تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۶۴ جلسه ۲ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۲ جلسه تفسیر آیه صد و شست و چهار بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ (۱۶۳) إِنَّ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْکِ الَّتی تَجْری فِی […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۶۴ جلسه ۲
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
۲ جلسه تفسیر آیه صد و شست و چهار
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ (۱۶۳) إِنَّ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْکِ الَّتی تَجْری فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فیها مِنْ کُلِّ دابَّهٍ وَ تَصْریفِ الرِّیاحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (۱۶۴)
و خداى شما خداى یگانه است، جز او خدایى نیست، رحمتش بى اندازه و مهربانىاش همیشگى است. (۱۶۳) بى تردید در آفرینش آسمانها و زمین و رفت و آمد شب و روز و کشتى هایى که در دریاها [با جابجا کردن مسافر و کالا] به سود مردم روانند و بارانى که خدا از آسمان نازل کرده و به وسیله آن زمین را پس از مردگىاش زنده ساخته و در آن از هر نوع جنبندهاى پراکنده کرده و گرداندن بادها و ابرِ مسخّر میان آسمان و زمین، نشانههایى است [از توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] براى گروهى که مى اندیشند. (۱۶۴)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۱۶۴
نشانه هاى خدا در گستره ى آسمان و زمین
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
وَ إِلهُکُمْ إِلهٌ واحِدٌ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ (۱۶۳) إِنَّ فی خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ وَ الْفُلْکِ الَّتی تَجْری فِی الْبَحْرِ بِما یَنْفَعُ النَّاسَ وَ ما أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّماءِ مِنْ ماءٍ فَأَحْیا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ بَثَّ فیها مِنْ کُلِّ دابَّهٍ وَ تَصْریفِ الرِّیاحِ وَ السَّحابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ (۱۶۴)
و خداى شما خداى یگانه است، جز او خدایى نیست، رحمتش بىاندازه و مهربانىاش همیشگى است. (۱۶۳) بىتردید در آفرینش آسمانها و زمین و رفت و آمد شب و روز و کشتىهایى که در دریاها [با جابجا کردن مسافر و کالا] به سود مردم روانند و بارانى که خدا از آسمان نازل کرده و به وسیله آن زمین را پس از مردگىاش زنده ساخته و در آن از هر نوع جنبندهاى پراکنده کرده و گرداندن بادها و ابرِ مسخّر میان آسمان و زمین، نشانههایى است [از توحید، ربوبیّت و قدرت خدا] براى گروهى که مىاندیشند. (۱۶۴)
إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنْفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ مَاءٍ فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِیهَا مِنْ کُلِّ دَابَّهٍ وَتَصْرِیفِ الرِّیَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَیْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ ۱
در این آیه سه مقام بحث شده بود: مقام اول در اثبات صانع و وجود حق تعالی و بحث توحید مقام را در این بحث و تفاسیری مانند المیزان و اطیب البیان در کلمات این آیه آوردند «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» جمله اسمیه به شمار میرود و «إِنَّ» تحقیقیه بر آن تاکید میکند.
جمله «فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» اینکه «فِی خَلْقِ» را بر «السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» مقدم داشتهاند حصر و تاکید ایجاد میکند کلمه سماوات جمع سماء بوده و سماء به چیزی میگویند که بالا باشد چیزی که به طرف بالا باشد سماء نام دارد سماوات سبع نیز داریم که به آسمانهای هفتگانه شناخته میشوند.
اینجا که سماوات را جمع آورده مراد همان سماوات سبع است و جمع آن به هفت آسمان اشاره دارد آسمان اول همان چیزی میباشد که ما در آن هستیم و هرچه ستارگان و کهکشانها و حتی چیزهایی که باید با چشم مسلح رویت شوند را ما میبینیم آسمان اول بوده و خود سماء به معنای علو و طرف بالا خواهد بود و به طور کل به بالا و فضای بالای سر ما اطلاق میگردد.
البته این فضای وسیعی بوده و کسی غیر از خالق آن حدوحدوش را نمیداند اگر به صفات خدا آن را اندازهگیری کنیم، چون خالقیت خدا دائمی است پس نامتناهی خواهد شد اما چون مخلوق میباشد به هرحال متناهی است هر چیزی که مخلوق باشد لاجرم متناهی میشود یعنی یک نهایتی دارد گرچه بسیار وسیع باشد.
