1361/2/7 زن در قرآن،تولد حضرت زهرا (سلام الله عليها) بايگاني سالانه - 1361



بسم اللّه الّرحمن الّرحيم
الحمد للّه رب العالمين و صلي اللّه علي سيّدنا محمّد و علي اهل بيته

سلام خدا بر فاطمه و پدر فاطمه، بر فاطمه و شوهر فاطمه، بر فاطمه و فرزندان فاطمه. امروز كه روز راه پيمايي بود و به مناسبت تولد حضرت زهرا مراسمي برگزار شد و شب هم شب جمعه هست خوب است كه ما هم در باره‌ي زن درقرآن بحث كنيم. به مناسبت روز زن، اصولاً قرآن در باره‌ي زن چه ديدي دارد و يك قدري هم در باره‌ي حضرت زهراصحبت كنيم و قدري در باره‌ي زن صحبت كنيم. عرض مي‌شود كه زن در قرآن امروز زنان ما يكي از شعارهايشان اين بود كه الگوي ما فاطمه‌ي زهراست. الگوي زنان ما فاطمه‌ي زهراست. اين شعار زنان امروز ما بود. در چه چيز الگوبود؟ (فاطمه زهرا) اصولاً ما حضرت زهرا را با اين كه ما چهارده معصوم داريم ولي حضرت زهرا بايد تو چهارده تاباشد. يك زن بايد تو چهارده تا باشد. با اين كه حضرت زهرا تا پدرش بود به فرمان پدرش بود، بعد از پدر به فرمان شوهرش بود ولي با اين كه تحت فرمان پدر بود يا تحت فرمان شوهر بود ولي يك زن مي‌خواهيم. اگر اين چهارده معصوم يك زن تويشان نبود همه مرد بودند اين دستوراتي كه مي‌دادند براي شوهر داري و بچه داري و خانه داري ودستوراتي كه براي زن بود اين زن‌هاي ما زير بار نمي‌رفتند. مي‌داني چه مي‌گفتند؟ مي‌گفتند قربانشان بروم اين چهارده تا معصوم همه‌شان مرد بودند خبر از دل ما زن‌ها نداشتند. مدام نشستند و گفتند يك مشت هم شيخ بيكار هم گوش دادند، حالا هم همان‌ها را شيخ‌هاي بيكار مي‌گويند. ولي بايد يك زهرا باشد كه وقتي مي‌گويند زن، بگويند اين نمونه و اصولاً روش تربيتي اسلام اين كه هميشه كه نسخه مي‌دهد يك پزشك هم كنارش مي‌گذارد. ايدئولوژي در كنارايدئولوگش است. مكتب در كنار رهبرش است.
مسئله ايده‌اي نيست كه يك نظام بي طبقه كمونيسم در عالم خواب و رؤيا و هنوز در هيچ جاي دنيا حل نشده است. اسلام وقتي مي‌گويد مي‌خواهيم چنين كنيم، مي‌گويد نمونه‌اش هم اين، يك نمونه مي‌دهد بعد حرف مي‌زند. مكتب‌هاي ديگر حرف مي‌زنند بدون نمونه. وقتي هم مي‌گوييم كو نمونه‌تان، مي‌گويد پيش به سوي، ولي اسلام وقتي يك برنامه مي‌دهد نمونه هم مي‌دهد. الگوي ما زهرا. حالا براي اين كه از روش مقايسه‌اي استفاده كنيم يك مقايسه بكنيم بين زن ديروز و زن امروز كه همين زناني كه تو راه پيمايي حجاب داشتند، همين دختراني كه الآن تو دبيرستان هاهمه ايشان با حجاب هستند يك مقدار رو مسئله حجاب صحبت مي‌كنيم يك قدري هم در باره‌ي زن فرعون صحبت مي‌كنيم. حجاب، دوم در باره‌ي زن نمونه در قرآن كه قرآن زن نمونه را چه معنا كرده است. يك مسئله‌ي كوثر، يكي مسئله‌ي كار براي زن. روي اين چهار تا مسئله يك خورده صحبت مي‌كنيم، هر مسئله‌اي چند دقيقه. گر چه بحث حجاب را من شايد يك سال و نيم، دو سال پيش بود گفتم، بنا بر يك مناسبتي و الآن هم الحمد لله مسئله بي حجابي بساطش برچيده شد و حتي در شمال تهران هم، گاهي هر دو هزار تا 5 هزار تا يكي از ايشان مثلاً اينطور است. معمولاًخود زنان الحمدلله فهميدند، چون زن ديروز ما مي‌ديد كه چشم‌هاي چشم چران دارند به او نگاه مي‌كنند.
