تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۲ جلسه ۳ حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی ۳ جلسه تفسیر آیه صدو دوم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ مَنْ کانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْریلَ وَ میکالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْکافِرینَ (۹۸) وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ آیاتٍ بَیِّناتٍ وَ ما یَکْفُرُ بِها إِلاَّ الْفاسِقُونَ […]
تفسیر سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۲ جلسه ۳
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
۳ جلسه تفسیر آیه صدو دوم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
مَنْ کانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْریلَ وَ میکالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْکافِرینَ (۹۸) وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ آیاتٍ بَیِّناتٍ وَ ما یَکْفُرُ بِها إِلاَّ الْفاسِقُونَ (۹۹) أَ وَ کُلَّما عاهَدُوا عَهْداً نَبَذَهُ فَریقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (۱۰۰) وَ لَمَّا جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ کِتابَ اللَّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ کَأَنَّهُمْ لا یَعْلَمُونَ (۱۰۱) وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطینُ عَلى مُلْکِ سُلَیْمانَ وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ وَ لکِنَّ الشَّیاطینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَهٌ فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ (۱۰۲)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
هر که با خدا و فرشتگان و رسولانش و جبرئیل و میکائیل دشمن باشد [کافر است]، و بىتردید خدا دشمن کافران است. (۹۸) و یقینا به سوى تو آیاتى روشن نازل کردیم، و به آنها جز فاسقان کافر نمىشوند. (۹۹) آیا چنین نیست که هرگاه یهود پیمانى [با خدا و رسولانش] بستند، گروهى از آنان، آن را شکستند؟ [آنان نه فقط عهد شکنند] بلکه بیشترشان ایمان نمىآورند. (۱۰۰) و زمانى که فرستادهاى از سوى خدا به سویشان آمد که تصدیق کننده کتابى است که با آنان است، گروهى از آنان که [دانش] کتاب به آنان داده شده بود [با کمال گستاخى] کتاب خدا را پشت سر انداختند [و با آن به مخالفت برخاستند]، گویى نمىدانند [که کلام خداست]. (۱۰۱) و [یهودیان] از آنچه شیاطین در زمان پادشاهى سلیمان [از علم سحر بر مردم مىخواندند] پیروى کردند. و [سلیمان دست به سحر نیالود تا کافر شود، بنابراین] سلیمان کافر نشد، ولى شیاطین که به مردم سحر مىآموختند، کافر شدند. و [نیز یهودیان] از آنچه بر دو فرشته هاروت و ماروت در شهر بابل نازل شد [پیروى کردند]، و حال آنکه آن دو فرشته به هیچ کس نمىآموختند مگر آنکه مىگفتند: ما فقط مایه آزمایشیم [و علم سحر را براى مبارزه با ساحران و باطل کردن سحرشان به تو تعلیم مىدهیم]، پس [با به کار گرفتن آن در مواردى که ممنوع و حرام است] کافر مشو. اما آنان از آن دو فرشته مطالبى [از سحر] مىآموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایى مىانداختند؛ در حالى که آنان به وسیله آن سحر جز بهاذن خدا قدرتآسیب رساندن بهکسى را نداشتند؛ و همواره چیزى را مىآموختند که به آنان آسیب مىرسانید و سودى نمىبخشید؛ و یقینا [یهود] مىدانستند که هر کس خریدار سحر باشد، در آخرت هیچ بهرهاى ندارد. و همانا بدچیزى است آنچه خود را به آن فروختند اگر معرفت مىداشتند. (۱۰۲)
تفسیر سوره مبارکه بقره – آیه ۱۰۲
حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ یدالله رضوانی
«أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ اللَّعینِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَ اللَّعنَهُ الدَّائِمَهُ عَلَی أعْدائِهِمْ مِنَ الآنِ إلِی قِیامِ یَومِ الدِّینِ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
