تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۷۷ جلسه ۶ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۶ جلسه تفسیر آیه صد و هفتاد و هفت بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۷۷ جلسه ۶
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
۶ جلسه تفسیر آیه صد و هفتاد و هفت
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ السَّائِلینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاهَ وَ آتَى الزَّکاهَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (۱۷۷) یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخیهِ شَیْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذلِکَ تَخْفیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَهٌ فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ أَلیمٌ (۱۷۸)
نیکى این نیست که روى خود را به سوى مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکى [واقعى و کامل، که شایسته است در همه امور شما ملاک و میزان قرار گیرد، منش و رفتار و حرکات] کسانى است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آوردهاند، و مال و ثروتشان را با آنکه دوست دارند به خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان و سائلان و [در راه آزادى] بردگان مىدهند، و نماز را [با همه شرایطش] برپاى مىدارند، و زکات مىپردازند، و چون پیمان بندند وفاداران به پیمان خویشند، و در تنگدستى و تهیدستى و رنج و بیمارى و هنگام جنگ شکیبایند؛ اینانند که [در دیندارى و پیروى از حق] راست گفتند، و اینانند که پرهیزکارند. (۱۷۷) اى اهل ایمان! در مورد کشتهشدگان بر شما قصاص مقرّر و لازم شده: آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده، زن در برابر زن. پس کسى که [مرتکب قتل شده چنانچه] از سوى برادر [دینى] اش [که ولىِّ مقتول است] مورد چیزى از عفو قرار گرفت [که به جاى قصاص، دیه و خونبها پرداخت شود] پس پیروى از روش شایسته و پسندیده [نسبت به وضع مادى قاتل بر عهده عفو کننده است]، و پرداخت دیه و خونبها با نیکویى و خوشرویى [بر عهده قاتل است]. این [حکم] تخفیف و رحمتى است از سوى پروردگارتان؛ پس هر که بعد از عفو، تجاوز کند [و به قصاص قاتل برخیزد] براى او عذابى دردناک است. (۱۷۸)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۱۷۷
اشاره به معیارهاى نیکى و نیکوکارى
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِکَهِ وَ الْکِتابِ وَ النَّبِیِّینَ وَ آتَى الْمالَ عَلى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینَ وَ ابْنَ السَّبیلِ وَ السَّائِلینَ وَ فِی الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاهَ وَ آتَى الزَّکاهَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (۱۷۷) یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصاصُ فِی الْقَتْلى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَ الْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَ الْأُنْثى بِالْأُنْثى فَمَنْ عُفِیَ لَهُ مِنْ أَخیهِ شَیْءٌ فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَداءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسانٍ ذلِکَ تَخْفیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ رَحْمَهٌ فَمَنِ اعْتَدى بَعْدَ ذلِکَ فَلَهُ عَذابٌ أَلیمٌ (۱۷۸)
نیکى این نیست که روى خود را به سوى مشرق و مغرب کنید، بلکه نیکى [واقعى و کامل، که شایسته است در همه امور شما ملاک و میزان قرار گیرد، منش و رفتار و حرکات] کسانى است که به خدا و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آوردهاند، و مال و ثروتشان را با آنکه دوست دارند به خویشان و یتیمان و درماندگان و در راه ماندگان و سائلان و [در راه آزادى] بردگان مىدهند، و نماز را [با همه شرایطش] برپاى مىدارند، و زکات مىپردازند، و چون پیمان بندند وفاداران به پیمان خویشند، و در تنگدستى و تهیدستى و رنج و بیمارى و هنگام جنگ شکیبایند؛ اینانند که [در دیندارى و پیروى از حق] راست گفتند، و اینانند که پرهیزکارند. (۱۷۷) اى اهل ایمان! در مورد کشتهشدگان بر شما قصاص مقرّر و لازم شده: آزاد در برابر آزاد، برده در برابر برده، زن در برابر زن. پس کسى که [مرتکب قتل شده چنانچه] از سوى برادر [دینى] اش [که ولىِّ مقتول است] مورد چیزى از عفو قرار گرفت [که به جاى قصاص، دیه و خونبها پرداخت شود] پس پیروى از روش شایسته و پسندیده [نسبت به وضع مادى قاتل بر عهده عفو کننده است]، و پرداخت دیه و خونبها با نیکویى و خوشرویى [بر عهده قاتل است]. این [حکم] تخفیف و رحمتى است از سوى پروردگارتان؛ پس هر که بعد از عفو، تجاوز کند [و به قصاص قاتل برخیزد] براى او عذابى دردناک است. (۱۷۸)
وَ الصَّابِرِینَ فِی الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِینَ الْبَأْسِ أُولئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ۱
در جملات آخر آیه ۱۷۷ سوره مبارکه بقره میفرماید :«أُولَئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا» ۲ کسانی که متصف به اوصاف چندگانه بودند که ایمان به خدا، آخرت و صفات خدا فرشتگان و ملائکه کتب آسمانی و ایمان به همه پیامبران داشتند و اقامه صلاه کردند و زکات دادند .
