع اینگونه ای خداوند تبارک و تعالی باشد باید در خودش مقداری آزادگی ایجاد کند یعنی در بند پول ، مال و مقام و جاه و عنوان نباشد .
آنچه که در این کلمه از نظر صیغه ان که باب تَفَعُّل است و معنای مطاوعه دارد نکات بسیار ظریفی را برای ما میگوید و ارزش و معنای واقعی بندگی کردن در برابر خداوند را برای ما نشان می دهد.
این بندگی کردن باید همراه با این باشد که دائما هم روی یک چیزی عمل داشته و دانش بنیان باشد لذا فرمود :«إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» ۳ که کان همراه با فعل مضارع معنای استمرار می دهد یعنی شما باید نسبت به همه چیز بینا باشید نه اینکه کور کورانه تیری به تاریکی بزنید که فایده ای ندارد بلکه باید کاری کنید که همیشه دانش بنیان باشد .
یعنی پس و پیش آن از نظر علمی برای شما محرز باشد که با چشم باز و نور بروید نه با ظلمت و جهالت لذا یک زمانی کاری را انجام می دهید اما نمی دانید که خداوند این کار را دوست دارد یا خیر ! سنگی به تاریکی میزنید ؛ اتفاقا خداوند این کار را دوست دارد.
اما زمانی کاری را انجام می دهید ،محضا برای او و جلب رضایت او که خیلی ارزش دارد ،آن بحث تجری در اصول همین بحث ها را داشت و خروجی آن بحث همین است که کسی در برابر خداوند ارزش دارد که منقاد باشد یعنی به دنبال این باشد که آنچه را خداوند فرموده امتثال کند اعم از اینکه واجب باشد و امر روی آن باشد و اینکه واجب نباشد اما به دنبال این است که آن چیزی که سزاوار عبودیت است را انجام دهد .
اگر آن چیزی که سزاوار عبودیت است را انجام دهد ،مطوع میشوید و مصداق «فَمَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ»۴ میشوید که «فَهُوَ خَیْرٌ لَهُ» در واقع شرط و جزاء را با هم آورده که در واقع شرط را حذف کرده ،یعنی اگر شما تطوع کردید آنوقت هر چیزی که در تطوع شما قرار گرفت آن هم بهترین و به نفع و سود شما تمام می شود .
ان شاءالله بتوانیم ما این مطلب را عمل کنیم و جالب اینجاست تنها کسی که این مطالب را خوب می فهمد خود معبود است که ما تطوع داریم ،داوطلب بندگی هستیم یا خیر؟
به قول یکی بود که میگفتی آمده ایم حوزه برای صاحب الزمان (عج) گفت آقا مجبوریم اینجا باشیم تا فاسد شویم خب اگر درد مجبوری طلبه شدید که خسر الدنیا والاخره چون طلبه دنیایی ندارد ،اینکه به شما مدرک بدهند و فیش حقوق صادر کنند نیست و حتی هر که جامعه اسلامی تر بخواهد بشود ناسزاهای آن برای ما بیشتر می شود چون فکر می کنند که ما همه کاره ایم .
اما اگر ما در وجود خود تطوع داشته باشیم و حالت نفسانی خود را به مرحله ای برسانیم حتی مباحث مطمئنه هم حل می شود ،کسی که تطوع داشته باشد از نفس مطمئنه هم بالاتر رفته که این ارزش دارد اما این مطلب چه کسی می فهمد ؟ خداوند متعال یعنی نمیشود من نشان شما بدهم یا شما نشان من بدهید شاید گاهی اوقات هم نتوانید و عکس آن را شما قضاوت کنید .
اما در آخر باید از خود او بخواهید یعنی همین حالت تطوع را باید بخواهیم تا خودش بدهد ، خودش اگر بدهد بحر و دریا می دهد آنوقت ما به همین راحتی ها از کوره در نمی رویم .
ما باید بخواهیم و خواستن آن نیز به زبان نیست ،باید همان چیز هایی که برای انتظار معنا کردیم در آن واقعا نظر و تعمق کنیم و تنها خودش را سزاوار بدانیم که بدهد و غیر نمی تواند کاری کند .
۱_ سوره بقره آبه ۱۸۴
۲_ سوره بقره آیه ۱۸۴
۳_ سوره بقره آیه ۱۸۴
۴_ سوره بقره آیه ۱۸۴
۹ _۱۲_۱۴۰۱
فصل اول: مفهوم تطوع در قرآن و تفاسیر
۱٫۱ جذابیت بحث تطوع
بحث تطوع از جمله موضوعات جذاب و عمیق در قرآن است که با دقت در آن، میتوان به مفاهیم ارزشمندی دست یافت. این مفهوم نه تنها در عبادات، بلکه در تمامی جنبههای زندگی انسان کاربرد دارد.
