بسم الله الرّحمن الرّحيم
در جلسه قبل بحث‌مان اين بود كه يك مكتب خوب مكتبي است كه چيزي از خواسته‌هاي طبيعي ما را فروگذار نكرده باشد مگر اينكه درباره آن مكتب حرف داشته باشد. مبارزه با خواسته‌هاي طبيعي در حدي كه مشروع است نداشته باشد، خلاصه اينكه برنامه‌هاي مكتب بايد مناسب با فطرت و طبع باشد، عميق باشد، روشن باشد، بنابراين هر چي تاريخ بر آن مي‌گذرد شكوفا‌تر بشود و مستدل و جامع باشد تا رسيديم به اينجا كه يك مكتب خوب بايد مسئوليت آور باشد حالا ببينيم اسلام در اين مورد چي مي‌گويد. اول با اسلام آشنا بشويم بعد كم كم برنامه‌هاي ديگر اگر يكوقت عرضه شد با آگاهي‌هاي خودمان مقايسه مي‌كنيم حق را مي‌توانيم بفهميم كه چي است.
«أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ» عنكبوت/2 خيال مي‌كنيد كه ما شما را آفريده‌ايم و همينكه بگوييد ما مسلمانيم كافيه؟ بايد امتحان بشويد دنيا آخور نيست دنيا خوابگاه نيست دنيا عشرتكده و ميخانه نيست دنيا ميدان رشد است و در ميدان بايد در ميان ناگواريها و تضادها شما عبور كنيد تا رشد پيدا كنيد اگر اين سختي‌ها و ناگوارها نبود ما رشدي نداشتيم در ميدان است كه آدم كشتي مي‌گيرد درگيري پيدا مي‌كند و رشد پيدا مي‌كند بايد سختي تاريكي باشد تا رشد اختراع برق در انسان شكوفا بشود، بايد ناگواريهاي بيماريها باشد تا رشد علم دارو سازي در ما شكوفا بشود هر پيش آمد و سختي كه براي انسان پيش آمده استعداد انسان را شكوفا كرده همه ما بايد امتحان بشويم در قرآن حدود بيست مرتبه آمده كه ما همه شما را آزمايش مي‌كنيم، هم به خيرها و هم به شرها آزمايش مي‌كنيم شما را آزمايش مي‌كنيم تا استعداد شما شكوفا بشود بنابراين شما مسئول هستيد و نمي‌شود كه از زير بار مسئوليت‌ها شانه خالي كرد بايد بمانيم و شالي خالي نكنيم.
«وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنْ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ» نساء/75 چرا شما در راه خدا جنگ نمي‌كنيد و چرا در راه مستضعفين و محرومين خون نمي‌دهيد قرآن انتقاد مي‌كند از افراد بي تفاوت. امام علي(عليه السلام) در نهج البلاغه گاهي فرياد مي‌كشد نسبت به افرادي كه مسئوليت پذير نيستند و قرآن چه تعريف‌هايي مي‌كند از كساني كه مسئوليت پذيرند و حال نمونه‌هاي زنده‌اش را در زمان خودمان مي‌خوانيم گروهي از جوانان برنامه‌اي ريختند براي خانواده‌هايي كه محروم و مستضعف هستند من هم يكوقت با آنها رفتم و يك خانه‌اي رفتيم و ديديم كه بچه‌ها روي مقوا نشسته‌اند حتي زيلو و موكت هم ندارند من يك خورده ناراحت شدم رفقايي كه با من بودند گفتند ناراحتي ندارد اين خوب است از اينها بدتر هم داريم بعد گفتند كه ما يك خانه‌اي رفتيم احوالپرسي كنيم شيريني‌ها و كلوچه‌هايي را هم برده بوديم براي بچه‌هاي كوچك آنها را داديم به بچه‌ها که بخورند، يك بيسكويت كه داديم به يك بچه چهار ساله و يكي به بچه نه ساله، ديديم بچه نه ساله بيسكويتش را گذاشت روي تاقچه آمد به بچه كوچيكه گفت داداش بيا تو هم بيسكويتت را نخور بگذاريم روي تاقچه اگر دوباره آوردند باز هم بگذاريم روي تاقچه وقتي زياد شدند آنها را بفروشيم و با پولش جوراب بخريم آنوقت افرادي هستند كه براي تغيير مد ماشين و مد لوستر گاهي هزارها تومان مي‌دهند اينكه چيزي نيست اصلاً قرآن مي‌فرمايد چرا شما خون نمي‌دهيد.
