تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۷۸ جلسه ۴ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۴ جلسه تفسیر آیه صد و هفتاد و هشت بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۷۸ جلسه ۴
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
۴ جلسه تفسیر آیه صد و هفتاد و هشت
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ السَّائِلینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاهَ وَ آتَى الزَّکاهَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (۱۷۷) یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخیهِ شَیْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذلِکَ تَخْفیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَهٌ فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ أَلیمٌ (۱۷۸)
نیکى این نیست که روى خود را به سوى مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکى [واقعى و کامل، که شایسته است در همه امور شما ملاک و میزان قرار گیرد، منش و رفتار و حرکات] کسانى است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آوردهاند، و مال و ثروتشان را با آنکه دوست دارند به خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان و سائلان و [در راه آزادى] بردگان مىدهند، و نماز را [با همه شرایطش] برپاى مىدارند، و زکات مىپردازند، و چون پیمان بندند وفاداران به پیمان خویشند، و در تنگدستى و تهیدستى و رنج و بیمارى و هنگام جنگ شکیبایند؛ اینانند که [در دیندارى و پیروى از حق] راست گفتند، و اینانند که پرهیزکارند. (۱۷۷) اى اهل ایمان! در مورد کشتهشدگان بر شما قصاص مقرّر و لازم شده: آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده، زن در برابر زن. پس کسى که [مرتکب قتل شده چنانچه] از سوى برادر [دینى] اش [که ولىِّ مقتول است] مورد چیزى از عفو قرار گرفت [که به جاى قصاص، دیه و خونبها پرداخت شود] پس پیروى از روش شایسته و پسندیده [نسبت به وضع مادى قاتل بر عهده عفو کننده است]، و پرداخت دیه و خونبها با نیکویى و خوشرویى [بر عهده قاتل است]. این [حکم] تخفیف و رحمتى است از سوى پروردگارتان؛ پس هر که بعد از عفو، تجاوز کند [و به قصاص قاتل برخیزد] براى او عذابى دردناک است. (۱۷۸)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۱۷۸
طرح قانون حیات بخش قصاص و تشویق به عفو
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ السَّائِلینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاهَ وَ آتَى الزَّکاهَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (۱۷۷) یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخیهِ شَیْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذلِکَ تَخْفیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَهٌ فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ أَلیمٌ (۱۷۸)
نیکى این نیست که روى خود را به سوى مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکى [واقعى و کامل، که شایسته است در همه امور شما ملاک و میزان قرار گیرد، منش و رفتار و حرکات] کسانى است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آوردهاند، و مال و ثروتشان را با آنکه دوست دارند به خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان و سائلان و [در راه آزادى] بردگان مىدهند، و نماز را [با همه شرایطش] برپاى مىدارند، و زکات مىپردازند، و چون پیمان بندند وفاداران به پیمان خویشند، و در تنگدستى و تهیدستى و رنج و بیمارى و هنگام جنگ شکیبایند؛ اینانند که [در دیندارى و پیروى از حق] راست گفتند، و اینانند که پرهیزکارند. (۱۷۷) اى اهل ایمان! در مورد کشتهشدگان بر شما قصاص مقرّر و لازم شده: آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده، زن در برابر زن. پس کسى که [مرتکب قتل شده چنانچه] از سوى برادر [دینى] اش [که ولىِّ مقتول است] مورد چیزى از عفو قرار گرفت [که به جاى قصاص، دیه و خونبها پرداخت شود] پس پیروى از روش شایسته و پسندیده [نسبت به وضع مادى قاتل بر عهده عفو کننده است]، و پرداخت دیه و خونبها با نیکویى و خوشرویى [بر عهده قاتل است]. این [حکم] تخفیف و رحمتى است از سوى پروردگارتان؛ پس هر که بعد از عفو، تجاوز کند [و به قصاص قاتل برخیزد] براى او عذابى دردناک است. (۱۷۸)
فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ ۗ ذَٰلِکَ تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَرَحْمَهٌ ۗ فَمَنِ اعْتَدَىٰ بَعْدَ ذَٰلِکَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ ۱
در این آیه کلماتی که استعمال شده منشا آن این بوده که وقتی خداوند تبارک و تعالی دید که در یک قبیله ای برده یا کنیزی را میکشند و قبیله ای به جنگ یکدیگر رفته و باعث قتل، کشتار، غارت، و از بین رفتن حیثیت و ناموس و سایر چیزها میشود این بحث قصاص را آوردند که فرمودند «الْحُرُّ بِالْحُرِّ» ۲ یعنی اگر در این قوم و خانواده یک بزرگی کشته شد و حریت او بالا بود در قبیله مقابل باید یک بزرگی که قاتل است، کشته شود.