اوصاف دیگری مانند کسانی که مال خود را از روی حب و دوستی و نه از روی کراهت در راه خدا به «وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ» ۳ میدادند ،همچنین اقامه صلاه میکردند و زکات میدادند «وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا» ۴ این توصیفات را داشتند و همچنین «وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِینَ الْبَأْسِ» ۵.
سپس فرمود :«الَّذِینَ صَدَقُوا»بحث صدق اگر به یاد داشته باشید در منطق گفتند که درباره کذب و صدق، خبری که با واقعیت یکسان باشد را صدق گویند یعنی حرف مخبر با مخبربه مطابقت داشته باشد کذب آن است که مطابقت نداشته باشد.
در اینجا بحث صدق و کذب نیست و ارزش بالاتری دارد میفرماید «أُولَئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا» مانند کسی که منافق نیست و آنچه اعتقاد دارد همان را میگوید و عمل میکند نه اینکه یک ظاهری را نشان دهد که در باطن نباشد یعنی عقاید و آنچه که در باطن دارد با ظاهر تطابق دارد و اعمال او منافی اعتقادات او نیست و تطابق دارد.
یک منافق نیست دوم اینکه اگر اظهار عدالت کند عادل میباشد و ظلم نمیکند اگر بیان و اظهار سخاوت میکند، بخل ندارد این منظور از «أُولَئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا» است به این معنا که صداقت در آنها نهادینه شده هر آنچه دارند همان را به عمل، اظهار و نمایش میگذارند.
اگر آنها اظهار تواضع داشته باشند تکبری ندارند درصورتیکه برخی افراد با وجود اظهار تواضع تکبرورزی نیز دارند این بسیار بد میباشد صفاتی که از اخلاق، فواضل و افاضل خلقیت بشر میباشد آنها را اعلام و اظهار میکنند لذا اینکه فرمود :«أُولَئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا» یعنی ظاهر و باطن آنها با یکدیگر مطابقت دارد.
ظاهر، اظهار، اعلام و عمل با باطن یکسان است کسانی که دارای این صفات باشند در یک کلمه معنای بریت بر آنها صادق خواهد بود اینکه کلمه بِر را اینجا آوردند و فرمود که بریت چنین مطلبی دارد و «وَلَکِنَّ الْبِرَّ» الی آخر… این صفاتی که دارند پس بر کار خود صداقت دارند لذا بریت خواهند داشت.
نکته بعدی «وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ» این افراد همان اهل تقوا هستند که البته از اینکه کلمه هُم را موکدا در این جمله بعد از اولئک آوردند هم جنبه تاکیدی دارد و هم حصر را بر اینکه کسانی که اهل تقوا هستند همین افراد خواهند بود یعنی اهل بِر اهل تقوا نیز هستند.
در ذیل آیه ۲۱ سوره مبارکه بقره به توضیحات و تفضیلاتی که امیرالمومنین در خطبه همام نسبت به چگونگی تقوا و بندگی خدا توضیح داده بود، آنجا بیان شد که ۳۸ مورد داشت و مفصلا آنها را بیان کردیم که نتیجه آن تقوا بود در ذیل آیه فرمود :«لَعَلَّکُم تَتَّقونَ»
جمله «وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ» که «الْمُتَّقُونَ» فرمود نه تتقون اینجا وصف در موصوف تثبیت شده است لذا توصیفاتی که برای بِر در این آیه بیان فرمود، اکثرا با وصف بود صابرین، صادقین، متقین و موفون کلمه موفون را دقت کنید البته معانی خبری و فعلی نیز داشت مانند «مَنْ آمَنَ» و «آتَى الْمالَ» یا «آتَى الزَّکاهَ» اینها اکثرا توصیفات وصفی بودند.
حضرت حق صفت آورده لذا در پایان که فرمود «أُولَئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ»۶ این مسلم متقی واقعی کسی میباشد که چنین توصیفاتی را داشته باشد برای تایید این مطلب روایتی داریم که فرمود «مَن عَمِلَ بِهَذِهِ الآیَهِ فَقَدِ اسْتَکْمَلَ الإیمانَ»۷ یعنی هر کس عامل به این آیه باشد، ایمان او کامل میشود لذا ایشان فرمود هر کسی این آیه را متصف شود ایمان او کامل خواهد بود
تمام مطلب در این آیه و آیه بعد که فرمود :«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصَاصُ فِی الْقَتْلَى ۖ الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ» ۸ در این آیه که بحث قصاص را آورده آنچه که از تاریخ زمان جاهلیت و صدر اسلام برمیآید، شان نزول آیات قصاص نه برای این بوده که آن زمان قصاص نمیکردند یعنی قصاصی در کار نبوده است.
