1369/3/17 ايام فراغت - 1، تابستان و نسل نو بايگاني سالانه - 1369



بسم الله الرحمن الرحيم

بحثى كه مى خواهم مطرح‏كنم بحث تابستان و بچه هاست. امروز برادر‌ها از عشاير هستند اما تابستان بخشى كه اوج دارد اينست كه 13 ميليون بچه رها هستند.
من امروز صبح پرونده كودك را كه ديدم من از آموزش و پرورش مى خواهم كه به اين حديثها دقت كنند اينها خيلى مهم است چون تابستان مهم است.
چند روز پيش در تهران سمينارى بود كه تمام امام جمعه هاى سراسر ايران جمع بودند فرصتى من داشتم كه در آنجا چند دقيقه سخنرانى كنم و گفتم كه تابستان از بسيارى شبها از جمله ماه رمضان و ماه محرم مهم‌تر است چون تابستان 13 ميليون نسل نو براى چند ماه آزادند ولى در ماه رمضان فقط بيست و يكم تعطيل است در محرم فقط عاشورا تعطيل است يعنى زمان تبليغ در تابستان خيلى زياد است بايد چه كرد.
ما بايد دردمان بيايد تا كارى انجام بدهيم يعنى بفهميم شاه بد است تا بياييم و انقلاب كنى مى گويند مرگ بر شاه تا شاه را بيرون كنند.
بدونيم صدام به مملكت ما حمله كرده و دفاع لازم است آنقدر داوطلبانه بر جمهورى مى روند و 8 سال جنگ را اداره مى كنند.
مابايد بدانيم كه وقتى مى گوئيم بازسازى بهترين نوع باز سازى اينست كه آنچه بچه‌ها قوى آوزش و پرورش كمبود دارند. معلمين يا امور تربيتى نرسيده تجديدى دارند تفريحشان كم بوده درسشان ناقص بوده هر رقم ضعيفى داشتند جبران كنيم.
توى يك خيابان مى فهميم كه چهار تا چاله است طورى مردم كوچه چون ماشينشان مى افتد توى اين چاله‌ها مى نشينند جلسه مى گيرد چه كنيم يك تومارى به شهدارى مى نويسند كه اين چاله‌ها را پركن.
بدونيم كم است و لازم است وسهم قيام مى كنيم.
بچه مى تواند پيغمبر باشد با اراده خداوند يعنى اينقدر ظرفيت را در بچه قرار بدهد. داريم كه حضرت يحيى و حضرت عيسى هر دو در كودكى به مقا پيغمبرى رسيدند بچه مى تواند امام شود. امام جواد(ع) در كودكى به امامت رسيد حضرت مهدى هم در كودكى به امامت رسيد.
و خداوند بيشترين بخشش بخاطر زنها و بچه هاست كه مظلوم واقعه مى شدند و استعدادشان حدر مى رود.
بچه از روز اول بايد توى جامعه مطرح شود.
اسلام مى گويد زن همين كه بچه دار شد فورى يك گوسفند قربانى كنيد و يك آبگوشت درست كنند و مردم بخورند و در حق بچه دعا كنند كه مردم شهر و روستا بفهمند كه در اين خانه يك بچه اضافه شده است.
ساده نگيريم بچه رو.
1- كودك مى تواند از اولياء خدا باشد.
2- كودك بايد از روز اول مطرح شود.
3- فرزند صالح ميراث خداوند است.
امام صادق(ع) مى فرمايد ميراث خداوند به بنده‌اش اين است كه اولاد صالح به او مى دهد. امام حسن عسگرى مى فرمايد: «اللَّهُمَّ ارْزُقْهُ وَلَداً يَكُونُ لَهُ عَضُداً»(كشف‏الغمة، ج‏2، ص‏503) خوشا به حال مردمى كه بچه‌اش شاگردش بشود.
