|
1370/7/11 تعصب و غرور، موانع تربيت بايگاني سالانه - 1370
بسم الله الرحمن الرحيم
الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي
در خدمت خواهران و برادران فرهنگي و نهضت سواد آموزي در باختران هستيم. جلسه قبل بحثمان در مورد معلم و شاگرد بود. تعليم و تربيت و آموزش و پرورش خيلي حرف دارد. منتها اگر يک مقداري هم بخواهيم زياد در نخ آموزش و پرورش برويم ممکن است کسي که کارگر، بازاري، کشاورز، خانه دار و. . . است تلويزيون را خاموش کند و بگويد: خوب! به ما مربوط نيست. ما سعي كرديم كه بحثمان بحثي باشد که همه به آن گرفتار هستند. به يک نحوي خيلي‌ها به آن گرفتار هستند. بحث تربيتي مخصوص آموزش و پرورش هم نيست. بحث تعصب و غرور است. از اين نظر تربيتي است که اگر کسي غرور داشته باشد يا تعصب داشته باشد هيچ تربيت پذير نيست. هرچه به او مي‌گويي شانه هايش را بالا مي‌اندازد. به مسئله‌اي اعتراض پياد ميکند. حالا مسئله تعصب و غرور چند نکته دارد که بايد بگوييم. اول تعصب را بايد معنا کنيم. تعصب دوتا معنا دارد. تعصب دو نوع است. تعصب نابجا وتعصب بجا! بعضي وقتها انسان بايد بجا تعصب داشته باشد که اگر بي خيال باشد بي تعصب است. اميرالمومنين سر افرادي که بي تعصب هستند نعره و فرياد مي‌کشد. يک جا حضرت امير ميگويد: «قبح لکم» مرده باد! يا «اشباح بلا ارواح» شبح‌هاي ديروز! آدم‌هاي بي خاصيت! چرا؟ هرچه ناله مي‌زند مرد آهني هستند. همينطور بي خيال نشسته‌اند يا اشباح الرجال ولارجال مردهاي نامرد يکجا فرمود تبت لکم مرده باد شما بريده باد دست شما گاهي وقتها انسان بي تعصب و بي خيال است رفيق اون شاه کذاي هرچه گفتن ايران رفت ميگفت اصفهان ما را بست است به هر حال گاهي انسان دخترت دير آمده خوب بلاخره مياد همين پسر شما دير کرد از مدرسه دير کرد مياد همين آقا اين کار خلاف بود خوب حالا خوب ميشود همين يک سري افراد راجب به خير و شر بي تفاوت هستند غيرتي تعصبي حماسه‌اي گوش نميدهند گاهي انسان بايد تعصب داشته باشد فتواي حضرت امام رضوان الله تعالي عليه نسبت به سلمان رشدي اين يک تعصب ديني بجا بود نقل شد که امام قدم ميزد و لبهاي خودش را فشار ميداد هي لبهاي خودش را با دندان هي يک جوري امام قدم ميزد ولي يک روز ديدم قدم زدنشان يک هيجاني توش است گفته شد که گفتن آقا شما امروز راه که ميرويد لبهاتان را بهم فشار ميدهيد يک جور خاصي هستيد فرمود ميخواستم جوان باشم خودم بروم لندن سلمان رشدي را بکشم و برگردم نميتوانم ميسوزه که چرا به رسول الله توهين شد گاهي آدم بايد غيرت داشته باشد به اميرالمومنين گفتن ريختن تو خانه زن غير مسلمان طلاي او را بربايند به دزدن فرمود من امران مسلما ما تنها واسفا اگر مرد مسلماني از تعصب و غيرت بميرد جا دارد در کشور اسلامي چرا نا امن است گفتن آقا زن مسلمان نيست گفت نباشد غير مسلمان هم وقتي در کشور اسلامي زندگي ميکند بايد راحت زندگي کند اگر مرد مسلمان از غصه بميرد جا داره گاهي بايد جوش آمد سوز زد تعصب نشان داد حضرت موسي وقتي آمد ديدم مردم منحرف شدن چون حضرت موسي(ع)با مردم صحبت کرد گفت سي روز ميروم