1363/3/24 سيمايي از قرآن -1 بايگاني سالانه - 1363



بسم الله الرحمن الرحيم

گر چه بحث‌هاي ما همواره بحث‌هايي از قرآن بوده ولي اين جلسه مي‌خواهم از خود قرآن صحبت كنم، چون ماه رمضان است و خود قرآن مي‌فرمايد: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ»(بقره/185) پس تناسب دارد، چون هم نزول قرآن درماه رمضان بوده و هم خود قرآن در ماه رمضان نام قرآن را برده است، هم جامعه ما براي قرآن آمادگي دارد و هنوز هم ديرنشده است. چون يك دهه بيشتر از ماه رمضان نگذشته است و در همين روز مي‌توانيد قرآن را بياموزيد.
قرآن خودش را و پيامبر و امامان ما قرآن را بسيار خوب معرفي كرده است. ولي متأسفانه از همان اول به قرآن توهين شد، چون دشمنان به آن گفتند «أَساطيرُ الْأَوَّلينَ»(انعام/25) سحر و جادو است و يك آدمي به پيامبر آن را ياد داده است «إِنَّما يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ»(نحل/103) و طرفداران قرآن هم به خوبي به سراغ قرآن نيامدند و از آن، آنطور كه بايد استفاده نكردند.
سيمايي از قرآن: اوصاف
«إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَريمٌ»(واقعه/77) چه كرمي از اين بيشتر كه سعادت و رشد ما را به ما نشان مي‌دهد. ما به كسي كه چند بار به ما غذا بدهد، كريم مي‌گوييم. پس كسي كه كليد سعادت را به ما مي‌دهد كريم نيست؟
قرآن تجلي خداست:
قَالَ الصَّادِقُ(ع): «لَقَدْ تَجَلَّى اللَّهُ لِخَلْقِهِ فِي كَلَامِهِ وَ لَكِنَّهُمْ لَا يُبْصِرُونَ»(عوالي‏اللآلي، ج‏4، ص‏116) خدا مي‌خواسته خودش را به بندگانش نشان بدهد ولي چون ديدني نيست ازطريق قرآن تجلي نموده است. كجي ندارد، هدايت است و «يَهْدي لِلَّتي‏ هِيَ أَقْوَمُ»(اسراء/9) استدلال است، كتاب برهان است «قَدْ جاءَكُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّكُمْ»(نساء/174) نور است «قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ»(مائده/15) نور چيزي است كه توسط آن اشياء را مي‌بيند و قرآن هم به انسان نوري نشان مي‌دهد كه انسان توسط آن حق و باطل را تشخيص مي‌دهد. «لا يَأْتيهِ الْباطِلُ»(فصلت/42) قرآن غير از تورات و انجيلي است كه در آن تحريفات شده است.
قرآن ميزان است، يعني كاري به مرده باد و زنده باد ديگران نداشته باش، بلكه «اعْرِضْ نَفْسَكَ عَلَى مَا فِي كِتَابِ اللَّهِ»(تحف‏العقول، ص‏284) ميزان كتاب خداست، يعني اگر مي‌خواهي ببيني آدم خوب يا بدي هستي خودت را با قرآن بسنج. تعصب غلط، حساسيت نابجا كينه و جهل، شرك، بخل، عقده، همه مسائل روحي هستند، با چه كسي رفيق هستيم و باشيم. اين كه مي‌گويند يك سوم قرآن در باره اهل بيت است، يعني در باره‌ي مسائل سياسي و حكومتي است و خط رهبري صحيح را بيان مي‌كند. چه دستوري در قرآن سراغ داريد كه اصولش در قرآن نباشد.