آنچه که مخلوق خدا میباشد با آنچه که خدا خلق کرده بالاخره نهایت دارد چون نه از جهت اینکه خدا خلق کرده که تعبیر شود پس خدا نامتناهی بوده و صفات او نیز متناهی هستند به جهت اینکه هر چیزی در این عالم وسیع باشد همچنان ممکن الوجود بوده و هر چیزی که ممکن الوجود و متصل به واجب الوجود باشد اما حد و حدودی برای آن تعریف میگردد.
آسمان که در اینجا منظور کردهاند فضای پهناوری است که البته طبق آیات سماوات سبع داریم یا در ادعیه نیز ارضین سبع نیز داریم که اینجا مرحوم طیب اصفهانی میفرماید سماوات سبع را توضیح میدهیم که چگونه هستند اما ارضین سبع مسلما کره زمین یکی از آنها میباشد.
بحث سماوات که در این کلمات آورده شده سماوات جمع سماء بوده و در معنای لغوی به معنی علو و بالا بودن میشود و به فضایی که بالای سر قرار دارد اطلاق میکنند و کسی از این عالم نتوانسته حد و حدود آن را بیان نماید و فقط علام الغیوب میداند که انتهای آن در کجا است؟
خود خدا آسمان را خلق کرده و آن را هفت قسمت قرار داده و هر قسمت را یک سماء میگویند و عرض کردیم که هر چه ما با حس یا چشم مسلح میبینیم همان آسمان اول میباشد لذا در آیه شریف میفرماید :«إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِزِینَهٍ الْکَوَاکِبِ» ۲ این «السَّمَاءَ الدُّنْیَا» طبقه پایین و اولیه را بیان میکند و مسلم است.
آسمان پایین و اولیه را در کلمه «السَّمَاءَ الدُّنْیَا» میتوانیم تعبیر کنیم این آسمانهایی که میگوییم و «بِزِینَهٍ الْکَوَاکِبِ» بوده که منظور ستارگان و سیارههای موجود در منظومه میباشد مراد همین آسمان اول بوده و تمام منظومههای شمسی، ستارگان، کهکشهانها و سیارات همه آنچه که با حس و چشم مسلح و تلسکوپ میبینیم، مربوط به آسمان اول خواهند بود.
سایر قسمتهایی که وجود دارند که در علم بشر اکنون وجود ندارد مگر اینکه یک سری روایت از معصومین به ما رسیده که توسط ما درک نمیشود و ما آن را نمیفهمیم که آنها تعبیراتی آوردند مثلا بیت المعمور یا سدره المنتهی، جنه الماوی، کرسی و عرش که عرش بر کرسی مسلط بوده و کرسی بر بر مابقی آنها تسلط دارد.
همه آسمانها تحت محیط کرسی قرار دارند این چیزهایی هستند که از نظر اعتقادی و آنچه که از دلالت لفظی میگیریم و در ادله نقلیه مسلم بدانید به هر حال همه آنچه که در اینجا تعبیر شده و همین سماوات سبع فرموده متناهی بودن آن را میرساند و انتها و حد و حدود دارد اما ما نمیتوانیم و کشش نداریم که بتوانیم حدود آسمانها را بفهمیم.
مسلما با وجود عدد هفت برای آسمانها یعنی آن معدود و محدود است و متناهی میباشد آنچه که پهناوری و وسعت دارد و علم بشر نمیتواند بر آن حیطه پیدا کند دلیل بر این نیست که نامتناهی باشد پس نامتناهی نیست چون معقول نیست که بگوییم نامتناهی میباشد چون اگر چنین باشد نمیتواند لفظ ممکن الوجود را بر آن اطلاق کرد.
بحث زمین نیز در قرآنتعبیر به ارضین سبع شده مثلا در آیه شریف میفرماید :«اللَّهُ الَّذِی خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ یَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَیْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْمًا» ۳ خداوند هفت آسمان را خلق کرده و همچنین زمینی مثل سماوات سبع وجود دارد.
این مسلم در اعدادی که آوردند حد و حدود مخلوق را مشخص کردند البته یک چیزی میتوانیم بگوییم که شاید اینها نامتناهی تکرار داشته باشند به جهت آن صفت خالقیت حق که عین ذات او بوده و دائم در حال خلق کردن میباشد اما چون مخلوق هستند مسلما معقول آن است که حد داشته باشند اما اینکه ما به چه شکلی بتوانیم آن را بیان کنیم، سخن دیگری خواهد بود.