اين چشم هاباز بود، پهلوي هم آمد دختران ما را به سوي بي بند و باري سوق داد. اين چشم‌هاي باز پسران خورد به اين بدن‌هاي بي بند و بار، هوس‌ها گل كرد، دنبال هوس، خود زن‌هاي بي حجاب چشيدند مزه‌اش را كه دنبال هوس يك متلك‌ها، چه متلك‌ها كه نشنيدند چه سوء قصدها كه به دختران عزيز ما نشد. فاحشه‌ها و فحشاء و منكرات و چه زناها كه انجام نشد، دنبال زنا چه كورتاژها و چه سقط جنين‌ها كه زمان شاه نشد. يا سقط نمي‌كردند چه دختراني كه از خانه‌ها فرارنمي كردند يا بچه‌هايي را مي‌زائيدند و براي اين كه راحت باشند از خرجشان بچه‌ها را سر راه مي‌گذاشتند يا اين كه توخانه نگه مي‌داشتند، اولاد حرام زاده تربيت مي‌كردند. چشم باز است نگاه مي‌كند، دختر هم اگر بي بند و بار باشد، چشم باز به بدن دختر بي بند و بار كه مي‌افتد، هوس پيدا مي‌شود، دنبال هوس متلك و سوء قصد، دنبال سوء قصد، نقشه و زنا، زنا چهار حالت دارد، بعد از زنا يا فرار است يا كورتاژ و سقط است يا خودكشي است كه حرام است. احياناًاگر كسي هم خداي نكرده مبتلا به زنا شد خودكشي حرام است ولي خوب، در زمان شاه انجام مي‌دادند. خودكشي بود، حرام زاده بود، بچه سر راهي بود. فرار از خانه بود، سقط بود. اين‌ها همه آثار زنا بود، چه مقدار ضرر علمي كه پيدامي كردند. دختر و پسري كه با هم درس مي‌خواندند مقداري از عمرشان به عوض اين كه توجه به درس كنند، توجه به هم مي‌كردند و لذا دبيرستان‌هايي كه دختر و پسر با هم درس مي‌خواندند، نمرات تحصيلي ايشان معمولاً پايين تربود. ضرر علمي، ضرر مالي، چون هوس راني خرج دارد و برا يپيدا كردن خرج هوس راني از چه راه‌هاي نا مشروعي كه پول در نمي‌آوردند و يا دنبال هوس برويم امراض مقاربتي، امراض مقاربتي امراضي بود كه در سايه‌ي بي حجابي نصيب ما شد. زياد شدن امراض رواني، چون همه‌اش چشم نگاه مي‌كند به بدن بي بند و بار زن، اين چشم آن بدن، هوس است و تحريك است و شهوت و دنبال هوس، چون نمي‌تواند خودش را تأمين كند و نمي‌تواند كامياب بشود، قهراً دچار اضطراب است و مرض‌هاي رواني كه دنبال اين هوس است. دلهره براي پدران آبرو دار از آثار هوس است. چشم نگاه مي‌كند، دل مي‌خواهد. دختر دبيرستاني وقتي دير مي‌كرد، پدر و مادرهاي خانواده دار دلهره پيدامي كردند. گاهي افراد زن‌هاي خودشان را طلاق مي‌دادند.
مرد چشم چران به زنان بي بند و بار نگاه مي‌كرد، هوس پيدا مي‌كرد مي‌آمد تو خانه بهانه مي‌گرفت و چه بهانه‌هايي كه عاقبت سر از طلاق در آورد. اين‌ها گوشه ايست از بلاي هوس و اين هوس را شاه و پدرش كه لعنت خدا در اين شب و روز مقدس نثار روح هر دو، الله اكبر، تا روز قيامت هركس هر فسادي بكند شريك جرمش اوست. حديث داريم پيغمبر فرمود: «من سن سنة سيئة كان عليه وزرها و وزر من عمل بها إلى يوم القيامة»(الفصول‏المختارة، ص‏136) هر كس ايجاد كند خط بدي را در جامعه، هر كس راه كجي را در جامعه به وجود بياورد، هر كس كه از آن راه عبور كند و از آن راه برود علاوه براينكه بر خود راه رونده گناه مي‌نويسند، آن كس كه اين راه را باز كرد برايش گناه مي‌نويسند. كما اين كه «من سن سنة حسنة كان له أجرها و أجر من عمل بها إلى يوم القيامة»(الفصول‏المختارة، ص‏136) اين جوانان ما كه روزهاي اول راهپيمايي راه انداختند و اين راه خير را باز كردند، دنبال آن جوان‌ها ديگران هم راه افتادند، الآن كه در فلسطين راهپيمايي مي‌كنند، ايراني كه به مناسبت همكاري با، هم فكري و هم دردي بافلسطين، تعطيل عمومي كرد و دنبال اين تعطيل عمومي بعضي از كشورها هم حمايت كردند، هميشه ايران مقدم خواهد بود. ايران در تمام انقلاب‌هايي كه مستضعفان در طول تاريخ داشته باشند شريك است.
جوانهاي انقلابي كه، دختران و پسراني كه اول روزهاي راه پيمايي زير شكنجه و شلاق حركت را به وجود آوردند درتمام انقلاب‌هاي عصرهاي بعد شريكند، كما اين كه رهبر عزيز انقلاب هم در تمام انقلاب‌ها مأجور است و پهلوي ملعون هم در تمام هوس‌ها و فسادها را پهلوي شريك است. كما اين كه جوانان انقلابي ما در همه‌ي حركت‌ها، شريكند. «من سن سنة حسنة كان له أجرها و أجر من عمل بها إلى يوم القيامة» هر كس سنت و راه خيري را پيش پاي مردم گذاشت، هر كس در آن راه حركت كند، اجرمال رونده است و مال آن كسي كه راه را باز كرده است و كسي كه راه بدي را باز كرد، همچنين است. اين است كه ما بايدسعي كنيم «وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقينَ إِماماً» فرقان/74 بتوانيم در يك جهتي امام باشيم، رهبر ديگران باشيم. خوب جمهوري اسلامي آمددختران عزيز ما را آن‌هايي كه به هوش بودند اول و آن‌ها كه نيمه هوش بودند انقلاب آن‌ها را تكان داد و بحمدالله همه دبيرستان‌ها، محيط دانشگاه‌هاي ما اصلاً جو محيط زندگي ما خوب شد. جوانان ديگر چشم چران نيستند، دختران ماديگر بي بند و بار نيستند. چشم‌ها بسته مي‌شود. آفرين به اين جوآنها، خوشا به حالتان كه چشمتان را مي‌بنديد. هيچ مي‌داني كه حديث داريم هر جواني روز قيامت همه‌ي چشم‌ها گريان است جز جوان يكه نگاهش به دختري مي‌افتدولي به خاطر خدا نگاه نمي‌كند، آن چشم خندان است. جوان‌هاي ما خوب شدند، همين امشب بعد از اخبار