و تابستان وقت خوبى است كه هنرها را انتقال بدهيم. با هزار تأسف بايد بگويم مادرهايى كه خودشان قالى بافند وقتى كه به او گوئى به دخترت هم ياد بده مى گويد بس است خودم كه بافتم چى شد من مى خواهم دختر بى‏آر باشد. فوقش يك ديپلم فلج مى گيرد هيچ مانعى نارد كه انسان ديپلم داشته باشد قالى هم ببافد يك زمانى اگر يك مملكت ايران فلانى متوجه بشود. همان زنهاى شالى كه برنج مى كارند و همان زنان تبريز و كرمان و كاشانى كه فرش مى بافند. اگر بنا باشد ضربه اى به ايران بخورد هان زنان ما را نجات خواهند داد اما ديپلم فلجهائى كه در خيابانها مى روند اينها خدمت كم مى توانند بكنند.
خيلى به تحصيل ننازيد.
من يكى از مدارس و حوزه علميه را ديدم توى زيرزمين چند تا ماشين ژاكت بافى است و چند تا مسئول هم دارد كه طلبه‌ها ضمن تحصيل ژاكت بافى را هم ياد بگيرند.
هركسى بايد يك هنر داشته باشد. مى گويند در ژاپن وقت مفيد 12 ساعت است در ايران 5/1 ساعت درست ايشان در اداره 8 ساعت بوده است اما اگر وقت مفيد را جمع بندى كنند ميانگين وقت مفيد از 1 ساعت تا 3ساعت است.
گاهى ممكن است يك روضه خوان 3ساعت طول بكشد اول وقت مفيدش 30دقيقه است از زيركار در مى رويم با كمال تأسف وقتى مى خواهد بگويد پدر من كارگر است يك جورى مى گويد كه انگار پدرش مجرم است. دين ما دينى است كه پيغمبر دست كارگر را مى بوسد و امير المومنين بيل دست مى گيرد ولى شيعه اميرالمومنين حال ندارد و بيل دست بگيرد و هر روستائى كه باسواد مى شود بيل را مى گذارد كنار.
ما زمانى را بايد جشن بگيريم و بگوئيم مملكت ما مستقل شد كه بگوئيم ما امسال از خارج گندم وارد نكرديم هرگونه بگوئيم ديپلم داريم آنوقت ژاپن مى گويد ما ليسانس داريم با مدرك ما هيچ مشكلى را از نظر اقتصادى نمى توانيم حل بكنيم جز اينكه مدرك و كار با هم باشد.
از زير بار كار در مى رويم بچه مى گويد خوشحال فلانى كار نمى كند.
يك زن آمده است پيش من مى گويد آقاى قرائتى من از اول عمرم بدبخت بوده‌ام گفتم چرا گفت بس كه كار كرده‌ام.
اصلا فكرش عوض شده است كه كس كه از اول عمرش كار مى كند مى گويد من بدبختم و كسى كه مفت خور است مى گويد خوشبختم.
اين ضررى است كه ما ديده‌ايم.
روايت داريم كه: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «إِنَّ الْوَلَدَ الصَّالِحَ رَيْحَانَةٌ مِنْ رَيَاحِينِ الْجَنَّةِ»(كافي، ج‏6، ص‏3) پدر باغبان است و محيط خانه باغ است و بچه هم‏گل است وبه گل هم بايد رسيد.
امير المومنين مى فرمايد: من هيچ وقت توى دعاهايم نگفته‌ام بچه خوشگل مى خواهم بچه قد بلند يم خواهم من بچه اى مى خواهم كه وقتى نگاهش مى كنم ببينم او در خط خداست.
قرآن مى گويد: «ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً» آل عمران/38 به بچه‌ها بايد رسيد.
انبياء وقتى براى بچه دعا مى كردند شيوه دعاهايشان اين بود كه «ليقيه الصلاة قرة العيون »؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ؟ ! ! ! ! بچه بايد نور چشمى باشد.
در روايات داريم «وَلَداً صَالِحاً»(بلدالأمين، ص‏347) اولاد صالح باشند.
درقران داريم « لِيُقيمُوا الصَّلاةَ» ابراهيم/37 بچه ما اقامه نماز كند.
