1369/4/7 وهابيت بايگاني سالانه - 1369



بسم الله الرحمن الرحيم

بحث ما وقتى پخش مى‏شود كه دو تا مناسبت داريم. دو رقم شهيد داريم. 1 - شهداى حزب جمهورى شهيد مظلوم دكتر بهشتى و 72 تن از يارانش. بد نيست به همين مناسبت من نكته‏اى را عرض كنم. ما سه تا 72 تن شهيد داشتيم. سه تايشان هم سيد الشهدا داشتند. اول هفتاد و دو تن در احد شهيد شدند در يارى پيغمبر و سيد الشهداى احد حضرت حمزه سيد الشهدا بود. دوم كربلا 72 تن بودند و سيد الشهدايشان امام حسين(ع) بود و سوم شهيد مظلوم دكتر بهشتى و 72 تن از ياران باوفايش.
بيننده‏ها بحث را در شبى مى‏بينند كه سالگرد اين عزيزان است و امسال يك خبر تلخى هم هست و در آستانه ششم ذى الحجه كه 400 شهيد در مكه كه در سه سال پيش خانواده‏هايى كه رفته بودند مكه از اين جمعيت عزيز زوار شهيد شدند من به مناسبت شهداى مكه يك جمله‏اى را مى‏خواهم بگويم. يك قانون عمل شده در تمام دنيا. هر كجا جمعيتى را دولت مى‏خواهد متفرق كند يك راه دارد و راهش اين است كه راه را باز مى‏گذارند و گاز اشك آور را رها مى‏كنند. اينهايى كه جمع شده‌اند متفرق مى‏شوند اما حكومت حجاز چه كرد؟ راه را بست و مردم را به رگبار بست. به اين خاطر است كه مى‏گويند حركت حكومت حجاز و آل سعود بر خلاف تمام حتى حكومتهاى كفر است.
و اما موضوع بحث ما وهابيت است. حالا چرا به اينها مى‏گويند وهابى چون مؤسسشان محمد ابن عبد الوهاب مثل بابى در ايران كه رهبرشان سيد باب بود كه مى‏گويند بابى يا بهايى. اين فرقه كه حدود يك قرن پيش حركتش گل كرد. اين محمد بن عبد الوهاب شاگرد يك جاسوس انگليسي بود. يك آدم هايى بودند كه توى آستين يك افرادى بودند بعد معلوم مى‏شود ايشان با اين كه توى آستين ايشان است و در عين حال سر و سامان داشته. افرادى را مى‏گرفتند مى‏كشتند به زير خاك مى‏كردند. گاهى فردى توي آستين كسى قايم مى‏شود و قيافه ظاهر الصلاح هم دارد اما افكارش سالم نيست. افكار انحرافى توى آستين يك شخصيتهايى قايم مى‏شوند و بعد به موقع، ضربه خودشان را مى‏زنند. محمد بن عبد الوهاب درس خوانده، سفر به چند تا كشور كرده اما داراى افكار انحرافى است. از افكارش همين بس كه وارد بصره شد، مردم بصره بيرونش كردند، بالاخره ايشان خودش به يكى از اين سران از اجداد آل سعود مى‏گويد: فكر از من، تفنگ از تو. اگر فكر مرا با تفنگ خودت حمايت كردى من منطقه فلان و فلان را در اختيار تو مى‏گذارم. اين دو پيوند نامقدس فكر انحرافى و تفنگ با هم تركيب مى‏شود و بالاخره قدرتى را تشكيل مى‏دهند و شروع مى‏كنند يك فتوايى را گرفتند كه انحرافشان هم از همين جا شروع مى‏شود كه تجليل از اهل بيت شرك است.
يعنى ساختن گنبد و بارگاه «السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ»(من‏لايحضره‏الفقيه، ج، 609) گفتن، اشك و توسل. ساختن مسجد و محراب بر بالاى سر اوليا، اينها شرك است و خلاصه از علماى مدينه فتوا را مى‏گيرند. آخوندها هم آخوندهاى دربارى چون آخوندهاى سعودى همه‌شان حقوق بگير دولتند. دولت هم تسليم آمريكاست الان و قبلاً تسليم انگليس بود.
به هر حال حركتى كه مى‏كنند قبرستان بقيع را خراب مى‏كنند. حالا جالب اين كه وقتى قبرستان را خراب مى‏كنند از آن حركت خطرناك، در ايران استفاده سياسى مى‏شود.
