بسم الله الرّحمن الرّحيم
الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا و نبينا محمد و علي اهل بيته و لعنتة الله علي اعدائهم اجمعين من الان إلي قيام يوم الدين.
بحثي كه اينجا براي برادران دارم درباره رهبري در قرآن است. آياتي كه در اين زمينه است را مي‌نويسم. مقام رهبري پس از آزمايشاتي است، حديثي داريم كه خداوند ابراهيم(عليه السلام) را چند نوع آزمايش مي‌كند، مثلاً مي‌گويد مخالفين تو بنا دارند كه آتشي برافروزند و تو را در آتش اندازند حاضري؟ مي‌گويد بله در راه تو به استقبال خطر مي‌روم، اين امتحان قبول مي‌شود يك مقام مي‌گيرد، باز يك امتحان دوم، از زن بگذر، از بچه بگذر، هر امتحاني خدا از ابراهيم مي‌كند و قبول مي‌شود يك مقامي به او مي‌دهد.
آخرين مقام، مقام رهبري است، كه اين آيه را بد نيست كه بلد باشيد «إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» البقرة/124 من تو را امام مردم قرار دادم، بيخودي نيست چون تو از امتحانات موفق بيرون آمدي من تو را امام قرار مي‌دهم.
پس مقام امامت از طرف خداست(إني) اول به انبياء داده مي‌شود بعد از انبياء به نمايندگان بعد از خودشان، منتهي خداوند حكيم است و معناي حكيم اين است كه كار نابجا نمي‌كند، امامت را به هر كسي نمي‌دهد ابراهيم وقتي مقام امامت را گرفت گفت «وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» البقرة/124 يعني خدايا اين مقام امامتي كه بعد از چند امتحان به من دادي به ذريه و دودمان من هم بده، خدا فرمود اين مقام امامت نائل نمي‌شود به ظالمين. امامت نور چشمي نيست كه حالا كه مقام امامت را به ابراهيم داديم به دودمان او هم بدهيم.
نامه رسان نامه را از اداره پست مي‌آورد و به شما مي‌دهد يكوقت مي‌ايستد و نامه را براي تو مي‌خواند راهنمائي‌ات هم مي‌كند، اگر مقام رهبري را كسي نداشته باشد و فقط نبّي باشد بايد مطلب را به مردم بگويد ديگر نظارت لازم نيست، ولي پيغمبر ما هم نبي بود و هم امام بود.
براي رهبري نظامي در قرآن دو تا وصف شده است، يكي شناخت تاكتيك و يكي قدرت بدني خوب، كه بتواند طرح بدهد و خوب بتواند طرح را پياده كند. گروهي از انقلابيون آمدند نزد پيامبرشان و گفتند ما براي اينكه از شر ستمگران نجات پيدا كنيم دست به انقلابي بزنيم منتهي تو كه رهبر ما هستي يك فرمانده نظامي براي ما تعيين كن، پيغمبر هم از طرف خدا شخصي را انتخاب كرد گفتند اين فاميلش است و خودش فقير است، قرآن جواب مي‌دهد كه شما از رهبر نظامي چي مي‌خواهيد؟ شما مي‌خواهيد اقدام كنيد، رهبرتان «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ» بدرستي كه خدا اين شخص ثالث را براي شما انتخاب كرد شما مي‌خواهيد شروع كنيد اين رهبر است، به رهبري او شروع كنيد. خدا او را انتخاب كرده «وَزَادَهُ بَسْطَةً» و اينكه شما مي‌گوئيد اين چه رهبري است مگر شما مي‌خواهيد كه از او وام بگيريد؟ اگر مي‌خواهيد وام بگيريد آن كسي كه مي‌خواهد به شما وام بدهد بايد پول داشته باشد، شما كه نمي‌خواهيد وام بگيريد، شما در يك مسئله نظامي رهبر مي‌خواهيد آنكه براي رهبري نظامي مطرح است را اين شخص دارد « وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ» البقرة/247 خداوند هم علم او را زياد كرده است و هم جسم او را، هم آگاه است و هم قوي، هم مغز دارد و هم بازو، هم طرح مي‌دهد و هم مجري طرح است، هم علم دارد هم قوي است.
در قرآن يكسري گروهها را نام برده كه از اينها پيروي نكنيد در يكسري برنامه‌ها گفته‌اند كه گوش به حرف كدام گروه ندهيد و رهبري‌شان را قبول نكنيد از آنها اطاعت نكنيد.
چه كساني را بايد ملت مسلمان از آنها پيروي نكند؟ ما وقتي خط كشي را گرفتيم گفتيم آقا طبق اين خط كش بايد عمل كرد، معيارهاي قرآن خيلي راحت است، قرآن به يكسري گفته كه اينها حق رياست ندارند، اول كسي كه داراي قلب غافل است، پيرو هوي، تندرو نابجا، كسي كه غافل است و كاري به مكتب الهي و رضاي حق ندارد از خدا غافل است از خودش و جامعه غافل است اين فراموشي در قرآن مرتب آمده است «نَسُوا اللَّهَ» خدا را فراموش مي‌كنند «فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ» الحشر/19 گاهي بخاطر اينكه خدا را فراموش مي‌كنند منافع خودشان را هم فراموش مي‌كنند، جامعه و خودشان را هم فراموش مي‌كنند. «نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ» ص/26 كساني كه خدا را فراموش كردند جامعه و خودشان را فراموش كردند، و روز حساب را فرموش كردند، اينها حق رهبري ندارند.