۱٫۲ ریشهشناسی کلمه تطوع
کلمه «تَطَوَّعَ» از ریشه «طوع» و «طاع» گرفته شده است که به معنای اطاعت و فرمانبرداری است. این کلمه در آیه قرآن به باب «تَفَعُّل» رفته و معنای خاصی یافته است.
۱٫۳ تفاوت اطاعت و تطوع
اطاعت معمولاً به معنای انجام واجبات و مستحبات است، در حالی که تطوع فراتر از این مفاهیم است. تطوع به معنای انجام کارها از روی میل درونی و شوق قلبی است، نه صرفاً از روی اجبار یا ترس از عذاب.
فصل دوم: تطوع در علوم اسلامی
۲٫۱ تطوع در علم فقه
در علم فقه، تطوع به معنای انجام اعمال مستحب یا کارهای نیک بدون الزام شرعی تعریف شده است. این اعمال معمولاً با قصد قربت و جلب رضایت خداوند انجام میشوند.
۲٫۲ تطوع از دیدگاه قدما
قدما تطوع را به معنای فرمانبرداری داوطلبانه و انجام کارها از روی انقیاد و میل باطنی تعریف کردهاند. این مفهوم شامل دوری از عصیان و انجام نافله و مستحبات نیز میشود.
۲٫۳ تطوع در منابع لغوی
در کتابهایی مانند «تاج المصادر» و «لغت جرجانی»، تطوع به معنای انجام عباداتی که نه واجب هستند و نه سنت، اما با قصد قربت انجام میشوند، تعریف شده است.
فصل سوم: معنای حقیقی تطوع
۳٫۱ حالت نفسانی تطوع
تطوع یک حالت درونی است که از میل و شوق انسان به جلب رضایت خداوند نشئت میگیرد. این حالت، فراتر از انجام واجبات و مستحبات، نشاندهنده عشق و علاقه بنده به معبود است.
۳٫۲ تطوع و سزاوار بودن خداوند
تطوع به این معناست که انسان خداوند را سزاوار اطاعت میداند و تمام تلاش خود را برای جلب رضایت او انجام میدهد، بدون آنکه به بهشت یا جهنم فکر کند.
فصل چهارم: تطوع در زندگی عملی
۴٫۱ تطوع در زندگی زناشویی
در زندگی زناشویی، تطوع به معنای انجام وظایف نه از روی اجبار، بلکه از روی عشق و علاقه است. این حالت باعث میشود که انسان بیش از حد وظیفه خود عمل کند.
۴٫۲ تطوع در جبهههای جنگ
در جبهههای جنگ، افرادی بودند که نه از روی اجبار، بلکه از روی عشق به جهاد و شهادت، داوطلبانه شرکت میکردند. این افراد نمونههای بارز تطوع در عمل بودند.
فصل پنجم: تطوع و عبادات
۵٫۱ تطوع در روزهداری
تطوع در روزهداری به این معناست که انسان نه از روی ترس از جهنم یا طمع به بهشت، بلکه از روی عشق به خداوند روزه میگیرد. این حالت باعث میشود که روزه تأثیر عمیقتری در وجود انسان بگذارد.
۵٫۲ تطوع و نماز
نمازگزار مطوع کسی است که نماز را نه از روی عادت، بلکه از روی شوق و عشق به خداوند به جای میآورد. این حالت باعث میشود که نماز تبدیل به یک تجربه معنوی عمیق شود.
فصل ششم: تطوع و بندگی
۶٫۱ معنای واقعی بندگی
بندگی واقعی به معنای انجام کارها از روی میل درونی و عشق به خداوند است. این حالت باعث میشود که انسان در تمامی جنبههای زندگی خود، مطیع و منقاد خداوند باشد.
۶٫۲ لزوم دانشبنیان بودن بندگی
بندگی باید همراه با آگاهی و دانش باشد. انسان باید بداند که چرا و چگونه عبادت میکند تا بتواند به معنای واقعی مطیع خداوند باشد.
فصل هفتم: تطوع و نفس مطمئنه
۷٫۱ ایجاد نفس مطمئنه
تطوع باعث میشود که انسان به مرحلهای از آرامش و اطمینان قلبی برسد. این حالت، فراتر از انجام واجبات، نشاندهنده عشق و علاقه بنده به معبود است.
۷٫۲ طلب تطوع از خداوند
برای رسیدن به حالت تطوع، انسان باید از خداوند کمک بخواهد. این حالت تنها با لطف و عنایت الهی قابل دستیابی است.
سوالات قرآنی و تفسیری
۱٫ معنای تطوع در قرآن چیست؟
۲٫ تفاوت اطاعت و تطوع در چیست؟
۳٫ تطوع در علم فقه چگونه تعریف شده است؟
۴٫ قدما تطوع را چگونه تعریف کردهاند؟
۵٫ تطوع در زندگی زناشویی چه معنایی دارد؟
۶٫ تطوع در جبهههای جنگ چگونه تجلی یافته است؟
۷٫ تطوع در روزهداری چه تأثیری دارد؟
۸٫ تطوع و نماز چه ارتباطی با هم دارند؟
۹٫ معنای واقعی بندگی در تطوع چیست؟
۱۰٫ لزوم دانشبنیان بودن بندگی چیست؟
تحلیلهای ناب از متن
۱٫ تطوع نشاندهنده عشق و علاقه بنده به معبود است.
۲٫ تطوع فراتر از انجام واجبات و مستحبات، نشاندهنده میل درونی انسان است.
۳٫ تطوع در زندگی عملی، باعث ایجاد روابط عمیقتر و معنویتر میشود.
۴٫ تطوع در جبهههای جنگ، نمونهای از عشق به جهاد و شهادت است.
۵٫ تطوع در عبادات، باعث تأثیر عمیقتر در وجود انسان میشود.
کلیدواژههای فارسی
تطوع؛ اطاعت؛ عبادت؛ بندگی؛ جلب رضایت؛ میل درونی؛ شوق قلبی؛ عشق؛ جهاد؛ شهادت؛ روزه؛ نماز؛ نفس مطمئنه؛ دانشبنیان؛ زندگی زناشویی؛ جبهههای جنگ؛ قدما؛ علم فقه؛ منابع لغوی؛ حالت نفسانی؛ سزاوار بودن؛
نتیجهگیری
تطوع مفهومی عمیق و گسترده است که فراتر از انجام واجبات و مستحبات، نشاندهنده عشق و علاقه بنده به معبود است. این حالت درونی، باعث میشود که انسان در تمامی جنبههای زندگی خود، مطیع و منقاد خداوند باشد. تطوع نه تنها در عبادات، بلکه در روابط انسانی و اجتماعی نیز تأثیرگذار است و باعث ایجاد آرامش و اطمینان قلبی میشود. برای رسیدن به این حالت، انسان باید از خداوند کمک بخواهد و با آگاهی و دانش، به عبادت و بندگی بپردازد.
مدت زمان روزهداری
روزهای معدود
آیه به روزهای معدودی که روزه بر مسلمانان مقرر شده است، اشاره دارد.
شرایط خاص
افرادی که بیمار یا در سفر هستند، به تعداد روزهای دیگر روزه بگیرند.
استثنائات در روزهداری
بیماران مزمن و سالمندان
افرادی که توان روزه گرفتن ندارند باید کفاره بدهند و مسکینی را اطعام کنند.
اهمیت کفاره
کفاره به عنوان جایگزینی برای روزه مقرر شده است.
انجام نیکیها
اهمیت انجام نیکی بیشتر
هر کس به میل خود بیشتر نیکی کند، برای او بهتر است.
فواید نیکی بیشتر
نیکی بیشتر به بهبود وضعیت جامعه و افزایش رضایت خداوند کمک میکند.
فلسفه روزهداری
خیر بودن روزه
روزه گرفتن برای شما بهتر است اگر بدانید.
فواید روزهداری
روزه اثرات مثبت جسمی و روحی فراوانی دارد.
تحلیل علمی آیه
فواید جسمی روزه
روزه به تقویت سیستم ایمنی بدن، کاهش وزن و سمزدایی از بدن کمک میکند.
فواید روحی روزه
روزه به افزایش توجه به مسائل روحی، تقویت اراده و نزدیکی به خداوند کمک میکند.
سوالات قرآنی تخصصی
۱٫ مفهوم جمله «وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ» چیست؟
– این جمله به اهمیت و فواید روزه اشاره دارد و میگوید که روزه برای شما بهتر است اگر بدانید.
۲٫ چه کسانی مکلف به روزه هستند؟
– افراد بالغ و سالم که توانایی روزه گرفتن دارند، مکلف به روزه هستند.
۳٫ در چه شرایطی روزه گرفتن واجب نیست؟
– در شرایط بیماری و سفر روزه گرفتن واجب نیست.
۴٫ افراد دارای مشکلات جسمانی چگونه میتوانند عمل کنند؟
– این افراد میتوانند روزه را به زمان دیگری موکول کنند یا فدیه دهند.
۵٫ چرا روزه برای انسانها بهتر است؟
– روزه اثرات مثبت جسمی و روحی فراوانی دارد و به تقویت اراده و سلامت کمک میکند.
۶٫ فواید جسمی روزه چیست؟
– روزه به تقویت سیستم ایمنی بدن، کاهش وزن و سمزدایی از بدن کمک میکند.
۷٫ فواید روحی روزه چیست؟
– روزه به افزایش توجه به مسائل روحی، تقویت اراده و نزدیکی به خداوند کمک میکند.
۸٫ چگونه روزه باعث افزایش تقوا میشود؟
– روزه با محدود کردن لذات دنیوی به افزایش توجه به مسائل معنوی و تقوا کمک میکند.
۹٫ چرا خداوند روزه را واجب کرده است؟
– روزه به عنوان یک تمرین معنوی و جسمی به بهبود سلامت جسم و روح کمک میکند.
۱۰٫ چگونه میتوان روزه را به بهترین شکل ممکن انجام داد؟
– با رعایت اعتدال در خوردن و آشامیدن، توجه به نماز و ذکر خداوند و پرهیز از گناهان.
نتیجهگیری
روزه یک تمرین معنوی و جسمی است که به تقویت اراده، سلامت جسم و نزدیکی به خداوند کمک میکند. این آیه به اهمیت و فواید روزه اشاره دارد و افراد مکلف به روزه را مشخص میکند. روزه به عنوان یک عمل عبادتی اثرات مثبت جسمی و روحی فراوانی دارد و به افزایش تقوا و تقویت ارتباط با خداوند کمک میکند.
کلیدواژهها
روزه، مکلفین روزه، احکام صیام، وجوب روزه، استثنائات روزه، روزه بیمار، روزه مسافر، فواید روزه، سلامت جسم، تقویت اراده، نزدیکی به خداوند، افزایش تقوا، فدیه، سیستم ایمنی، کاهش وزن، سمزدایی، مسائل روحی، تمرین معنوی، اعتدال، پرهیز از گناه، فواید جسمی، فواید روحی، تمرین معنوی، ارزشهای معنوی، تحلیل علمی، توجه به مسائل روحی، آرامش روحی، بازگشت به خداوند، تغذیه سالم، رعایت اعتدال، توجه به نماز، ذکر خداوند، تقویت روحیه، اثرات مثبت روزه، اهمیت روزه، سلامت روان، کمک به جسم و روح، فقه روزه، شرایط روزه، تفسیر آیه، ارتباط با خداوند، راهنمایی الهی
ساختار منظم و جذاب
فصل اول: مقدمه و کلیات
۱٫۱ مقدمهای بر آیه «وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ»
آیه «وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ» از سوره بقره، یکی از آیات کلیدی در بحث روزه و احکام آن است. این آیه به ظرافتهای فقهی و اخلاقی روزهداری اشاره میکند و اهمیت تطوع و اشتیاق در انجام عبادات را بیان مینماید.
۱٫۲ بیان مکلفین روزه
در این آیه، مخاطبان روزه به دو دسته تقسیم میشوند: کسانی که توانایی روزهگرفتن دارند و کسانی که به دلیل بیماری یا سفر از این تکلیف معاف هستند. این تقسیمبندی نشاندهنده انعطاف شریعت اسلام در برابر شرایط مختلف انسانهاست.
۱٫۳ وجوب یا عدم وجوب روزه؟
آیه بهصورت ظریف بیان میکند که روزهگرفتن برای کسانی که توانایی آن را دارند، خیر است. این عبارت نشاندهنده آن است که روزهگرفتن از باب وجوب نیست، بلکه از باب تطوع و اشتیاق است.
فصل دوم: تحلیل فقهی آیه
۲٫۱ احتمالات موجود در آیه
آیه «وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ» ممکن است به استحباب روزه اشاره کند یا به بیان کلیتری از احکام روزه برای مریض و مسافر بپردازد. این احتمالها نیاز به بررسی دقیقتری دارد.
۲٫۲ مکلف بودن مریض و مسافر
مریض و مسافر از وجوب روزه معاف هستند، اما این معافیت به معنای سقوط کامل تکلیف نیست. آنها موظفند روزههای فوتشده را در روزهای دیگر قضا کنند.
۲٫۳ بحث طاقت و اطاقه
آیه به موضوع «طاقت» اشاره میکند. اگر فردی توانایی روزهگرفتن را داشته باشد، حتی اگر مریض باشد، میتواند روزه بگیرد. این موضوع نشاندهنده اهمیت تطوع در انجام عبادات است.
فصل سوم: تطوع و اشتیاق در عبادات
۳٫۱ تطوع در احکام شرعی
تطوع به معنای انجام کارهای نیک بدون الزام شرعی است. این مفهوم در آیه «وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ» بهوضوح دیده میشود.
۳٫۲ تطوع و جلب رضایت خداوند
انجام کارهای نیک از روی اشتیاق و رغبت، رضایت خداوند را به همراه دارد. این موضوع در آیه بهصورت ضمنی بیان شده است.
۳٫۳ مثالهایی از تطوع
مثالهایی مانند تهیه شربت برای مولا یا حضور مجروحان در کلاسهای درس، نشاندهنده اهمیت تطوع در زندگی انسانهاست.
فصل چهارم: تحلیل روانشناختی و اخلاقی
۴٫۱ تطوع و احساس رضایت
انجام کارهای نیک از روی اشتیاق، احساس رضایت درونی را به همراه دارد. این موضوع در آیه بهصورت غیرمستقیم بیان شده است.
۴٫۲ تفاوت تطوع و انجام وظیفه
انجام کارها از روی وظیفه، هرچند لازم است، اما لذت و رضایت انجام کارهای داوطلبانه را ندارد.
۴٫۳ تطوع و سلامت روان
تطوع در عبادات و کارهای نیک، تأثیر مثبتی بر سلامت روان انسان دارد. این موضوع در آیه بهصورت ضمنی بیان شده است.
فصل پنجم: نتیجهگیری و تحلیل نهایی
۵٫۱ ارزش تطوع در عبادات
تطوع در عبادات، ارزش معنوی و اخلاقی بالایی دارد. این موضوع در آیه «وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ» بهوضوح بیان شده است.
۵٫۲ اهمیت بصیرت در عبادات
انجام عبادات با آگاهی و بصیرت، تأثیر بیشتری دارد. این موضوع در آیه بهصورت غیرمستقیم بیان شده است.
۵٫۳ عبادت عاشقانه
عبادت عاشقانه و مشتاقانه، وزن معنوی بالاتری دارد. این موضوع در آیه بهصورت ضمنی بیان شده است.
سوالات قرآنی تخصصی
۱٫ سوال: معنای عبارت «وَ أَنْ تَصُومُوا خَیْرٌ لَکُمْ» چیست؟
پاسخ: این عبارت به معنای آن است که روزهگرفتن برای کسانی که توانایی آن را دارند، خیر و سودمند است.
۲٫ سوال: آیا روزهگرفتن برای مریض و مسافر واجب است؟
پاسخ: خیر، مریض و مسافر از وجوب روزه معاف هستند، اما باید روزههای فوتشده را قضا کنند.
۳٫ سوال: تطوع در عبادات چه اهمیتی دارد؟
پاسخ: تطوع در عبادات، رضایت خداوند و احساس رضایت درونی را به همراه دارد.
۴٫ سوال: تفاوت تطوع و انجام وظیفه چیست؟
پاسخ: انجام کارها از روی وظیفه، لذت و رضایت انجام کارهای داوطلبانه را ندارد.
۵٫ سوال: اهمیت بصیرت در عبادات چیست؟
پاسخ: انجام عبادات با آگاهی و بصیرت، تأثیر بیشتری دارد.
کلیدواژههای فارسی
روزه, تطوع, اشتیاق, رضایت, بصیرت, عبادت, مریض, مسافر, طاقت, اطاقه, وجوب, استحباب, سلامت روان, عبادت عاشقانه, وظیفه, رغبت, آگاهی, قضا, شریعت, انعطاف.
نتیجهگیری ناب
۱٫ روزهگرفتن برای کسانی که توانایی آن را دارند، خیر و سودمند است.
۲٫ تطوع در عبادات، رضایت خداوند و احساس رضایت درونی را به همراه دارد.
۳٫ انجام عبادات با آگاهی و بصیرت، تأثیر بیشتری دارد.
۴٫ عبادت عاشقانه و مشتاقانه، وزن معنوی بالاتری دارد.
۵٫ شریعت اسلام با انعطاف خود، شرایط مختلف انسانها را در نظر گرفته است.
بازدیدها: 32
فهرست مطالب
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.