مردمان ايران وقتى مى‏فهمند قبرستان خراب شد راهپيمايى مى‏كنند و گريه و زارى مى‏كنند. رضا شاه عكس مى‏گيرد از راهپيمايى مى‏فرستد پهلوى بعضى كشورها و سران كه مردم راهپيمايى مى‏كند كه ما احمد شاه را نمى‏خواهيم. اصلاً هميشه دين بازى دست افراد نامرد بوده است.
عقيده و استدلال اينها اين است كه مى‏گويند پيغمبر فرمود هر قبرى را كه مى‏بينيد: « سويته » دستور داد پيغمبر به يك نفر گفت منطقه كه مى‏روى براى تبليغ قبرها را مساوى كن. بنابراين چون پيغمبر فرمود قبرها را مساوى كن ما بايد هر قبرى را با خاك يكسان كنيم. چون يك كلمه سويته توى حديث آمده. جالب اين كه اين آقا راويش ابى الحياج است. اين آقا در كل كره زمين و در كل كتابهاى حديث يك حديث نقل كرده است. اول اين كه اين كجا بوده اگر راوى است. چرا اين راوى يك حديث نقل كرده و اين هم خراب كردن قبر و در ثانى موضوع مال مشركين بوده چون مشركين روى قبر پدرشان مجسمه مى‏گذاشتند و مجسمه پرستى مى‏كردند و ماجراى برو قبرها را بشكن ماجرايى بوده كه قبرها را به صورت بت در مى‏آوردند. وگرنه در زمان حضرت على(ع)، ايشان فرمان خراب شدن قبر انبيا را نداد با اين كه حكومت، چند سالى دست امير المؤمنين بود.
تمام علماى شيعه و تمام علماى سنى همه‌شان متفقند كه مستحب است مقدارى قبر از زمين بلند باشد. وقتى همه علما حكايت مى‏كنند كه قبر بايد بلند باشد پس يك حديث از يك آدمى كه هيچ كجا سر و كله‏اش پيدا نيست و يك حديث از يك آدم ناشناس در مقابل فتواى همه از روايات مهم، قابل اعتبار نيست.
ما در قرآن داريم: «وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ» حج/32 كسى كه شعائر خدا را گرامى بدارد. شعائر چيست؟ صفا و مروه از شعائر است. حتى مى‏گويند اگر شترى را مى‏برى مكه بكشى قلاده‏اى كه به گردن شتر مى‏اندازند كه معلوم اين بشود اين شتر براى ذبح در مكه است به اين شتر مى‏گويند شعائر.
اگر كسى در راه ذبح براى حاجيهاى مكه چيزى در گردن كرد شعائر مى‏شود و انسانهايى كه عمرى طوق بندگى را به گردن مى‏كنند اينها شعائر نيستند؟
چون صفا و مروه شعائر است شعائر يعنى علامت دين خدا. وقتى ما گنبد و بارگاه مى‏سازيم يعنى اى دنيا بدان كه اينجا يك مرد خدا خوابيده. كسى خوابيده كه همه طاغوتها را كوبيده. توجه داشته باش كه اينجا مرد توحيد و بت شكنى خوابيده است.
روى قبر را صاف كردن معنايش اين نيست كه مسجدى كه كنار قبر است خراب كن. بقيع را اگر ديده باشيد فقط يك تيكه خرابه است. بعضى از خرابه‏ها لامپ دارد بقيع لامپ هم ندارد.
يك خرابه تاريك هيچ آثارى نيست. اين كه قرآن مى‏گويد پيغمبر فرمود من شما را از بت پرستى نجات دادم و مزدى كه مى‏خواهم: «إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏» شورى/23 من مى‏خواهم اهل بيتم را دوست داشته باشيد. دوستى اهل بيت به اين نيست كه ما قبرشان را خراب كنيم به خاطر يك حديثى كه معنايش خراب كردن نيست و از آدم ناشناسى است كه سر و كله‏اش در هيچ كتابى نيست.
يك آدم ناشناس يك كلام. . . . را مى‏گويد با يك حديث آبكى از آدم آبكى چند تا آيه قرص و محكم را از بين مى‏برد. به همين خاطر امام به وهابيت فرمود: ملحدان احمق. امام دو تا لقب به وهابى‏ها داد يكى ملحدان يكى احمق.
اينها حرفهاى عجيب و غريبى را مى‏زنند، بد نيست يكى دو تا حرفهايشان را بگويم.
آنها مى‏گويند، شما مى‏گوييد: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ» فاتحه/5 يعنى فقط بنده تو هستم پس چرا در مقابل قبر اولياء اين گونه‏ايد؟ مگر ما قبر اوليا را مى‏پرستيم ما به اولياء خدا سلام مى‏كنيم و بنده خالص خدا هم هستيم.
اين خيال مى‏كند مثلاً من وقتى در مقابل امام مى‏ايستم و مى‏گويم السلام عليك يا امام رضا(ع) اين خيال مى‏كند كه من امام رضا را مى‏پرستم. بنده خدا با سلام به اولياء خدا كردن منافاتى ندارد. يا مثلاً مى‏گويند قرآن گفته «إِيَّاكَ نَسْتَعينُ» فاتحه/5 يعنى فقط از تو كمك مى‏خواهم پس رفتى پيش امام رضا مى‏گويى يا امام رضا كمكم كن، يا امام رضا با «إِيَّاكَ نَسْتَعينُ» منافات دارد.
«إِيَّاكَ نَسْتَعينُ» يعنى فقط خدا تو كمكم كن. بابا وقتى مى‏گوييم امام رضا كمكم كن يعنى من آبرو ندارم تو آبرويت را به كمكم بفرست تا من از خدا كمك بخواهم.
آقا پول فقط بانك مركزى دارد اما كسى مرا قبول ندارد اما با من بيا توى بانك و معرّف من باش كه بانك به من پول بدهد.
ما امام رضا را مى‏بريم كه از آبرويشان به نفع خودمان كمك بگيريم. كمك فقط از خداست. قرآن مى‏گويد: «إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ» آل عمران/154 تمام امور دست خداست آيا ما كه مى‏گوييم يا حسين يعنى امام حسين آمده قسمتى از كارهاى خدا را تحويل گرفته است؟ خود خدا به امام حسين آبرو داده و به ما گفته كه «وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ» مائده/35 برويد سراغش براى وسيله. اگر خدا گفته همه كارها دست من است در يك آيه هم گفته وقتى مى‏آييد سراغ من با يك وسيله بياييد.
يكى از وسيله‏ها اشك است، توبه، استغفار، قرآن، ايمان، اسلام، اولياى خدا اينها همه وسيله‏اند. درود خدا بر سيد شرف الدين صاحب كتاب المراجعات. يكى از علماى بزرگ لبنان بود كتابش را تا حالا دهها هزار نفر خوانده‏اند و شيعه شده‏اند چون بين دو تا عالم و بزرگ و شيعه 110 تا نامه رد و بدل مى‏شود و عالم سنى بعد از صد و دهمين نامه شيعه مى‏شود. اين كتاب هزار تا هزار تا سنى را شيعه كرد. ايشان وقتى مى‏روند مكه آنجا يك دفعه در تاريخ مسجد الحرام نماز جماعتى به خود مى‏بيند كه امام جماعتش شيعه است.
حدود 40، 50 سال پيش پادشاه مكه از همه علما دعوت مى‏كند. ايشان هم مى‏روند. ايشان يك قرآن را به شاه هديه مى‏كند و شاه قرآن را مى‏بوسد. فورى ايشان به شاه مى‏گويد تو مشرك هستى. مى‏فرمايد تو عبادت مى‏كنى پوست گاو را. جلد اين قرآن چرم است و چرم هم از پوست گاو است پس تو كه جلد قرآن را بوسيدى تو مشرك هستى. شاه مى‏گويد: نه بابا اين حرفها چيست، بعد ايشان مى‏گويد: پس شما وهابيها چرا به ما مى‏گوييد كه شما قبر پيغمبر را مى‏بوسيد و اين بوسيدن شرك است.
وهابيها يك تفكر خشكى دارند. وهابيها يك فكر ما ديگرايى را آوردند توى مذهب و خلاصه قبل از آنكه وهابيها با كسى طرف شوند با خود خدا طرف شدند چون توحيد را درست معنى نكردند.
حالا اينها چند وقت است كه پيدا شده‏اند حدود صد سال است. را وهابيها در بين مسلمانها مثل بهاييها بودند در بين ايرانيها.
وهابيها خيلى ظلم كردند. ريختند كربلا با هزار نفر مسلح شصت تا پياده چهارصد تا اسب سوار ريختند توى حرم پاى ضريح امام حسين 50 نفر را سر بريدند. زدند ضريح امام حسين را خراب كردند. با اسب آمدند توى صحن(اين موضوع براى حدود 50 يا 60 سال پيش است) آمدند توى حرم ضريح را كوبيدند طلا و نقره‏اش را برداشتند چوب ضريح را با پا شكستند. همان سر قبر امام حسين قهوه جوشاندند و خوردند. وهابيها اينانند پس تعجب نكنيد كه چگونه 400 نفر را شهيد كردند.
از طرف ايران هيأتى رفتند كه گفتگو كنند با سران حجاز، گفتند شما چرا مى‏گوييد برائت گفتيم كه اين متن قرآن است. «بَراءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ» توبه/1 برائت از طرف خدا و رسول خدا در مكه بر كفار. يعنى مسلمانها در مكه جمع بشوند و بگويند مرگ بر آمريكا مرگ بر اسراييل.
سران مكه مى‏گويند اين آيه براى 1400 سال پيش است. سران مكه مى‏گويند الان برائت نبايد بگوييد. اين براى زمانى است که در مكه مشرك بوده الان كه در مكه مشرك نيست. مگر مشرك كيست؟ مشرك اين است كه تسليم غير خدا باشد. اگر مكه تسليم آمريكا بود اول مشرك سران مكه هستند.
قرآن مى‏گويد: «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ» توبه/31 كسانى كه علما و راهبها و زهاد را ارباب قرار بدهد مشرك هستند. مى‏گوييم حكم خدا اين است مي‌گويد ببينيم قانون چه گفته است. اين شرك است.
قانون اسلام اين است اما ببينيم قوانين بين الملل چه گفته است اين مشرك است. هر كسى در مقابل قانون خدا توجه به چيز ديگر داشته باشد اين مشرك است.
قانون خدا مى‏گويد مكه حرم امن است ولى آمريكا مى‏گويد حاجيهاى مسلمان را بكش. اگر خدا گفت حرم امن ديگرى گفت حرم ناامن و كسي در بين حرف خدا و حرف غير خدا سخن غير خدا را گرفت اين مى‏شود مشرك.
اسراييل سه ميليون جمعيت دارد. چهار ميليون يهودى ديگر هم وارد اسراييل مى‏شوند. براى اين سه ميليون جا تنگ است حالا اگر چهار ميليون ديگر هم اضافه شود خاكسترى سر اردن مى‏شود اول خاكريز اردن است، بعد از اردن سوريه و لبنان است. آيا نبايد مسلمانها وقتى مكه جمع مى‏شوند نبايد بگويند مرگ بر اسراييل و بنشينند ببينند چهار ميليون يهودى دارند وارد فلسطين مي‌شوند.
آيا مكه جاى فكر براى اين خطر نيست اين كه سه ميليون است پدر همه شما را درآورد حال اگر 7 ميليون بشود نبايد در سال 69 حاجيها در مكه جمع شوند و براى اين اجتماع يهوديها كارى بكنند.
اون سالى كه قيمت نفت را يك مرتبه شكستند ما رفته بوديم مكه. . . . مسجد الحرام ديديم كه دو تا ايرانى دارند صحبت مى‏كنند. نفت كه ارزان شد به خاطر اين كه همكاران كشورهاى اپكى كار نكنند در نتيجه دلار كشورهاى اسلامى كم مى‏شود وضع اقتصادى بد مى‏شود و فلان كه يك دفعه يك نفر آمد گفت آقا ساكت باش. اينجا جاى عبادت است بحث نفت و دلار توى مسجد نكنيد. گفتم اتفاقاً توى سوره حمد آمده كه نفت را ارزان نكنيد. گفتند كجايش نوشته. گفتم: «صِراطَ الَّذينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» فاتحه/7 خدايا من راه كسانى را مى‏خواهم بروم كه به آنها نعمت داده‏اى. گفت خوب كجايش نفت است؟ گفتم در يك آيه ديگر مى‏گويد «قالَ رَبِّ بِما أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهيراً لِلْمُجْرِمينَ» قصص/17 خدايا به خاطر اين كه به من نعمت دادى «فَلَنْ أَكُونَ ظَهيراً لِلْمُجْرِمينَ» خدا به خاطر اين كه من «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» هستم هيچ وقت يار مجرم نيستم. قيمت نفت را پايين آوردن اين يارى كردن مجرمين است. هر كس هر كجا يار مجرم باشد «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» نيست.