داريم كه « طلبه الولد » در لا لجهاد؟ ؟ ؟ ! ! ! . آدم بايد بچه اى را بخواهد كه زنده باشد.
«إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ ما في‏ بَطْني‏ مُحَرَّراً» آل عمران/35 را بچه‏اى فراهم كه خادم اسلام باشد.
چندتا بچه داريد كيلوئى يا مترى.
ما در حضرت مريم وقتى حامله شد نمى دانست اين بچه دختر است يا پسر گفت خدايا من نذر كرده‌ام كه اين بچه‌ام آزاد باشد يعنى هيچ كارى نكند جز براى تو.
بچه بايد جهت داشته باشد اينها بعد معنوى بچه است بعد مادى هم اينست كه انسان با بچه انس دارد. خوب مسئله غريزه و فطرت را هم نمى خواهيم فراموش كنيم. ولى يك وقت آدم مى گويد بچه مى خواهم كه با او مأنوس باشم.
بچه مثل تسبيح و زنجير و آدامس نبايد و سيله انس باشد بد غريزى و فطرى هم هست قرآن مى گويد «نِساؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَ قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ» بقره/223 زن و شوهر اگر خواستند بچه دار بشوند «قَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ» براى قيامتتان فكر كنند به قصد شهوت و لذائذ نباشد.
همان لحظه اى را پدر مادر قصه بچه دار شدند دارند قرآن همان لحظه را مى گويد به قيامتتان فكر كنيد به فكر آينده باشيد.
قرآن در سوره اعراف گله مى كند آيه 189 مى فرمايد «هُوَ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِيَسْكُنَ إِلَيْها فَلَمَّا تَغَشَّاها حَمَلَتْ حَمْلاً خَفيفاً فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَتْ دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُما لَئِنْ آتَيْتَنا صالِحاً لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرينَ» اعراف/189 خداوند زن و شوهر را براى هم آفريد «فَلَمَّا تَغَشَّاها حَمَلَتْ حَمْلاً خَفيفاً» زن حامله مى شد «فَمَرَّتْ بِهِ» يك مدتى كه گذشت «فَلَمَّا أَثْقَلَتْ» زن سنگين مى شود بچه بزرگ مى شود وقتى پدر مطمئن مى شو كه فاغش حامله است «دَعَوَا اللَّهَ» مى گويند خدايا «لَئِنْ آتَيْتَنا صالِحاً لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرينَ» خدا اگر يك بچه سالمى به ما بدهيد ما شكر مى كنيم. «فَلَمَّا آتاهُما صالِحاً جَعَلا لَهُ شُرَكاءَ فيما آتاهُما فَتَعالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ» اعراف/190 وقتى به اين عروس و داماد خدا بچه داد اول كه بچه نداشتند گفتند خدابهشون بچه بدهد اگر بدهى شكر مى كنم وقتى خدا بچه بهشون داد خط فكرى بچه را عرض مى كنند.
خدايا اگر من يك باغ و استخر داشتم همه بچه هايم را مى آوردم تا شنا ياد بگيرندمثل اين بخيلها در باغ را قفل نمى كردم مثل اينها كه ماشين دارند هركس را جلوى را هم ديدم سوار مى كنم و وقتى ماشين‏دار شدم گارش را بگيرم و بردم.
قرآن مى گويد عروسها و دامادها تا ندارند خوش وعده هستند وقتى دارند به وعده‌شان رفا نمى كنند.
واجب غذاى بچه اسلام خيلى صحبت كرده است.
پدر و مارد بايد به فكر اين نباشند كه خرجى بچه‏ها را بدهند غذاى طيب بدهد چون امام صادق از مددمال حرام اثر مى گذارد.
امام حسين(ع) روز عاشورا هرچى موظه كرد هيچ كس گوش نداد اخرش فرمد شما اخمو وام خورديد كه حرف امام حسين(ع) هم در شا اثر نمى كند.