اگر یک فرد آزاد مطلق «الْحُرُّ» میباشد و بر آن ناظر است که رئیس یک قبیله رئیس قبیله دیگری را میکشد پس قاتل باید قصاص گردد مسلما در زمان جاهلیت و قبل از اسلام اگر کسی در قبیله ای کشته میشد، نه اینکه فقط بین دو قبیله جنگ شود، بلکه جنگ بین قبایل صورت میگرفت.
برخی قبایل با یکدیگر پیمان نظامی داشتند که اگر قبیله به یکی از اعضا حمله کرد یا جنگ و مشکلی رخ دهد بقیه متحدین دفاع میکردند که در قرارداد و تعهد بودند و این امر موجب شورش و قتل و غارت میگردید و دامنه این بحث کشتن یک نفر، فراتر از آنچه که باید پیش میرفت.
لذا اینکه خداوند آیات قصاص را تنزیل فرمودند از جهت اینگونه کشتارها و قتل و غارتها بود پس اسلام آمد و حد قصاص را تعیین کرد و خداوند بر آن تخفیف قائل شد «فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ» ۳ در واقع این تخفیف از جانب خدا آمده برای اینکه اگر کسی، فردی را کشت و اولیای دم او را بخشیدند خداوند درباره آن گفت این تبعیت کردن از امر من میباشد.
عبارت «فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ» همین معنا را دارد و ادامه آن «وَأَدَاءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ»۴ است اینجا قائل به آسانی و آسانگیری میباشد لذا به این نکته توجه کنید در زمان گذشته چگونه بیان میکند؟ «الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَىٰ بِالْأُنْثَىٰ»۵ یک زن در این بین کشته میشود، یک قبیله نباید برای او کشته شود و قصاص قاتل کافی خواهد بود.
حتی موارد ریز آن را از جهت حریت یا عبدیت و از جهت اینکه زن یا مرد باشد نیز باید رعایت شود سپس میفرماید :«وَرَحْمَهٌ» و علاوه بر اینکه تخفیف از طرف خداوند میباشد رحمت مطلقی نیز برای آن وجود دارد و خداوند به انسانها رحمت میدهد درصورتیکه کسی اسقاط حق خودش را کند نمیتواند آن را دنبال کند.
جلسات قبل عرض کردیم کلمه «کتب» ناظر بر حق است چون میگوید حقی برای تو وجود دارد اما این حق را میتوانی بگیری میتوانی آن را نگیری واجب و تکلیف نیست که این حق را بگیری یا حتما قصاص انجام دهید واجب نیست و قصاص وجوب شرعی ندارد برای فرد قاتل وجوب شرعی دارد که تن به قصاص دهد.
البته خود کلمه قصاص فقط شامل جان نمیشود اگر کسی صدمه دیگری به طرف مقابل خود زد، دست یا پایی را شکست، قطع کرد یا جرحی بر او وارد نمود یا اینکه چشم او را نابینا و معیوب کرد همه این موارد را میتواند قصاص کند منتهی اینکه خدا تخفیف قائل شده و میفرماید اگر کسی بگذرد برای طرفین رحمت وجود خواهد داشت.
در غیر نفس و حتی در نفس آن دقت کنید میبینید که اگر اگر حق خود را گرفت هیچ چیز نه در این دنیا و نه در آخرت برای او باقی خواهد ماند اگر شما حق خود را ساقط کرده و قصاص نکردید حق انجام قصاص را ندارید چون تو حق را از خودت ساقط کردید و او آزاد شد و اکنون باید برای خانواده خود معاش ایجاد کند.
اگر بعد از عفو خود قصد کشتن طرف را داشتید امروزه احکام و زندان و این نوع تشریفات وجود دارد در گذشته اینگونه بود در گذشته اگر کسی به قتل میرسید قاتل را میکشتند قبل از زمان تنزیل و تشریع قرآن اینگونه قصاص انجام میدادند و لذا جنگ رخ میداد.
قصاص به این معنا نیست زیرا «حَیَاهٌ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ» ۶ حکم قصاص که آمد دیگران دست به جنگ کردن نمیزنند و یکدیگر را بکشند شما از آن جهت دقت کنید که آن مهمتر خواهد بود آن مصداق اکملی برای کسانی میباشد که قصاص را انجام میدهند خود حکم قصاص موجب این میشود چرا که منجر به حیات شده و ناظر بر این است که اگر کسی کشته میشد اطرافیان یا اولیای دم او قاتل را قصاص را میکردند.
بعد از تنزیل حکم قصاص جنگ کردن و دعوا کردن به اتمام رسید و جنگهای قبیلهای متوقف شدند همه این کلمات ناظر بر همان مسئله هستند که البته ما باید آن را با توجه و دقت خاص بگوییم وگرنه اینکه تصور کنیم در کشتن قاتل حیاتی وجود دارد، قصد گفتن چنین چیزی ندارد.
