تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۷۸ جلسه ۲ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۲ جلسه تفسیر آیه صد و هفتاد و هشت بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۷۸ جلسه ۲
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
۲ جلسه تفسیر آیه صد و هفتاد و هشت
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ السَّائِلینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاهَ وَ آتَى الزَّکاهَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (۱۷۷) یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخیهِ شَیْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذلِکَ تَخْفیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَهٌ فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ أَلیمٌ (۱۷۸)
نیکى این نیست که روى خود را به سوى مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکى [واقعى و کامل، که شایسته است در همه امور شما ملاک و میزان قرار گیرد، منش و رفتار و حرکات] کسانى است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آوردهاند، و مال و ثروتشان را با آنکه دوست دارند به خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان و سائلان و [در راه آزادى] بردگان مىدهند، و نماز را [با همه شرایطش] برپاى مىدارند، و زکات مىپردازند، و چون پیمان بندند وفاداران به پیمان خویشند، و در تنگدستى و تهیدستى و رنج و بیمارى و هنگام جنگ شکیبایند؛ اینانند که [در دیندارى و پیروى از حق] راست گفتند، و اینانند که پرهیزکارند. (۱۷۷) اى اهل ایمان! در مورد کشتهشدگان بر شما قصاص مقرّر و لازم شده: آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده، زن در برابر زن. پس کسى که [مرتکب قتل شده چنانچه] از سوى برادر [دینى] اش [که ولىِّ مقتول است] مورد چیزى از عفو قرار گرفت [که به جاى قصاص، دیه و خونبها پرداخت شود] پس پیروى از روش شایسته و پسندیده [نسبت به وضع مادى قاتل بر عهده عفو کننده است]، و پرداخت دیه و خونبها با نیکویى و خوشرویى [بر عهده قاتل است]. این [حکم] تخفیف و رحمتى است از سوى پروردگارتان؛ پس هر که بعد از عفو، تجاوز کند [و به قصاص قاتل برخیزد] براى او عذابى دردناک است. (۱۷۸)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۱۷۸
طرح قانون حیات بخش قصاص و تشویق به عفو
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ السَّائِلینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاهَ وَ آتَى الزَّکاهَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (۱۷۷) یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخیهِ شَیْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذلِکَ تَخْفیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَهٌ فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ أَلیمٌ (۱۷۸)
نیکى این نیست که روى خود را به سوى مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکى [واقعى و کامل، که شایسته است در همه امور شما ملاک و میزان قرار گیرد، منش و رفتار و حرکات] کسانى است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آوردهاند، و مال و ثروتشان را با آنکه دوست دارند به خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان و سائلان و [در راه آزادى] بردگان مىدهند، و نماز را [با همه شرایطش] برپاى مىدارند، و زکات مىپردازند، و چون پیمان بندند وفاداران به پیمان خویشند، و در تنگدستى و تهیدستى و رنج و بیمارى و هنگام جنگ شکیبایند؛ اینانند که [در دیندارى و پیروى از حق] راست گفتند، و اینانند که پرهیزکارند. (۱۷۷) اى اهل ایمان! در مورد کشتهشدگان بر شما قصاص مقرّر و لازم شده: آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده، زن در برابر زن. پس کسى که [مرتکب قتل شده چنانچه] از سوى برادر [دینى] اش [که ولىِّ مقتول است] مورد چیزى از عفو قرار گرفت [که به جاى قصاص، دیه و خونبها پرداخت شود] پس پیروى از روش شایسته و پسندیده [نسبت به وضع مادى قاتل بر عهده عفو کننده است]، و پرداخت دیه و خونبها با نیکویى و خوشرویى [بر عهده قاتل است]. این [حکم] تخفیف و رحمتى است از سوى پروردگارتان؛ پس هر که بعد از عفو، تجاوز کند [و به قصاص قاتل برخیزد] براى او عذابى دردناک است. (۱۷۸)
فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ ۗ ذَٰلِکَ تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَرَحْمَهٌ ۗ فَمَنِ اعْتَدَىٰ بَعْدَ ذَٰلِکَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ ۱
در روایتی که از تفسیر برهان نقل فرمودهاند که در تفسیر برهان آن را از مرحوم برقی که مراد از ایشان محمد بن احمد خالد برقی است که ایشان از مشاهیر و بزرگان شیعه و عالمان متبحر و کارایی در زمان امام هادی و جواد بوده و از اصحاب و راویان حدیث میباشند.
یکی از چیزهایی که درباره ایشان گفته میشود این است که برخی اوقات روایات ضعیف را نقل میکرده و به همین جهت یکی از علمای قم که مرحوم طیب نام او را ذکر نکرده، وی را از قم اخراج کرده و بعد پشیمان میشود و او را احضار کرده و به قم باز میگرداند و آثار زیادی از ایشان باقی مانده مانند المحاسن، الرجال و اختلاف الحدیث.