مَنْ کانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْریلَ وَ میکالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْکافِرینَ (۹۸) وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ آیاتٍ بَیِّناتٍ وَ ما یَکْفُرُ بِها إِلاَّ الْفاسِقُونَ (۹۹) أَ وَ کُلَّما عاهَدُوا عَهْداً نَبَذَهُ فَریقٌ مِنْهُمْ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یُؤْمِنُونَ (۱۰۰) وَ لَمَّا جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ کِتابَ اللَّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ کَأَنَّهُمْ لا یَعْلَمُونَ (۱۰۱) وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطینُ عَلى مُلْکِ سُلَیْمانَ وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ وَ لکِنَّ الشَّیاطینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَهٌ فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الْآخِرَهِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ (۱۰۲)
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
هر که با خدا و فرشتگان و رسولانش و جبرئیل و میکائیل دشمن باشد [کافر است]، و بىتردید خدا دشمن کافران است. (۹۸) و یقینا به سوى تو آیاتى روشن نازل کردیم، و به آنها جز فاسقان کافر نمىشوند. (۹۹) آیا چنین نیست که هرگاه یهود پیمانى [با خدا و رسولانش] بستند، گروهى از آنان، آن را شکستند؟ [آنان نه فقط عهد شکنند] بلکه بیشترشان ایمان نمىآورند. (۱۰۰) و زمانى که فرستادهاى از سوى خدا به سویشان آمد که تصدیق کننده کتابى است که با آنان است، گروهى از آنان که [دانش] کتاب به آنان داده شده بود [با کمال گستاخى] کتاب خدا را پشت سر انداختند [و با آن به مخالفت برخاستند]، گویى نمىدانند [که کلام خداست]. (۱۰۱) و [یهودیان] از آنچه شیاطین در زمان پادشاهى سلیمان [از علم سحر بر مردم مىخواندند] پیروى کردند. و [سلیمان دست به سحر نیالود تا کافر شود، بنابراین] سلیمان کافر نشد، ولى شیاطین که به مردم سحر مىآموختند، کافر شدند. و [نیز یهودیان] از آنچه بر دو فرشته هاروت و ماروت در شهر بابل نازل شد [پیروى کردند]، و حال آنکه آن دو فرشته به هیچ کس نمىآموختند مگر آنکه مىگفتند: ما فقط مایه آزمایشیم [و علم سحر را براى مبارزه با ساحران و باطل کردن سحرشان به تو تعلیم مىدهیم]، پس [با به کار گرفتن آن در مواردى که ممنوع و حرام است] کافر مشو. اما آنان از آن دو فرشته مطالبى [از سحر] مىآموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایى مىانداختند؛ در حالى که آنان به وسیله آن سحر جز بهاذن خدا قدرتآسیب رساندن بهکسى را نداشتند؛ و همواره چیزى را مىآموختند که به آنان آسیب مىرسانید و سودى نمىبخشید؛ و یقینا [یهود] مىدانستند که هر کس خریدار سحر باشد، در آخرت هیچ بهرهاى ندارد. و همانا بدچیزى است آنچه خود را به آن فروختند اگر معرفت مىداشتند. (۱۰۲)
اولین روایاتی که در بحث روایی آیه آمده در تفسیر عیاشی جلد یک ص ۵۲ حدیث ۷۴ که البته تفسیر قمی هم جلد یک ص ۵۵ را بیان فرموده است از امام باقر(ع) روایت شده که وقتی حضرت سلیمان از دنیا رفت، مضمون روایت این است که شیطان بزرگ که ابلیس باشد سحر را ایجاد کرد و آن را در طوماری پیچید و بر پشت آن طوماری نوشت که این همان علمی است که آصف بن برخیا درباره سلطنت سلیمان بن داوود نوشته و اینها از ذخائر و گنجینههای علم است هر کسی چنین و چنان بخواهد باید چنین و چنان کند ،طومار مشهور شیطان در زیر تخت حضرت سلیمان دفن شد سپس آن را کشف کردند و برای مردم خواندند.
آنها بطور کلی فکر میکردند که اصلا آن بحث سحری که در زمان حضرت سلیمان آمده این بوده است که آنها شایع کردند که حضرت سلیمان با سحر زندگی میکرده و اینکه همه موجودات را در سلطه خودش قرار داده بوده این نوعی سحر بوده است ، لذا لاجرم کسانی که نسبت به حضرت سلیمان کافر بودند گفتند که سلیمان بخاطر داشتن چنین سحری بر ما چیره گشت اما مومنان انکار کردند و گفتند که این سلطنت از ناحیه خداوند تبارک و تعالی بوده است، سلیمان بنده و پیامبر خدا و در خصوص این مطلب آیه شریفه را میخواندند.