باید جنگهای قبیله را متوقف میکردند خصوصا در آن زمان که مانند زمان کنونی کشور به کشور باشد در یک شهر صدها قبیله وجود داشت که اگر جنگ ایجاد میکردند مشکلاتی ایجاد میگردید در روستاهای کنونی همچنان این رسوم وجود دارد.
من به یاد دارم که در سال ۱۳۷۴ بین دو خانواده از یک روستا جدلی ایجاد شد و کار به قداره کشی رسیده بود حتی دادگاه و پلیس نیز عاجز از این بودند که کار آنها را اصلاح کنند چون بحث شخصی بین دو جوان موجب دعوای فامیلی و خانوادگی شده بود در نهایت واسطه شدیم و رضایت طرفین را گرفتیم اما اگر ادامه پیدا میکرد به کشتار ختم میشد و سختی زیادی داشت.
در جریان قداره کشی ها طرفین زخمی شده بودند اما کشته نشده بودند البته تا لبه مرگ نیز رفتند یکی از آنها به نزدیکی موت رسیده بود اما او را به بیمارستان رساندند و توانستند با جراحی و خون دادن او را برگردانند.
مسلما در بحث قصاص آیه بعدی که فرمود :«وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاهٌ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» ۷ ناظر بر آن میباشد که اگر حکم قصاص صادر شد بین مردم دعوا یا جنگ گروهی انجام نمیشد و برای مردم آرامشی ایجاد میشد چرا که میدانستند از طرف حکومت مقدمات ایجاد میشود.
با استفاده از دادگاه و پلیس آگاهی میتوان قاتل را بازداشت کرد سپس قاضی حکم صادر میکند و آن از هر نظر قطعیت پیدا میکند سپس وسایل اعدام و قصاص را آماده میکنند و به ولی دم میگویند که طناب را بکشد پس نکته آن این بود که جنگ قبیلهای ایجاد نمیشد؛ در بحث «وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاهٌ یَا أُولِی الْأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»۸ نکاتی داریم که در ادامه عرض خواهیم کرد.
۱_سوره بقره آیه ۱۷۸
۲_ سوره بقره آیه ۱۷۸
۳_سوره بقره آیه ۱۷۸
۴_سوره بقره آیه ۱۷۸
۵_سوره بقره آیه ۱۷۸
۶_سوره بقره آیه ۱۷۹
۷_سوره بقره آیه ۱۷۹
۸ سوره بقره آیه ۱۷۹
سوالات علمی و پاسخها:
* قصاص به معنای کشتن قاتل بهجای مقتول است.
هدف اصلی قصاص در اسلام چیست؟
* جلوگیری از قتل و جنگهای قبیلهای.
* بله، قصاص شامل صدمات جسمی مانند قطع عضو نیز میشود.
* بله، بخشش و عفو قاتل امکانپذیر است.
* به معنای کشتن قاتل بهجای مقتول است.
* قصاص باعث کاهش درگیریهای قبیلهای میشود.
* خیر، قصاص وجوب شرعی ندارد و میتواند بخشیده شود.
* به صورت قبیلهای و بدون قوانین مشخص.
* بله، بخشش و عفو همیشه برتر است.
* با جلوگیری از قتل و نزاع، امنیت و آرامش را به جامعه میآورد.
* خیر، شامل صدمات جسمی نیز میشود.
* به معنای ایجاد حیات و زندگی با اجرای قصاص.
* بله، قصاص در جوامع اسلامی رایج است.
* واسطهگری میتواند به حل مشکلات و جلوگیری از درگیریها کمک کند.
* با اجرای دقیق و صحیح قوانین قصاص، نظم و عدالت در جامعه برقرار میشود.
* خیر، بخشش و عفو نیز راههایی برای اجرای عدالت هستند.
* دولت با استفاده از دادگاه و پلیس، اجرای قصاص را نظارت و تضمین میکند.
* باعث کاهش درگیریهای قبیلهای میشود.
* بله، قصاص به عنوان یکی از اصول عدالت در اسلام، انسانی است.
* کاهش قتل و نزاع در جامعه و ایجاد عدالت و امنیت بیشتر.
کلید واژهها: قصاص، عدالت، اسلام، حکم، قانون، قاتل، مقتول، بخشش، عفو، قبیله، جنگ، نظم، امنیت، حقوق، جامعه، حیات، نزاع، دادگاه، پلیس، رعایت.
نتیجهگیری: قصاص به عنوان یک اصل عدالت در اسلام، با جلوگیری از قتل و نزاعهای بیرویه، موجب ایجاد امنیت و آرامش در جامعه میشود. این حکم شرعی باعث تقویت نظم و عدالت در جامعه و کاهش ظلم و بیعدالتی میشود.
بازدیدها: 34
فهرست مطالب
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.