امام سجاد(ع) فرمود: اگر تمام مردم زمين نباشند ولي قرآن باشد من وحشتي ندارم. قرآن مثل باران است، اگر بر گلستان باريد بوي عطر بلند مي‌شود ولي اگر بر زمين آلوده باريد بوي بد بلند مي‌شود. در روح ما اگر عناد و لجاج باشد مثل حوضي است كه لاشه دارد، هر چه آيه بيشتر نازل شود همانطور كه بوي لاشه بيشتر بلند مي‌شود حال لجاجت بيشتر مي‌شود، چون هر چه باران و آب بيشتر به لاشه بخورد همه آلوده مي‌شود وآلودگي بيشتر مي‌شود و آب به خاطر لاشه بيشتر متعفن مي‌شود. ظرف كثيف هم همينطور است. و لذا هر چه آيه‌هاي قرآن بيشتر نازل مي‌شد، عده‌اي بدتر مي‌شدند «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً»(اسراء/82) قرآني كه براي همه شفا بود «وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً» افرادي هر چه بيشتر آيه نازل مي‌شد بدتر مي‌شدند. قرآن شفاست و كفر و نفاق و شرك و تفرقه و جهل و خرافات مرض هستند و قرآن شفاي همه‌ي اين هاست.
قرآن عهد است؛ «الْقُرْآنُ عَهْدُ اللَّهِ إِلَى خَلْقِهِ»(كافى، ج‏2، ص‏609) و هم درباره نماز و هم درباره روزه آمده است. قرآن در روز قيامت شكايت خواهد كرد كه انگليسي و فرانسه و تايپ و رانندگي ياد گرفتند ولي قرآن را ياد نگرفتند واگر انسان همه اين‌ها را بلد باشد و قرآن را بلد نباشد همه در راه باطل صرف خواهد شد. پيامبر(ص) جملاتي در باره قرآن دارد: «فَضْلُ الْقُرْآنِ عَلَى سَائِرِ الْكَلَامِ كَفَضْلِ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ»(جامع‏الأخبار، ص‏40) ارزش قرآن نسبت به باقي ارزش‌ها مثل ارزش خداست نسبت به باقي مردم. حرف هر كس به اندازه‌ي خودش ارزش دارد، حرف امام به اندازه امام و حرف ما به اندازه خود ما. جلد 89 بحار(چاپ بيروتي) يا جلد92 سابق كه هر جلد 350 صفحه است، فقط در باره‌ي اهميت قرآن است، خدا مرحوم مجلسي را رحمت كند. «الْقُرْآنُ أَفْضَلُ كُلِّ شَيْ‏ءٍ دُونَ اللَّهِ»(جامع‏الأخبار، ص‏40) غير از خدا هيچ چيز به اندازه قرآن ارزش ندارد و پيامبر(ص) فرمود در حديث ثقلين قرآن ثقل اكبر است و بزرگ ترين چيز قرآن است، قرآن ارزشي دارد كه نگاه كردن به آن هم عبادت است.
كساني كه اهل قرآن هستند، اهل الله هستند، كساني كه با قرآن مأنوسند عرفاي اهل بهشتند. قرآن خواندن كفاره گناهان است. پيامبر(ص) مي‌فرمايد: اگر مي‌خواهيد زندگي‌تان با سعادت باشد و مرگتان مثل شهيد و روز قيامت حسرت نخوريد، در گرما و در خنكي زندگي كنيد و روز انحراف زندگي سالم داشته باشيد «فادرس القرآن» معلم قرآن بشويد و مغزتان را با قرآن شستشو دهيد و رفتارتان قرآني باشد.
حال شما چند سوره قرآن را حفظ هستيد؟ فقط قل هوالله احد! با مغزش جدول روزنامه حل مي‌كند و به ديگركارهاي بي ارزش مي‌پردازد و. . . «ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْ‏ءٍ»(انعام/38) يعني هيچ چيز در مورد سعادت و تكامل انسان وجود ندارد مگر اين كه در قرآن هست.
راه دور نرويم مگر جمهوري اسلامي نسبت به زمان شاه رشد نداشته است؟ رشد مغزي، يعني مغزهايي كه عاشق عكس انداختن با يك رقاص بوده، حال عاشق شهادت شده است و عاشق علم و مطالعه شده است و ديگر تفاوت‌ها چون اتحاد، انسجام، نماز جماعت نسبت به مشروبات الكلي و. . . يا ارتش و سپاه و بيرون آمدن ازحقارت و كوبيدن طاغوت، توجه به خدا و عرفان و همه‌ي اين تغييرات در سايه‌ي قرآن است.
قرآن به ما گفت: «وَ لا تُطيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفينَ»(شعراء/151) يعني مسرفين را دور بريزيد يا «وَ لا تَتَّبِعْ سَبيلَ الْمُفْسِدينَ»(اعراف/142) مفسدين را دور بريزيد «وَ لا تَتَّبِعُوا أَهْواءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ»(مائده/77) و آدم‌هاي بد سابقه را كنار بزنيد. قرآن گفت: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»(آل عمران/103) يا «انَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»(حجرات/13) يا «فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدينَ عَلَى الْقاعِدين»(نساء/95)
خطوط كلي ما را يعني دفاع از اسلام، پذيرفتن خط ولايت فقيه، كنار گذاشتن قوانين ضد اسلام همه از قرآن است و‌اي كاش كشورهاي مسلمان ديگر هم مثل ايران چنين توفيق و همت و اراده‌اي داشتند. «ما فَرَّطْنا فِي الْكِتابِ مِنْ شَيْ‏ءٍ»، «وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ»(انعام/155) و چيزي در آن كم نگذاشتيم و قرآن كتابي است كه به شما بركت مي‌دهد «هذا بَيانٌ لِلنَّاسِ»(آل عمران/138) يعني قرآن بيان است و با مردم حرف مي‌زند.
تورات كتاب موسي بود ولي معجزه‌ي موسي نبود، ولي قرآن هم كتاب پيامبر بود. هم معجزه او. تورات و انجيل فصلي بود، ولي قرآن «لِلْعالَمينَ نَذيراً»(فرقان/1) قرآن براي همه عصرها و همه نسل هاست. تربيت قرآن فطري است و حتي بسياري از معارف و تربيت‌هاي خود را لابه لاي قصه‌ها بيان كرده چون انسان قصه دوست دارد، قرآن حكمت است.
قرآن بمب و ديناميت است، قرآن مي‌گويد: «لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى‏ جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ»(حشر/21) اگر قرآن را بر كوه نازل مي‌كرديم، تكه تكه مي‌شد و بمب هم همين كار را انجام مي‌دهد. پس قرآن مواد منفجره است ولي اگر دلي منفجر نشد، معلوم مي‌شود كوه از آن بهتر است. حديث داريم درجه‌هاي بهشت به عدد آيه‌هاي قرآن است، و وقتي فردي وارد بهشت مي‌شود مي‌گويند هر چقدرآيه‌ي قرآن بلد هستي بخوان و درجه بگير. حتي اگر كسي قرآن را گوش دهد، خدا به او اجر و پاداش مي‌دهد حتي اگر نخوانده باشد.
امام صادق(ع) مي‌فرمايد: مسأله‌اي نيست كه مورد اختلاف دو فرد يا دو گروه و. . . باشد و محل دعوي باشد، مگر اين كه اصل راه حل آن در قرآن است. امير المؤمنين(ع) مي‌فرمايد: نور قرآن خاموش نمي‌شود. هر كتابي دوره‌اي دارد و بالاخره زمانش مي‌گذرد، ولي قرآن است كه: «إن للقرآن ظهرا و بطنا و لبطنه بطن إلى سبعة أبطن»(عوالي‏اللآلي، ج‏4، ص‏107) كه هر بطنش بطني دارد تا 70 بطن.