عده‌اي از افراد كه مستضعف هستند لحظه مرگ فرشتگان مي‌گويند شما توي جامعه چه ويتاميني داشتيد؟ چه جنب و جوش و تحركي داشتيد؟ توي اجتماع چه مي‌كرديد؟ مي‌گويند ما مستضعف بوديم حناي ما رنگي نداشت ما طبقه دوازدهم بوديم خطاب مي‌رسد «قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا» نساء/97 باز هم مسئول هستيد، آقا نمي‌توانستم، تو مي‌توانستي، بايد بلند مي‌شدي و هجرت مي‌كردي، از پرنده كمتر بودي؟ پرنده گاهي براي امر و معاش از يك منطقه‌اي به منطقه‌اي ديگر هجرت مي‌كند تو چرا هجرت نكردي؟ انسان مسئول است كه فرياد بزند و اگر فريادش به جايي نرسيد مي‌تواند حركت كند. ببينيد قرآن چقدر قشنگ مي‌گويد، لقمان به پسرش مي‌گويد «يَا بُنَيَّ أَقِمْ الصَّلَاةَ» لقمان/17‌اي پسر كوچولو بلند شو نمازت را بخوان «وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنْ الْمُنكَرِ» لقمان/17 خوبي را ديدي امر كن فساد را ديدي فرياد بزن قرآن مي‌فرمايد بايد به پسر كوچك‌ها هم فرياد زدن را ياد بدهيم و همينطور انتقاد بجا را، همينطور كه مي‌گويي حسن جان بلند شو نمازت را بخوان بايد بگويي حسن جان اگر منكري را ديدي داد بزن اما پدر و مادرها يك بُعدي كار مي‌كنند مثلاً ما را براي نماز بيدار مي‌كنند اما وقتي مي‌خواهيم حرف حقي را بزنيم مي‌گويد تو حرف نزن وقتي بزرگها نشسته‌اند بچه كه حرف نمي‌زند اِه! شما چطور نماز را امر مي‌كني اما حرف حق زدن را نهي مي‌كني؟ تو چرا نصف آيه را گرفته‌اي و نصف ديگر آنرا. . . حالا ما فقط درباره جامعه مسئوليم؟ «إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ» صافات/24 اين مكتب اسلام است درباره همه ايسم‌ها.
حالا ايسم خيلي زياد است يك كسي مي‌گفت پيرزن توي خانه ما هم ايسمي است، گفتم چطوري؟ گفت مي‌گويد رمانتيك! حالا ديگر ايسم خيلي زياد شده است هر كسي تابع يك ايسم است در ايسم‌ها بگرديد اگر اين منطق را پيدا كرديد همچين شعاري را پيدا كرديد، چه شعاري؟ شعاري كه رهبرش بگويد «فَإِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِم»(نهج‏البلاغه، خطبه‏167) شما مسئول هستيد، در مقابل چي؟ خلق؟ هر كسي جاي خودش است حتي نسبت به زمين و حتي نسبت به حيوانات نسبت به چهارپايان هم شما مسئوليت داريد.
امام علي(عليه السلام) هفتاد و هفت نامه دارد توي نهج البلاغه چون نهج البلاغه سه بخش است بخش اول خطبه هاست كه حدود دويست و سي و نه خطبه دارد بعد خطبه‌ها كه تمام مي‌شود هفتاد و هفت تا نامه دارد حدود چهارصدتا هم از كلمات قصار كه در نهج البلاغه جمع آوري شده است البته سخنان امام علي(عليه السلام) زياد است توي اين هفتاد و هفت نامه خيلي مسائل ذكر شده است.
يك كسي از من پرسيد استقلال آزادي جمهوري اسلامي، اين جمهوري اسلامي چيه؟ گفتم آنچه را كه در نامه‌هاي امام علي(عليه السلام) مطرح است چون امام علي(عليه السلام) وقتي حكومت را به دست گرفت نامه‌هايي مي‌نوشت درباره حكومت اسلامي و آنها را براي استاندارها مي‌فرستاد و مي‌گفت كارنامه شما اين است.