البته از لحاظ اعتبار و اصل توثیق همه رجال عصر خودش او را توثیق نمودند و او را تایید نمودند سال ۲۷۴ یا ۲۸۰ قمری از دنیا میرود و احوالات او در طبقات موسوعه جلد سوم صفحه ۹۱ نوشته شده است.
در اینجا کلمه «فَمَنْ عُفِیَ» گفته شده دو نکته وجود دارد که یکی عفو میباشد در اینجا بالاترین صدماتی که بین مردم ایجاد میشود این است که فردی دیگری را به قتل برساند مانند اینکه پدر یک خانواده یا فرزند به قتل برسد بالاترین صدمات جانی که اینجا موردنظر است آنها به مفهوم و طریق اولویت شامل آن میشود.
آیه برای این موارد بحث و تبصره زده که «فَمَنْ عُفِیَ» یعنی بعد از اینکه قتل صورت بگیرد، او را ببخشند لذا «فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ» ۲ را به کار برد عفو را فرمود و کلمه اخی را گفت و نگفت شما دشمن خود را ببخشید چون قبلا «أَشِدَّاءُ عَلَى الْکُفَّارِ»۳ را داشتیم لذا «فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ» و لذا در این روایت که سند آن را گفتیم، سوال میکنند که جماعتی که در این در آیه هستند «أَهِیَ لِجَمَاعَهًِْ الْمُسْلِمِینَ؟ قَالَ: هِیَ لِلْمُؤْمِنِینَ خَاصَّهًًْ.»
سوال میکنند آیا مراد از این جماعت، جماعت مسلمین است؟ فرمود به مومن تصریح دارد این مومن مسلما شیعیان را بیان میکند و رای همه امامیه را اظهار میدارد چون کلمات مومنین و خاصه استفاده کرده اینجا منظور مومنان هستند منتهی اینکه خاص مومنان میباشد اگر بخواهیم مومن را در قرآن بررسی کنیم و اینجا چون مقابل کلمه مسلمین با مومنین دارد این مومن خاص را منظور دارد.
اگر کلمه خاصه را در اینجا نگفته بود همان معنای مومن عام که مسلمانان باشند، منظور بود چون کلمه اخیه آورده و در آیه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ» ۴ داشتیم «إِنَّمَا» فرموده و حصر کرده و اخوت بین مومنین فرموده و اعلام تثبیت و اظهار آورده اخوت مخصوص مومنین خاصه است.
فرمود«فَمَنْ عُفِیَ» وقتی اخوت و برادری در کار باشد جای عفو وجود دارد اگر کسی اشتباهی، خطایی و تقصیری کرده و دیگری را به قتل رسانده برای ولی دم او تعیین شده که عفو کند اما نکته جالبی به دنبال آن وجود دارد که میفرماید این عفو از باب اتباع معروف است معروف نیز که مسلما یعنی آنچه مامور من الله باشد و از طرف خدا امر شده باشد.
فرمود:«وَالْمَعْرُوفُ مَا اَمَرْتُمْ بِهِ والْمُنْکَرُ ما نَهَیْتُمْ عَنْهُ» ۵ «وَأَدَاءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ» ۶و ادا کردن این معروف به احسان و نیکی کردن باب افعال میباشد «ذَٰلِکَ تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ»۷ اینکه آنها عفو کنند و خدا نیز بگذرد و قصاص نشود این را «ذَٰلِکَ تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ» میفرماید منتهی نکتهای که در بحث آیات الاحکامی آن گفته میشود اینکه کلمه کتب را که ابتدای آیه فرموده :«کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصَاصُ»۸ نه از باب اینکه وجب دارد و وجوب آن تکلیفی است بلکه اینجا از لحاظ حکم وضعی فرمودند.
حکم وضعی برخی اوقات با حکم تکلیفی جمع میشود و برخی اوقات قابل جمع شدن نیست یعنی ارتباط حکم تکلیفی با حکم وضعی عام و خاص من وجه میباشد لذا در اینجا اینطور نیست که واجب باشد که ولی دم قصاص کند، میتواند و اختیار دارد که قصاص کند و میتواند عفو نماید.
بنابراین اینکه خداوند این حکم را اینگونه بیان فرموده :«ذَٰلِکَ تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ» یعنی آسان گرفتن و تخفیف گرفتن از طرف خدا ولی از لحاظ اینکه کلمه کتب ظهور داشته باشد بر وجوب تکلیفی، خیر وجوب تکلیفی ندارد مسلما حقی برای او است و حق چیزی نیست که برای صاحب حق وجوب دریافت و اخذ داشته باشد میتواند بگیرد میتواند نگیرد به خود فرد بستگی دارد.
اگر انسان بزرگ و بزرگواری باشد «إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً»۹ «إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً»۱۰ اگر اینگونه باشند، پس بنابراین وجوبی که در اینجا و در کلمه کتب از لحاظ ادبی و اصولی عرض کردیم یکی از موادی که «کا، تا و باء» است، از آن وجوب ظاهر میشود و ظهور در وجوب دارد مراد ظهور در وجوب اخذ نمیشود.