«وَلَا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا» الكهف/28 پيروي نكن كسي را كه مستحق اين است كه ما قلب او را غافل كنيم، و تبعيت و پيروي مي‌كند منتهي از هوي نفس، افراطي است، تندرو نابجا است، گاهي وقتها لازم است كه انسان تندرو باشد اما در اين آيه سه گروه از مقام فرمان دادن منع شده اند.
پيروي از كفار ممنوع، البته كافر و منافق ما چند نوع داريم، كفار گاهي مزاحم هستند و گاهي مزاحم نيستند، اگر مزاحم هستند «لَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ» الممتحنة/8 چون شما را از ديارتان اخراج نكردند و به شما ظلم نكردند و كاري به كار شما ندارند، شما هم نيكي كنيد، اگر آنها كاري به كار شما ندارند شما هم كاري به كار آنها نداشته باشيد، اما اگر كافر دارد ضربه مي‌زند آنجا «جَاهِدْ الْكُفَّارَ» التوبة/73 شما بايد بلند شويد.
منافق هم دو جور داريم يكوقت منافق بي حس و حال وارفته است، يكوقت منافق توطئه گر، اگر منافق بي حس و حال بود گرچه آنچه در زبانش مي‌گويد در قلب او نيست منافق است، اما خطري ندارد، قرآن مي‌گويد نسبت به اينها اُذن باشيد، يعني گوش باشيد، داريم كه منافقين مي‌آمدند خدمت پيغمبر و وقت حضرت را مي‌گرفتند به خيال خودشان مي‌خواستند افكار پيغمبر را پر كنند، پيغمبر هر چه اينها مي‌گفتند گوش مي‌داد، اينها كه بيرون مي‌رفتند به خيال خودشان پيغمبر را تسليم حرفهاي خودشان كرده‌اند مي‌گفتند ما رفتيم و وقت خصوصي گرفتيم و حرفهاي خودمان را زديم آيه نازل شد «وَيَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ» مي‌گويند هر چه به پيغمبر گفتيم شنيد «قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَكُمْ» التوبة/61 به آنها بگو كه شنيد، اما خيال نكن كه تحت تاثير شما است.
اگر منافق خطرناك شد، مثلاً مسجد مي‌سازد براي كوبيدن مسجد، مسجد ضرار را ساخت براي اينكه مسجد پيغمبر را از بين ببرد، آن حسابش اين است كه بايد مسجدش را خراب كرد، اگر توطئه گر بود بايد با آنها جهاد كرد.
آيات زيادي داريم «فَلَا تُطِعْ الْكَافِرِينَ وَجَاهِدْهُمْ بِهِ جِهَادًا كَبِيرًا» الفرقان/52 از كفار پيروي نكنيد با اينها جهاد كنيد، جهاد بزرگ، اين براي كفاري است كه دست به توطئه مي‌زنند و به مسلمانها ضربه مي‌زنند.
اصولاً مسئله رهبر و اينكه انسان الگوي ملت باشد يكي از دعاهاي مومنين است «وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا» الفرقان/74 الان مسلمانهاي ايران الگوي شدند براي باقي كشورهاي اسلامي، و باقي كشورهاي اسلامي بايد الگو و امام بشوند براي باقي كشورهاي غير اسلامي، تا انشاءالله مقدمه براي حكومت حضرت مهدي(عليه السلام) باز بشود.
افرادي هستند بي شخصيت، افراد جفاكار، افراد مسخره كننده و سخن چين، اين سري افراد را يك آيه داريم توي قرآن كه مي‌فرمايد گوش به حرفشان ندهند افراد بي شخصيتي كه همه‌اش با قسم و تظاهر به دين مي‌خواهند جاي خودشان را توي جامعه باز كنند «وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ» القلم/10 كسي كه هي اشتباه مي‌كند و هي قسم مي‌خورد، هر وقت يك افشاگري عليه او مي‌شود انكار مي‌كند با قسم، افرادي كه با تظاهر خودشان را در جامعه جا مي‌زنند بايد مطرود بشوند. (مهين) يعني بي شخصيت هستند البته مهين فارسي يعني ماه كه اسم بعضي دختر خانم‌هاي ما هست، مهين عربي توهين و اهانت است، «هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ» القلم/11 يعني مسخره مي‌كنند و طعنه مي‌زنند و نيش مي‌زنند اينهايي كه ضربه مي‌زنند اينها را الگو قرار ندهيد «هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ» القلم/11 نميم يعني كسي كه سخن چيني مي‌كند، خلاصه اينكه در اين آياتي كه ما خوانديم. . .
رهبري آسماني از طرف خدا تعيين مي‌شود منتهي برنامه اين است كه خداوند پيغمبر را تعيين مي‌كند پيغمبر هم امام را تعيين مي‌كند امام هم نايب امام را با اوصافي معين مي‌كند پس رهبري از ديد اسلامي از طرف خداست.
بيخودي خدا شخصي را رهبر نمي‌كند وقتي مي‌خواهد ابراهيم را رهبر قرار بدهد پس از چند آزمايش است آزمايش سنگين، رهبري به نور چشمي واگذار نمي‌شود، «وَلَا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ» الشعراء/151 آدمهايي كه اسرافكاري مي‌كنند پول دستشان مي‌آيد ولخرجي مي‌كنند اينها را الگو قرار ندهيد. «لَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ» الأعراف/142 مفسد را الگو قرار ندهيد، افراد مفسد لياقت ندارند كه افراد جامعه از آنها پيروي كنند.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته