1365/4/15 حج بايگاني سالانه - 1365



بسم اللّه الّرحمن الّرحيم

سميناري براي رؤساي كاروان و روحانيون بود. من مي‌خواهم يك اشاره كوتاه بكنم و يك كلماتي را بگويم. اول اين كه مكه‌ي مستحبي هرگز به جبهه نمي‌رسد. يعني آن‌هايي كه مكه مستحبي مي‌روند، خودشان را با يك رزمنده مقايسه نكنند. امام چهارم فرمود: اگر من مي‌توانستم به جبهه بروم به مكه نمي‌آمدم و به حج مستحبي نمي‌رفتم و كساني كه احساس كرده‌اند كه رفتنشان واجب نيست، جا را براي كساني كه واجب الحج هستند، خالي كنند.
يكي از علما در زمان‌هاي قديم به كربلا رفت. لب مرز شناسنامه‌ي خودش و شناسنامه‌ي خانمش را گرفتند و گفتند: ما بايد خانم شما را ببينيم و با عكس او تطبيق دهيم. گفت: خوب باشد، يك زن بيايد و ببيند. گفتند: نه! ما بايد خودمان ببينيم. ايشان مقاومت كرد سه روز در گمرك ايستاد، آخرش هم از كربلا منصرف شد و برگشت به اصفهان آمد و خلاصه دوستان ديگر به كربلا رفتند و برگشتند. خانه‌ي عالم رباني آمدند، گفتند: ما حاضر هستيم همه‌ي ثواب كربلا رفتنمان را به تو بدهيم و تو ثواب كربلاي نرفته را به ما بدهي. حالا آن جا نمي‌دانم امام حسين به آن‌ها چه حالي كرده بود ولي فهميده بودند كه نمي‌ارزد. حالا بخصوص اين كه آدم در رفتن به حج دروغ بگويد، كلك بزند، تملق بگويد، حق و ناحق بگويد كه ديگر هيچ نمي‌ارزد.
حساب مال خود را بكنيد اگر احياناً خمس داريد، سهم امام داريد، وجوهات داريد. اگر كسي را ناراحت كرده‌ايد، عذرخواهي كنيد. يك حق و حقوقي بوده كه يادتان نيست. بالاخره اين‌ها را يك مقداري تخمين بزنيد و يك كاري بكنيد. حج سفر مقدسي است. آدم وصيت نامه را بنويسد، البته وصيت نامه را به فال بد نگيريد. حاجي‌ها زودتر بروند نمازشان را درست كنند كه آن جا كه رفتند به فكر خودشان باشند. حلاليت بطلبيد، عذرخواهي كنيد. اگر بايد صرفه جويي كنيم، خوب صرفه جويي كنيم. اگر مي‌گويند ارز نبريد خوب نبريم، اين طور چيزها مهم است. شما ديگر حاجي مي‌شويد، به دليل اين آيه‌ي قرآن گناه حاجي دو برابر مي‌شود: «يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ»(احزاب/32) زنان پيغمبر شما حسابتان با بقيه زن‌ها فرق مي‌كند. شما زن پيغمبر هستيد، اگر زن پيغمبر گناه كند دو برابر مي‌شود. شما عنوان زائر حرم پيغمبر هستيد، شما عنوان زائر خانه‌ي خدا هستيد. گناه شما دو برابر مي‌شود. اگر گفتند سن شما چقدر است؟ راستش را بگوييد. مدير كاروان‌ها بين مسافرها فرق نگذارند. از خدا بخواهيد كه خدا شما را بپذيرد، شما مي‌خواهيد وارد حرم بشويد.
مي گفت: كه در مسجدالحرام آمد، يك نفر خوبي است. من يادم نيست مي‌گويد: مي‌خواهم داخل مسجد بيايم، اما مي‌ترسم به من بگويي تو بيرون حرم چه كاركرده‌اي. كعبه كجاست؟ كعبه جايي است كه تمام اولياء خدا دور آن طواف كرده‌اند. مي‌گفت: در شب تاريكي ديدم كه صداي ناله‌اي مي‌آيد، چه خبر است؟ ديدم امام سجاد آمده است دست هايش را به كعبه چسبانده و صورتش را به كعبه گذاشته است و گريه مي‌كند. امام حسين، رسول خدا، شما پايت را جاي پاي ابراهيم مي‌گذاري. يك عمري صاحب خانه را اذيت كرديم حالا به خانه‌اش آمده‌ايم. جايي است كه اگر كسي بيايد طواف كند و نماز بخواند همه‌ي گناهانش بخشيده شده است. حديث داريم كه اگر كسي هفت دفعه دور كعبه بگردد، خدا شش هزار ثواب به او مي‌دهد و شش هزار گناهش را مي‌بخشد و شش هزار درجه به او مي‌دهد. اين حديث براي كعبه و طواف بود. داريم اگر يك كسي گره كار مسلماني را باز كند، مثلا اگر پسري مي‌خواهد ازدواج كند نمي‌تواند، دختري مي‌خواهد ازدواج كند نمي‌تواند، كسي مي‌خواهد بنايي كند ولي نمي‌تواند، اگر كسي مريض دارد. كسي كه زندگي‌اش تاب خورده است و مشكل دارد، اگر گره‌اي را از كار مسلماني باز كني از ده طواف بهتر است. لا اقل اگر نمي‌تواني گره‌اي باز كني، به كار كسي گره نينداز. اگر مي‌توانيم كاري بكنيم و اگر نمي‌توانيم کار اضافي نتراشيم.
ما يك سيلي هم نخورديم تا به قبر پيغمبر رسيديم، اما رزمندگان ما تكه تكه شدند و به قبر امام حسين نرسيدند. لباس شما سفيد است و لباس آن‌ها خوني است. عنايت كنيد، بايد يادمان نرود كه رزمنده‌ها از ما بهتر هستند. صدقه‌ي سرآن هاست كه ما عزت داريم. اگر شما الموت لامريكا مي‌گوييد صدقه‌ي سر عزتي است كه جبهه‌هاي جنگ به ما داده است. سفر حج يك سفر معنوي است. از شكم بحث نكنيد، زشت است. بحثي از اتاق و رقابت نكنيم. حساب كنيد كه زوارخانه‌ي خدا هستيم. امام حسن فرسنگ‌ها پياده مي‌آمد.
وقتي وارد شديم، در حج چند عمل است، 5 عمل در عمره است، 13 عمل در حج واجب است. مثل اذان و اقامه. اذان و اقامه دو عمل پهلوي هم و شبيه به هم است، منتها يكي اذان، يكي اقامه، يك خورده هم فرق دارد. كتاب‌هايي كه مربوط به حج و مناسك است بخوانيد.
ابراهيم كعبه را تأسيس كرد. ابراهيم مكه را ساخت، اسماعيل هم كارگرش بود. وقتي خواست كعبه را بسازد «وَ إِذْ يَرْفَعُ إِبْراهيمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَ إِسْماعيلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّميعُ الْعَليمُ»(بقره/127) حضرت ابراهيم پايه‌هاي كعبه را بالا برد و دعا كرد و گفت: «تَقَبَّلْ مِنَّا» ولي در كربلا مي‌بينيم امام حسين علي اصغر را بالا برد و گفت: «تَقَبَّلْ مِنَّا» كعبه جاي عجيبي است، خدا به ابراهيم مي‌گويد: «وَ طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفينَ وَ الْقائِمينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ»(حج/26) ابراهيم و اسماعيل كعبه را پاك كن، زوارها تشريف مي‌آورند. خادم كعبه ابراهيم است، ولي كعبه خيلي مظلوم واقع شده است. اين كعبه يك زماني بت خانه شد. مملو از بت بود، كعبه بت خانه شده بود و اميرالمؤمنين بت‌ها را خراب كرد. كعبه چند مرتبه خراب شده و دوباره بازسازي شده است. يك مرتبه هم سيل كعبه را خراب كرده بود. يك مرتبه هم نماينده‌ي يزيد كعبه را به منجليق بست و خراب كرد. حضرت ابراهيم كعبه را ساخت.
پيغمبر ما 35 ساله بود، هنوز به پيغمبري نرسيده بود كه كعبه خراب شد، جمع شدند كعبه را ساختند و درنصب حجرالاسود اختلاف بود كه محمد امين آمد و فرمود: يك پارچه‌اي آوردند و سنگ را در آن گذاشتند و فرمود: همه‌ي فاميل‌ها گوشه‌ي اين پارچه را بگيرند، همه نزديك آوردند و خود رسول خدا با دست خودشان آن را نصب كردند. حاجي‌ها كه به آن جا مي‌روند خاطرات ابراهيم تجديد مي‌شود. در كعبه خاطرات زيادي داريم. يكي از خاطرات كعبه را که بچه و بزرگ هم شنيده‌اند، قصه‌ي اصحاب فيل است.
كعبه قبل از اسلام هم مورد عنايت بوده است. علامه طباطبايي مي‌فرمايد: حتي اديان مختلف به كعبه احترام مي‌گذاشتند، مسيحي‌ها، يهودي‌ها، چون از آثار ابراهيم است و ابراهيم را همه‌ي اديان قبول دارند. يك زماني ابرهه وجود داشته است. ابرهه آمد ديد كه مردم دور كعبه طواف مي‌كنند. گفت: من در كشور خودم يك كعبه درست مي‌كنم تا مردم در همان جا طواف كنند. كعبه‌اي درست كرد و به كعبه‌اش جسارت كردند، بعد گفت: حالا كه به كعبه‌ي من جسارت كرديد، من هم كعبه‌ي شما را خراب مي‌كنم. ارتش فيل سواري تشكيل داد، آمد كه كعبه را خراب كند، قرآن هم مي‌فرمايد: پرنده‌هايي به نام ابابيل با يك سنگ ريزه‌هايي كه از عدس بزرگ‌تر و از نخود كوچك‌تر بودند، به آن فيل سوارها پرتاب كردند و آن‌ها را مثل پودر كردند. يك گروهي آمدند كعبه را خراب كنند، خدا تار و مارشان كرد. امايك زماني هم فرماندار يزيد همين كار را كرد، اما خدا هيچ كاري نكرد.
اين جا يك سؤالي مطرح است، چطور شد يك بار آمدند خراب كنند خدا يك گروه را تار و مار كرد، اما نماينده‌ي يزيد كه كعبه را خراب كرد خدا كاري با آن نداشت؟ در كتاب من لا يحضر امام مي‌فرمايد فرقش اين است. زماني كه آمدند كعبه را خراب كنند، كعبه سالم بود. اگر كسي بخواهد كعبه‌ي سالم را خراب كند «جَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ»(فيل/5) تار و مار مي‌شود. اما آن زماني كه فرماندار يزيد كعبه را خراب كرد و خدا با آن كاري نداشت، كعبه خانه‌ي تيمي شده بود. يعني دشمن امام حسين در كعبه پنهان شده بود.
يك كسي بود كه هم دشمن يزيد و هم دشمن امام حسين بود. خواستند كه او را بگيرند، رفت و در كعبه پنهان شد، يعني اگركعبه خانه‌ي ضد امام بشود، كعبه هم خراب بشود مانعي ندارد. اصلاً شرف مكه به وجود پيغمبر است. «لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ»(بلد/2-1) تا تو در مكه هستي مكه ارزش دارد. كعبه‌اي كه ابراهيم باني آن باشد كعبه است و گرنه اگر ابراهيم را از كعبه جدا كني، بت خانه مي‌شود.