در نامه بيست و پنج مي‌فرمايد‌اي كسي كه مسئول جمع آوري زكات هستي وارد منطقه مي‌شوي براي جمع آوري زكات اول اينكه خانه كسي نرو چون ممكن است مامور زكات بيايد خانه شخصي كه شب گوش او را پر كند كه فلاني وضعش خوب است فلاني وضعش خوب نيست خانه كسي نرو تا قبلاً ذهن تو از جايي پر نشده باشد خالي الذهن باشي بعد فردا كه مي‌روي مردم را نترسان براي خدا، كار شما روي نياز و ترس نباشد براساس عبادت باشد، وسط مردم بايست و سلام كن بگو من نماينده امام علي(عليه السلام) هستم آمده‌ام براي جمع آوري مالياتها و زكات خلاصه اينكه مي‌گويد زكاتها را كه جمع كردي داري مي‌آوري توي راه كه داري شترها را مي‌آوري نگذاري كه شترها خسته بشوند حيواني را كه داري مي‌آوري «وَ لْيُرَفِّهْ عَلَى اللَّاغِبِ»(نهج‏البلاغه، نامه، 25) حيوان را تا ديدي كه خسته شده براي او رفا در نظر بگير.
چند وقت قبل داشتيم با جوانها صحبت مي‌كرديم گفتند ما خواهان رفاه هستيم گفتم تو يا رفاه مردم را مي‌خواهي يا براي انسان، اماامام علي(عليه السلام) رفاه را براي چهارپا هم مي‌خواهد.
بعد دنباله نامه مي‌گويد اگر خواستي سوار شترها بشوي مثلاً فرض كنيد كه از يك شهري بيست تا شتر مي‌آوري تا شهر ديگري براي جمع آوري زكات اگر خواستي سوار شوي حساب كن چقدر مي‌خواهي سوار شوي چقدر شتر هست اگر ده ساعت مي‌خواهي سوار شوي و بيست تا شتر هستند هر شتري را نيم ساعت سوار شو حق نداري يك ساعت سوار يك شتر بشوي و نيم ساعت سوار شتر ديگر «وَ لْيَعْدِلْ بَيْنَ صَوَاحِبَاتِهَا فِي ذَلِكَ وَ بَيْنَهَا»(نهج‏البلاغه، نامه، 25) چقدر خوب است كه ما مسلمانان با اين واژه‌ها آشنا بشويم.
آن كسي كه فرياد مي‌زند ما خواهان عدالت اجتماعي هستيم مي‌گوئيم صحيح است آن عدالتي كه تو براي انسان مي‌خواهي امام علي(عليه السلام) هزار و چهارصد سال پيش براي حيوان خواسته است آن رفاهي را كه شما براي انسانها و جامعه مي‌گويي امام علي(عليه السلام) براي حيوان هم مي‌خواهد.
در دنباله همان نامه امام مي‌فرمايد اگر همينطور كه داري حيوانات را مي‌آوري يك جايي سبزي بود كه حيوان خواست بخورد شما نبايد آزادي را از او بگيري شما حق نداريد افسار حيواني را كه دارد مي‌رود بسوي سبزي و آب را بكشي و ممانعت كني اگر خواستي با كسي حرف بزني حق نداري همينطور كه روي حيوان سوار هستي حرف بزني بايد از حيوان پياده بشوي و حرف بزني چقدر صريح و دقيق مي‌گويد.
همه مسئوليت داريم، مسئوليت و همدردي، وقتي امام خميني(رحمة الله عليه) در پاريس متوجه شدند كه در ايران مردم در مضيقه نفت هستند فرمودند اينجا هم بخاري‌ها را خاموش كنيد تا ما هم در درد آنها شريك باشيم امام علي(عليه السلام) مي‌فرمايد به من بگويند اميرالمومنين اما من در دردهايشان شريك نباشم؟ احساس مسئوليت يكي از ويژگي‌هاي اين مكتب است.
والسلام عليکم و رحمة الله و برکاته