بیان حکم وضعی و بیان حکم حق برای آن اولیای دم میباشد که به وجوب تکلیفی اینجا ندارد البته از لحاظ تناسبی باید کسی که قتل کرده باید به ولی دم که سلطنت بر کشتن و قصاص دارد، تن بدهد و این نکته را صرفا برای تناسب این دو موضوع بیان میکند.
فرمود:«فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ» بحث عفو را بیان میکند عفو بر آن است که ببخشد و پرونده او را برچیند که عفو به این معنا میباشد اگر به یاد داشته باشید اولین جلسات عرض کردیم که شان نزول آیات قصاص بر این بوده که اعراب بعد از کشته شدن یک فرد قبیلهای برای تقاص خود اقدام میکردند و صدها نفر در آن جنگ به قتل میرسیدند.
خداوند تبارک و تعالی این آیات را نازل کرد برای اینکه از کشتار افراد جلوگیری شود لذا اینکه فرمود :«الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَىٰ بِالْأُنْثَىٰ»۱۱ یک نفر آزاد اگر کشت فقط یک نفر کشته شود و اگر عبدی یک بندهای را کشت باید همان بنده قصاص شود اگر یک آزادی بنده را بکشد نمیتوانند او را بکشند و باید مابه التفاوت پرداخت کنند.
اگر زن به زن اگر زنی مردی را کشت قصاص میشود اما اگر مردی زنی را کشت باید مابه التفاوت بپردازد مسلما اینکه «النفس بالنفس» ۱۲ داریم و از آن چنین تعبیر میکنند که نفس زن و مرد یکسان میباشد تفسیر آن «النفس بالنفس» در اینجا با «وَالْأُنْثَىٰ بِالْأُنْثَىٰ» تناسب دارد لذا نمیتوان گفت چون این فرد زن بوده باید مرد قاتل را قصاص کند.
قصاص حق زن میباشد اما باید برای او دیه تعیین کرد چون ممکن است مرد دارای واجب النفقه و بچه دار باشد که باید چیزی بخورند اصل قصاص او حرجی در آن نیست و النفس بالنفس شامل میشود اما اینکه مرد را بخاطر زن مقتول بکشند اما چیزی ندهند نمیتوان دیه نداد اما اگر زنی، زن دیگری را به قتل رساند باید قصاص گردد.
«فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ»۱۳ بیان نکات ظریفی مانند اخی، تخفیف، احسان و رحمت در این آیه است سپس «فَمَنِ اعْتَدَىٰ بَعْدَ ذَٰلِکَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ» اگر کسی عفو کرد و بخشید حق ندارد تفکر کند که روزی مجددا میتواند قصاص کند خیر چنین چیزی مجاز نخواهد بود اگر بخشید حق تعدی ندارد لذا اعتدی میفرماید.
تعدی کردن یعنی به دنبال تجاوزگری یعنی عین تجاوز میباشد پس از بخشش نفس، محترمه شده و از ولی دم سلطنت گرفته میشود قصاص موضوعی ندارد و کسی نمیتواند بعد از اینکه او بخشید بخواهد قاتل را اعدام کند اگر این کار را بکند گناه کبیره خواهد بود «فَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ» یعنی گناه کبیره رخ داده اگر کسی بعد از بخشش قصاص کند مانند قتل عادی خواهد بود.
اینکه انسان بخواهد فرد دیگری را بکشد کار بسیار سختی خواهد بود اینکه افراد گروه داعش اینگونه انسانها را میکشتند بیانگر قسی القلب بودن آنها خواهد بود ما در جبهه از نزدیک و مقابل یکدیگر را دیده بودیم اما قتل به این شکل برای ما جدید بود!
در جنگ گلوله ایی تبادل شده و افراد کشته میشوند اما اینکه افراد مظلومانه کشته شوند و گلولهای نباشد در حالیکه آنها با قساوت قلب یک گلوله به سر اسیران بزنند یا شمشیر بردارند و افراد را بکشند قساوت بالایی لازم دارد و انسانیت در آنها وجود ندارد.
پس در این آیه دو نکته بسیار ظریف در بحث عفو و چگونگی آن فرد که از او عفو میشود و بیان اینکه این حکم مربوط به مسلمانان خاص که مومنان شیعه خاص آن میباشد، وجود دارد.
۱_سوره بقره آیه ۱۷۸
۲_ سوره بقره آیه ۱۷۸
۳_سوره فتح آیه ۲۹
۴_سوره حجرات آیه ۱۰
۵_فرزای از زیارت آل یاسین
۶_ سوره بقره آیه ۱۷۸
۷_ سوره بقره آیه ۱۷۸
۸_ سوره بقره آیه ۱۷۸
۹_سوره فرقان آیه ۷۲
۱۰_سوره فرقان آیه ۶۳
۱۱_ سوره بقره آیه ۱۷۸
۱۲_ سوره مائده آیه ۴۵
۷_سوره بقره آیه ۱۷۸
بازدیدها: 42
فهرست مطالب
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.