چه شهري است كه دعاي كميل نباشد. اين چشم‌هايي كه بعضي‌شان به دخترها نگاه مي‌كردند، به خاطر فرهنگ پهلوي، در سايه‌ي جمهوري اسلامي هيمن چشم‌ها را نمي‌گويم امابعضي از چشم‌ها شايد بودند كه همين چشم‌ها الان در دعاي كميل از خوف خداتر مي‌شود. همين چشم‌ها الآن داردميگ‌هاي عراق را نشانه مي‌گيرد، همان چشم‌ها الآن دارد در سنگرها قرآن مي‌خواند. اين انقلابي بود كه به وجود آمد. دختران ما بند و بار پيدا كردند. آن‌هايي كه نيمه بي بند و بار بودند بند و بار دار شدند و آن‌هايي هم كه بند و بار داشتندالحمدلله. البته هنوز تك وتايي هستند آدم‌هاي بي حجاب، ولي به شما بگويم آن زناني كه هنوز هم اين همه شهيد، اين همه خون در ايشان اثر نگذاشته و هنوز حجاب اسلامي را مراعات نمي‌كنند، اين‌ها چراغ سبزي است براي فرح يعني فرح بيا، منتظران فرح هستند والا مگر مي‌شود، دو سه سال كشوري كه اين همه پير و جوانش خون دادند، انسان تحت تأثير قرار نگيرد. ان شاء الله اميدوارم آن‌ها هم به هوش بيايند. كم‌تر آدم لجباز داريم. آن‌ها هم دست از لجبازي ان شاءالله برمي دارند. خوب اين چند دقيقه در باره‌ي حجاب. زن نمونه در قرآن، آيه‌اي داريم مي‌فرمايد«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ» تحريم/11 قرآن به همه مردها گفته است بايد از يك زن چيز ياد بگيريد. به همه مردها گفته بايد شاگردزن باشيد، آيه‌اش اين است «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ» خدا مي‌گويد مثل و نمونه براي كساني كه ايمان آوردند زن فرعون است. يعني مردهاي با ايمان هم اگر خواستند ايمان خودشان را بسنجند بايد بيايند، خط كش زن فرعون است. طبق اين خط خودشان را بسنجند. زن فرعون چگونه بود؟ زن فرعون اين گونه بود، كاخ او را جذب نكرد، طلا او را جذب نكرد. دربار فرعون او را جذب نكرد. ناز و كرشمه‌هاي فرعون هم او را جذب نكرد. چون فرعون مردم را مي‌كشت اما نسبت به زن خودش خيلي مهربان بود و عشق مي‌ورزيد اما اين زن فرعون جذب نشد. خدارحمت كند آيت الله شهيد مطهري را از اين آيه يك استفاده لطيفي مي‌كند در برابر ماركسيست‌ها، ايشان مي‌گويند هركس را خواستي ببيني چگونه فكر مي‌كند، ببينيد اقتصادش از كجا تأمين مي‌شود. كاخ نشين نمي‌تواند كوخي فكر كندو كوخي نمي‌تواند كاخي فكر كند. هر كس مي‌خواهيد ببينيد چگونه فكر مي‌كند ببينيد سيستم اقتصادي‌اش ازكجاست. علامه شهيد مطهري اين آيه را نقل مي‌كند، مي‌گويد اين آيه دندان شما را مي‌شكند. جواب دندان شكني است. زن فرعون كاخ نشين بود اما عليه كاخ بود به نفع موسي بود. به نفع محرومان بود. آن قدر افراد داريم كه كاخ نشينند و به نفع محرومان. چند روز پيش يك پسر 16 ساله آمد منزل ما، در را زد و گفت كارت دارم. آمدم دم در گفتم چه كار داري؟ گفت پدر من در فلان شهر خانه‌اي خريده ده ميليون و من نمي‌خواهم تو خانه‌ي ميليوني زندگي كنم. براي من همه رقم امكانات پولي تهيه كرد ولي من نمي‌خواهم و اين جا گير كرده‌ام. در بين اين كه تو اين خانه ميليوني زندگي كنم يا بروم تو مسجد محل بخوابم يا كنار خيابان بخوابم، اما پدرم ناراحت است. اين جا گير كرده‌ام بين «وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» بقره/83 كه بايد به پدر و مادرم احسان كنم و گوش به فرمانش بدهم و بين اسراف و تبذير و ولخرجي‌هاي پدرم، چه كنم؟ پسر 15، 16 ساله در خانه‌ي ميليوني ناراحت است، اين را مي‌گويند انقلاب. همين پسري كه چندسال پيش اگر يك دستكش شيك به او مي‌دادند شايد جذب مي‌شد، زن فرعون مثل است چرا؟ چون جذب فرعون نشد. جذب كاخ نشد. درود خدا بر اين شهدا. ايراني درست كردند، آن قد رزن فرعون، آن قدر افرادي كه مثل زن فرعون هستند، يعني جذب طلا نمي‌شوند. مي‌ايد نماز جمعه ساعت معطل مي‌شود، يك النگو بيش‌تر ندارد آن راهم مي‌دهد. بشكند دهان آن كسي كه مي‌گويد: آنهايي كه نمي‌آيند نماز جمعه سرمايه دارها هستند، به دليل اين كه طلامي دهند. نه آقا فقير است فقط يك النگو دارد يك انگشتر دارد، داده است. آن مردك مي‌گفت: كه چون طلا براي جبهه در نماز مي‌فرستند پس سرمايه دارها هستند. تهران يك ميليون، يك ميليون و نيم سرمايه دار دارد، هر كس يك النگودارد سرمايه دار است؟ آيا آدم اينطور كور مي‌شود؟ آخر خوش انصاف بيا ببين اكثر افرادي كه مي‌آيند نمازجمعه، با تاكسي بار مي‌آيند، با ماشين باري مي‌آيند نماز جمعه. شما حساب كن نماز جمعه تهران بيش‌تر از جنوب شهر مي‌آيند يا از بالاي شهر؟ بالاي شهرها خيلي‌ها مي‌آيند، اما از جنوب شهر خيلي بيش‌تر مي‌آيند ولي وقتي بنااست كه آدم نفهمد و وقتي بنا است كه قبول نكند، قرآن نمونه دارد. مي‌گويد: «وَ إِنْ يَرَوْا آيَةً يُعْرِضُوا وَ يَقُولُوا سِحْرٌ مُسْتَمِرٌّ» قمر/2 افراد چنان فكرشان بسته مي‌شود كه اگر هر چه ببينند مي‌گويند سحر است. جمله‌اي كه گفتم بشكند معذرت مي‌خواهم، شايد اشتباه كردم ان شاءالله كه خدا هدايتش كند و فرق امام و ما همين است ديگر، امام حرف حسابي مي‌زند، ما دور برمي داريم بعد بايد بگوييم معذرت مي‌خواهيم. اگر قابل است كه ان شاء الله خدا هدايتش كند و اگر نه كه، هر كاري خدا مي‌خواهد با او بكند.
