1370/12/15 انفاق و كمك رساني بايگاني سالانه - 1370



بسم الله الرحمن الرحيم

بيننده‌ها كه بحث را مي‌بينند شب جمعه‌اي كه شب اول ماه رمضان سال 70، ده، پانزده روز به عيد، تناسبي كه پيش مي‌ايد اين است كه من يكي دو دقيقه راجع به اهميت ماه رمضان صحبت كنم.
جمعه آخر ماه شعبان بود چند روز قبل از ماه رمضان پيغمبر ما صلي الله عليه وآله و سلم به مردم در خطبه‌اي فرمود‌اي مردم توجه كنيد ماه رمضان مي‌ايد ماه بركت و رحمت ساعاتش بهترين ساعات، شبش بهترين شبها، روزش بهترين روزها دعا در آن مستجاب مي‌شود، نماز در آن قبول مي‌شود در اين ماه به پيرمردها احترام خاص بگذاريد. پيرمردها به كودكان احترام خاص بگذارند، كارفرماها به كارگرانش احترام خاص بگذارند يك آيه قرآن در ماه رمضان خواندن مثل آن است كه تمام قرآن را انسان در غير ماه رمضان بخواند محروم و بدبخت كسي است كه ماه رمضان تمام بشود اما مورد لطف خدا قرار نگرفته باشد هر كس مي‌تواند افطاري بدهد، بدهد. يك نفر پاشد گفت آقا ما پول نداريم فرمود: ولو به نصف خرما، البته خرما تو مسجد نه چون هسته‌اش را مي‌گذارند زير فرشها، چسبناك مي‌شود لب در مسجد هر كه مي‌ايد برود بيرون ولو به نصف خرما. انفاق و كمك در ماه رمضان خلاصه عبادت در ماه رمضان، خوابيدن در ماه رمضان عبادت نفس كشيدن ثواب سبحان الله دارد در ماه رمضان درهاي رحمت باز است، شب قدر در ماه رمضان است. شب قدر از هزار ماه يعني از 83 سال ارزشش بيشتر است. خيلي مفصل پيغمبر اسلام در آن خطبه از ماه رمضان تعريف كرد. اميرالمومنين وسط سخنراني پاشدايستاد و گفت يا رسول الله خيلي تعريف كردي بهترين كار تو ماه رمضان چيه؟ فرمود: ورع، تقوا، رسول اكرم گريه‌اش گرفت مردم هيجاني شدند گريه چي بود؟ گفتند يا رسول الله گريه نداشت سوالي كرده بهترين اعمال شما فرموديد، ورع، تقوا، ديگه اين گريه، فرمود: اين آقا كه پاشد اميرالمومنين توهمين ماه رمضان شهيد مي‌شود بعد اميرالمومنين هم نپرسيد حالا چه كسي من را مي‌كشد چرا؟ چه حزبي، چه دسته‌اي، چه خطي، فرمود: «أَ فِي سَلَامَةٍ مِنْ دِينِي»(شرح‏نهج‏البلاغه ابن‏ابى‏الحديد، ج‏4، ص‏107) مهم نيست من شهيد بشوم، دينم سالم است. فرمود: دينت سالم است، ماه مباركي و خدا را شكر كنيد كه شما را در آستانه ماه رمضان قرار داد در باز شده و اين بازار آخرت كه چقدر ما بتوانيم استفاده كنيم.
چون شب جمعه است وشب اول ماه رمضان، بيننده‌ها بحث را گوش مي‌دهند و مي‌بينند يك دعا بكنم خدايا تو را به تمام اوليائت كه در ماههاي رمضان بهترين استفاده‌ها را از ماه رمضان كردند تمام خيرات و بركاتي كه در ماههاي رمضان براي همه بندگانت مقدر مي‌كني همه آن خيرات را نصيب همه ما بفرما(الهي آمين)
خوب براي اينكه ظرف را باز كنيم چون در، پشت بام آنتن اگر در يك جهت خاصي باشد مي‌تواند تصوير را بگيرد و گرنه برفك مي‌ايد روي تلويزيون براي اينكه ما بتوانيم روحمان را جوري قرار بدهيم كه بتوانيم لطف خدا را دريافت كنيم براي گرفتن لطف خدا يك كانال دارد كانالش را قرآن مي‌فرمايد: «وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ» نور/22 يا «فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا» بقره/109 از همه ديگه ببخشيد از سر تقصير همديگر بگذريد بعد مي‌گويد: «أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ»، نمي‌خواهي خدا ببخشدت اگر واقعا مي‌خواهي خدا ببخشدت تو هم ديگران را ببخش نمي‌شود گفت من از سرش نمي‌گذرم من روز قيامت يقه‌اش را مي‌گيرم. بابا نمي‌خواهد يقه‌اش را بگيري راه دريافت لطف خدا اينكه ما به ديگران لطف كنيم، لطف كرديم لطف دريافت مي‌كنيم. خوب و چه بسيار افرادي كه ماه رمضانهاي قبل بودند و امسال نيستند و شايد هم اين ماه رمضان آخرين ماه رمضاني باشد خودمان نمي‌دانيم بنابراين همچين تصور كنيم كه انشاالله شما 100 سال عمر كنيد اما حالا يك جوري حواست را جمع كن كه از اين ماه رمضان هدر ندهيم حالا اين ماه رمضان هم، چون ده پانزده روز به عيد و چون فرمان حضرت امام كميته امداد هم تأسيس شد روز چهارده اسفند و چون ماه رمضان پول خرج كردن ارزشش بيشتر است من بحث امروزم راجع به انفاق و كمك به محرومين مي‌کنم، بخصوص شب عيد، شب عيد ايام عيد كه بچه‌ها لباس نو مي‌پوشند. افرادي كه براي بچه هايشان لباس نو ندارند اينها خيلي مشكلاتي دارند كساني كه درآمدكم، خرجي زياد لباس گران. من يك مقداري راجع به انفاق مي‌خواهم صبحت كنم.
