1369/6/22 صبر - 2 بايگاني سالانه - 1369



بسم اللَّه الرحمن الرحيم‏

بحث امروز ما صبر است. به مناسبت ورود آزادگان بحث صبر است. اين بحث دريايى است و جلسات زيادى مى‏خواهد. و در خدمت نيروى مخصوص برادران سپاه هستيم. وقتى فهميديم صابر و صبر پهلوى خدا چقدر عزيز است بايد قدر اين آزادگان را بدانيم چند تا بحث داريم يكى در رابطه با اهميت صبر و آثار صبر يكى ديگر پاداش صبر.
1- اهميت و نقش صبر
2- پاداش صبر
3- انواع صبر
4- راه پيدا كردن صبر
5- صابران نمنونه‏
در اهميت و نقش صبر:
در يك جايى از قرآن مى‏فرمايد: «إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ» زمر/10 خدا به آنها بى حساب لطف مى‏كند خدايى كه حساب شنها و عدد بارانهاو. . . را دارد بى حساب به آنها اجر مى‏دهد. خدايى كه همه چيز را مى‏گويد كم اجر اينها را مى‏گويد زياد.
در روايتى قَالَ الصَّادِقُ عليه السلام: «مَنِ ابْتُلِيَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ بِبَلَاءٍ فَصَبَرَ عَلَيْهِ كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ أَلْفِ شَهِيدٍ»(كافى، ج‏2، ص‏92) ثواب هزار شهيد را دارد كسى كه صابر باشد.
در سوره هود آيه 11 مى‏فرمايد: «إِلاَّ الَّذينَ صَبَرُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبيرٌ» اجر بزرگى مى‏دهيم به آنهايى كه در سختى‏ها مقاومت كنند و خودشان را نبازند.
در سوره نحل آيه 96 مى‏فرمايد: «وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»
در سوره قصص آيه 54 مى‏فرمايد: «أُولئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِما صَبَرُوا» دوباره ما به اينها اجر مى‏دهيم. اين پاداش اجر است.
در سوره فصلت آيه 30 مى‏فرمايد: «إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ» فرشته بر آنها نازل مى‏شود.
در سوره جن آيه 16 مى‏فرمايد: «وَ أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّريقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً» ما به كسانى كه در راه حق هستند باران رحمت مى‏فرستيم.
اين نمونه‏هاى پاداش صبر است.
و اما آثار صبر
1- مصونيت: اگر كسى يك چيزى را گفت و حقى را گفت رويش بايستد مقاوم بود رنگ عوض نكرد مى‏گويد «إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً» آل عمران/120 اگر شما مقاوم باشيد كيد مخالفين به شما ضرر نمى‏زند.
ايرانى كه 8 سال جنگيد و مقاومت كرد اسير داد و شهيد داد مجروح داد و خون داد ملتى كه مثل ايران هستند همه نقشه‏ها سودى نكرد.
مگر نه اين است كه صد تا راديو توى دنيا به ما فحش مى‏دادند و بيش از صد تا از دشمنانمان را حمايت مى‏كردند آخر چه شد صبر ما باعث شد كه همه برفها آب بشود دنيا فهميد مظلوميم ما انقلابى هستيم اگر شما صبر كنيد پرده‏ها كنار مى‏رود و نقشه‏ها خنثى مى‏شود.
2- فوز(رستگارى): «إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ» مومنون/111 آنها هى كه صبر كردند رستگارند مثل على عليه السلام در هنگام ضربت گفت: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَة»(خصائص‏الأئمة، ص‏63) به خداى كعبه رستگار شدم.
3- قرآن مى‏فرمايد اگر كسى صبر كند لطف خدا شامل او مى‏شود. «وَ تَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنى‏ عَلى‏ بَني‏ إِسْرائيلَ بِما صَبَرُوا» اعراف/137 ما بنى اسرائيل را از شر فرعون نجات داديم اينها را به حكومت رسانديم بنى اسرائيل تا آنجايى كه مرد بودند نجات پيدا كردند البته بعد بعضى هايشان چپه شدند خداوند هم سرنوشت آنها را چپه كرد.