مناجات تو کوه طور از اونجا براتون آيات الهي و وحي و تورات مي‌آورم سي روزش شد چهل روز تو اين ده روزه يک هنرمند مجسمه سازي بنام سامري از طلاهاي که جمع کرد مجسمه‌اي ساخت از لوله کشي درون مجسمه جوري بود که هوا که رد و بدل ميشد مثل صوت صدا ميکرد بعد هم به مرد ميگفت خداي شما همين گوساله است مردم خدا پرست شدن گوساله پرست موسي که آمد تورات را زد زمين ريش برادرش که قائم مقام و جانشينش بود گرفت کشيد زمين گاهي آدم بايد جوش بياورد خوب حالا مردم شد شد نشد نشد خيلي غيرت ميخواهد حق بايد بشود و باطل بايد نشود اين که به ما چه بنابراين گاهي بايد تعصب باشد وتعصب هم داريم تعصب بجا نمونه هاش خلخال زن کافر تعصب بجا فتواي چي امام براي سلمان رشدي رضوان الله تعالي تعصب بجا پدر و مادر و فرزند يک سري تعصبها بجاست اما يکسري تعصبها نابجا است ما تعصب نابجا را صحبت کنيم بيشتر بحثمان هم اين است تعصب نابجا را قرآن ميگويد هميه و هميه يعني تعصب البته خود تعصب هم عربي است من نميدانم کلمه تعصب فارسي دارد يا نه بعضي کلمه‌ها فارسي ندارد نميتوانيم تو تلويزيون بگيم يک وقت بچه کوچولي به باباش ميگويد کلماتي داريم که تو فارسي ندارد کلماتي داريم ترکي نداره کلماتي داريم اردو نداره تعصب نميدانم فارسي دارد يا نه ولي قرآن ميگويد هميه هميه جاهليه، هميه جاهليه آيه قرآن است يعني تعصب جاهلي حالا تعصب جاهلي چي است نمونه‌هاي تعصب جاهلي چيه يک حديثي از رسول اکرم بخوانم يک حديثي از امام صادق(ع) رسول اکرم فرمود اين درسها خيلي است تو انتخابات بايد کانديداي من راي بياورد بايد اين مدرسه را تو روستاي ما بسازيد بايد اين طور لباس بپوشد بايدهاي که نبايد و نبايدهاي که بايد وچقدر اين مسئله توسعه دارد رسول اکرم فرمود من کان خيلي حديث خطرناکي است من کان في قلبه حبه من خردل من عصبه اگر کسي يک سر سوزن تعصب داشته باشد به عصب الله يوم القيامه مع العراب جاهليه يک زره تعصب داشته باشي گاهي وقتها يک تعصباتي دارد روي يک کلمه تعصب دارد که اين را بگزاريد مثلا فرض کنيد اسم بچه را اين بگزاريم يا اين اسم شهر را اين کلمه بگزاريم يا اين کلمه اسم مدرسه را اين بگزاريم يا اون اسم حجره را چي بگزاريم روي يک کلمه روي يک نامي تعصب روي يک چيزهاي جزي و البته اين به معناي اينه که آدم کار مهم ندارد چون اگر آدم کار مهمي داشته باشد اين فکرها نيست تعصب روي کلمه روي عکس شعر و الي آخر رسول اکرم فرمود من کان في قلبه حبه من خردل من عصبه اگر کسي يک زره‌اي تعصب داشته باشد روز قيامت گويا مسلمان نيست با اعراب جاهلي مهشور ميشود حالا بعضي‌ها خودشان تعصبشان نيم کيلو است اطرافيان تعصبشان دو کيلو است اون خودش ميگويد آقا حالا ما راي آورديم آورديم نياورديم هم نياورديم يک عده ميگويند نه خود طرف ميگويد من مطمئن نيستم خود طرف ميگويد من دکتر نيستم خودش ميگويد من نيستم ولي يک مشت بادمجان داري تو تا قار ما کاشان ميگويم نميدانم اينجا هم ميگويند بادمجان دور قاب چين حديث امام صادق راجب بادمجان دور قاب چين است امام صادق فرمود من تعصب اوتعصب له کسي که خودش متعصب باشد يا خودش