بحثمان، بحث انفاق خواهد بود حالا، انفاق هم دو جور است يك وقت آدم خودش يك چيزي مي‌خرد مي‌دهد خوب اين يك خوبيهايي دارد. اما بهترين انفاق اينه كه آدم پول بدهد به يك كسي بگويد تو برو هر كس را سراغ داري كمكش كن يعني يك جوري باشد آن آقايي كه لباس نو پوشيد من را نشناسد چون اگر بنده 5 تا كيسه برنج به 5 تا فقير دادم اين بچه‌ها و صاحبخانه من را مي‌شناسند تا من را ديدند سلام عليكم حاج آقا احوال شما؟ اين يك جوري ادب مي‌كنند يعني تقريبا خدمات مردم را به بردگي مي‌كشاند يعني يك بله قربان گو، هم رشد مي‌كند. جوري كمك كنيد كه شكم سير بشود، بله قربان گو درست نشودو به همين خاطر من پيشنهاد مي‌كنم كه مسير خوبي است كميته امداد آدم يك چك بكشد بدهد به كميته امداد. آقا اين ده هزارتومان اين يك ميليون اين 20 تومان اين پنج¬هزار اين ده ميليون، اين را برو، چون آنها يك كانالهايي دارند محرومين واقعي را شناسايي مي‌كنند آن وقت خدمات خوبي هم مي‌كنند.
من دو جا تا حالا بي دعوت رفتم گفتم من را عضوم كنيد با آنكه بعضي از جاها صدبار دعوت مي‌كنند نمي‌رويم، دو جا من بي دعوت گفتم من را عضو افتخاري كنيد، نرفتم به آستان قدس رضوي بگويم من را جزء خدام حرم قرار بدهيد كه اگر مردم بيارند من را آنجا دفنم كنند نمي‌خواهم عضوم افتخاري باشد در حرم امام رضا(ع) چون من هر جاي دنيا كه بميرم خوب باشم خود امام رضا ديدن ما يعني بازديدمان مي‌ايد اگر ما زوار خوبي باشيم. عضو افتخاري حرم امام رضا(ع) را تا حالا تقاضا نكردم و نخواهم كرد اما عضو افتخاري كميته امداد را تقاضا كرده‌ام كه من را بپذيرند در آموزش و پرورش گاهي بي دعوت رفتم به امور تربيتي گفتم: براي بچه‌ها كاري هست بگوييد من بكنم تو بازار تهران 20 بار دعوت مي‌كنند نمي‌روم اما آموزش و پرورش را بي دعوت مي‌روم. مردن تو حرم امام رضا را تقاضا نكرده‌ام اما كمك به كميته امدادرا تقاضا كرده‌ام آن مقداري كه از قرآن و حديث را من بلدم عقيده‌ام اين است چون اگر به محرومين برسيم همفكر و همكار امام رضا مي‌شويم يعني مقلد امام رضا مي‌شويم در خط حضرت قرار مي‌گيريم در خط حضرت قرار بگيريم هر كجاي كره زمين باشيم با حضرتيم. آن مقداري كه مي‌خواهم براي پدر و مادرم مقبره بسازم پول بدهم يك خانه براي زنده بسازم مگر نه اين است كه مي‌خواهي براي مرده مقبره بسازي براي زنده خانه بساز، من نمي‌دانم بعضي چه جوري فكر مي‌كنند. البته اگر شكمها سير باشد آن كارها هم كارهاي خوبي است ساختن مقبره را من نفي نمي‌كنم آدم پول بده يك جاي خوب دفنش كنند كار خوبي است، اما نه با بودن اين همه گرسنه، با بودن اين همه گرسنه، نه.
بسم الله الرحمن الرحيم، بحثمان بحث انفاق من امروز بعد از ظهر كه يادداشتهايم را نگاه مي‌كردم گفتم اگر خواسته باشم تند تند حرف بزنم بيش از 200 حديث بحث امروز دارد، اما تند تند نمي‌گويم شايد 20 تايش را بگويم. بحثمان كمك رساني، انفاق، حالا قرآن در باره انفاق مي‌گويد: تجاره لن تبور، خيلي وقت‌ها مي‌خواهند سود كنند دنبال اين كه مي‌گويند آقا پولمان را بدهيم به كي سودش بيشتره، بانك چقدر مي‌دهد نمي‌دانم، بازار چه جوري، مضاربه چه جوري نمي‌دانم. فلان شركت چه جوري حتي اگر تو روزنامه بفهمد يك وقت شهرداري دو فلس بيشتر مي‌دهد عقربكها مي‌رود رو به شهرداري بعد اگر ببينيم دارايي بيشتره، بعد ببينيم فلان كارخانه بيشتره دنبال اين كه مي‌گويد اگر واقعا مي‌خواهي خيلي سود كند شما 100 توماني خيلي بدهند چقدر مي‌دهند 100 تا يك تومان چقدر مي‌دهند يك سال 13 تومان 100 تا يك تومان 13 تومان. خداوند تو قرآنش مي‌فرمايد كه يك تومانت را بده من 700 تومان مي‌دهم، 700 برابر، متن قرآن است كه كسي كه در راه خدا پول خرج كند 1 تومانش مي‌شود 700 برابر. پشت سرش گفته «وَ اللَّهُ يُضاعِفُ» بقره/261، گاهي هم از 700 برابر بيشتر منتهي علت ايني كه ما پولمان را براي انفاق نمي‌دهيم هنوز ايمان ضعيف يعني خيلي باورمان نيامده ما آقا اسلام را بلديم اما باورمان نيامده.
يك حاجي آقا مي‌ايد خانه به زنش مي‌گويد كه ما فردا يك ميليون بدهكاريم يا 100 هزارتومان بدهكاريم چكم دست مردم، پول هم نداريم، نمي‌دانم چه كنم خوب حاجي آقا مي‌داند به خانم و بچه هايش هم گفت، شام مي‌خورند مي‌روند تو رختخواب همه مي‌دانند اماخواب از سر كي مي‌پرد، حاجي آقا، همه مي‌داننداما دانستن حاجي آقا با دانستن خانمش فرق مي‌كند ما مي‌دانيم قيامت خدا ثواب خيلي مي‌دهد اما هنوز باورمان، هنوز حاجي آقا نشديم، باورمان نيامده مي‌دانيم كه بله، باورمان نيامده قرآن در باره انفاق مي‌گويد كه زود بدهيد اصلا نگذاريد براي شب بيست و يكم افطاري را تا شب بيست و يكم آدم نمي‌داند چه جور مي‌شود، زودتر مي‌خواهي افطاري بدهي، همين زودتر بده چون خير خير را مي‌آورد قرآن مي‌گويد: آنهايي كه قبل از پيروزي مكه انفاق كردند آنها خيلي ارزششان بيشتر از آنهايي است كه. آن كسي كه زمان شاه گفت مرگ بر شاه مهمتراز آن كسي است كه آخرهاي انقلاب گفت آخه يك كسي روز اول اعلام همبستگي كرد يكي هم روز آخر. در ميوه‌ها ميوه نوبر ارزشش بيشتره. از بهترين بدهيد اگر مي‌خواهي بحث انفاق كنيد نگوييد بابا ما چند تا لباس داريم، چندتاش كوتاه شده، چند تاش هم تنگ بدهيم براي فقرا، بدهيم به كميته امداد، چي چي، «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» آل عمران/92، از آن چيزي كه دوست داري بدهيد، لباسي كه تنگ، رنگش را دوست نداري، شكلش را دوست نداري، دوختش را دوست نداري، از مد افتاده، روغن چراغ ريخته را خرج امامزاده نكنيد، از آن كه دوست داري بده، از دسترنج خودت بده، آخه گاهي وقتها يك كسي خودش ندارد از ديگران مي‌گيرد مي‌دهد يك دعايي هست ماه رجب كه دستشان را به ريششان مي‌گيرند همچين مي‌كنند يك كسي كوسه بود، ريش نداشت ريش بغلي را گرفت همچين كرد. خوب حالا اين، اين طور نباشد كه از دسترنج خودت نباشد از دسترنج خودت باشد چون مي‌فرمايد: «أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّباتِ ما كَسَبْتُمْ» بقره/267، يعني آني كه كسب كرديد، بعضي زنها هي به شوهرش مي‌گويد آقا نذر كرده‌ام بده، بابا خوب نذر كرده، نذر كن برو نماز جمعه، نذر كن پاشو نماز شب بخوان هي نذر مي‌كند از شوهرش بگيرد خرج كند اين خانم هر مشكلي پيش مي‌ايد نذر مي‌كند از جيب شوهرش بده. شما هر وقت مي‌خواهي نذر كني ناراحتي بزن تو سر خودت، اگر ناراحت مي‌زنه تو سر آن، « ما كسبتم»، از درآمد خودت بده خالص باشد هدفتان از انفاق خدا باشد.
اگر شما فندق دادي كه گردو برگرده اين كاسبي، اين دنياست علف دادي كه شير بدوشي اين دامداري، انسانيت اين است كه آدم چون مال را كه مي‌گويند بده مي‌گويند بده تا بروي به خدا برسي اگر آدم هدفش مردم باشد آن رشد و معنويت توش نيست شخصي است خيلي كار كرد انصافا كارهاي خوبي كرد، زايشگاه، آب انبار، درمانگاه، بيمارستان، راهنمايي، دبيرستان، مسجد خيلي كارها كرد همه‌اش هم من م دانم كيه، همه‌اش هم با كاشي كاري نوشت كه مثلا درمانگاه محسن قرائتي، بيمارستان محسن قرائتي، نمي‌دانم آب انبار همه را تابلو كاشي كاري قشنگ مي‌نوشت بعد از مردنش خوابش را ديدند پسر يكي از مراجع تقليد مي‌گفت: خوابش را ديدند گفت هيچ كدام كارهايم به درد نخورد براي اينكه همه‌اش اصرار داشتي با كاشي كاري اسمت را بنويسند وقتي روز قيامت شد خوابش را ديدند كه در آن ور دنيا مي‌گويد هيچي دستم را نگرفت. آخرش گفتند يك روز يك جواني به تو رسيد گفت تو كه خيلي كار خير مي‌كني بيا مردانگي كن يك پولي بده ما را هم دامادمان كن و من بخاطر اينكه ازدواج نكردم گناه مي‌كنم شما بيا ما را هم. و شما 5 هزارتومان كنار خيابان بهش دادي براي خرجي داماديش، اين را هيچ جا ننوشتي يعني يادت رفت بنويسي آن چيزي كه هيچ كجا ننوشتي، خدا نوشت و تمام آنهايي كه نوشتي خدا پاك كرد، خوشحال بشويد كه يك كاري بكنيد كسي نفهمد.
يك كسي خيلي مهمه خيلي هم كتاب نوشته مي‌گفت من خيال كردم از مُهمين مملكتم، بعد چند روز پيش فهميدم خيلي خيطم، به او گفتند چطور؟ گفت: رفت عيادت مريضي تو بيمارستان بود دور تختش خيلي شلوغ بود من هم يك مقداري گز و ليموشيرين و اينها را گرفته بوديم و زير عبا بود ما رفتيم و خلاصه آن را گذاشتيم آن بغل و احوالپرسي كرديم و آمديم مي‌گفت وقتي آمديم گفتيم ما اين همه پول داديم مريضه نفهميد كه اين ليمو و گز مال من، مي‌گفت كلي ناراحت شدم كه ريشم سفيد شده ده بيست تا كتاب تا حالا نوشتم مردم به عنوان يك شخصيت مهم مملكتي من را مي‌شناسند اما من گرفتار يك جعبه گز هستم كه اسم من روي آن باشد خيلي ميگفت ناراحت بود و منقلب بود مي‌گفت گاهي وقتها يك صحنه پيش مي‌ايد آدم مي‌فهمد هيچ كاريش براي خدا نيست اخلاص، اين كه مي‌گويند پولتان را از طريق كميته امداد بدهيد براي اينكه خودتان مطرح نباشيد بگذار شكمها سير شود و شما حذف بگذار مردم به يك جايي برسند و شما محو بشويد اين حديثي كه من تو تلويزيون مي‌خوانم هيچ نمي‌تواند روز قيامت برايش حساب باز كند كه آقا من حديث خواندم خوب حديث خواندي تو تلويزيون پز هم دادي ديگه، اما اگر يك كسي گفت آقا فتوكپي اين را به من بده، يا اين حديث را نوشت رفت تو يك شهري، روستايي خواند و من خبر نداشته باشم ممكنه اون از آن روستا يك ثوابي به من برسد، و من از تلويزيون سراسري شبكه يك اجري نداشته باشم يعني گاهي از تلويزيون سراسري هيج و از يك روستا خيلي چيز نمي‌دانم.
اخلاص در كار، در حيات بدهد، تا زنده هستيد چون بعضي‌ها وصيت مي‌كنند، وصيت اين زايمان با عمل سزارين، آنهايي كه وصيت مي‌كنند‌ها اين يك عمل سزارين آدم طبيعي بايد خودش پول بدهد اصلا مي‌داني اگر يك كسي پول نده چيه؟ بسم الله الرحمن الرحيم خوب گوش بدهيد اصلا اين كلمه كلمه قشنگي حالا نمي‌دانم، حالا قشنگ يا زشت، قضاوتش با شما، كسي كه پول دارد و خرج نمي‌كند اين گاو صندوق وارث است چون گاوصندوق دو تا است گاو صندوق ثابت تو بانكها، تو شركتها، گاوصندوق متحرك، پول داري كه، پول به كسي نمي‌دهد، گاو صندوقهاي متحرك و ضمنا آن كسي هم كه پول در راه خدا نمي‌دهد بداند كه نه كه اين نمي‌دهد، خدا مي‌خواهد لطفش را به اين، اگر گفتند خانه‌ات را راست آفتاب بساز، يعني تو از نور استفاده كن و گرنه شما پشت به آفتاب هم بسازي در خورشيد اثري ندارد يك حديث بخوانم: امام كاظم(ع) فرمود: اگر يك كسي يك درهم حق پيش آمد آقا بياييد اين كار را بكنيم بياييد اين مشكل را حل كنيم يكي دو سه فلز پول بدهيم اين مشكل را حل كنيم اگر يك پول حقي پيش آمد طرف نداد اگر طرف نداد، دو برابرش را امام كاظم فرمود: خداوند يك صحنه‌اي برايش پيش مي‌آورد كسي كه يك تومان، يك درهم در راه حق ندهد خدا برايش برنامه‌اي پيش مي‌آورد كه دو برابرش را در راه باطل چي بده من گاهي به سيگاري‌ها مي‌گويم: چه جنايتي كردي كه بايد پولتو با دست خودت آتش بزني كجا پول حقي بوده كه تو ندادي كه بايد حالا دو برابرش را آتش بزني چي بودهچه خوبي ماه رمضان براي ترك سيگار يك ماه نمي‌كشيم بعد يك ماه هم نمي‌كشيم ماه رمضان يك ماه خوبي است براي تمرين خيلي كارها.
اصلا ماه رمضان فلسفه اين روزه اين است وقتي آدم نان و آب خودش را يك ماه نخورد ديگه نون و آب مردم مي‌تواند نگه دارد، وقتي به همسر خودش يك ماه دست درازي نكرد به همسر مردم هم قدرت كنترل دارد تمرين كن نان خودت را نخور تا نان مردم را بتواني كنترل كني، به همسر خودت يك ماه دست درازي نكن تا به ناموس مردم بتواني كنترل كني اصلا روزه اينه. اصلا فلسفه روزه اينكه بچش گرسنگي را تا بفهمي گرسنه‌ها چشون.
خوب در حيات خود بده، قرآن مي‌گويد وقتي مي‌خواهي پول بدهيد شيطان مي‌ايد مي‌گويدنده پيري داري، كوري داري، دخترت را هنوز عروس نكردي، پسرت هم داماد نكردي تو هزار تا مشكلات داري، بابا بده هي مياد شيطان اين را، «الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ» بقره/268، تا مي‌خواهي يك كار خيري بكني، برادرها و خواهرها ماه رمضان هيچ مي‌دانيد بخصوص شب قدر من سراغ دارم افرادي كه خمس و سهم امامشان را شب قدر مي‌دهند از اول حساب مي‌كنند كه افطاريشون با لقمه حرام افطار نكنند. «وَ في‏ أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ» ذاريات/19، حساب مي‌كنند كه افطاريش حلال باشد منتهي شب قدر، خمس و سهم امام مي‌دهد براي اينكه، «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» قدر/3، همينكه شب قدر از هزار ماه بهتره داريم، عبادت شب قدرهم مساوي است با هزار برابر يعني شب قدر آدم يك تومان بدهد انگار هزار تومان وقتهاي ديگه داده از اين ماه رمضان استفاده كنيم لازم نيست خيلي داشته باشيم سخاوت كار به داشتن ندارد سخاوت اراده مي‌خواهد نه سرمايه، سوال؟ سخاوت پول مي‌خواهد يااراده؟ اراده مي‌خواهد، اراده باشد اگر چه خودت نداري از ديگران جمع مي‌كني مي‌دهي. سخاوت نباشد خودت هم داشته باشي نمي‌دهي كمك به مردم اراده مي‌خواهد نه سخاوت. بيرون كردن شاه اراده مي‌خواست نه تفنگ، چون شاه تفنگ داشت مردم اراده، خون بر شمشير پيروز است يعني اراده بر اسلحه پيروز است گاهي به تو مي‌دهند، امتحاني گاهي از تو مي‌گيرند، امتحاني. رئيس بانك به شما مي‌گويد: امروز تو اين باجه بايست پول بده، فردا تو آن باجه وايسا بگير. يك روز مسئول دريافتي، گرفتن، يك روز مسئول پرداختي. نه آن روزي كه پول مي‌گيري لذت مي‌بري نه آن روزي كه مي‌دهي گريه مي‌كني چون مي‌گويي مال ما كه نيست قرآن مي‌گويد مثل كارمند بانك باشيد جوري باشيد كه: «لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ» حديد/23، جوري باشيد كه به شما دادند خيلي خوشي نكنيد ازتان هم گرفتند اصلا گاهي خداوند مي‌گيرد كه آدم برايش بي مزه بشود، «الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ»، خوب حالا چه كنم، خداوند توي اين قرآن ده دوازده تا آمپول دارد آمپولهايي كه به آدمها مي‌زندبراي اينكه پولشان را بگيرد آمپولهايي كه، طرح قرآن براي انفاق، قرآن طرحهايي دارد براي انفاق، يك: اول مي‌گويدآقاجون، «مَتاعُ الدُّنْيا قَليلٌ» نساء/77، آيه قرآن، كم، مي‌گويد دنيا كم، مي‌گويد دنياكم، كه آدم راحت بود اگر گفتند بابا اين حلبي تا گفتند حلبي آدم مي‌رود تا گفتند طلاست. قرآن ميگويد دنياكم، چيزي نيست بعد هم ميگويد تو بزرگي، «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً» بقره/30، تو خليفه خدا هستي يكي مي‌گويد دنيا كمه، يكي مي‌گويد تو بزرگي دنياكم، بعد گاهي وقتها مي‌ايد ميگويدكه حيف از تو، حيف از تو، آياتي داريم كه مي‌گويد حيف از تو، «أَ رَضيتُمْ بِالْحَياةِ الدُّنْيا» توبه/38، تو خليفه خدا با همين دنيا راضي شدي براي يك آدامس رفتي بندرعباس خجالت نكشيدي براي يك چايي كه ريخت سيلي زدي به بچه‌ات، هي تحقير مي‌كند آنهايي كه، «أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ» اعراف/176، به زمين چسبيده¬اند، تشويق مي‌كند اگر در راه خدا بدهي چندبرابر بهت مي‌دهيم، تهديد مي‌كند مي‌گويد اگر ندهي تو همين دنيا آتيشت مي‌زنم.
در سوره نون والقلم قصه‌اي را نقل مي‌كند كه فرد خيري باغي پر ميوه‌اي داشت از ميوه‌ها به فقرا مي‌داد. مرد اين آدم خوب، بچه هايش گفتند ما به فقرا نميدهيم لكن براي اينكه فقرا نفهمند سحر برويم ميوه‌ها را بچينيم سحر رفتند ديدند باغشان سوخته تهديد مي‌كند ندهي مي‌سوزانتمت‌ها، ندهي مي‌سوزانمت، اگر يادتان باشد حدود شش ماه پيش يك مثلي زدم از يكي از وزرا، تكرار مي‌كنم طوري نيست ميگفت رفتم يك جانباز را ببوسمش يك شيشه عطري بغلم بود بوي خوبي مي‌داد. اين جانباز گفت آقاي فلان مي‌شود اين شيشه عطر را به ما بدهي مي‌گفت چون اين عطر، عطر خارجي بود و برايم آورده بودند و دوست داشتم مثلا حالا يك عطري بود كه من دوست داشتم مثلا نميدانم اسمش چي بود گفت دوست داشتم اين عطر را، اين هم جانباز بود در راه خدا پا داده بود مثلا، گير كردم كه بدهم. خلاصه مي‌گفت دلم نيامد گفتم من براي شما مي‌آورم گفت خوب هيچي، مي‌گفت خداحافظي كرديم و رفتيم و نياز به دستشويي پيدا كرده بودند رفته بود دستشويي تا از دستشويي بلند شده بود صاف اين شيشه عطر افتاد توي سوراخ مستراح، اين آقاي وزير مي‌گفت درب مستراح را بستم يك ساعت گريه كردم گفتم عجب كلاسي خدا برايت توي مستراح گذاشته ندهي مي‌سوزه، اين طور نيست كه اگر ندهي داشته باشي اگر رزقت نباشد از گلويت پايين نمي‌رود منتهي خوشا به حال آن كسي كه بفهمد اين سيلي خدا بود.
گاهي وقتها ما سيلي هم مي‌خوريم مي‌گوييم از خدا نبود خوشا به حال آن كسي كه وقتي خدا حالش را مي‌گيرد بفهمد اين مال آن، بداند اين مال آن، ماگاهي وقتها تا كارمان تاب مي‌خورد نمي‌دانيم كجاي كارمان تاب مي‌خورد، براي چي تاب ميخورد، داريم اگر گامي برداشتي براي مردم، خداوند افرادي را وادار مي‌كند گامها بردارند كه كار تو را، حديث هست كسي كه قدمي بردارد براي اينكه مشكل مردم راحل كند خداوند به سر افرادي مي‌اندازد كه بدوند مشكلش را حل كنند اقا اين اداره ايها پدرمان را درآوردند بيا، تو هم تو بازار پدر آنها را در آوردي، با هم در، تو بازار تنگ گرفتي اين هم تو اداره تنگ مي‌گيرد. شل كن، شل كنه، با هم با هم، آقارفتم بچه‌ام را ثبت نام كنم گفتند اين قدر بده بيا آمد دخترت را بگيرد، به داماد گفتي چقدر بده خوب تو هم گفتي بده، آن هم مي‌گويد، يكي نگويد بده يكي بيايد بگويد بسم الله الرحمن الرحيم من از كسي پول نگرفتم خوب بعد آن هم، اصلا علتي كه آقايون قديم را برايشان روغن و ماست و نمي‌دونم چيزي مي‌بردند و دست آقا را مي‌بوسيدند علتش اين كه آقا كار به پول مردم نداشت مردم هم در خانه آقا را مي‌بوسيدند وقتي آقا گفت آقا اگر پول مي‌دهي من مي‌آيم منبر نمي‌دهي نمي‌آيم، آن آقا هم حرفش پلاستيكي مي‌شود اصلا حرفهايش توگوش اثر نمي‌كند هر كس مي‌خواهد درها باز شود بايد درها را باز كند تهديد مي‌كند ندهي، «فَأَصْبَحَتْ كَالصَّريمِ» قلم/20، مثل باغ مي‌سوزانم نه تهديد دنيايي، تهديد آخرتي، تهديد دو جوره هم دنيايي، دنيوي هم تهديداخروي. در آخرت تهديد مي‌كند. قرآن مي‌گويد كه روز قيامت يك فلزي را داغ مي‌كنم تق مي‌زنم به پيشانيش، «فَتُكْوى‏ بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ وَ ظُهُورُهُمْ هذا ما كَنَزْتُم» توبه/35، قرآن مي‌گويد فلز داغ مي‌كنم مي‌زنم به پيشانيش و پهلوش جنوب جنب پهلو، جباه، جبهه پيشاني فلز داغ مي‌كنند به پيشاني مي‌زنند بعد مي‌گويند، «هذا ما كَنَزْتُمْ»، اين كنزت بولد اين همان پولهايي بود كه لباس نو براي بچه هايت خريدي و پا تلويزيون هم نشسته بودي قرائتي گفت شب ماه رمضان وضعت خوب پاشو يك حركتي براي فقرا بكن پاشو ببينم چه مشكلي بايد حل بشود نمي‌توانيم مشكلي را حل كنيم، مهمترين مشكلها را ايرانيها حل كردند تحقير آمريكا، فراري دادن شاه، تو دهني زدن به صدام. يك مشكلهايي را ما تو مملكت حل كرديم كه ديگه نميشود گفت ايراني مشكل حل كن نيست، يك گنده‌هايي را ما شكستيم كه اين چوبها، خدا مي‌داند مي‌شود.
يك برنامه ريزي بكنند، برنامه ريزي بكنند تو هر محله‌اي چند تا فقير و هرمحله‌اي را به هر حال مي‌شود مشكلاتش را حل كرد دنيا كمه، رد كن بياد تو خليفه خدا هستي، زشته به دنيا بچسبي حيف از تو بدهي چندبرابر جايش پر مي‌شود. تهديد دنيوي.
استاد ما نقل مي‌شد از او، ايام طلبگي تو مدرسه فيضيه نشسته بود مطالعه مي‌كرد، پنج زار هم بيشتر نداشت يك كسي آمد گفت آقا پنج زار داري بدهي ما قرض خوب پنج زار هم كه بيشتر نداريم گفت حالا بدهيم به ايشون پنج زار را داد و رفت نشست مطالعه كرد ديد يك كسي در را مي‌زند، بله آقا ببخشيد جسارت نيست من 5 تومان خدمت شما بدهم گفت نه بده، دست شما درد نكند، گرفت تو كيسه‌اش گذاشت آمد نشست باز يك خورده، اگر اسمش را بگويم تو تلويزيون همه شما مي‌شناسيدش از مهمين، آمد نشست مطالعه كرد و يك نيم ساعتي شد ديد در را مي‌زنند كيه؟ آقا ببخشيد يك مهماني برايم آمده پنج تومان پول داري بدهي به ما قرض؟ گفتم بله البته زمان قديم مي‌گويم كه با 5 تومان مي‌شد پذيرايي كرد گفت پنج تومان را دادم بعد آمديم نشستيم و ديگه كسي نيامد در را بزند و من هم شام خورده و نخورده خوابيدم و صبح رفتيم حضرت معصومه سلام الله عليها آن وقت ديديم يك كسي آمد گفت آقا سلام عليكم اگر زحمتي نيست مي‌خواهم 50 تومان خدمت شما بدهم، گفتيم دست شما درد نكند 50 تومان را گرفتيم گفتيم عجب 5زار رفت 5 تومان آمد 5 تومان رفت 50 تومان آمد. يكي دو ساعت بعدش شده و نشده يك كسي آمد و گفت آقا يك مشكلي برايم پيش آمده 50 تومان داري بدهي به من قرض گفتم دارم معذورم بدهم گفتند چرا؟ گفتم پنج زار را براي خدا دادم ده برابر شد. پنج تومان را هم براي خدا دادم 50 تومان شد الان ديگه نيت خدا تومن نيست مي‌گويم بده كه 50 خواهد آمد چون ديگه ديدم الان قصد قربت ندارم آني كه خدا قول داده چون قرآن آيه دارد قرآن مي‌فرمايد: «وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ» سبأ/39، آني كه انفاق كنيد، «فَهُوَ يُخْلِفُهُ»، «يُخْلِفُهُ» يعني جانشين خدا گفته بده جايش را پر مي‌كنم اگر براي خدا بدهم جايش را پر مي‌كنم اما من ديگه احساس اخلاص در خود نمي‌كنم اگر كسي در راه خدا پول بده، بد مردن ازش بر طرف مي‌شود، آنهايي كه بد پول مي‌دهند به فقرا، بد جون مي‌كنند حديث است، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «الصَّدَقَةُ تَدْفَعُ مِيتَةَ السَّوْءِ»(كافي، ج‏4، ص‏2)، اينهايي كه بد پول مي‌دهند به فقرا، بد جون مي‌كنند.
حالا اين هم بد نيست بگويم. ازهمه شما دعوت مي‌كنم نزديك افطار پا تلويزيون باشيد هر روز اين سي روز، غير از روزهاي جمعه كه خطبه‌هاي نماز جمعه هست چون خطبه‌هاي نماز جمعه ديگه آقايون هستند ديگه خورشيد كه آمد ديگه ستاره پيدا نيست جمعه‌ها خطبه‌هاي نماز جمعه هست و اين حرفها، اما غير از روز جمعه يك چند دقيقه به غروب حالا نمي‌دانم كي به غروب فيلم ما را خواهند گذاشت ولي بحثمان هم 25 دقيقه بيشتر نيست بين 25 دقيقه تا 30 دقيقه، بيست و هفت هشت دقيقه هر روز يك دوره معاد مي‌خواهم تو تلويزيون بگويم من تقاضا مي‌كنم بحث معاد را بشنويد يك دوره بيش از هزار تا آيه تو قرآن راجع به معاد زحمت كشيده شده يك كتابي هم قبلا من راجع به معاد نوشتم ولي اخيرا هم 2 تا 3 تا كتاب جديد براي معادنوشته شده آن كتابهاي جديد را جمع كرديم با كتابهاي خودم يك بحث معادي را مي‌گيم و يك دوره معاد را با هم بشنويم ببينيم چه خبره.
مردن را صدقه دفع مي‌كند، صدقه فقر را از بين مي‌برد، صدقه عمر را زياد مي‌كند، حالا ابعاد صدقه را من مي‌خواهم بگويم آثار اجتماعيش هم داره 3 دقيقه وقت داريم 2 دقيقه(اي بابا) وقتي مي‌گويند كمك كن ممكنه بگويي آقاي قرائتي اين حرفهايي كه تو امشب زدي به درد پول دارها مي‌خورد ما هشتمان گرو نه، نهمون گرو هشت، به ما چه اين بحثها مي‌كني؟ چي چي ميگويي. آقا بسم الله الرحمن الرحيم انفاق بي پولها، يك: آبرو، «فَإِنْ لَمْ تَجِدْ فَبِجَاهِكَ»(أعلام‏الدين، ص‏127)، حديث داريم اگر پول نداري با آبرويت مي‌تواني كمك كني به مسلمانها، پول نداري پاشو آبرو كه داري پاشو از ديگران بگير بده آموزش، پول ندارم ولي خوب نمره هايت 20، دانشجو هستي، خوش فكري، تحصيل كرده هستي بي سوادها را دعوت كن، ضعيفها را دعوت كن از نظر علمي كمكش كن. اصلاح، شما مي‌داني پول نداري اما مي‌تواني كدخدامنشي كني 2 نفر كه با هم قهرند آشتيشان بدهي پاشو شب اول ماه رمضان نزديك عيد پاشو اينها را آشتي كن، آشتي هم صدقه است پول نداري بدهي اما آن كسي كه به شما بدهكار، بهش مهلت بده مهلت دادن، مهلت دادن به بي پول هم خودش چيز، چون قرآن داريم، قرآن داريم اگر از كسي طلب داري مي‌گويد ندارم اگر راست مي‌گويد قرآن مي‌گويد: «وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى‏ مَيْسَرَةٍ» بقره/280، يعني آيه قرآن يعني اگر ندارد بهش مهلت بده.
در خدمت مقام معظم رهبري بوديم رفتيم آفريقا، زمان رياست جمهوري، حضرت آقا به آن رئيس جمهور حالا نمي‌گويم كدام كشور بود آبروريزي نشود گفت كه فرمود كه شما پول نفت نميدهي به ما، رئيس جمهورش قرآن را حفظ بود فوري فرمود: «وَ إِنْ كانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلى‏ مَيْسَرَةٍ»، يعني اگر بدهكار ندارد صبر كنيد تا پولدار بشود آقا فرمود لطفا بعدش را نخوانيد چون بعدش دارد اگر ندارد تا آخر از او نگير گفت خوب تا همين جا آقا فرمود خوب پس لطفا بعدش را ديگه نخوانيد تا همين جا بسه.
قرآن داريم كه خوب اگر پول نداري كه مي‌تواني مهلت بدهي خيلي شما مي‌توانيد كمك كنيد ما يك مرتبه خودمون يكي از اين بانكيها، خيلي كمكم كرد به ما گفتند آقاي قرائتي اسم مي‌نويسند براي حج عمره، و امروز روز آخر، الانم ساعت آخر اه روز آخر ساعت آخر پول هم ندارم درخانه همسايه را زديم آقا پول داري به ما بدهيد گفتند نه به برادرهايم گفتيم پول نداريد به هر كي گفتيم مي‌گفت نه، سوار ماشين شديم رفتيم بانك، گفتيم سلام عليكم آقاي رئيس بانك من را مي‌شناسيد، گفت بله شما آقاي قرائتي هستيد گفتم شخصا هم پول داريد گفت چطور؟ گفتم نه خود شما شخصا پول داري گفت بله دارم، گفتم مي‌شود چك بكشي از پول خودت از بانك بياوري بيرون، اسم من را براي حج بنويسي بعد من پولدار مي‌شوم بهت مي‌دهيم مشتري اينطوري گفت كه باشد ما اسم چند نفر را نوشتيم و اين آقاي رئيس بانك هم خدا حفظش كند برداشت گفتم پول مردم نباشد پول شخصيت باشد يعني با الاغ دزدي نرويم مكه چيز نباشد، پول حلال باشد گفت نه پول ملك خودم، پول ملك خودش را چك كشيد و خلاصه ما با چند نفر از اينها كه اسم نوشتيم رفتيم مكه، و خوب ايشان بعد هم پول پيدا كرديم بهش داديم.
واقعا اگر مردم به هم ايمان داشته باشند اصلا همه مشكلات را در ساعت آخر فوري، ايني كه براي من بود به خاطر اينكه من را مي‌شناخت، حالا اگر همه به هم ايمان داشتيم، خدا مي‌داند آنقدر اتاق خالي هست مي‌گويد، بدهم پا نمي‌شود، آن قدر پول خوابانده‌اند مي‌گويد: بهش بدهم پس نمي‌دهد آقا يك خورده گناه پول دارها به گردن فقيرهاست فقيرها بد تا مي‌كنند پولدارها تتمه ديني هم كه دارند از دست مي‌دهند يك خورده بدها، پولدارها يك خورده بدهند يك خوردش هم مال اين كه هر كه چيزي گرفت پس نمي‌دهد من به يكي از مسئولين ارتش زنگ زدم كه آقا يك قطعه زمين داريد شما، ما مي‌خواهيم براي نهضت سوادآموزي فلان استان يك دفتر بسازيم گفت چشم، گفتم زود گفتي چشم، خيلي شاداب گفتي چشم، گفت از بس كه زمينهاي ارتش راگرفتند و دورش را زنجير كشيدند و گفتند مال خودمان اصلا تو تنها كسي هستي كه با اجازه آمدي، اين بنده خدا يعني واقعش همينطور تصاحب مي‌كنند اون مي‌گويدمال من، اون مي‌گويد مال من، گرفت و بالاست چون گرفت و بالاست هر كسي هر چي دارد دوسه تا قفلش مي‌زند.
قرآن عجب آيه‌اي دارد قرآ، مي‌گويد، «بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ» آل عمران/195، من از شما هستم شما از من هستيد اگر يك همچين احساسي باشد واقعا خون من، اگر شما مي‌خواهيد خونم را مي‌كشم مي‌دهم به شما اگر واقعا و ماه رمضان ماه اين حرفها هست. بياييم با هم باشيم هر كس قهر كرده شب اول ماه رمضان آشتي كند يك قرارداد ببنديد بگوييد خدايا هر كس به من ظلم كرده بخشيدمش هر كه قهر كرده تلفن كن آشتي كن پاشو همينطور كه براي بچه هايت لباس، شادشان كردي، پاشو چند تا بچه را شاد كن و اگر افطاري مي‌دهي افطاري صنفي نده.
يك شب ماه رمضان يك كسي من را افطار كرد ما هم گفتيم مي‌آييم بعد فهميديم اوه اوه اوه عجب افطاري تمامشان جزو يك خط سياسي هستند يعني اين روزنامه اي‌ها وقتي دور هم مي‌نشينند انگار وقتي مي‌خواهند افطار كنند اين خرما هم بايد توش سياست باشد بابا خوب در افطاري كه، برويد هر كسي تو هر روزنامه‌اي هر چيزي مي‌خواهد بنويسد. انتخابات به هر كي مي‌خواهد راي بدهيد تو افطاري كه ما با هم مسئله‌اي، دوتامون مسلمانيم مي‌خواهيم افطار كنيم مي‌گويد اوبيايد سر سفره ما افطار كند، واقعش متاسفانه وضع ما يك جوري شده كه مسائل سياسي حتي تو شله زرد افطاري هم نفوذ كرده و اين يكي از بلاهاي اجتماعي ما هست، ما مي‌توانيم خيلي جاها با هم باشيم، مسجدها را پر كنيد مسجدها را پر كنيد صداي بلندگوها همسايه‌ها را اذيت نكند.
البته حالا من مسئول مملكتي نيستم ولي من اين را مي‌دانم آموزش و پرورش مي‌تواند جوري برنامه ريزي كند كه بچه‌ها فشار علمي بهشون نيايد اگر هم مي‌خواهد امتحان كند امتحانهاي آساني بگيرد مثلا امتحان نقاشي، ورزش، يك سري امتحانهاي آسان آن امتحان رياضي و فيزيك را نگيرد در وقت كه بچه‌ها گرسنشون، چون دخترهاي 9 ساله روزه مي‌گيرند گاهي هم نزديك عيد مي‌خواهند امتحانها ثلت دوم باشد هم روزه هم 9 سالش هم 10 سالش، پسر14 ساله روزه است امتحان دارد مي‌شود يك سري امتحان، وقتي مي‌خواهند بگيرند امتحاني بگيرند كه آسان باشد.
يك حرفي زدم هفت دفعه تو تلويزيون عمل نشده. بسم الله الرحمن الرحيم دفعه هشتم مي‌گويم به يك كسي گفتند چقدر تكرار مي‌كني گفت تا شاگرد كلاس اول معلم بايد كتاب اول را درس بدهد يك چيزي را هفت دفعه گفتم دفعه هشتم مي‌گويم باز اگر اثر نكرد و من زنده بودم دفعه نهم خواهم گفت و آن اينكه مي‌تواند مملكت ما يك برنامه ريزي بكنند فرمانداريها و شهرداريها كه نانواها شب پخت كنند چون پا تنور نمي‌شود روزه گرفت سخته مي‌شود بعد از افطار پخت كنند هر كسي هم مي‌خواهد بعد از افطار برود نانش را بگيرد چون بالاخره مردم يا پولدارند يا گدا، يا پولدارنديا بي پول، گدا كه چه عرض كنم يا پولدارند يا بي پول، بي پولها كه تو روستاها و شهرها روزه هستند آن بي پولها كه يك ماه، يك ماه آب، هميشه نون بيات مي‌خورندپولدارها هم اخيرا نون تازه مي‌گيرند مي‌گذارند تو فريزر، باز اون هم نون بيات مي‌خورد حالا چه مانعي دارد ماه رمضان، ماه رمضان مي‌شود يك برنامه ريخت كه نانوانهاي ما برنامه ريزي جوري باشدكه اگر نانوايي مي‌خواهد، جوري برنامه ريزي كنيم كه نانواي ما پا تنور بتواند روزه بگيرد جوري برنامه ريزي كنيم كه بچه‌هاي ما تو آموزش و پرورش بتوانند هم روزه باشند تسهيلات فراهم كنيم ماه رمضان پياده هست سوارش كنيم ماه رمضان خيلي ماه خوبي، خدايا از تمام خيرات وبركات ماه رمضان، ضمنا ما بايد از كميته امداد تشكر كنيم كميته امداد كارهاي شيريني كرده از همه شيرينتر حالا غير از كارهاي خدماتي و طرح مرحوم شهيد رجايي و نمي‌دانم چقدر درمانگاه و چقدر آموزش و شيرين كاريهايي كه كرده اين كه خوش استعدادهايي را كه پدرشان مشكلات داخلي دارند و نمي‌توانند بروند دانشگاه ولي از نظر معنوي وارد دانشگاه شدند يعني امتحان كنكور قبول شدند اما پدرشان پول ندارد اينها را جمع كرده در چند تا خوابگاه و فردا دكترها و مهندسهاي ما از مستضعفين خواهند بود فكر دارد شكمش گرسنه و اين يعني تو كارهاي كميته امداد همش خوبه، اما هيچ كارش به اندازه كارهاي فرهنگيش. . . ، چون كار فرهنگي سرمايه گذاري براي آينده يك، چهار سال كمك مي‌كند بعد يك مهندس تحويل جمهوري اسلامي مي‌دهد مهندسي كه سيلي خورده تو مناطق محروم، محروميت كشيده اين كمك مي‌كند مهندسهاي ديگه تا ببينند ژاپن پولش بيشتره مي‌رود آنجا بعد مي‌بيند آلمان بيشتره مي‌رود آلمان. اما اين دود چراغ خورده‌ها براي مملكت خوبند از كارهاي بسيار خوب كميته امداد كمكهاي فرهنگي دستشان درد نكند، همتون تصميم بگيريد كمك كنيد.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»