نگوئى خرجى گران است زن و بچه دارم هر دو دوست اما به بچه تا وادار كنيد كه كار بكند.
اگر هم با هم كار بكنند يك مقدار هم زندگى مناعت باشد بهترين از اين است كه در فكر رفاه بچه‌ها باشيم اما دو هر راهى بچه راتغذيه كند.
قرآن يك قصه اى نقل مى كند از چند تا آدم انقلابى كه اينها رفتند توى غار پناهنده شدند از شر طاغوت و بعدها وقتى گرسنه‌شان شد گفتند ما انقلابى هستيم مبارز هستيم آدم ضد طاغوت نبايد هرچى را ديد بخرد و برويد غذاى سالم و حلال تهيه كنيد. اصلا انقلابى بدون ما حرام خوردن جور در نمى‌ايد كه انسان محكم. . .
امروز يك نفر آمده بود به نهضت سوادآموزى مى گفت من يك مقدار از پول نهضت را بردم به فلان جا گفتم بايد برگردان حرام است.
اگر شما يك شاخه آهن را خلاف برداشتى طبقه اول را زدى بعد هم 10 طبقه روى آن ساختى اسلام مى گويد بايد 10 طبقه خراب شد تا آن آهن از طبقه اول جدا شود و به صاحبش داده شود.
انقلابى بودن با حرام خدارى كه نمى سازد.
تير خورد يك نفر افتاد و هم گفند شهادت مبارك پيامبر گفت اين شهيد نيست همه گفتند اين از مخلصين است. فرمد لباس كه پوشيده است بدون اجازه پوشيده و كسى كه لباس بيت المال را بپوشد توى جبهه كنار پيغمبر هم شهيد شود ثواب شهيد ندارد.
عاق والدين هم همينطور است.
حضرت موسى گفت خدايا رفيق من حالش چه جور است گفت توى جهنم است اما اين كه شهيد شد گفتن درست اما اين آق والدين شد پدر و مادرش را مى سوزاند.
دين يك چيزى است كه همه چيزش به هم بند است.
آمدند گفتند فلانى عجب نمازى مى خواند امام صادق فرمود گول نمازش را نخوردى ببينيد فحش چقدر كارمى كنند «كَيْفَ عَقْلُهُ»(كافي، ج‏1، ص‏24).
گاهى ممكن است يكى نمازش خوب باشد ولى خل باشد.
يكى از دوست غم مى گفت 2 بعد از نصف شب آمدند در خانه‏مان را زدند ما از خواب بيدار شديم رفتيم پشت در گفتيم بفرما ديديم يك نفر آمده مى گويد من خواستم نماز شب بخوانم فكر كردم خانه خودمان سر راست آمدم اينجا شب بخوانم اين كمبود دارد.
نماز خالى فايده ندارد باى ببينيد اين عقلش چطور است. نماز مثل چشم است اگر بند به مويرگ برومى بيند.
اگر بچه وارد شد يه شير خانمى را كه فاسد است به در ندهيد.
مرحوم ايت الله شيخ فضل الله نورى را اعدام كردند پسرش هم ايستاده برد كف مى زد آخر سر معلوم شد پسرش شير زنى را خورده است كه از دشمنان على(ع) بوده است امام سجاد مى فرمايد: خدا تو كمكم كن كه بچه هايم را تربيت كنم.
«وَ أَعِنِّي عَلَى تَرْبِيَتِهِمْ وَ تَأْدِيبِهِم»(صحيفه سجاديه، دعاى 25) يعنى تربيت بچه با امداد الهى ممكن است و گرنه ايشان روانشناسى كودك خواند است آنهم فاييده ندارد.
حوزه و دانشگاه اينها وسيله هايى هستند. اما گاهى انسان همه وسيله‌ها را دارد اما بچه‌اش خوب تربيت نمى شود.
اول امداد خدا دوم فرد خصلتهاى پدر و مادر. در حجله ندا از يكى از اعضاى خانواده امام.
امام فرموده بود كه شما به خانه همسايه‌ها نرويد اگر خواستيد برويد فاميلى برويد اجازه ندهيد بچه‌ها يا دخترها يا پسرها به خانه همسايه بروند تنهائى نظارت كنيد نظارت بدو وسوسه و سوظن باشد.
يعنى آن وقتهاى بى جا هم درست نيست.
نه وسوسه و نه غيرت بى جاونه بى خيال باشيد.
امام فرموده بود به بچه‌ها كه خانه همسايه نرويد بعد تلكه برداشت و آمد طرف ما امام نزد چون حديث داريم كه بچه را نزنيد مى گفت امام اين چوب را به زمين مى زد و از ترس مى پريديم بالا بعد يكى از اين بلكه هائى را كه به زمين مى زد تلكه از زمين جدا شد و خورد به پاى من و بعد پاى ما سياه شد وبعد امام آمد از بچه‌اش عذرخواهى كرد.
همان اسلامى كه محبت دراد مى گويد حيوان را جلوى حيوان سر نبريد چون حيوان شعر دارد و غصه مى خورد در عين حال خشونت هم دارد.
يكجا مى گويد ارگ كسى عمل فحشا انجام داد روبروى جمعيت مثلا قش بزنيد دست نسوزد.
همسايه اى بدون اينكه ياالله بگيود مى رفت توى باغ صاحب باغ گفت وقتى مى آيى يا الله بگو زن و بچه من تابستان است سرشان برهنه است گفت باغ خودم است نمى گويم گفت يك ياالله بگوئى زبانت درد كه نمى گيرد گفت نمى گويم.
شكايتش را به حضرت كرد حضرت چقدر او را نصيحت كرد گفت باغت را بفروش و يا ياالله بگو گفت من مى روم سراغ درخت ياالله هم نمى گويم حضرت فرمود درختش را بكن بيانداز توى كوچه.
برخورد خشونت ما داريم.
حضرت موسى گفت من تمام طلاها را مى سوزانم شما با طلا‌ها گوساله درست كرديد و مى پرستيد وقتى كى خطى را بخواهيد كور كنيد طلا هم بسوزد طورى نيست.
13 ميليون بچه در تابستان توى كوچه ولو مى شوند و مسئوليت پدر‌ها و مادرها زياد مى شود اين كار كار رؤساى هيئتهاست روحانيون مساجد شوراى اسلامى محله‌ها اينها بايد دور هم جمع بشوند و بگويند آقاى توى اين كوچه 200 تا بچه داريم با اين دوم تا بچه چه كنيم اگر بنشيند فكرى كنند بلد مى شوند چه كار بكنند.
يك خطاط خطاطى را به اينها ياد بدهد يك پيراهن دوزى به اينها ياد بدهند قرآن تعليم بدهند
صدها هزار جوان ديپلمه داريم كه سه سطر قرآن را نمى تواند بخواند و تابستان 3ماه بيكار است به ورزش آموزش بدهند.
هيچ وقت به بچه‌ها نگوئيد كه مثلا در پشت كوچه بازى نكنيد بگوئيد در اين ساعت بازى نكنيد مثلا ساعت 1 بعد از ظهر تا 3بعد از ظهر.
زمين ورزش كه نداريم توى هر شهرى دهها هزار جوان است بادو تا زمين ورزش اين بچه چه كار كند هيچ راهى نيست جز اينكه بيايند توى كوچه هاى گشاد بازى كنند و ارزان ترين بازى همين فوتبال است چون با يك توپ‏پنج تومن بچه‌ها مشغول مى شوند و باز تير هم حلال است.
حديث داريم اگر پدر و مارد بين بچه هايش فرق گذاشت گناه كبيره كرده است توى خونه يك مقدار جاذبه باشد كه بچه سيلى به بيرون رفتن نداشته باشد بعضى بچه‌ها مثل حمام كه مى روند يك دوش مى گيرند و مى آيند بيرون خانه هم همينطور است مى روند يك غذا مى خورند و بعد مى آيند بيرون چون پدرشان ى گويد بشين بتمرگ غذا بخور. . . اصلا تا وارد مى شود از راست و چپ چنان مسخره‌اش مى كنند كه اين بچه مى خواهد فقط غذايش را بخورد و فرار كد بعضى از مردهائى هم كه به خانه نمى آيند بخاطر اينست كه خانه برايشان جاذبه ندارد.