قيمت نفت يك چيز اقتصادى است نه آقا قرآن مى‏گويد: يار مجرم نباشيد.
حالا آمريكا مجرم هست يا نه؟ بعد ما سؤال مى‏كنيم آيا حكومت حجاز يار آمريكاست. اگر حجاز يار آمريكا شد پس «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» نيست پس لابد غير المغضوب است. دو گروه توى نماز است يا زنده باد يا مرده باد. مرده باد مغضوبين و ظالمين زنده باد «أَنْعَمْتَ». كسى كه جزو زنده بادها نبود پس جزو مرده بادهاست. شما در نمازهاي يوميه 10 تا حمد مى‏خوانيد قل هو الله را مى‏شود جابجاكرد اما حمد را نمى‏توان و هر نماز حمد دارد. روزى 10 مرتبه واجب است كه بگويى خدا من مى‏خواهم جزو «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» باشم. آيه‏اى ديگر اين بود كه اگر كسى «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» شد پس يار مجرم نيست و شما بايد ببينيد آمريكا مجرم است يا نه و اگر آمريكا مجرم است قطعاً آل سعود يار مجرم است و «أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» نيست پس مغضوب است.
اينها مى‏گويند قبر را صاف كن. مى‏گويم همه فقها مى‏گويند قبر را كمى بياور بالا صاف كن يعنى روى قبر را صاف كن نه اين كه با خاك يكسان كن و در ثانى قبر را صاف كن چه كار دارد به اين كه مسجد را خراب كن. از همه گذشته پيغمبر فرمود 23 سال زحمت كشيديم مزدم اين است كه اهل بيتم را دوست داشته باشيد. دوستى اهل بيت خراب كردن بقيع بود؟
مى‏گويند چراغ در بقيع روشن باشد اسراف است. تمام چراغهاى مكه صحيح است ولى در بقيع يك لامپ حرام است. اصلاً در حجاز اسلام وجود ندارد. دليل آن بانكهاى خارج. . . . . آل سعود است.
دو تا مسأله بگويم: 1 - كسى كه نماز مى‏خواند جلوى سجاده‏اش نبايد شمشير باشد چرا براى اين كه رو به قبله ايستاده‏اى و قبله نه اين كه محل امن است هر كجاى دنيا كه رو به كعبه بايستى آنجا هم امن است و نبايد شمشير باشد يعنى حتى چاقو پهلوى مهر نمازت نبايد باشد براى اين كه رو به كعبه هستى.
اسلام كعبه را به قدرى محل امن مى‏داند كه نمازگزار هر جاى كره زمين است وقتى مى‏خواهد نماز بخواند نبايد شمشير كنار سجاده‏اش باشد.
2 - براى زمان و مكان جريمه اضافه مى‏شود. شراب 80 ضربه شلاق دارد. ماه رمضان 100 ضربه مى‏شود. اگر كسى يك نفر را بكشد 1000 مثقال طلا جريمه‏اش است اما اگر كسى در مكه كسى را بكشد 3/1 اضافه مى‏شود يعنى 1333 مثقال طلا مى‏شود به خاطر اين كه در مكان مقدس كشته‏است.
اولين كتابى كه عليه وهابيها نوشته شد توسط برادر عبد الوهاب بود و در آن كتاب دليلهايى آورد كه برادر من كج است. منحرف است و پدرش هم با او مخالف بود و تمام شيعه و سنى با او مخالفند و هيچ لقبى بهتر از لقبى كه حضرت امام داد نيست ملحد و احمق.
شما چرا مى‏گوييد «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ» رسول خدا سالها پيش مرده است. خوب اگر مرد به خدا بگو خدايا تو چرا سلام مى‏كنى. توي خود قرآن است كه «سَلامٌ عَلى‏ مُوسى‏ وَ هارُونَ» صافات/120، «سَلامٌ عَلى‏ إِبْراهيمَ‏َ» صافات/109 اگر من مشركم پس خود خدا هم مشرك است چون خدا هم به مرده‏ها سلام داده است و ما در نماز داريم كه «السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ» ما مأمور به سلام هستيم.
سعوديها مى‏گويند مكه جزو شعائر است. در شعائر بايد يك مراسمى انجام دهيم كه همه مشترك باشيم. شما عقيده‌تان اين است كه از ايران بياييد و بگوييد مرگ بر اسراييل مرگ بر آمريكا. ما كه جرأت نمى‏كنيم توى كشور خودمان بگوييم باز آفرين به غيرت شما.