مقام كعبه با شرف المكان بالمكين است. مثل الان عبدالفتاح عبد المقصود است، يكي از علماي مهم اهل سنت است كه جمله‌ي بسيار مهمي دارد. مي‌گويد: چرا شما به طرف كعبه نماز مي‌خوانيد؟ خدا اميرالمؤمنين را در كعبه گذاشت. همين طوركه به كعبه توجه مي‌كنيم، بايد به خط علي هم توجه داشته باشيم. علي را در كعبه گذاشتند تا زماني که به كعبه توجه داشته باشيد، به حكومت علي هم توجه کنيد، اين حرف خيلي مهمي است. شاعر مي‌گويد:
اين خانه را بايد خدا در اصل معماري كند*** آدم بنايش برنهد جبريل هم ياري كند
‌ايد خليل الله در او يك چند حجاري كند***‌ايد اولوالعزمي دگر منقوش و گچ كاري كند
اين سان خدا از خانه‌اش چندي نگه داري كند*** تاساعتي از دوستي يك ميهمان داري كند
حال ما علي را كنار گذاشته‌ايم و دور گهواره‌اش مي‌گرديم. بين كعبه و مقام ابراهيم، حدود 12 متر فاصله است. اگر حاجي مي‌خواهد طواف كند بايد بين كعبه و مقام ابراهيم طواف كند. حركت بايد بين توحيد و امامت باشد. چون مقام ابراهيم جاي پاي امام است «إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً»(بقره/124) واين خانه‌ي خداست. يعني حركت شما بايد بين توحيد و امامت باشد. وقتي ما دور كعبه طواف مي‌كنيم كعبه سمت چپ ماست، قلب هم سمت چپ است، شايد يك رمزي باشد، يعني به كعبه دل بده.
رهبر انقلاب در پيامش فرمود: بايد دور خانه‌ي خدا بگرديم تا دور شرق و غرب نگرديم. آدم وقتي دور كعبه راه مي‌رود حساب مي‌كند اين جا ابراهيم، اسماعيل و. . . راه رفته‌اند. امام حسين، امام صادق، امام كاظم و. . . در اينجا راه رفته‌اند. جز امام عسگري، تمام امامان ما به حج مشرف شده‌اند. البته امامي كه شهيد نشده نداريم، اما امامي كه به حج نرفته داريم و اين خودش يك مسأله است. مي‌شود حج را رها كرد و به جبهه رفت، اما نمي‌توان جبهه را رها كرد و به حج رفت. امام حسين حج را رها كرد و به جبهه رفت. ولي كسي نمي‌تواند جبهه را رها كند و به حج برود.
ما شروع طوافمان از حجرالاسود است. گوشه‌ي کعبه حجرالاسود است، كه شروع بايد از مقابل اين سنگ باشد. حجرالاسود طبق روايات ما يك صندوق نسوز الهي است. يعني اسناد تمام كساني كه به توحيد اقرار كرده‌اند، در آن ضبط شده است. سرپرست خبرنگار جمهوري اسلامي مي‌گفت: انگشتر درست كرده‌اند يك حلقه است اماهمين يك حلقه گيرنده است، يعني صداي كشور و منطقه‌اي را همين حلقه‌ي انگشتر مي‌گيرد. يعني تمام ما وقتي به توحيد شهادت مي‌دهيم اين صندوق نسوز حفظ مي‌كند و لذا وقتي طواف مي‌كنند مي‌گويند: دست بگذاريد و اگر شلوغ است اشاره كنيد.