این آیات نشان میدهند که آن زمان وقتی کسی کشته میشد جنگ قبیله ای راه میافتاد و به قصاص یک نفر راضی نبودند بلکه دو قبلیه جنگ میکردند و ممکن بود خیلی از افراد به قتل برسند لذا آیات قصاص آمد تا آنها را کنترل کند چون آنها در قتل زیادهروی میکردند و یکدیگر را میکشتند چون قتلی به وقوع پیوسته بود.
لذا آیات قصاص آمدند نه برای اینکه آن را تشریع کنند بلکه به این معنا که وجود داشته باشد چون نوشته شده و کتب گفته شد و با این موضوع تناسب دارد که مردم قصاص وجود دارد اما حد آن اینگونه نیست لذا حد و حدود قصاص را مشخص مینماید لذا فرمود :«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصَاصُ»برای شما نوشته شد که قصاصی باشد!
اما «فِی الْقَتْلَى ۖ الْحُرُّ بِالْحُرِّ» در یک قتلی اگر کسی کشته شد اگر آزاده بود از طرف دیگر نیز یک آزاده را قصاص نمایید اگر یک آزادی، عبدی را کشت نمی توان مستقیما او را عقوبت کرد و باید فرق قائل شوند «وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ» یا اگر که یک عبدی کشته شد و عبدی او را کشت همان فرد را قصاص کنند و فرد آزادی را بجای او نکشند!
«وَالْأُنْثَىٰ بِالْأُنْثَىٰ » اگر یک زن به وسیله زن دیگری کشته شد باید او قصاص گردد اگر مردی زنی را کشت آن حد و حدودی دیگری دارد و باید تفاوت قائل شد ؛ آیات دیگر قصاص در این باره چنین گفته «النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَ الْعَیْنَ بِالْعَیْنِ»۹ اینکه اگر کسی کشته شد نفس را به نفس قصاص کنید اگر شکستگی ایجاد یا دست او را برید به همین منوال باید قصاص انجام گردد.
نمیتوان با ایجاد یک شکستگی دیگران را به قتل رساند در زمان گذشته اگر کسی کشته میشد بین قبایل جنگ رخ میداد و جنگهای قبایلی در سالهای متمادی ادامه پیدا میکرد لذا اسلام آمد و حدی برای آن تعیین کرد مسلما و اقتضای اسلام و رحمانیت حضرت حق و اینکه رسالت پیامبر توام با رحمت بودن ایشان بر کل عالم میباشد، در بحث قصاص نیز اسلام باعث رحمت شد و حد و حدودی برای آن تعیین کرد تا کار به جنگ و کشتار نرسد.
سپس بحث عفو را مطرح میکند «فَمَنْ عُفِیَ» اگر بعد از اینکه قصد انجام قصاص را داشتید عفو کردید، اگر کسی وجدان پاک و خوب داشته باشد مصداق «مِنْ أَخِیهِ شَیْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ» ۷ چیزی که امر خداوند بر آن باشد معروف یعنی «وَالْمَعْرُوفُ مَا اَمَرْتُمْ بِهِ» ۸ چیزی که اهل بیت به آن امر کردند و «والْمُنْکَرُ ما نَهَیْتُمْ عَنْهُ» اتباع به معروف یعنی او را ببخشد.
مزه و شیرینی و حلاوت گذشت برای کسی که بر کاری سلطه واقعی و سلطنت دارد یعنی کسی که ولی دم باشد ، خدا برای ولی او سلطنت قرار داده در این صورت اگر قصاص کند حق خود را گرفته اما در دنیای بعدی چیزی برای خودش باقی نگذاشته است.
«فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ» پس اگر کسی در قصاص عفو بکند و قصاص نکند او از معروف تبعیت کرده «وَأَدَاءٌ إِلَیْهِ بِإِحْسَانٍ» ۹ پس به واسطه احسان چیزی را که باید هدایت میشده، فرستاده «ذَٰلِکَ تَخْفِیفٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَرَحْمَهٌ ۗ فَمَنِ اعْتَدَىٰ بَعْدَ ذَٰلِکَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِیمٌ» ۱۰
۱_سوره بقره آیه ۱۷۷
۲_ سوره بقره آیه ۱۷۷
۳_سوره بقره آیه ۱۷۷
۴_سوره بقره آیه ۱۷۷
۵_سوره بقره آیه ۱۷۷
۶_سوره بقره آیه ۱۷۷
۷_ بحارالانوار ج ۶۶ ص ۳۴۶
۸_سوره بقره آیه ۱۷۸
۹_سوره بقره آیه
۹_سوره مائده آیه ۴۵
۷_سوره بقره آیه ۱۷۸
۸_فرازی از زیارت آل یاسین
۹_سوره بقره آیه ۱۷۸
۱۰_سوره بقره آیه ۱۷۸
بازدیدها: 51
فهرست مطالب
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.