قرآن مى‏گويد ما بى خود كسى را رهبر نمى‏كنيم «وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ» سجده/24 ما اينها را امام قرار داديم «لَمَّا صَبَرُوا» اينها پشتكار داشتند اگر كسى صابر باشد خدا او را رهبر و امامش مى‏كند البته منظور اين نيست كه رهبر جمهورى اسلامى باشد يك نفر كه آزاده‏اى بوده حالا آزاد شده اين آدم وقتى توى محل راه مى‏رود اين خودش الگوست.
سران و مقامات بالاى آموزش و پرورش مى‏روند به كرمان و كهنوج آن آقايى كه در مدت اسارتش دستبند دستش بود و به نفع اسلام شعار داد مى‏روند ديدن او، با اينكه آنهايى كه مى‏روند ديدنش مقامات رسمى هستند ولى بنده خدا سرايدار يك مدرسه بوده و در وضع ولى جورى بوده كه يك آبگرمكن كه دو هزار تومان خريده بود قسطى 200 تومان نداشته قسطش را بدهد و آبگرمكن را باز كرده و به صاحبش پس داده است كسى كه توى مملكت ما قدرت خريد آبگرمكن نداشت و خانه‏اش محقر در كهنوج بود وقتى آزاد مى‏شود باعث مى‏شود كه از تهران با هواپيما مى‏روند به زيارتش اين رهبر مى‏شود امام مى‏شود الگو مى‏شود. قرآن مى‏گويد: «وَ ما يُلَقَّاها إِلاَّ الَّذينَ صَبَرُوا» فصلت/35.
5- رشد. قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام: «بالتعب الشديد تدرك الدرجات الرفيعة و الراحة الدائمة»(غررالحكم، ص‏99) با سختى‏ها و مقاومتها آدم به درجات رفيع مى‏رسد.
6- پيروزى در جنگ‏ها: قرآن مى‏گويد 20 صابر بر 200 پيروز است. «إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ» انفال/65 درود خدا بر آنهاست.
قرآن مى‏گويد آنهايى كه در آب و آتش دين نباختند و رنگ عوض نكردند «أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ» بقره/157 خدا بر آنها صلوات مى‏فرستد.
بعد مى‏فرمايد كه صلوات خدا و سلام فرشتگان‏ بر آنهاست. قرآن مى‏فرمايد: «سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ» رعد/24 فرشته‏ها به اينها سلام مى‏دهند بخاطر صبرى كه داشته‏اند «أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ» رعد/22 خانه دائمى بهشت مال اينهاست.
نقش صبر:
صبر در هر چيزى عامل چيزى است.
صبر در برابر ياوه‏ها: اگربه كسى درى برى گفتند وصبر در مقابل متلكها عامل حلم است.
به پيغمبر گفتند: «إِنَّا لَنَراكَ في‏ سَفاهَةٍ» اعراف/ 66 گفتند تو خلى نفرمود: ننه‌ات خل است بابات خل است جد و آبائت خل است فرمود «قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بي‏ سَفاهَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمينَ» اعراف/67 نه من سفيه نيستم.
به حضرت نوح عليه السلام گفتند: تو گمراهى «قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَراكَ في‏ ضَلالٍ مُبينٍ» اعراف/60 فرمود: گمراه نيستم. «قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بي‏ ضَلالَةٌ وَ لكِنِّي رَسُولٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمينَ» اعراف/61.
صبر در ياوه‏ها عامل و رمز حلم است.
صبر در شهوت: اگر كسى در شهوت صبر كند. آن خانم، خودش را آرايش كرد و به يوسف عليه السلام گفت «هَيْتَ لَكَ» يوسف/23 من آماده هستم براى اينكه از من استفاده كنى. فرراً يوسف عليه السلام گفت: «قالَ مَعاذَ اللَّهِ» يوسف/23 پناه بر خدا! اين صبر عامل عفت است.
صبر در انفاق: اگر انسان بخواهد پول بدهد شيطان به او مى‏گويد: پيرى دارى كورى دارى هنوز دخترهايت عروس نشدند پسرهايت را هنوز داماد نكردى. چراغى كه به خانه رواست به مسجد حرام است. نمى‏خواهد بدهى به مردم خودت هزار تا بدبختى دارى.
«الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ» بقره/268 اگر انسان مقاومت كند در مقابل قلقلكها و جگر جرخ كند اين مقاومت در انفاق عامل سخاوت است.
صبر در گناه: اگر گناهى پيش آمد عامل تقوى است يعنى هر كمالى مى‏خواهى مايه و پايه‏اش صبر است درى برى مى‏شنوى باز صبر دارى شهوت پيش مى‏آيد مقاومت مى‏كنى. در برابر وسوسه‏هاى شيطانى براى پول خرج نكردن بايد مقاومت كنيد گناه پيش مى‏آيد بايد صبر كنيد.
صبر در قانون عامل نظم است. چراغ قرمز است قانون مى‏گويد بايست مى‏خواهى بروى اگر حوصله كنى نظم به وجود مى‏آيد. صبر در قانون عامل نظم است.
صبر در عبادت: ما خيلى وقتها بعضى شاخه هايش را داريم بعضى شاخه هايش را نداريم. ممكن است كسى بگويد من حاضر هستم 5 ماه دوره چتربازى ببينم آبى دو ماه، خاكى 2 ماه، صحرايى 2 ماه ولى مى‏گويد نمازتان غلط است دو مرتبه بخوانيد مى‏گويد همين را هم خدا قبول مى‏كند. يك وقت انسان در ده رشته تخصص دارد يك جا سقوط مى‏كند. صبر در عبادت رمز اطاعت از خداست.
صبر در جنگ عامل پيروزى است.
صبر در برخورد با مردم وسيله محبوبيت است. قرآن مى‏گويد كسى كه صبر كند اجر بى حساب
به او مى‏دهيم. حديث داريم: «أَلْفِ شَهِيدٍ»(كافى، ج‏2، ص‏92) ثواب هزار شهيد به او مى‏دهيم. «أَجْرٌ كَبيرٌ» هود/11، «أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» نحل/96، «أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِما صَبَرُوا» قصص/54 فرشته‏ها بر او نازل مى‏شوند و اگر مقاوم باشيد باران رحمت بر شما نازل مى‏شود. گفتيم اين اجرش است پس نقشش چيست؟ ‏
صبر در ياوه‏ها رمز حلم است.
صبر در شهوت عفت است.
صبر در برابر گناه تقوى است.
صبر در انفاق سخاوت است. صبر در جنگ پيروزى است.
حديث داريم: قَالَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَينِ عليه السلام: «لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَا صَبْرَ لَهُ»(كافى، ج‏2، ص‏89). يعنى نقش صبر در دين اسلام مثل نقش آب در كشاورزى است. هر ميوه و سبزى خواسته باشى بكارى نياز به آب داريد. به همين خاطر صبر نقشش در ساختمان دين مثل نقش سر است در بدن.
حديث داريم كسى صبر نداشته باشد نمى‏تواند دين داشته باشد.
قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام: «أَيُّهَا النَّاسُ عَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ لَا دِينَ لِمَنْ لَا صَبْرَ لَهُ»(جامع‏الأخبار، ص‏116)
گاهى يك متلك به تو مى‏گويند تحريك مى‏شوى تشويق مى‏شوى گاهى پول به آدم مى‏دهند آدم چيزى گيرش مى‏آيد اين جاها هم آدم بايد مواظب باشد جفتك نياندازد.