آدم ميزاني باشد اطرافيهاش ناميزان باشند فخلع رقبت ايمان من عنقه خداوند نخ ايمان را از گردنش بر ميدارد يعني آدم متعصب نمتواند ديندار باشد چون خدا ميگويد اين ميگه نه مسئله تعصب مسئله خطرناکي است اما شاخه‌هاي تعصب چي است تعصب در موارد مختلفي است شاخه‌هاي تعصب را ميتوانيم موارد زير نقل کنيم تعصب درغريضه آيه داريم تعصب در زبان آيه داريم تعصب نژادي آيه داريم تعصب جنسي تعصب سني تعصب بومي همه اينها شاخه‌هاي تعصب که هريک ازما که پاي تلويزيون گفتگو ميکنيم يک رقمش را کم يا زياد ممکن است داشته باشيم تعصب قبيله‌اي شنديده‌ايد اوس وخزرج سالها با هم دعوا داشتن تعصب قبيله‌اي اين قبيله ميگفت ما بيشتريم يک قبيله ميگفت ما بيشتريم درگيري تا سر شماري کردن قبيله‌اي که باخت دبه کرد گفت زنهاي حامله دوتا حساب ميشود دوباره بشماريد زنهاي حامله را دوتا حساب کردن باز حاشا کرد گفتن مرده‌ها را هم بشماريد ما بيشتر مرده داديم زنده و مرده را بشماريد آيه نازل شد الهکم تاکثر حتي زرتم المقابر به قدري شما رو زنده باد ومرده باد قبيله رو عدد وکثره حتي زرتم المقابر فرمود زيارت کرديد مقبره را اميرالمومنين اين نامه را اين جمله را اين آيه را مخواند الهکم تاکثر و رو حسابي که به چي چي افتخار ميکنيد به استخوان پوسيده‌هاي با با تون افتخار ميکنيد به استخوان پوسيده‌هاي مادرتان افتخار ميکنيد اجدادي که مردن استخوان پوسيده چي که بهش افتخار ميکنيد تعصب قبيله‌اي قرآن که نازل شد بعضي افراد ميگفتن که چطور شد قرآن به رئيس قبيله ما نازل نشد الان آموزش و پرورش از گيرهاي که داره اينه گاهي دوتا روستا پيش همند به فاصله دوسه کيلومتر آموزش و پرورش نميرسد تو هر روستاي يک مدرسه بسازد اين روستا مدرسه ميسازد مردم روستا ميگويند ما بچه هامان را نميدهيم بروند آنجا ما بچه همان را نميدهيم وسط مدرسه ميسازد يک مدرسه وسط بيابان خوب سرايدار ميخواهد نميدانم حفاظت ميخواهد گاهي مردم به خاطر تعصبي که دارند بچه‌اش را اجازه نميدهد درس بخواند تعصب الان اول مهر است مليونها با سواد تو خانه‌ها هستند ومليونها بي سواد تو خانه‌ها هستند يعني يک خانم بي سواد عروسش سواد دارد دخترش سواد داره دامادش سواد دارد شوهرش سواد دارد هفت تا با سواد تو خانه هستند دوتا هم بي سواد ميشوند نه تا چهارتا باسواد هستند يک بيسواد ميگيم برادر بيسواد خواهر بيسواد تو سواد نداري پهلوي شوهرت من پهلوي شوهرم درس نميخوانم سختم يک غروري دارد پهلو دامادت درس بخوان من پهلوي دامادم درس بخوانم پهلو عروست پهلو دخترت به خاطر غروري که دارد بيسواد ميماند وچهارتا با سواد و يک بيسواد چهارتا با سواد سالها وروزها و شبها تويک خانه و سريک سفره يک باقچه آخرش هم بيسواد بخاطر تعصب آنوقت نهضت سواد آموزي بايد چند مليارد پول خرج کند به خاطر غروري اين برادر خواهري که توخانه است اگر اين بيسواد پهلو آن با سواد درس بخواند چند مليارد تومان پول چند تا شهر و چندتا شهرک ميشود ساخت براي بي خانه‌ها ولي به خاطر غرور و تعصبي که دارد همه کنار هم عارشان ميشود اين سيلي که ما از تعصب و غرور ميخوريم دانشگاه