علامه طباطبايي در تفسير آيه 200 سوره بقره مي‌فرمايد: اين آيه يك ميليون و چهارصد هزار نوع معنا دارد. سراجي است كه خاموش نمي‌شود. «بَحْراً لَا يُدْرَكُ قَعْرُهُ»(نهج‏البلاغه، خطبه 189) خيلي مهم است چون يك وقت بچه مي‌گويد، در قلك پول ندارم، يك زمان تاجر مي‌گويد پول ندارم. خدا رحمت كند مرحوم بهشتي را كه در منزلشان خدمتشان رسيديم، جلسه داشتم براي جوان‌ها و گفتم اين‌ها را مي‌گويم، دفترم را نگاه كردند و گفتند قدري بخوان برايم و من خواندم، و ايشان فرمود: اين‌ها از اسلام است، نه كل اسلام. مثل اين كه دست انسان در آب دريا خيس مي‌شود، خود دريا نيست جزيي از درياست.
به مناسبتي در حسينيه جماران ديديم امام مي‌فرمايد: خدايا نسيمي از معارف قرآن نصيب ما بفرما، پس معلوم مي‌شودما خيلي عقب هستيم و امام مي‌فرمايد: من از «اللَّهُ الصَّمَدُ»(اخلاص/2) تمام كليات و جزئيات اسلام را بيرون مي‌كشم، مثل اين كه يك وقت به يك نفر عادي بگويي، نفت چيست؟ و بگويد همين كه در چراغ است و يك وقت به يك كارشناس بگويي نفت چيست؟ حديث داريم خدا مي‌دانسته در زماني مغزهايي پيدا خواهند شد «اللَّهُ الصَّمَدُ» و آيات نخست سوره حديد را براي اين‌ها نازل كرد. اميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمايد: قرآن «بَحْراً لَا يُدْرَكُ قَعْرُهُ» و اين حرف را اميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمايد.
ماه رمضان است آن‌هايي كه بلد هستند ياد بدهند و آن‌هايي كه بلد نيستند عار نداشته باشند. پيامبر(ص) فرمود: «مَا مِنْ مُؤْمِنٍ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى حُرٍّ أَوْ مَمْلُوكٍ إِلَّا وَ لِلَّهِ عَلَيْهِ حَقٌّ وَاجِبٌ أَنْ يَتَعَلَّمَ مِنَ الْقُرْآنِ»(مستدرك‏الوسائل، ج‏4، ص‏232) خداونديك حقي بر بشر دارد و آن اين است كه يك مقدار از قرآن را ياد بگيرند. هر كس قرآن به كسي بياموزد در ثواب قرآن خواندن ياد گيرنده شريك است. «خِيَارُكُمْ مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرْآنَ وَ عَلَّمَهُ»(أمالى طوسى، ص‏357)بهترين مؤمنين كسي است كه معلم قرآن باشد. معلم قرآن به قدري آبرو دارد كه حتي حيوانات دريا براي او استغفار مي‌نمايند.
حق پسر بر پدر اين است كه پدر قرآن به او بياموزد، كما اين كه حق نام خوب و ادب دارد. قرآن كتاب تربيت است، تربيت غير از تعليم است. تعليم همان ياد گرفتن و به داخل مغز رفتن است، ولي تربيت يعني مفاهيم جذب روح شود. تربيت قرآن چگونه است: «وَ لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنَّاسِ في‏ هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ»(اسراء/89) صرف از همان صرف و نحو است و صرف به معناي زير و رو كردن است، يعني من براي اين كه مردم را تربيت نماي، م لغات را زير و رو كردم. مثل فعلي كه صيغه دارد و حرف مي‌شود و لذا قرآن يك قصه را چند بار با تعاريف مختلف مي‌گويد: «صَرَّفْنا»! يعني اين قدر با تعابيرگوناگون گفتم تا در روحش جذب شد. به همين خاطر ما هم سعي مي‌كنيم بحث‌ها تكراري نشود، ولي برخي مطالب را بايد تكرار كرد مگر در اذان تكرار نيست؟
اگر انسان يك بار سخنراني كند كه آمريكا بد است كه مردم نمي‌فهمند، بايد با تعابير مختلف آن قدر جنايات آمريكا را بگويد و تكرار كند تا مردم در مغزشان فرو رود و مردم با يك سخنراني ضد آمريكا نمي‌شوند. «وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى‏ مُكْثٍ»(اسراء/106) يكي از ويژگي‌هاي قرآن اين است كه قرآن يك مرتبه نازل شد چون مردم ياد نمي‌گرفتند. اگر يك مرتبه سيل بيايد كشت نمي‌شود و تدريجاً نازل شد و نزول قرآن هم در شب مباركي بود، يعني شب قدر.
«يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ»(مريم/97) ما قرآن را با زبان و بيان تو آسان كرديم تا مردم بفهمند. نازل شدن يعني قرآن از بالا آمده پايين، براي ما. چون ما نمي‌توانستيم برويم بالا. و لذا مثل‌ها طوري است كه همه بفهمند «أَ فَلا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ وَ إِلَى السَّماءِ كَيْفَ رُفِعَتْ»(غاشيه/18-17) براي همين مثال‌هاي ساده‌اي بيان مي‌كرده و مي‌گفتند چرا تمثيل‌ها پيش پا افتاده است و سنگين‌تر بايد بگويد و قرآن مي‌فرمايد: «إِنَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيي‏ أَنْ يَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها»(بقره/26) خداوند خجالت نمي‌كشد كه مثال مگس را بزند، چون وقتي با مثال ساده مي‌فهمد چرا بايدمثال پيچيده بزند.
«الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ»(الرحمن/2-1) خدا نفرموده: «الحي القيوم يا الله يا العالم » «عَلَّمَ الْقُرْآنَ» بلكه گفته «الرَّحْمنُ» يعني معلم قرآن بايد رحم و عطوفت داشته باشد و معلمين خشن موفق نيستند.
خدا در قرآن در مورد هر چيزي مي‌فرمايد كه بيشترش را داريم، زمين: مددنا، آن را مي‌كشيم آسمان: «وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ»(ذاريات/47) مي‌توانيم آن را اضافه درست كنيم، و در مورد نعمت‌هاي بهشت «وَ لَدَيْنا مَزيدٌ»(ق/35) و بيشترش نزد ما است. و در مورد هدايت مي‌فرمايد: «فَبِأَيِّ حَديثٍ بَعْدَهُ يُؤْمِنُونَ»(اعراف/185) بعد از قرآن چه چيزي مي‌تواند اين‌ها را آدم نمايد؟ يعني آخرين درجه هدايت قرآن است.
قرائت قرآن عذاب را كم مي‌كند، گر چه پدر و مادر كافر باشند. يعني حتي عذاب پدر و مادر كافر را به خاطر قرآن خواندن فرزند كم مي‌كند. اين حديث در اصول كافي است. تلاوت يك آيه در ماه رمضان مثل اين است كه تمام قرآن را در غير ماه رمضان بخواند. «لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ رَبِيعٌ وَ رَبِيعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَانَ»(كافى، ج‏2، ص‏630) هر چيزي بهاري دارد و بهار قرآن رمضان است. پيامبر فرمود: قرآن را با آهنگ زيبا و محزون بخوانيد، وقتي به آيات بهشت رسيديد مكث كنيد و از خدا بخواهيد روزي‌تان گرداند و وقتي به آيات جهنم رسيديد تأمل و فكر نماييد چون شوخي نيست. براي تلاوت قرآن، راه قرآن كه دهان است را مسواك بزنيد.