قرآن مى‏فرمايد: «لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ» حديد/23 جورى باشيد كه بهتان دادند پرشى نداشته باشيد ازتان گرفتند عقده‏اى و روانى نشويد. حالا شما هستيد و نيستيد خودتان مى‏دانيد. پادگان سپاه را بيايند بگويند بايد اينجا بيمارستان شود درست مثل يك سيگارى كه يك دونه را مى‏دهد. شما هم بايد 24 ساعته پادگان را خالى كنيد. وگرنه شما چسبيديد به آجرها گاهى آدم مى‏چسبد به لباسش گاهى مى‏چسبد به مقامش. صبر يعنى آدم تسليم باشد و تلخيها و شيرينى‏ها آدم را تغيير ندهد. يك زمانى مسأله اصلى جنگ بوده است در اين زمان همه چيزها بايد در اختيار جنگ باشد سپاه و ارتش. خوب الان كه جنگ نيست چرا مدرسه آموزش و پرورش را گرفتى پس نمى‏دهى دو هزار تا بچه مدرسه‏اى تو يك مدرسه خفه مى‏شوند آنوقت تو آنجا سالى يك بار به خاطر هفته جنگ چهار تا پوستر مى‏گذارى حرام است. قطعاً كسى چيزى را بگيرد و بعدش ندهد. بله يك وقت كه مسأله اصلى جنگ است آدم ملك شخصى‏اش را هم بايد در اختيار جنگ بگذارد ولى وقتى كه جنگ تمام شد بايد مدرسه آموزش و پرورش را بهش بدهيد.
يك زمانى لازم است من عمامه‏ام را پاره كنم براى اينكه دست شما خون مى‏آيد و جلوى خونريزى را بگيرم يك وقت عمامه من فداى نوك شست پاى شما كه خونى شده است حالا كه پايت خونى نيست خوب لباسم را بده اين جور جاها صبر و تقوى معلوم مى‏شود.
حديث است كه: اگر مى‏خواهى ببينى چه كسى دين دارد چه كسى ندارد در يك جا معلوم مى‏شود. عده‏اى رفتند جبهه در كنار رسول اللَّهصلي الله عليه و آله جنگيدند اصحاب پيغمبرصلي الله عليه و آله 1 رزمنده و انقلابى 2 خودش را جلوى گلوله دشمن قرار داده 3 پيروز شده 4 خدا به او مى‏گويد آن چيزهايى كه به عنوان غنيمت گرفته‏اى بايد خمسش را بدهى رزمنده‏اى كه در كنار پيغمبرصلي الله عليه و آله جنگيده بدنش سوراخ سوراخ شده و حاضر بوده كه شهيد بشود خدا مى‏گويد اگر دين دارى بايد پول بدهيد خمست را بده.
ممكن است كسى در يك عمليات نظامى پيروز بشود ولى در تقسيم گوشت بزغاله شكست بخورد. يك كسى در شهوت خودش را نگه مى‏دارد در انفاق مي‌لغزد يا يك كسى در انفاق خودش را نگه مى‏دارد اما در شهوت شل است.
ما در ايران خودمان آدمهايى داريم سفره هايى مى‏اندازند و حتى در شب اربعين وقتى شب عاشورا دهها هزار تا سفره مى‏اندازند اما 8235 تومان خمس را نمى‏دهد.
به كسى مى‏گويند صيغه مى‏شوى مى‏گويد نه براى زنا حرفى ندارم اما صيغه نمى‏شوم ولى آدم هست از كلمه صيغه بدش مى‏آيد.
ديندارى خيلى مشكل است كه آدم روى مرز راه برود.
يك مرتبه آيه نازل شد: ايست «كُفُّوا أَيْدِيَكُمْ وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ» نساء/77 ايست نماز اين فايده دارد كه تفنگش را بگذارد و نماز بخواند اينطور نباشد كه حالا كه خونمان به جوش آمده برويم تا كار را انجام دهيم. اميرالمومنين عليه السلام به مالك اشتر گفت: برگرد. مالك گفت: اگر يك ساعت ديگر به من مهلت بدهيد من جنگ را به نفع اميرالمومنين عليه السلام تمام مى‏كنم. على عليه السلام فرمود: ايست. مالك گفت: چشم. مالك خيلى سوخت. منتهى ايست حضرت على عليه السلام هم مصلحتى داشت كه مالك توجه نداشت خوشا به حال كسى كه عبد خدا باشد سوار الاغ و براق شد برايش فرقى نداشته باشد. خوشا به حال كسى كه بچه را مى‏بيند به او سلام كند يك كانال تواضع به قدرى كه به بچه سلام كنى يك كانال عظمت به قدرى كه خدا به او سلام مى‏دهد. خوشا به حال كسى كه قُپه و عنوان ميز و ماشين هيچ برايش هر فرق نكند و ما خودمان را بايد تربيت كنيم.