اول مهر دانشگاه باز ميشود خدا ميداند که دها هزار دانشجو داريم که قرآن را باز ميکند بلد نيست بخواند اما ميگيم آقا اين جهاد دانشگاهي اين انجمن اسلامي اين استاد اين همشاگردي بلده قرآن بخواند شما بگيد ده تا اول مهر شبها زمستاني يک رب خوابگاه هم که هستيد تو اين خوابگاه يکي بشود معلم شما دانشجو هستيد يکي از اين دانشجوها بشود معلم ده تا هم بشود شاگرد قبل از شام يک رب با هم درس بخوانيد ما سال سوم شيمي هستيم اون آقا سال اولش است خلاص سال دوم حقوق هست اين آقاسال چهارمش است به خاطر غرور آخرش ليسانس و فوق ليسانس ميگيره قرآن بلد نيست بخواند با اينکه دانشجو است ده ساعت پانزده ساعت بيست ساعت ميتوانه شاگردي کند قرآن بخواند تعصب تو يک خوابگاه تحصيل کرده‌ها به خاطر غرورشان بيسواد ميمانند تو خانه‌ها به خاطر غرور و تعصب بيسواد ميمانند خيلي ما کتک تعصب را ميخوريم منتها کتکهاش درد ندارد توجه نداريم گاهي تعصب تعصب نژادي است زماني شيطان چي شد قصه خداوند به شيطان گفت که خداوند به فرشته‌ها گفت که به آدم سجده کنيد همه سجده کردن مگر ابليس، ابليس گفت ما منعک چي شد توسجده نکردي گفت خلقتني من نار خلقتني من طين نژاد من از آتش نژاد او از خاک موجود خاکي موجود شهري پهلوي دهاتي، دهاتي پهلوي شهري اين پهلوي اين نژاد پرستي والان افريقاي جنوبي همين بلا را دارد اسرائيل همين بلا را دارد تعصب حماقت است يک از چيزهاي که تونست صدام مردم عراق را کلاه سرشان بگزارد همين عرب عرب و عرب ما نداريم عجم نداريم عرب و عجمي نداريم تعصب پيامبر اسلام به بلال ميگويد تو سخنگوي حکومت باش وتو موذن باش تعصب نژادي هر کس يادتان نرود حديث داريم هرکس ذره‌اي تعصب بر دلش باشد از مرز ايران خارج ميشود تعصب زباني قرآن ميگويد ونانزلنا الي بعد العجمن اگر اين قرآن را بر بعضي از عجمها نازل ميکرديم فقروا عليهم پيغمبر عجم بود واين قرآن را بر عجم نازل ميکرديم اين عجمي که قرآن برش نازل شده اگر پيغمبر عجم بر عربها مبعوث ميشد ميگفت ما کانوا بهي مومنين عربهاي ما نمي‌آوردن از اين آيه معلوم ميشود که تعصب تو عربها بيشتر است قرآن به عربها نازل شد ايراني‌ها گرفتن و از خود عربها هم بهتر گرفتن امام حسين از عرب است اما اشکي که افتخار ميکنيم در عاشورا ميريزيم هيچ کشور عربي يک همچين اشکي براي امام حسين نميريزه و به عزادارها غذا ميدهيم زادگاه امام حسين امام حسين در مکه روز عاشورا خبري بهش نيست افتخار ميکنيم و ما مفتخر هستيم که امام صادق ازماست به قول وصيت نامه حضرت امام ما مفتخريم که مصحف فاطمه پهلوي ماست معتقديم به مصحف فاطمه مفتخريم افتخار ميکنيم که قرآن ميفرمايد تعصب در عملها زياده به قدري که آيه قرآن نه انزلنا يعني اگر نازل ميکرديم قرآن را الي بعد اعجمين اگر قرآن بر عجم نازل ميکرديم اين پيغمبر عجم قرآن را ميخواند ما کانوا بهي مومنين عربها پيش شما نمي‌آمدن يک عده‌اي تعصب زباني گاهي تو جبهه‌هاي جنگ ما تعصب را ميديديم مثلا ما ميرفتيم تو يک تيپي لشگري صحبت ميکرديم ميگفتيم بچه‌هاي فلان شهر ايها که ميگفتن ما غيرتي هستيم دوتا دستشان را بالا ميبردن