ما کلمه ارضین سبع را در تعبیر روایی و ادعیه ماثوره میبینیم اما در قرآن ارضین سبع نداریم ، در ذکر قنوت داریم اما در قرآن به عنوان ارضین سبع نداریم مگر این تعبیر «وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ» که در آیه ۱۲ سوره مبارکه طلاق آمد.
جمله بعدی در این آیه میفرماید :«وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ» ۴ اینها شاید چون به ذهن میخورد اهمیتی به آن ندهیم اما ببینید به چند نحو میتوان تعبیر کرد و بهترین آن این است که یعنی روز و شب تکرار میشوند به طوری که از نظر زمان و دقیقه با یکدیگر اختلاف دارند یعنی شبی را نمییابید که با شب دیگری در طول سال یکسان باشد.
من فکر میکنم که به گونهای نیست که شبانه روز امسال با سال قبل یکسان باشد همچنان با هم اختلاف دارند چون چرخشهای مختلفی در منظومه وجود دارد که یکی از آنها چرخش زمین به دور خورشید بوده که همه آنها اختلافات و دگرگونیهای بسیاری را ایجاد میکند.
بعد میفرماید :«وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنْفَعُ النَّاسَ» ۵ فلک در زبان عربی به معنای کشتی میباشد کشتی ساخته انسان بوده و جزء مصنوعات انسانی است اینکه جز مصنوعات و ساخته بشریت میباشد چطور همراه با عطفی که آمده این را همسیاق کرده یعنی در «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِوَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی» آن را یکسان دانستند.
با وجود اینکه کشتی ساخته بشر به شمار میرود اما قدرت حرکت آن همچنان در دست خدا قرار دارد در این صورت انسان، سبب آن به شمار میرود تا کشتی ساخته شود ولی آنکه فرمودند همه چیز در دست خدا قرار دارد یکی از آن موارد در چنین موقعیتی قرار میگیرد که قدرت لایزال حق چنان بوده که باعث شده انسان بتواند فلک بسازد.
شاید در اینجا کلمه فلک به یک بحث کلی اشاره داشته باشد بر آن چیزی که در تلاطم امواج وجود انسان بتواند آن را نجات دهد که تعبیر به همین کلمه فلک میکنند و برای آن «وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فی البَحر» ۶ میفرمایند چون در تلاطم این دنیا آنچه که برای ما تعبیر معقول به محسوس میشود در دریا زمانی که کشتی باشد فرد برای نجات پیدا کردن باید درون آن قرار بگیرد.
یک فرد درون کشتی میتواند از تمام امواج و تلاطم دریا نجات یابد لذا شاید در بحث فلک که گفتهاند آنچه که در تاویلات آمده یک جلسه تفسیری با دوستان داشتیم که تعبیرات کشتی را پیرامون بحث سفینه النجاه از قرآن استخراج میکردیم که فرمود :«اِنَّ الٌحُسَین مِصٌباحُ الٌهُدی وَسَفینَهُ النَّجاه» ۷
آنچه که در آن جلسه تفسیر به یاد دارم که ما بررسی میکردیم این بود که محقق تحقیقات در آن مکان داشتیم که هرجا تعبیر به کشتی یا امثال آن شده، مراد اهل بیت هستند لذا اینجا شاید «وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنْفَعُ النَّاسَ» ۸ همه اینها بر این بالالتزام و بتاویل دلالت براین دارد که اهل بیت را بیان کند که آنها میتوانند کل این عالم را نجات دهند حتی آدم ابوالبشر تا به پنج تن آل محمد (ص) نشد توبه او قبول نگردید و از تحیر و بدبختی این دنیا نجات پیدا نکرد.
«وَالْفُلْکِ الَّتِی تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِمَا یَنْفَعُ النَّاسَ» این در واقع اگر تاویلا بخواهیم بحث کنیم اهل بیت هستند. نکته جالب در این قسمت « بِمَا یَنْفَعُ النَّاسَ» است یعنی به چیزی که دائما سود و نفع برای انسان دارد لذا تعبیر آن به اهل بیت دلچسبتر و واضحتر بوده و مورد قبول همگان قرار میگیرد.
۱_سوره بقره آیه ۱۶۴
۲_سوره صافات آیه ۶
۳_سوره طلاق آیه ۱۲
۴_سوره بقره آیه ۱۶۴
۵_سوره بقره آیه ۱۶۴
۶_سوره بقره آیه ۱۶۴
۷_ عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج ۱، ص ۵۹ و ۶۴
۸_سوره بقره آیه ۱۶۴
بازدیدها: 40
فهرست مطالب
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.