حديث داريم هر وقت داريم يك جورى مى‏شويم فورى يك چيزى بخريد بياييد خانه امام سجاد عليه السلام لباسى پوشيد شيك بود آمد توى كوچه هى نگاه به خودش كرد برگشت گفت لباس كهنه را بده من اين را پوشيدم انگار يك جور ديگر شده‏ام. «فَكَأَنِّي لَسْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ»(مكارم‏الاخلاق، ص‏111) انگار من يك جور ديگرام.
يك وقت آدم چنان سوار بنز مى‏شود كه ديگر حال ندارد سوار اتوبوس بشود و يك وقت يك مسئوليتى دارد كه ديگر نمى‏خواهد از آن مسئوليت يك رده بيايد پايين‏تر خدايا به آبروى تمام كسانى كه عبد تو‌اند به ما توفيق بده كه آنچه كه مى‏دانيم و آنچه كه به ما فهمانده‏اى به گوشه‏اى از آن عمل بشود.
انواع صبر: گاهى يك صبر واجب است در مقابل كارهاى حرام گاهى صبر حرام است مثل سكوت در مقابل ظالم.
گاهى صبر مستحب است. صبر در برابر فقر: درآمد به مصرف قد نمى‏دهد شوهر پول ندارد براى هر عروسى براى همسرش يك نوع لباسى بخرد خانم بايد صبر كند.
صبر در برابر گناه‏
صبر در مقابل بداخلاقى همسر گاهى مرد بداخلاق است گاهى زن.
صبر در برابر شكم غذا سوخته است. رفته نان بگيرد نان تازه نيست بايد بيات بگيرد.
صبر در برابر تهديد.
صبر در نماز به خصوص نماز صبح كه بايد زود بيدار شد.
صبر در برابر روزه.
صبر در جبهه و جنگ.
صبر در كار.
صبر در مقابل متلك.
صبر در محيط فاسد.
صبر در مبارزه با طاغوت.
صبر در برابر تكذيب مثل انبياء خوب كه دليل مى‏آوردند و مردم مى‏گفتند: دروغ مى‏گويى.
صبر در برابر توهين: كاهنى شاعرى مجنونى.
صبر در تحصيل علم.
صبر در فراق: بچه‏ام رفته درس بخواند، نجف، شهرستان.
صبر در برابر رفقاى فقير. گاهى آدم مى‏گويد عجب وضعى داريم همه رفيقهايمان گدايند. برويم با چهار تا بچه پولدار رفيق شويم.
صبر در مقابل دختران متعدد. بعضى‏ها مى‏گويند ما از اول بدبخت بوديم. همه‌ي بچه هايمان دختر است.
صبر در مقابل خشم.
صبر در تبليغ. من خودم يك جايى رفتم تبليغ كنم بيرونم كردند. گفتند: ما نمى‏خواهيمت. گفتم: چرا؟ گفتند: تو صدا ندارى روضه بخوانى. گفتم: خوب حديث مى‏خوانم. گفتند: نه ما تو را صدا كرديم روضه بخوانى.
صبر در مقابل آزار همسايه: يك همسايه بد است بچه‏اش، خودش آدم را اذيت مى‏كند خروس او صدا مى‏كند آدم را از خواب بيدار مى‏كند.
صبر در مقابل مصيبتها.
صبر در مقابل زرق و برق: به به! عجب خانه‏اى! عجب ماشينى!
صبر در تنهايى: اينهايى كه راننده‏اند: خدايا اين هم شغل است ما بدبختيم توى اين بيابانها. من و بيابون و يك كاميون.
صبر برابر لغزش‌ها. صبر در مقابل حسود. صبر بر مرض. صبر بر معلولين. صبر بر رازدارى. صبر بر امام زمان. اينها تيترهاى صبر بود.
خدايا به آبروى حسين عليه السلام به آبروى امام حسن عليه السلام به آبروى امام رضا عليه السلام به آبروى رسول اكرم صلي الله عليه و آله كه خيلى صبر كرد در مقابل تمام سختى‌ها خدايا به آبروى آنها ما را روسفيد كن.
«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»