خود مرحوم علامه طباطبایی در بحث این روایت، بحث سحر، خواندن و نوشتن آن را و هر چیزی به سحر مربوط میشود را به خود شیطان نسبت میدهد این مطلب با دنبال کردن سحر توسط شیاطین و اجنه و انس منافاتی ندارد چرا که سرچشمه آن همان ابلیس بزرگ بوده است؛ بنابراین هر آنچه از شیاطین و اجنه و انس سر بزند آن را به شیطان بزرگ که ابلیس باشد نسبت میدهند، شیاطین یا از وسوسه مستقیم یا از الهام برای خواندن سحر به مردم استفاده میکردند و آنها را فریب میدادند که این مطالب در لسان الاخبار هم بیان شده.
ظاهر احادیث و روایات درباره کلمه «تتلوا» میفرمایند که «تتلوا» از تلاوت به معنای قرائت کردن و نه به معنای تبعیت گرفته شده، چیزی که قبلا گفته شد با این مطلب منافاتی ندارد چون آنچه که از «تتلوا» از روایت شد یعنی کذب بستن یعنی در ذم آنچه که میخواهند بگویند میگویند «تتلوا» به معنای تکذب باشد یعنی دروغ پردازی بدنبال اینکه بتوانند ذهن و یا اذهان بقیه را برهم زنند درنتیجه کلام اینکه میفرماید شیاطین بر ملک سلیمان به دروغ سحر را بیان کردند که حضرت سلیمان سحر کرده است.
مسلم می باشد که آنها به دروغ بیان کردهاند لذا «تتلوا» را که گفتند به خاطر همین است و به دروغ گفتند که علت سلطنت حضرت سلیمان سحر بوده است که توانسته است بر همه موجودات تسلط داشته باشد، آنچه که مسلم است این است که سحر یک چیز جزئی است و نمیتواند تا این حد فراگیر باشد که تمام موجودات را دربرگیرد سحری که فرعونیان در مقابل حضرت موسی کردند آنها توانستند یک گوشه را بگیرند.
البته معنای لغوی کلمه «تتلوا» از کلمه «ولا یلید» که ولایت مصدر آن میباشد به این معناست و بحث ولایت آن مالکیت مرتبه است مالکیتی که انسان باید به ترتیب آن را بدست آورد این مالکیت جزئی که بعد از مالکیت دیگران دارند، آنها بدست میآیند که البته اینها ذیل آیه «إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسولُهُ»۱ آنجا مرحوم علامه مفصلا در تفسیر سوره مائده بحث کرده.
دسته دوم روایات از عیون اخبار الرضا است در داستانی که گفتگوی حضرت رضا با مأمون است که مرحوم طیب اصفهانی آن را بیان فرمودهاند ایشان گفتهاند که هاروت و ماروت دو فرشته الهی بودند که سحر را به مردم یاد میدادند تا بتوانند در برابر شیاطینی که سحر میکردند، مقابله کنند، حضرت رضا این روایت را بیان فرموده است که در واقع برای ایمنسازی مردم در برابر ساحر و شیاطین و اینکه بتوانند سحر آنها را باطل کنند.
آنچه هاروت و ماروت به آن مامور شده بودند این بود که به هیچ کس سحر یاد نمیدادند الا اینکه به او ملتزم میکردند که سحر را در راه باطل به کار نگیرند و در آیه هم ذکر شده که ما فتنه هستیم که مبادا بخواهید این را در راه باطل یا نابجا استفاده کنید ، کسانی که در راه باطل ،کافرانه یا ساحرانه از این سحر استفاده کردند آن را برای برهم زدن بین زنان و مردان بکار بردند مانند آنچه که در آیه گفته شده «وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ» ۲
دسته سوم روایات در ذیل آیه شریفه که در الدر المنثور جلد یک صفحه ۹۵ ابن جریب از ابن عباس روایت کرده که گفت حضرت سلیمان هرگاه قصد داشت به تخلی برود یا کار دیگری را انجام دهد انگشتری که در دست داشت را به همسرش با نام جلاده امانت میداد و بعد از اتمام کار خود را آن را پس میگرفت ، روزی شیطان به شکل حضرت سلیمان درآمد و انگشتر را از جلاده گرفت بعد تمام شیاطین جنی و انسی در نزد او حاضر شدند و بعد حضرت سلیمان دید که کار اینگونه شده.