سعوديها بخشى از پول نفت را براى تبليغات گذاشته‏اند. من سه سفر به آفريقا رفته‏ام. قدم به قدم توى كشورهاى آفريقا مدل شاه عباس كه هر پنج و شش كيلومتر يك كاروانسرا مى‏ساخت آل سعود مسجد مى‏سازد و حوزه علميه. آخوند از مصر وارد مى‏كند خودشان هم صادر مى‏كنند و بخشى از پول بى حساب و كتاب خرج تبليغات مى‏شود اما نتيجه.
تبليغات وهابيت همه آفريقا را داشت مى‏گرفت اما يك حركت امام نوك خودكار امام كل تبليغات را زير پا گذاشت. «باسمه تعالى سلمان رشدى كافر و اعدام و قتل او واجب. » اين يك فرمان امام كه براى قتل سلمان رشدى داد تمام دنيا گفتند اگر ايمانى باشد مسجد سازى آل سعود نيست غيرت امام است.
چون ديدند به رسول الله جسارت شد و توهين شد و خادم الحرمين به غيرتش برنخورد طورى كه امام به غيرتش برخورد يعنى فتواى امام قدرتش بيشتر بود. در همين پاكستان مسجدى ساختند سعوديها كه چند برابر مسجد اعظم قم است. آدم وقتى توش مى‏رود گيج مى‏شود آنقدر اينها ميليون دلار مى‏ريزند توى شهرها اما فتواى امام همه آنها را آب كرد.
اگر مسلمان واقعى روى زمين يكى باشد بعد از امام زمان(ع) حضرت امام است چون يك فتوايش تمام تبليغات را از بين برد.
به هر حال ما سه 72 تن داشتيم. يك 72 تن و سيد الشهدا در احد. يك 72 تن و سيد الشهدا در كربلا و يك 72 تن و سيد الشهدا در حزب جمهورى داشتيم.
و شب ششم ذى الحجه سالگرد شهادت 400 شهيد در مكه. خانه امن، خانه‏اى كه به خاطر مكانش 3/1 به ديه اضافه مى‏شود.
و بعد وهابيها يك فرقه‏اى بودند مثل بهاييها و مؤسسش عبد الوهاب بود و بصره به خاطر تفكرش او را بيرون كرد. اولين كتابى كه عليه وهابيها نوشته شد توسط برادرش بود.
يك مجله‏اى است كه در قم منتشر مى‏شود در اين مجله نام دويست و بيست كتاب از علماى چهل كشور از سنى و شيعه عليه وهابيت را ذكر كرده است. يك كتاب ديگر است كه 80 تا كتاب فقط از سنى هاست. . . . . .
ريختند توى صحن امام 50 نفر را آنجا شهيد كردند. 500 را توى صحن و عده‏اى را هم بيرون شهيد كردند. طلاها را بردند قتل و غارت كردند اينها را امام فرمود احمق و ملحد.
اصولاً شرك «دُونِ اللَّهِ» است. هفتاد و يك بار در قرآن «دُونِ اللَّهِ» آمده است. اين 71 مرتبه «دُونِ اللَّهِ» شرك است. يعنى غير خدا شرك است و رسول خدا ضد خدا كه نيست احترام به رسول خدا هم به خاطر خداست. پيغمبر توى كوچه مى‏رفت بچه‏اى گفت سلام. پيغمبر گفت عليكم السلام و رحمة الله. پيغمبر گفت بچه جان تو مرا دوست دارى بچه گفت بله تو رسول الله هستى. گفت من را بيشتر دوست دارى يا خدا را. بچه گفت تو را هم به خاطر خدا دوست دارم. رسول الله هم اگر يك روز نماز صبح نخواند ما ديگر دوستش نداريم. خدا به پيغمبر مى‏گويد: «اگر يك لحظه منحرف شدى عملت نابود مى‏شود.
كلمه‏اى را عمداً كج بگويى شاهرگت را مى‏زنم. » خدا با پيغمبر رودربايستى ندارد. «واشهد ان محمداً» اول مى‏گوييم «عبده» بعد مى‏گوييم «و رسوله» پيغمبر هم چون «عبده» است دوستش داريم. اصلاً پيغمبر هم كه خدا به معراج برد چون «عبده» بود چون بنده خدا بود.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»