آقا تيپ فلان لشگر فلان چه فرقي ميکند عده‌اي بودن بر ابا و نياکانشان پز مي‌آمدن گفتن همچين حرکت کنيم تو بگو من پسر کيم پدرم کي من پسر کيم پدرم کي همينطور حرف را بگردونيم بگردونيم تا به سلمان بخوره سلمان فارسي فاميل مهمي نداره خيت بشود مثلا يک کسي ميدانه کسي شعر بلد نيست ميگه بيا شعر بخوانيم تا به اون بگه که شعر بلد نيست يک سلمان را کنف کنيد تحقير کنيد پز دادم به سلمان گفتن حالا تو بگو گفت من گمراهي بودم توسط اسلام هدايت شدم تعصب ديني قرآن درباره تعصب ديني ميگويد وقالت اليهود ليس من نصارعلي شي يهوديها ميگفتن مسيحيا کسي نيستند وقالت نصارا ليس يهود من شي تعصب ديني گاهي آدم روي يک کتابي تعصب دارد اصلا باقي کتابها را مطالعه نميکند گاهي روي يک روزنامه‌اي تعصب دارد من فقط اون روزنامه را ميخوانم يعني باقي روزنامه‌ها همه حرفهاشان چرند است فقط تمام حقايق تو اين روزنامه است که تو ميخواني تو تعصب نداري اين حرفها چي پيغمبر ما به قدري خوش برخورد ميکرد به کفار بت پرست الله اکبر الله اکبر الله اکبر ببينيد اين آيه چقدر قشنگ است پيغمبر به کفار بت پرست نمي‌گفت تو باطلي من حق ميگفت انا اياکم يا ما يا شما وهوفي بلاد يا ما يا شما حق ميگويم يا باطل حتي ميگويد با منحرف وقتي بحث ميکني وجابرهم لتي احسن تعصب نداشته باش يک وقت يک کسي آمد دانشمندي مباحثه کند با امام صادق(ع) طلبه‌ها نشسته بودن گفتن اجاز بده ما باهاش مباحثه کنيم گفت شما مباحثه کنيد من ميشينم نگاه ميکنم اين آقا سوال کرد و طلبه‌ها و شاگردان امام صادق يکي يکي تک و پاتک علمي جرو بحث و مباحثه کردن طرف وقتي بحث تمام شد بلند شد رفت طلبه‌ها گفتن يا امام صادق يبن رسول الله خوب بود بلد بوديم بحث کنيم امام صادق گفت تو اما تو اما تو به يکي گفت تو خيلي بي تعصب هستي طرف حق هم ميگفت قبول نميکردي ميگفت الان که روزاست ميگفتي از کجا معلوم شايد شب باشد بابا حق با اون بگو روز است نميگه ما داشتيم يک کسي را از نظر تعصب تمام کتابهاي اهل سنت را از کتابخانه‌اش بيرون انداخت خوب خيلي آدم بيخودي هستي تو خيلي حرف حق خيلي حرف حسابي تو کتاب سني‌ها است وسني‌ها تو تعصب من رفتم کتابخانه بعضي از کشورهاي اهل سنت يک دانه کتاب شيعه تو کتابخانه هاشان نيست اين نامردي است يعني شيعه يک حرف حق ندارد يعني سني حرف حق ندارد تمام کتابخانه‌هاي سعودي يک دانه کتاب شيعه نيست تعصب غوغا ميکند معامله ميکنيم آقا شما پدر فلاني مرحوم شده يک فاتحه بخوانيد اون فاتحه پدر من نيامد نمي‌آيم او معامله ميکنيم سر قول هوالله مرده وحشي آمد حمزه عموي پيغمبر(ص)را کشت آمد پهلوي پيغمبر گفت معذرت ميخواهم من توبه کردم ميخواهم مسلمان بشوم توبه‌اش را قبول کرد پيغمبرقاتل عموش را به قدري رسول اکرم براي عموش گريه کرد که دستور داد جمع شويد براي عموم گريه کنيد قطع قطع کردن ايشان را دراحد نه فقط سرش را ببرند بدنش را بريدن قطع قطع کردن جگرش را از دلش آوردن بيرون عموي او حضرت حمزه سيدالشهدا قبل از امام حسين سيدالشهدا براي حمزه بود لقب سيدالشهدا بعدم به امام حسين گفتن سيدالشهدا اما درعين حال قاتل