شنیدهها حاکی از آن هستند که نگین انگشتری حضرت سلیمان حاوی قدرتی بوده که میتوانسته موجودات را کنترل کند که این خیلی قابل قبول نیست ، در اینجا مرحوم علامه طباطبایی میفرماید که از جمله قصههایی که درباره لغزشهای پیامبرانی چون سلیمان روایت شده است نیز این مطلب آمده ولی آنچه که مسلم این است که حضرت سلیمان هر چه داشته از جانب خدا بوده است.
صریح آیه قرآن هم این مطلب را تصدیق کرده و فرمود« وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ وَ لکِنَّ الشَّیاطِینَ کَفَرُوا»۳ که هر دو کلمه «کَفَرَ» و «کَفَرُوا» به معنای سحر و سحروا هستند چون حضرت سلیمان سحر نکرد؛ اگر مای نافیه بر سر فعل ماضی بیاید یعنی عدم تحقق و هیچ موقع این اتفاق نخواهد افتاد «ما کَفَرَ» یعنی «ما سحر» یعنی سلیمان هیچگاه سحر نکرد «وَ لکِنَّ الشَّیاطِینَ کَفَرُوا»۴ فقط شیاطین بودند که سحر میکردند چون «الشَّیاطِینَ کَفَرُوا» تقدیم محقق به تحقیق یفیده الحصر.
روایات دسته چهارم از درالمنثور از سعید بن جریب و خطیب در تاریخش از نافع روایت کرده؛ اول بحث اهل بیت و پیامبران را مطرح کرده و بحث قرآن را مطرح فرموده است و اینکه نمیتوانند تحریف کنند و بعد هم بحث اینکه به وسیله حق باید بر باطل پیروزی حاصل بشود «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَیَدْمَغُهُ»۵ که حق را به جنگ باطل میفرستیم تا اینکه آن باطل را ازبین ببریم یا فرمود «یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ» ۶ که اینها همه در آیات قرآن آمدهاند و مانند آیه شریفه که خداوند فرمود«لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ» ۷
مرحوم علامه یک دسته از روایات را در ذیل همین آیه شریفه بیان فرموده است و چگونگی اینکه باید از این روایات استفاده کنیم که ما را به راه میانه و نه راه افراط و تفریط دعوت کند نه اینکه اخبارگر باشیم و هرچیز که منتسب به اخبار باشد را تایید کنیم نه اینکه غیر خبر را قبول نکنیم بلکه آنچه که فرمود «ما آتاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» ۸ آنچه که حضرت رسول به شما فرموده است را پس آن را از نظر امر عمل کنید و از آنچه که شما را نهی کرده «فَانْتَهُوا»
آنچه که میزان است را در ثقلین قرار داده که آن قرآن بوده و هر آنچه که به دست شما میرسد را بر قرآن عرضه کنید اگر با قرآن مخالفتی نداشت «فخذوه و الا فضربوه علی الجدار»و الا آنچه که سیاست کلی خداوند تبارک و تعالی است این است که ما بتوانیم در ذیل آیات از روایات و بیان اهل بیت بهرهمند شویم.
۱_ سوره مبارکه مائده آیه ۵۵
۲_ سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۲
۳_ سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۲
۴_سوره مبارکه بقره آیه ۱۰۲
۵_ سوره مبارکه انبیا آیه ۱۸
۶_ سوره مبارکه انفال آیه ۷
۷_ سوره مبارکه انفال آیه ۸
۸_ سوره مبارکه حشر آیه ۷
بازدیدها: 0
فهرست مطالب
این مطلب بدون برچسب می باشد.
تمامی حقوق این سایت محفوظ است.