هر آيه‌ي قرآن خزائن است. امام سجاد(ع) مي‌فرمايد: «آيَاتُ الْقُرْآنِ خَزَائِنُ فَكُلَّمَا فُتِحَتْ خِزَانَةٌ يَنْبَغِي لَكَ أَنْ تَنْظُرَ مَا فِيهَا»(كافى، ج‏2، ص‏609) يعني در هرخزانه را كه باز نمودي در آن نگاه كن و همين طور از آن عبور نكن. خانه‌اي كه در آن قرآن خوانده مي‌شود از آسمان مشخص است. قرآن با توجه دل را نوراني مي‌كند. يكي از گروه‌هايي كه خدا به واسطه‌ي آن ديگران را عذاب نمي‌كند، بچه‌هايي هستند كه سر كلاس قرآن نشسته‌اند و قرآن تلاوت مي‌كنند. حديث از حضرت علي(ع) است: « «وَ الْوِلْدَانِ يَتَعَلَّمُونَ الْقُرْآن»(من‏لايحضره‏الفقيه، ج‏1، ص‏239) يعني خدا عذاب را از پدر و مادر و بزرگان به خاطر قرآن خواندن بچه‌ها برمي دارد و چقدر سفارش شده كه جوان‌ها قرآن بخوانند. نه اين كه پيرمردها و بزرگ سالان نخوانند.
خدا به قرآن خوان‌ها قسم خورده: «فَالتَّالِياتِ ذِكْراً»(صافات/3) و اين قدر تلاوت قرآن ارزش دارد. قبل از خواندن قرآن وضو بگيريد. چون «لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ»(واقعه/79) و زياد بخوانيد، چون «فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ»(مزمل/20) هر چه مي‌توانيد، بيشتر بخوانيد و سفارش شده روزي 50 آيه بخوانيد. الان راديو قرآن در جمهوري اسلامي تأسيس شده است، راديو را روشن كنيد و باراديو قرآن را ياد بگيريد، زشت است كسي در جمهوري اسلامي قرآن نتواند بخواند، در حالي كه خيلي از كارهاي ديگررا بلد باشيم. و خلاصه بي عرضگي انجمن اسلامي است و اگر انجمن اسلامي فعاليت مي‌كند بي عرضگي كساني است كه شركت نمي‌كنند. ولي زشت است كه در جمهوري اسلامي نتوانيد قرآن بخوانيد و زمان شاه هم قرآن نمي‌خوانديد، هر چند در جمهوري اسلامي به آيات قرآن عمل مي‌شود.
در هنگام تلاوت قرآن سكوت كنيد و قرآن را با لحن عربي بخوانيد. و اما براي كشورهايي مثل سعودي. . . حديثي بخوانم از امام باقر(ع): «قُرَّاءُ الْقُرْآنِ ثَلَاثَةٌ رَجُلٌ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَاتَّخَذَهُ بِضَاعَةً وَ اسْتَدَرَّ بِهِ الْمُلُوكَ وَ اسْتَطَالَ بِهِ عَلَى النَّاسِ وَ رَجُلٌ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَحَفِظَ حُرُوفَهُ وَ ضَيَّعَ حُدُودَهُ وَ أَقَامَهُ إِقَامَةَ الْقِدْحِ فَلَا كَثَّرَ اللَّهُ هَؤُلَاءِ مِنْ حَمَلَةِ الْقُرْآنِ وَ رَجُلٌ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَوَضَعَ دَوَاءَ الْقُرْآنِ عَلَى دَاءِ قَلْبِهِ فَأَسْهَرَ بِهِ لَيْلَهُ وَ أَظْمَأَ بِهِ نَهَارَهُ وَ قَامَ بِهِ فِي مَسَاجِدِهِ وَ تَجَافَى بِهِ عَنْ فِرَاشِهِ فَبِأُولَئِكَ يَدْفَعُ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْبَلَاءَ وَ بِأُولَئِكَ يُدِيلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْأَعْدَاءِ وَ بِأُولَئِكَ يُنَزِّلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الْغَيْثَ مِنَ السَّمَاءِ فَوَ اللَّهِ لَهَؤُلَاءِ فِي قُرَّاءِ الْقُرْآنِ أَعَزُّ مِنَ الْكِبْرِيتِ الْأَحْمَرِ»(كافى، ج‏2، ص‏627)