حمزه را پيغمبر بخشيد ما ميگويم نخر ايشان آن زماني که اشان اون زماني که تعصب بر نياکان هرچي انبياء ميگفتن بابا اين بت غلط است ميگفتن والا پدرما بت پرست بوده قرآن فرمود پدرت هم نميفهميده انتم و اباکم، انتم و اباکم تو وبابات امام صادق مهمان يک نفر شد گفت آقا خانه‌ات خيلي تنگ است تو که پول داري حالاکه مثل هزار سال پيش زمين زياد بود يک خانه سي متري پانزده متري خفه ميشوي گفت اين خانه مرحوم ابوي است من به خاطر امام صادق فرمود اگر ابوي شما نفهم بود جناب عالي هم خواهي نشوي رسوا اين حرف غلطي است اگر يک کشتي غرق شد صد تا مسافر دارد نودتاش شنا بلد نيستند غرق شدن ده نفر شنا بلد بودن اين ده نفر را ببين ما صد نفر بوديم نود نفرمان غرق شده شما هم بايد آنوقت خواهي نشوي رسوا همرنگ جماعت شو حماقت اين تعصب قبيله‌اي نژادي زباني ديني تعصب بر نياکان يک صلوات بفرستيد اگر کسي با سوادش باشد تعصبش بيشتر است در قرآن يک آيه داريم براي عوام يک آيه براي باسوادها براي عوام ميفرمايد باو بغضب اينها دچار غضب شده‌اند برگشت به غضب کرده‌اند اما با سوادهاي که ميدونستن اين حق است اما اگر بگويم اين حق است دکانم تعطيل ميشود آقا ايشون ازمن بهتر است اگر بگويم ايشان بهتر است نون و آبمان اگر بگويم فلان پزشک از من بهتر است فورا ناراحتي ميکند اگر بگويم برويم فلان جا ميگه کار من کساد ميشود قرآن در مورد علماي که حق را کتمان ميکنند به خاطر تعصب و غروري که دارند ميگه باو به غضب علي غضب الله اکبر عوام بد را ميگويد غضب خواص را ميگويد باو به غضب علي غضب نور الي نور غضب علي غضب هرچي تحصيل کرده هست غضبش بيشتر است راجب يک سري افراد قرآن ميگويد عذاب عليم براي بعضي‌ها ميگويد عذاب شديد براي بعضي‌ها عذاب معين آنهاي که رو تعصب خودشان راميخواهند نگه دارند ميگويد عذاب مهين قرآن ميگويد عذاب عليم براي بعضي‌ها ميگويد عذاب شديد براي بعضي‌ها ميگويد عذاب مهين آنهاي که رو تعصب خودشان راميخواهند نشان دهند تعصب رو حق درست تعصب رو باطل غلط دنيا چيزي نيست که ما روش تکيه کنيم دنيا براي پستش براي تلفن نخ ميشوي براي تلگراف ارض ميشوي شهرتش مقامش براي چي تعصب اصلا آدم متعصب نميتواند موحد باشد که ميگي خدا اين راميگه اما من مثل اسبها را يادتان نرود اسبي داشت ميرفت نيم متر آب تو رودخانه بود اسب ميتوانست از تو نيم متري برود اما ايستاد هرچي زدن ايستاد شلاق زد بيل کوبيد هرچه کرد اسب نرفت برو حيوان نيم متر آب بيشتر نيست برو يک مردي گفت که آب را گلي کن ميرود آب رايک بيل برداشت گلي کرد تا آب گلي شد پاش را برداشت رفت گفت خدا پدرت را بيامرزد حالا دليلش چه بود گفت اول آب تميز بود اسب مي‌آمد تو اب تميز نگاه ميکرد خودش را ميديد وهرکس خودش را ببيند و خودبين باشد پا رو خودش نميگزارد و هرکس پا رو خودش نزاره حرکت نميکند تعصب قرآن ميگويد بشر مريد داري نميخواهد بکني فما کان له من سعت ينسرون چون گاهي عوامل تعصب ميگه من اين کار را ميکنم براي آينده‌ام خوب است اين باندم اين گروه اين فاميلم را من اين را داشته باشم دور خودمان يک تشکيلاتي راه بندازم اونها را دمشان را داشته باشم يک قصه براتون بگم ابوذر وارد جلسه‌اي شد تواتاق و سالن ديد همه از قبيله بني اميه هستند زد به خنده يک خنده مفسلي کرد معاويه گفت براي چي خنديدي گفت نه گفت بايد بگي خلاصه اسرار کرد بايد بگي براي چي خنديدي گفت راستش رابخواهي از رسول اکرم شنيدم اگر سران امت از بني اميه بودن خاک امت به سرشان ديدن عجب حديثي است اين حديث نابود ميکند دودمان بني اميه را چون همه محکومين هم از قبيله بني اميه بودن خيلي ناراحت شدن و گفتن اين حديث را کي گفته گفت پيغمبر گفت يا شاهد بياور يا ميکشيمد گفتن تو حديث دروغ گفتي که آبروي ما راببري يا شاهد بياور که پيغمبر گفته کجا و به کي يا ميکشيمت ابوذر هم گفت حضرت علي و حضرت علي را آوردن گفتن شما شنيديد خوب اينجا اگرباند بازي و حزب بازي و رفيق بازي بود گفت نه من نشنيده‌ام جون ابوذر در خطر است خوب باشد دروغ نميگويم بعد وقتي تصميم گرفتن که ابوذر رابکشند اميرالمومنين گفت بزاريد يک چيزي را بگويم من نشنيده‌ام پيغمبر اين را بگويد اما اين را شنيدم که رسول اکرم گفت که ابوذر راستگو است و آسمان بر راستگو‌تر از ابوذر سايه نيفکنده اين کلمه را نشنيدم ولي پيغمبر گفت هرچي ابوذر بگويد درست است بلاخره جان ابوذر را نجات داد اما نيومد معامله کند معامله با کسي نکنيد بنده با شما هستم نه اينجاخلاف بود نه با شما نيستم با کسي رودرواسي نداشته باشيم براي چي من تعصب داشته باشم که شما را نگه دارم باران وقتي در گل فرو رفت قرآن ميگويد فما کان له من سعته يسترون احدي نميتواند قرآن رانجات دهد براي چه و حزب و گروه و باندي دور خودم راجمع کنم فرعون که من ان ربک علي ميگفت غرق که ميشد هيچکس کمکش نکرد همينهاي که ميخواهي دمشان را داشته باشيد براي روز مبادا ميآيندخاکت ميکند و خاک رويت ميريزند و خلاص براي کسي تعصب به خرج ندهيد تا ميگويد حق را قبولش کنيد و تا باطل ردش کنيد تعصب خطر بزرگي است رو هيچي تعصب نداشته باشيد رو محله من ميخواهم محله‌ام اينجا باشد اگر ميبيني گناه ميکني حرکت کن من ميخواهم اين شغل راداشته باشي تعصب روي لباس زمان شاه ميگفت به آخوند برو روي منبر دعا کن اين رو لباسش تعصب داشته حتما ميخواسته آقا بشود رفت دعا کرد خانه نشين و زليل شد تا ميگفت شاه دعا کن علامت را بر ميداشتن‌اي لبو دارم‌اي خيار دارم خيار فروشي ميکرد سبزي فروشي ميکرد شاه سبزي فروش را بالاي منبر نميکرد اين شاه ميخواهد آخوند براي شاه دعا کند اين چون رو لباسش مقيد بود به خاطر تعصب لباسي جهنمي شد اخوند دربار شد اگر ديدي تو اون لباس گناه ميکني فوري بکن تو اين شهر گناه ميکني برو يک شهر ديگر تو اين شغل شغلت را عوض کن رو هيچ چيزي جز حق مقاومت نکنيد با هيچ کس سر سپرده نباشيد امر به معروف و نهي از منکر و تعصب بنياد آخرت ما را از بين ميبرد خدايا تو را به حق محمد و آل محمد همه ما را از مويرگهاي تعصب واز تعصبي و از اينکه خودتان تعصب به خرج بدهيد از اينکه براي ديگران تعصب نابجا داشته باشيم همه ما را حفظ مملکت ما را حفظ امت ما را حفظ بفرما.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»
|