قرآن مي‌گويد: زن نمونه اين است «ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ» خدا يك مثل زده يعني يك نمونه گفته است «امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ» خانم فرعون است. خانم فرعون چه كرد كه جذب نشد؟ اقتصاد در فكر او اثرنكرد، زير بناي فكريش اقتصاد نبود، طرز تفكرش درباري نبود. جذب طلا نشد، ناز فرعون او را به خودش نكشيد. الآن هم در جامعه دختران زيادي هستند كه جذب طلا نمي‌شوند، جذب جوان شيك نمي‌شوند. حاضرند با جوان پاسداري كه دست ندارد و چشم ندارد ازدواج كند، زن فرعون جذب نشد، خدا مي‌گويد: (مثل است) بعد هم جالب اين است كه مي‌گويد مثل است براي مردهاي با ايمان، يك وقت مي‌گويد «مثلاً للاتي » يك وقت مي‌گويد «مَثَلاً لِلَّذينَ»، «الَّذينَ» يعني مردهاي با ايمان. يعني اين زن الگوي مردها شده است. نه كه زن الگوي زن هاست، زني كه جذب نشد الگوي مردهاست و اگر هم كسي خواست ببيند ايمان دارد يا نه، اگر طلا ديد و فرار كرد معلوم مي‌شود مؤمن است.
مي‌گويند يك مرشدي آمد رد شود يك اژدهايي ديد و ديد اين اژدها بي حال است. گفت اين رابرمي داريم مي‌بريم در يك جايي معركه مي‌گيريم و مردم جمع مي‌شوند ببينند، اژدها را مي‌بينند و يك پولي جمع مي‌كند. اين را برد در يك ميداني كه آفتاب گير بود و آن جا كه آفتاب يك كمي به بدن اژدها خورد، يك تكاني خورد وبعد مولوي در مثنوي اين را به شعر درآورده است. گفته‌اي آقاي مرشد آن وقت كه ديدي آنجا خوابش برده است وچرت مي‌زند و گفتي اين را ببرم مردم را جمع كنم به عشق تماشا و يك پولي به جيب بزنم به او آفتاب نخورده بود. يك مثلي هست تو همه‌ي محله‌ها مي‌گويند، آب نديده تا شنا بكند، اگر شما پول ديدي و جذب نشدي مؤمني، ميداني، خيلي‌ها مؤمنند به خاطر اين كه چيزي ندارند مثل آدم لالي كه غيبت نمي‌كند. آدم لال، خوب، زبان ندارد كه غيبت بكند. افرادي هستند، اگر شتري آمد واتاق اصناف هم بلد نبود، شكايت هم بلد نبود زرنگ هم نبود و مي‌شد كلاه سرش گذاشت و كلاه سرش نگذاشتي، ان وقت آدم خوبي هستي. قرآن مي‌گويد: نمونه‌ي زن خوب، نمونه‌اي است كه جذب نشود و بگذرد. زن مؤمن اين است و در زمان ما به بركت جمهوري اسلامي زن نمونه هم زياد داريم. زن فرعون نمونه است براي مردها. اين آيه را بايد جواب به آن‌هايي داد كه مي‌گويند اسلام به زن توهين كرده است.
چه وقت اسلام به زن توهين كرده است؟ اسلام گفته است زن مَثَل است براي مرد، بعضي چيزها توهين نيست، مثلاً مي‌گويندچرا ارث زن نصف است، خوب اين توهين نيست. اين بايد نصف باشد، چون عملاً دو برابر مي‌شود. فرض كنيدمردها روي كره‌ي زمين تومان سهم ايشان است. همه‌ي مردهاي كره‌ي زمين20 تومان سرمايه دارند. مردهاي كره‌ي زمين كه مردند ارثشان تقسيم مي‌شود. 20 تومانش مي‌رسد به پسران فردا، 10 تومانش مي‌رسد به دختران فردا، بعضي‌ها مي‌گويند چرا ارث زن نصف است غافل از اين كه آن ديني كه مي‌گويد 10 تومانش را بده به دختر خانم، دخترخانم هيچ باري به دوشش نيست، خرج دختر به دوش شوهر است، دختر فردا 10 تومانش را پس انداز مي‌كند، آن وقت اين دختر خانم با آقا پسر ازدواج مي‌كند.
دختران فردا با پسران فردا ازدواج مي‌كنند، ازدواج كه كردند 20 تومان وارد زندگي هر دو مي‌شود. دختر خانم 10 تومان از اين تومان بالا مي‌كشد، 10 تومان هم جدا دارد مي‌شود 20تومان. گر چه در تقسيم تومان به دختر مي‌دهند 20 تومان به پسر ولي عملاً بهره گيري زن دو برابر مرد است و اماروز زن و فاطمه زهرا «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ» كوثر/1 اين از آن سوره هاست كه همه بلديم. تو قرآن بزرگ ترين سوره‌ها سوره‌ي بقره است و كوچك ترين سوره‌ها سوره كوثراست. غير از بسم الله «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيم»(يك آيه) «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ» دو«فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ» سه «إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ»كوچك ترين سوره‌هاي قرآن است ولي يك معجزه در آن است. آقاياني كه تفسير مي‌نويسند يك چيزي نقل كرده‌اند. پيغمبر ما يك پسر كوچولو داشت به نام عبدالله از حضرت خديجه، عبدالله از دنيا رفت. مردم ديدند پيغمبر ديگر پسر ندارد، به او نيش مي‌زدند. بخصوص يك نفر بود به نام(عاص) اين سر به سر پيغمبر مي‌گذاشت. نيش خيلي بد است. به مناسبت من دو تا آيه برايتان بخوانم. قرآن به پيغمبر مي‌گويد: «إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعينَ مَرَّةً» توبه/80 اگر هفتاد بار تو رسول اكرم براي مردم دعا كني من نمي‌بخشم چرا؟ براي اين كه نيش مي‌زنند، مسخره مي‌كنند، مسخره كردن گناهي است كه هفتاد مرتبه پيغمبر بگويد خدايا ايشان را بيامرز، خدايا ايشان را بيامرز، 70 بار شخص رسول اكرم به تو دعا كند، خدا تو را نمي‌بخشد، چون مسخره كننده‌اي. نيش خيلي بد است. اصلاً يك سوره داريم براي نيش، سوره‌ي نيش «وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ» همزه/1اين سوره نيش است. واين به كسي كه نيش مي‌زند. ابرو بالامي اندازد. قرآن مي‌گويد: ابرو بالا انداختن و غمزه رفتن مال مجرمين است «إِنَّ الَّذينَ أَجْرَمُوا كانُوا مِنَ الَّذينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ وَ إِذا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغامَزُونَ» مطففين/30-29(اجرموها) به(آمنوها) غمزه مي‌آيند. زمان شاه يك دختر وقتي با لباس اسلامي دبيرستان مي‌رفت، دخترهايي كه بعضي از ايشان درست نبودند به او نيش مي‌زدند(آدم‌هاي مجرم از دست مؤمنين غمزه مي‌رفتند) «إِنَّ الَّذينَ أَجْرَمُوا كانُوا مِنَ الَّذينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ وَ إِذا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغامَزُونَ» وقتي جنايت كارها مي‌آمدند ازكنار يك حزب اللهي رد بشوند «يَتَغامَزُونَ» غمزه مي‌آمدند «وَ إِذَا انْقَلَبُوا إِلى‏ أَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهينَ» مطففين/31 پشت سرش هم فكاهي، صفحه مي‌گذاشتند و او را دست مي‌انداختند. نيش زدند به پيغمبر، چون نيش كه مي‌زنند به ولي خدا، نيش كه مي‌زنندبه كسي، خداوند جبران ميكند. قرآن يك كسي را نقل مي‌كند كه تا پسر داشت. قرآن مي‌گويد «وَ بَنينَ شُهُوداً» مدثر/13 با اين كه پسرهاي زيادي داشت اما پسرهايش برايش نتوانستند فايده داشته باشند «ما أَغْنى‏ عَنْهُ مالُهُ وَ ما كَسَبَ» مسد/2 مالها و كسبها وآن چه كسب كرده است نمي‌تواند او را روز قيامت غني كند.
خلاصه پيغمبر ما پسري داشت به نام عبدالله، كوچولو بود از دنيا رفت يك نفر به پيغمبر نيش زد، عاص بن وائل، يعني با پيغمبر يك قدري صحبت كرد و وقتي وارد مسجدشد بت پرست‌ها گفتند چه مي‌گفتي با محمد؟ گفت: بابا من يك قدري با اين ابتر حرف زدم، يعني كسي كه نسل ندارد. چون عرب‌ها خيال مي‌كردند كسي كه پسر ندارد نسلش فطع مي‌شود، چون پسر است كه نام پدر را گرامي مي‌دارد. آن وقت آيه نازل شد «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ» ما عطا كرديم به تو كوثر را، كوثر يعني خير كثير، خير كثير را مي‌گويند كوثر، قرآن گفتند، ياران گفتند شفاعت گفتند، حوض كوثر در قيامت گفتند، مقام نبوت گفتند، اعلاء كلمه توحيد گفتند. نسل گفتند، هر كس هر چه بگويد زهرا در آن سهم دارد چون اگر نشر قرآن است توسط فرزندان زهراء است. علاوه بر اين كه روايات زيادي داريم، خدا رحمت كند علامه طباطبايي را، روايات زيادي داريم كه كوثر زهراء است(اي محمد ما به توعطا كرديم كوثر را) يعني يك دختري به تو داديم كه دختر خير كثير است.
چه فرهنگ طاغوتي ما داشتيم الله اكبر، يك زن كه دختر مي‌زاييد شرمنده بود. اين فرهنگ طاغوتي است، فرهنگ جاهلي است. قرآن نقل مي‌كند از زمان جاهليت كه دخترانش را زنده به گور كردند، قرآن نقل مي‌كند بعضي‌ها همين كه به او مي‌گفتند خانمت دختر زاييده صورتش سياه مي‌شد. خدا در آن زمان به پيغمبر دختر داد و فرمود: اين دختر كوثر است «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ» دختر كوثر است منتهي دختر خانم‌ها اگر من امشب گفتم دختر كوثر است تو به بابايت نگويي ببين، ببين، آقاي قرائتي مي‌گويد دختركوثر است. دختري كوثر است چون زهرا، بچه هايش آن چنان، خانه داريش آن چنان، شوهر داريش، آن چنان. 9 سال در خانه‌ي شوهر بود و يك تقاضا از شوهرش نكرد. اين را مي‌گويند دختر، پسرانش حسين، دخترش زينب تربيت كرد. تو خانه كار مي‌كرد، گفتند فاطمه برو به پدرت بگو يك كسي بياورد خانه كمكت كند تو زحمتت زياد است، آمد به پدرش گفت، پدرش گفت: اجر تو كار خانه از دستت مي‌رود، چون آن قدر حديث داريم كه اگر رختخواب جمع كند، اتاق تميز كند، آينه تميز كند، اصلاً تميز كردن خانه براي زن عبادت است. شوهر داري عبادت است. بچه داري عبادت است «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ» ما به تو كوثر داديم، ما به تو زهرا داديم. قرن‌ها بچه‌هاي فاطمه را مي‌كشتند، زنده لاي ديوار مي‌گذاشتند، تا زمان عثماني، يك آماري داريم از سادات كه حدود20 ميليون زمان عثماني داشتيم و حالا شايد از 200 ميليون هم آمار سيدها رد شده باشد در دنيا، از يك دختر. نمي‌فهمند خيال مي‌كنند كه يك دختر نمي‌تواند عقبه داشته باشد. خيال مي‌كنند يك ايران نمي‌تواند با شرق و غرب بجنگد، مي‌شود. ما حديث داريم، حضرت مهدي(عليه السلام) وقتي مي‌ايد دستش را كه روي سر مردم مي‌كشد نيروي آن‌هايي كه حضرت مهدي دستشان را روي سرشان مي‌كشد، نيرويش چند برابر مي‌شود. خيلي هم باور كردني است، چون حضرت مهدي، امام معصوم شما نايبش را حساب كن، رهبر انقلاب، امام در حسينيه جماران كه مي‌ايستد از حسينيه جماران تا آن جايي كه مردم هستند 3 متر فاصله است. امام دست روي سر اين‌ها نمي‌كشد، همان از آن بالا دستش راچنين مي‌كند(تكان مي‌دهد) آن‌هايي كه مي‌روند تو حسينيه جماران و امام دستش را برايشان اين گونه تكان مي‌دهداز در حسينيه كه بيرون مي‌آيند يك حال عجيبي دارند. زورشان، شوقشان، شورشان، ترسو اگر برود حسينيه جماران امام دستش را برايش اين چنين(تكان بدهد)كند وقتي از در حسينيه بيرون مي‌آيد، شجاع بيرون مي‌آيد. شجاع برود توحسينيه وقتي بيرون مي‌ايد نيرويش چند برابر مي‌شود. وقتي نايبش از 3 متري دستش را اين چنين(تكان بدهد) نيروزياد مي‌شود، چه مانعي دارد حضرت مهدي دستي روي سر اصحاب بكشد، نيروي يك نفر چند برابر بشود، كجايش تعجب دارد؟ ! مگر نمي‌شود از يك زهرا 200 ميليون سيد داشته باشيم. الآن كه داريم، سيدها بايد افتخار بكنند. ضمناًاين را هم سيدها بدانند كه اگر شما خلاف بكنيد، يك كاري بود سابق بچه سيدها يك شال سبزي و يك كلاه سبزي مي‌بستند. وقتي آمدند به عنوان روشن فكري بخصوص من سيدي را سراغ دارم كه بچه هايش گفتند بابا، اين كلاه سبزرا بردار(اين) كار خيلي بدي است. اگر هر سيدي يك نشانه‌ي سبز مي‌داشت، آن وقت الآن تو خيابان يك شهر آدم مي‌فهميد كه دودمان زهرا، چون قرآن گفته، ما به تو كوثر داديم و اگر هر سيدي نشان خودش را از دست ندهد، نشان ظاهري با سبزي، نشان باطني با اين كه تقوايش زيادتر بشود.
بچه‌ي فاطمه بايد پيدا باشد كه بچه‌ي فاطمه است. بچه‌هاي زهرا اگر گناه هم بكنند شايد با باقي فرق داشته باشد. خدا به زن‌هاي پيغمبر مي‌گويد: «يا نِساءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساء» احزاب/32 زن‌هاي پيغمبر حساب شما با باقي فرق مي‌كند «مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا» احزاب/30 اگر زن پيغمبر به خاطر انتساب به پيغمبر خلاف کند «يُضاعَفْ لَهَا» دو برابر است. نسل زهرا، بچه سيدها، بنابر اين من تقاضا مي‌كنم بچه‌هاي فاطمه، نشانه‌ي سيدي‌شان را از بلوز و شال گردن گرفته تا انگشتر و كفش به هر نحو پيدا باشد سيد هستند. چون اين را خدا مي‌خواهدشكوفا بشود، آن كسي كه مي‌گفت پيغمبر نسلش قطع شد و حالا كه الحمدلله نسلش قطع نشد ما بايد به كوري چشم او نشان بدهيم.
شما چرا براي سلامتي امام سه تا صلوات مي‌فرستي براي اين كه شاه گفت، امام نه! شما تا مي‌گويندخميني مي‌گويي «اللهم صل علي محمد وآل محمد» يعني چشمت كور شود. تو كه گفتي امام نه! من مي‌گويم آره، آره، آره مثل يك كسي گفته بود نام علي روي بچه هايتان نگذاريد. امام حسين(عليه السلام) هم گفت به كوري چشمت، حالا كه تو مي‌گويي اسم بچه‌ات را علي نگذار من اگر صد تا پسر داشته باشم اسم همه ايشان را علي مي‌گذارم. شماره بندي مي‌كنم. علي اكبر، علي اوسط، علي اصغر. بچه سيدها درسشان را يك نمره بيش‌تر بخوانند. اخلاقشان، ادبشان، سخاوتشان، شجاعتشان. بايد همينطور باشد كما اين كه الان عملاً همينطور است. الآن سال‌ها و قرن هاست و بهترين و بزرگ ترين مراجع تقليد ما سيد هستند و كمتر مرجع تقليدي داشتيم كه سيد نبوده. البته نمي‌خواهم بگويم شرطش سيدي است «إِنَّا أَعْطَيْناكَ الْكَوْثَرَ» ما به تو عطا كرديم كوثر را، خير زياد را فاطمه را به تو داديم. حالا نعمت‌هاي خدا را كه چه؟ «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ» در مقابل نعمت‌ها بندگي، تشكر نماز، نحر، «إِنَّ شانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ» يعني دشمن تو اوست كه ابتر است «وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ» مائده/2 يعني وادار نكند دشمني قومي شما را كه از عدالت خارج شويد. به خاطر ناراحتي كه از فلاني داري و دشمني كه با فلاني داري پايت را از مرز عدالت بيرون نگذار.
يا رسول الله آن مردكي كه به تو گفت چون پسرت عبدالله مرده است و پسر نداري و نسلت قطع مي‌شود نام ونشانت محو مي‌شود، همان ابتر است، همان دنباله نداردكارش. اين هم سوره‌ي كوثر به صورت فشرده به مناسبت روز فاطمه زهرا كه روز زن است و اما من در باره‌ي كار زن برايتان صحبت كنم. زن تو جامعه ما كار بكند يا نكند؟ ببينيد بعضي چيزها شعاري نيست. خدا لعنت كند يكي از اين كانديداها را كه فراري است تو تبليغاتش نوشته بود اگر مرا كانديدا كيند من بين زن و مرد مساوات برقرار مي‌كنم. مي‌خواستم ببينم ايشان مساوات برقرار مي‌كند يعني مساواتي كه، مي‌شود يا نمي‌شود. آخر بعضي چيزها نمي‌شودمساوات برقرار كرد. مثل اين كه شما خواسته باشيد چشم را گوش كنيد، گوش را چشم كنيد، نمي‌شود منتهي مي‌شوديك تعادلي بين اين‌ها برقرار كرد مساوات بين زن و مرد چيزي نيست كه آدم با شعار درست كند. زن يك جور ساختمان دارد و مرد هم يك جور ساختمان دارد و اين ساختمان‌هاي دو گانه دليل بر بدي و كمي هيچ كدام از اين‌ها نيست.
حالابا عرض معذرت از زن‌ها تحت عنوان كار براي زن به اين طرحي كه مي‌كشم توجه كنيد. زن يك كسالت‌هايي دارد قبل از حاملگي، همه رقم غذايي نمي‌تواند بخورد. بوهايي به دماغش مي‌رسد كه ناراحتش مي‌كند. هوايي ناراحتش مي‌كند. بويي ناراحتش مي‌كند كسالت‌هايي دارد در وقت اول و دوم حاملگي، اين يك چيزي است. حالا آن آقاي كانديدا مي‌خواهد چه كند؟ وقتي رئيس جمهور شود، اين جانب مقرر فرمودم كه زن هاديگر قبل از حاملگي، اين كار طبيعي است ديگر، مثل آن شخصي كه مي‌خواست رئيس جمهور بشود بگويد اگر من رئيس جمهور بشوم دستور مي‌دهم زمستان ديگر سرد نشود. در طبيعت كه نمي‌شود اثر گذاشت.
كسالت قبل ازحاملگي، گرفتاري است. مسئله حاملگي، زن حامله استراحت مي‌خواهد، تغذيه مي‌خواهد، نشاط مي‌خواهد، سنگين است. زايمان خودش گرفتاري مهمي است براي زن‌ها، كسالت‌هايي دارند در هر ماه چند روز كسالت دارند كه ديگر اين شرحش درست نيست كه در تلويزيون بگويم. مسئله‌ي آرايش، ساختمان زن با مرد از نظر اين كه علاقه‌اي به آرايش دارد زن و اين علاقه هم طبيعي است، خدا او را چنين خلق كرده است.
آرايش غير از تجمل پرستي است. پيغمبر وارد خانه‌ي زهرا شد گفت زهرا شوهرت كو؟ گفت چند دقيقه‌ي ديگرمي‌ايد. حضرت گفت: شوهرت مي‌آيد؟ پس چرا سرت را شانه نكردي؟ ! پاشو خودت را براي شوهرت درست كن. آرايش مسئله‌ي طبيعي است. كسالت قبل از حاملگي، حاملگي، زايمان، در هر ماه چند روز، آرايش، مسئله‌ي شيردادن، مسئله‌ي تربيت يك مسئله‌ي مهمي است بر دوش زن. اين‌ها گرفتاري‌هاي زن است. قابل انتقال هم نيست. آخربعضي چيزها قابل انتقال است. مثلاً فرض كنيد بنده پيش نماز اين مسجد هستم مي‌توانم. آهاي مردم من كار دارم فرداشب فلاني جاي من نماز بخواند، خداحافظ. اما يك زن كه مي‌خواهد زايمان كند، نمي‌شود كه بگويد خانم تو عوض من زايمان كن من رفتم.