1- «رَجُلٌ قَرَأَ الْقُرْآنَ فَاتَّخَذَهُ بِضَاعَةً وَ اسْتَدَرَّ بِهِ الْمُلُوكَ وَ اسْتَطَالَ بِهِ عَلَى النَّاسِ» قاريان درباري و حرفه‌اي كه براي پول قرآن مي‌خوانند 2 - قارياني كه «فَحَفِظَ حُرُوفَهُ وَ ضَيَّعَ حُدُودَهُ » حروف قرآن را از مخرج ادا مي‌كنند و يرملون را رعايت مي‌كنند، ولي در عمل خراب هستند و حدود قرآن را رعايت نمي‌كنند، مي‌گويد: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ»(حجرات/13) ولي تا يك حاجي پول دار وارد مي‌شود، مي‌گويد: حاج آقا بفرماييد بالا 3 - افرادي كه قرآن مي‌خوانند و دردشان را هم با همين قرآن درمان مي‌كنند.
و بالاخره پيامبر(ص) فرمود: بهترين قرآن خوان كسي است كه عَنِ النَّبِيِّ(ص): «أَنَّهُ سُئِلَ‌اي النَّاسِ أَحْسَنُ صَوْتاً بِالْقُرْآنِ قَالَ مَنْ إِذَا سَمِعْتَ قِرَاءَتَهُ رَأَيْتَ أَنَّهُ يَخْشَى اللَّهَ»(مجموعةورام، ج‏1، ص‏3) يعني موقع تلاوت قرآن، متأثر شود و قلبش تكان بخورد و بتپد. ولي آدم‌هايي هستند كه خوب قرآن مي‌خوانند ولي قلبشان از سنگ است.
عَنِ النَّبِيِّ(ص): «أَنَّهُ سُئِلَ‌اي النَّاسِ أَحْسَنُ صَوْتاً بِالْقُرْآنِ قَالَ مَنْ إِذَا سَمِعْتَ قِرَاءَتَهُ رَأَيْتَ أَنَّهُ يَخْشَى اللَّهَ» خوش صداترين مردم كسي است كه وقتي قرآن مي‌خواند خوف خدا را در او ببيني. چه بسيار آدم‌هايي كه قرآن مي‌خوانند و قرآن آن‌ها را لعنت مي‌كند و اميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمايد: كسي كه براي پول قرآن مي‌خواند در روز قيامت در حالي محشور مي‌شود كه گوشت بر صورتش ندارد و و لاشه‌ي بي گوشت مي‌آيد.
البته نه اين كه ما پول ندهيم، بايد او براي خدا بخواند! ما هم براي خدا پول بدهيم. نه اين كه مثل مرده شورهايي كه مرده‌ي چاق را كيلويي و دراز را متري مي‌شويند، او هم بگويد «قل هو الله » 7 تومان «قُلْ يا أَيُّهَا الْكافِرُون»(كافرون/1) 9 تومان
خدايا به حق محمد و آل محمد از آن تلاوت‌ها و تعليم و تعلم‌ها و حقايق و معارف و لطايفي كه به اوليايت دادي وآن‌ها را با قرآن ساختي به ما هم بده و ما را از ايشان قرار بده. ما را با قرآن آشنا كن و عامل و ناشر قرآن قرار بده. تلويزيون جاي رقص بود نه جاي قرآن، خدايا رزمندگاني را كه با خونشان قرآن را به تلويزيون آوردند با امام حسين(ع) محشور نما. خدايا خون ما را هم سببي قرار ده تا قرآن به دنيا سرايت نمايد.
خدايا، خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»