لباس عفت داشتند يك مسأله مهمى است در تابستان هوا گرم است مادر حق ندارد با هر لباس بيايد جلوى بچه‌اش دختر و پدر وپسر ماد راينها و او محرم هستند لباس خفيف نبايد بپوشند برادر بزرگ توى خانه اى كه دختر 8 و 9 ساله است نبايد شورت پا كند.
با بچه‌ها مشورت كنيد امروز كه مى خواهيد نهار بخوريم شما بگوييد چه بخوريم به حساب بياوريم حضرت ابراهيم صد صاله با پسر13 ساله‌اش مشورت مى كرد و نظر مى خواست.
اگر بچه خلافى كرد عذرش را قبول كن ولو دروغ بگويد آقا تو پول از توى جيب من برداشتى بچه مى گويد نه خوب بيا توى جيبت را بگردم.
بچه تا مى گويد نه ديگر ولش كن تحقيق نكن كه بچه دزد مى شود اگر دروغ مى گويد شتر ديدى نديدى خودت را به تقافل بزن و عذر بچه را بخواه حتى يقين دارى كه دروغ مى گويد بچه همين كه پنج ساله شد دوتايشان را با هم بخوابان رختخواب بچه بايد جدا باشد.
شعر ياد بچه دادن خوب است روايت داريم كه ما شعرهاى على ابن ابى طالب را مأمور مى كنيم كه بچه هاياد بگيرند.
در مدرسه هاى دوشيفتى و سه شيفتى بچه‌ها ميزى ياد مى گيرند ما كمبود مدرسه‌ها را بايد جبران كنيم بخصوص حقوق معلم‌ها را بايد زياد كنيم. چون معلمها همه دو شغله و سه شغله هستند معلمى كه بعد از ظهر‌ها شوفرى مى كند اين معلم ديگر تمركز فكر ندارد فرصت مطالعه هم ندارد اينجورى چيزى گير بچه‌ها نمى افتد. توى اقيانوس نور خورشيد تا مقدارى به حيوانها اثر مى كند وقتى آنها حيوانها كه در قعر اقيانوسند و به آنها نور نمى رسد از خودشان توليد نور مى كنند.
مابايد كوچه به كوچه مسجد به مسجد حسينيه به حسينيه بچه هايمان را جمع كنيم سرود رفقاش و تعليم قرآن ياد بدهيم.
يك دانشجو مى تواند تمام حمل آموزش بدهيم آنوقت بايد منافقين بيايند و بچه هايمان را شكاركند.
حتما من بايد ببينم كه منافقين دارند مسجد را مى گيرند تا به فكر بيافتم.
بايد فرهنگ ما برسد به آنجائى كه اگر توى حسينيه ميز پينگ پنگ گذاشتند رئيس حسينيه داد نزند كه اينجا جاى عزادارى است.
از اين مسجدبايد انواع كلاسها استفاده بشود اگر نشود بچه هايمان به فساد كشيده مى شوند ساله به سال تجديدى زياد مى شود تازه آنهايى كه تجديد نمى شوند و ديپلم مى گيرند آنها هم سوادى ندارند. ما جرات سخنرانى كم است.
بسيارى از تحصيلكرده‌هاى ما بدخط هستند و تابستان فرصت خوبى است
همه مسئولين جمع بشوند توى هر حجله يك دانشجوى خطش و خوب دار پيدا كنند و يك خياط كه وقت آزاد دارد بچه دار جمع كنند و به آنها آموزش بدهند.
اگر جمع بشويم و اوقات فراغت بچه‌ها را پر كنيم سعاتمند مى شويم
و گرنه در اين نظام موجود بچه هايمان استعدادهايان سرمايه هايمان صدر مى رود.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»