اينها يك گرفتاري‌هايي است كه هر زني بايد خودش بچشد. حالا يك جمع بزنيم. كسالت قبل از زايمان، زايمان، كسالت ماهانه، آرايش، شير دادن، تربيت، اين‌ها همه مساوي است با اين كه زن گرفتار است. اين يك جمع، پس زن يك نوع گرفتاري‌هاي طبيعي دارد. ما نمي‌گوييم زن كم‌تر است زن نمي‌فهمد نه! فهم زن خيلي خوب است. نبوغ زن خيلي خوب است، نقش زن خيلي خوب است اما يك سري گرفتاري‌هايي دارد. از طرف ديگرمي بينيم كار هم خوب است. كار چه خوبي‌هايي دارد؟
1 - كار براي سلامتي خيلي خوب است كار براي پرورش استعداد، زن‌هايي كه كم كار مي‌كنند بيش‌تر مريض‌اند. از وقتي كه زن‌ها گوشت پختن و گوشت خورد كردن و سبزي و جارو زدن، سماور و شستشوي ايشان، وقتي همه كارهايشان برقي شد، از وقتي كه همه كارهايشان برقي شد، زردي رنگشان و كسالتشان و بي حالي ايشان بيش‌تر است. زن‌هايي كه در روستاها با دست كار مي‌كنند سالمندترند معمولاً. كار برا‌ي سلامتي خوب است. پرورش استعداد زني كه كار مي‌كند ذوق و ابتكارش رشد مي‌كند. براي پيشرفت اقتصاد، نصف جمعيت يا نصف بيش‌تر جمعيت هر جامعه‌اي را زن‌ها تشكيل مي‌دهند. و اگر زن‌ها كار بكنند به نفع پيشرفت اقتصاد است. حديث داريم سه تا صدا را خدا دوست دارد:
1- صداي چرخ(ريسندگي) پيرزن يعني دوست دارد حتي پيرزن‌ها هم به نفع پيشرفت اقتصاد كار بكنند. حالا دستي يا ماشيني. كار براي رفع بي حوصلگي. آدمي كه كار ندارد، حوصله‌اش سر مي‌رود. كار براي استقلال اقتصادي، زن اگر كار بكند، خودش پول داشته باشد نياز ندارد كه هر وقت پول مي‌خواهد به شوهرش بگويد، شوهر يا به او بدهد يا ندهد يا داشته باشد كه به او بدهد يا نداشته باشد كه بدهد. خودش روي پاي خودش باشد، حتي كمك هم به شوهرش بكند كه بهترين عبادت كمك به همسر است.
كاربراي سلامتي به علاوه پرورش استعداد، به علاوه پيشرفت اقتصاد، به علاوه رفع بي حوصلگي، به علاوه استقلال اقتصادي مساوي است با اينکه كار خوب است.
پس ما دو تا جمع داريم زن گرفتار است كار خوب است. خواسته باشيم بگوييم زن گرفتار است هيچ كار نكند تو خانه بنشين، حرف نزن، خوب اين غلط است. بگوييم زن دوشادوش مرد كار بكند، خوب گرفتار است. اسلام آمده يك طرحي داده است. طرح اسلام اين است(شرايط كاربراي زن) مي‌گويد: زن خوب است كار كند اما به چند شرط، منتها حتي المقدور يعني تا مي‌شود، البته وقتي نمي‌شودحساب جداست حتي المقدور كار سبك باشد و ظريف. البته اگر نياز شد زن كار سنگين هم بايد بكند، مثل اين كه اگر به ايران حمله شد زن و مرد بايد بجنگند. ارتش بيست ميليوني بايد زن‌ها هم اسلحه دست بگيرند. كار مشكل هم بكنند اضطرار شد، حساب ديگريست والا اگر اضطرار نيامده به خاطر اين كه مراعات زايمان و حمل و آرايش و اين هارا بكنيم، حتي المقدور سعي كنيم كارش سبك و ظريف باشد.
2 - كارش حتي المقدور اختياري باشد. چون گاهي زن مثلاً سر ساعت مي‌خواهد بيايد اداره بچه‌اش گريه مي‌كند، كسالت و حاملگي فشار آورد، مسئله‌ي كسالت ماهانه برايش پيش آمد بنا بر اين حتي المقدور سعي كنيم اختياري باشد كه هر وقت خواست به خاطر آسايش، تربيت بچه، زايمان، اگر يك وقت خواست با استراحت بيش‌تر مي‌سازد. كارش اختياري باشد. اين حتي المقدور است. البته اگر ما دبير زن خواستيم، پزشك زن خواستيم، او هم بايد سر ساعت بيايد، اينها اجبار است، يعني اضطرار است، بايد زن كارش سبك باشد اما اگر حمله به ايران شد كار سنگين هم مي‌كند. بهتر آن است كه كار زن اختياري باشد اما چون جامعه ما كمبود دارد، متخصص زن كم داريم، بايد آن هاهمسر ساعت بيايند. حتي المقدور سعي كنيم كار زن در محيط آرام باشد. در محيط‌هاي شلوغ، پر سر و صدا نباشد. در محيط خانه و همچون خانه، سعي كنيم محيطي آرام و بي سر و صدا باشد. از حوادث دور باشد. حوادث گوناگون اگر زن حامله باشد در حملش اثر مي‌گذارد. در روحيه‌اش اثر مي‌گذارد. زني كه تو حوادث افتاد از يك سري كارهاي اصيل مثل تربيت و رسيدن به بچه عقب مي‌ماند. حتي المقدور آرام، حتي المقدور اختياري، حتي المقدور سبك، امااگر نيازي شد اين‌ها استثنا مي‌شود مثل الآن كه جامعه ما به خاطر اين كه متخصص كم داريم، زن متخصص كم داريم، خوب اگر خواسته باشيم بگوييم اين خانم هم اختياري اگر خواست بيايد اداره، خواست نيايد، خواست بيايدبيمارستان، خواست نيايد، خوب آن وقت كسي را نداريم جايش بگذاريم.
الآن ما در يك شرايط استثنايي ما هستيم والا اگر ان شاءالله همه‌ي دخترهاي ما تحصيل كنند و همه در رشته‌هاي خودشان متخصص بشوند كه اين مرگ برآمريكايي هم كه امروز تو راه پيمايي گفتيد اثر داشته باشد. چون مرگ بر آمريكا كه مي‌گوييد، آمريكا مي‌خواهد شما متخصص نباشيد و اگر شما نمره‌هاي پارسالت بوده، امسال بشود خواست آمريكا هم اين است كه توي ايران بي سواد باشند.
ايران نياز داشته باشد. شما بايد خوب درس بخوانيد متخصص بشويد. ان شاءالله به اميد روزي كه فرهنگ و رشد زن‌هاي ما به قدري باشد كه آن قدر تحصيل كرده و متخصص داشته باشيم كه خود زن‌ها بتوانند كارهاي سبك را انجام بدهند، بتوانند اختياري باشند. بتوانند در محيط آرام باشند و نياز به اين بار مشكلات نداشته باشند. حرف‌هاي امروز ما تمام شد.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»