امام صادق كه طواف مي‌كرد، دست نمي‌گذاشت. يك كسي گفت: ‌اي امام صادق پيغمبر مي‌رفت سنگ را مي‌بوسيد، تو چرا نمي‌بوسي؟ گفت: براي رسول خدا راه را باز مي‌كردند، چون پيغمبر بود. من بخواهم حجر را ببوسم بايد هل بدهم و مزاحم ديگران بشوم و من اين كار را نمي‌كنم. درست مقابل حجرالاسود چاه زمزم است. چاه زمزم مقابل حجرالاسود است، يعني آب بخور و طواف كن. يا بعد از طواف خسته شدي برو آب بخور. يعني دنيا و آخرت مقابل هم ديگر است. «كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً»(مومنون/51) چون قرآن 55كلمه‌ي دنيا و 55 كلمه‌ي آخرت دارد.
رواياتي داريم كه مي‌گويد: آب زمزم شفاي هر دردي است و روايت داريم كه وقتي پيغمبر از مكه به مدينه رفت برايش آب زمزم هديه مي‌آوردند و خيلي خوشحال بود. و اين جا باز هم بايد بگويم كه بين كودك مكه و كودك كربلا فرق است. كودك مكه اسماعيل بود، اسماعيل در قنداق بود، بچه‌ي شيرخواره بود، پدرش او را گذاشت و رفت، همين كه خدا به ابراهيم گفت: مادر و بچه‌ي كوچك را بگذار و برو، مادر و بچه را گذاشت و رفت. بچه تشنه‌اش شد، هفت دفعه اين مادر بين صفا و مروه دنبال آب گشت. بالاخره يك مرتبه ديد اين بچه كه دست و پايش را به زمين مي‌كوبد زير پاهايش آب جوشيد. يعني براي كودك مكه آب زمزم جوشيد، اما براي كودك كربلا همه‌ي آب‌ها منع شد.
ما به مكه مي‌آييم که ابراهيم را زنده كنيم. هاجر هيجان زده شد. هيجان زن مكه، هيجان مختصري بود. نصف روز در هيجان بود، اما هيجان زن كربلا بسيار زياد بود. بعضي مي‌پرسند پرده‌ي كعبه از كجا بوده است؟ اول كسي كه براي كعبه پرده درست كرد، خود هاجر بود. هاجر پارچه‌اي داشت، وقتي ابراهيم كعبه را ساخت پارچه را داد تا به در كعبه آويزان كند. يعني هاجر زن مكه، پرده‌اي داشت تا به در كعبه آويزان كند. اما پرده‌ها و خيمه‌هاي زن كربلا را آتش زدند. ما به مكه مي‌رويم و سه شب در سرزمين مني مي‌ايستيم، براي اين كه يادمان باشد كه ابراهيم آماده شد كه اسماعيل را بدهد، اما نداد.
حج سفر مهمي است البته اگر كسي بداند. متأسفانه بسياري نمي‌دانند، يعني ساعاتي كه در بازار راه مي‌روند، بيش‌تر ازساعاتي است كه در مسجدالحرام است. حج خيلي مهم است، اما در عين حال در رساله داريم كه اگر داريد طواف مي‌كنيد نماز شروع شد، طواف را قطع كنيد و برويد نماز بخوانيد، اين خيلي مهم است. دو سه روز ديگر خورشيد درست مقابل كعبه است. يك بار در ماه رمضان بود، يك بار هم در دو سه روز ديگر اين چنين مي‌شود. به طوري كه پايه‌هاي تيرهاي برق كعبه هيچ سايه ندارد. هركس در هر كجاي ايران اگر مي‌خواهد رو به قبله‌ي حقيقي بايستد، اگر وسط اين هفته به طرف خوشيد بايستد به طرف كعبه‌ي واقعي ايستاده است.
خوردن ما رو به قبله است. گوسفندي كه شما مي‌خوري، چون به طرف قبله مي‌كشيد پس خوراك ما به طرف قبله است. خوابيدن ما به طرف قبله است. حديث داريم كه مستحب است خوابيدن به طرف قبله باشد. مردن ما رو به قبله است، عبادت ما به طرف قبله است. ما دائماً با قبله ارتباط داريم.
امام صادق به كعبه رسيد، گفت: ‌اي كعبه، خيلي مهم هستي. بعد فرمود: آبروي يك مؤمن از تو مهم‌تر است. همه مي‌آيند كعبه را مي‌بوسند، هيچ كس حاضر نيست به كعبه جسارت كند. به كعبه متوسل مي‌شوند. اما ما كه دور كعبه مي‌گرديم در سال آبروي صدها نفر را مي‌ريزيم و امام صادق اين گونه فرمود. با كمال تأسف بعضي از ما نمي‌دانيم كه كجا مي‌ريم. خدا را شكر كنيد كه بهترين كشور هستيد.
در سوغاتي خريدن مواظب باشيد، زياد نخريد. ايراني‌ها بازار عربستان را نگه داشته‌اند، يك مقدار مراقب باشيم. اگرهم بناست هديه بخريم، اجناس ساخت آمريكا را نخريم، وقت نماز نخريم، بيش از ارز قانوني نخريم. چيزهايي كه زشت است نخريم. اجمالاً يك طوري باشد كه پيدا باشد كه حاجي شده‌ايم. چون حديث داريم حج مقبول اين است كه وقتي حاجي برمي گردد عوض شده باشد. اما اگر حاجي برگردد مثل اول باشد، يا بدتر از اول باشد حج مورد قبول واقع نشده است.
حاجي از حج برگشت و حرصش گرفت*** نصف قبرستان را ملكش گرفت.
يك طوري باشد كه مردم بگويند: آفرين اين حاجي است. حديث داريم، اگر مي‌خواهيد ميوه بخريد، روز جمعه بخريد كه بچه‌ها بگويند: امروز جمعه است. يعني كلمه‌ي جمعه را تلقين كنيد كه بسيار خوب است. با زير پوش داخل مسجد پيغمبر نياييد، با زير شلوار بيرون مي‌آيند. حضرت عباسي اگر اداره‌ي قند و شكر برود كتكش مي‌زنند. هر حاجي سفير جمهوري اسلامي است. با كمال تأسف بعضي از روحانيون هم همين طور هستند. همان دعاي كميلي كه در شهر مي‌خواند، با همان گروه در همان جا دعاي كميل مي‌خواند. بابا رفتي آن جا كه پخش بشوي. خلاصه آن جا روايت داريم كه «لتعارفوا» برويد كه پخش شويد. در مسجد الحرام حرف دنيايي نزنيد. غذا چه بوده است؟ چند نفر خريده‌ايد؟
نگاه به كعبه ثواب دارد. طواف ثواب دارد. نماز 40 ثواب دارد. كعبه جاي توريستي است. در آسمان چهارم مقابل كعبه فرشته‌ها طواف مي‌كنند، يك جايي به نام بيت المعمور كه فرشته‌ها آن بالا طواف مي‌كنند به ما هم گفته‌اند پايين طواف كنيد.
قبر اسماعيل پاي كعبه است. از اين يك چيزي ياد مي‌گيريم كه اسماعيل جزو كارگران كعبه بود. اسماعيل كنار پدرش كعبه را ساخت و پاي كعبه مرد. مي‌فهميم كه آدمي كه يك كاري تأسيس كرد، بايد به پايش بميرد. ما كه جمهوري اسلامي را درست كرديم بايد پاي جمهوري اسلامي بميريم، يعني بايد پول بدهيم و جان بدهيم و اشك بدهيم. البته بعضي از ما كاري نكرديم. مي‌گويد: آقا عرق كرديم، آقا شما اين جا عرق كردي، رزمنده‌ها خون دادند. شما زلفت را مي‌دهي، رزمنده‌ها سر مي‌دهند.
يك مقدار عنايت داشته باشيد، موقع نماز از مسجد بيرون نرويد، به حاجي‌هاي كشورهاي ديگر احترام بگذاريد. يكي از برادران عزيز ترك كه اصلاً فارسي بلد نبود، مي‌خواست انقلاب صادر كند. رفته بود در مقابل يك حاجي عرب يك قرآن به دست گرفته بود، گفت: حاجي! شاه قرآن، به زير پايش اشاره كرد، يعني شاه قرآن را زير پايش گذاشته بود. امام قرآن! و به بالاي سرش اشاره کرد. ما خنده‌مان گرفته بود، كه يك تركي كه فارسي هم بلد نبود مي‌خواست انقلاب صادر كند.
امام صادق فرمود: طوري رفتار كنيد كه هركس شماها را ديد بگويد: درود بر جعفر صادق با اين شاگردهايش و ما بايد يك طوري برخورد كنيم كه هركس مي‌بيند بگويد: درود بر جمهوري اسلامي با اين زوارهايي كه دارد. دروغ نگوييد. من از خواهران و برادران ايراني خواهش مي‌كنم از حاجي‌ها توقع سوغاتي نداشته باشيد. امسال ارز كم است. آقاياني كه از مكه مي‌آيند برايشان كادو نياورند، تا مجبور نشوند برايتان سوغاتي بياورند. آقاياني كه مي‌توانيد سور بدهيد حتماً بدهيد. حديث داريم كه وقتي از مكه مي‌آييد به مردم اطعام كنيد. حديث داريم حاجي كه از حج برمي گردد تا موهايش بلند نشده خدا به او ثواب طواف مي‌دهد. يك اخلاق خوب سعودي اين است كه نمي‌گذارد در مسجد سيگار بكشيد، اين اخلاق خوبي است که ما بايد ياد بگيريم.
امام فرمود: شما برويد كنار كعبه بنشينيد، ‌اي نشسته‌هاي پاي كعبه به ايستاده‌هاي در مقابل ابرقدرت‌ها دعا كنيد. آدم بايد در طواف با وقار راه برود. اگر خواست قرآن يا هر دعايي بخواند عيبي ندارد. صلوات يا هرچه كه دوست داشتي بخوان. هر سفيد پوستي يك سلمان است و هر سياه پوستي يك بلال است. لكن صاحب اين‌ها نيست، اين كعبه غريب است. خدايا! تو را به حق محمّد و آل محمّد صاحب اين خانه، امام زمان(ع) را برسان.
در هندوستان روي عشقي كه به امام حسين دارند، شبيه حرم امام حسين، نجف و كاظمين را درست كرده‌اند و درايام وفات و شهادت به آن جا مي‌روند و اين جا هم برادرها براي اين كه عمل حج را تمرين كنند دور كعبه مي‌گردند. درباره‌ي طواف ان شاءالله مسائل را از روحانيون ياد مي‌گيريم. سعي كنيم در طواف داد نزنيم، چون كه با داد زدن حواس ديگران پرت مي‌شود. در طواف انسان بايد خودش حركت كند. لازم نيست دعاي خاصي بخوانيم، هردعايي بخوانيم ارزش دارد بعد از آن كه هفت دور تمام شد، پشت مقام ابراهيم مي‌روند و دو ركعت نماز مي‌خوانند. طواف ركن است.
همان طور كه امام فرمود: دور خانه‌ي خدا بگرديد تا دور شرق و غرب نگرديد. ياد بياوريد در اين مسجد يك زماني دو نفر نماز مي‌خواندند. پيغمبر، خديجه و علي، الان جماعت ميليوني است. مقام ابراهيم سنگي است كه حضرت ابراهيم(ع) روي آن مي‌ايستاده و كعبه را مي‌ساخته است.
خدايا! تو را به حق محمّد و آل محمّد به تمام آرزومنداني كه آرزوي حج دارند، نصيبشان بفرما. خدايا! رزمندگان عزيز مارا به كربلا برسان. خدايا! هر چه زودتر مسجدالحرام را آزاد و مركز حركت امام زمان قرار بده.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»