حجةالاسلام و المسلمين آقاي شيخ ابراهيم صدقي طي مکتوبي به انتشارات مکتب الحسين عليه‏السلام چنين نقل مي‏کند: 10. حاجي محمدرضا صدقي حائري يکي از اخيار کربلا و نواده‏ي فقيه زاهد صاحب کرامات مرحوم شيخ حمزه‏ي اشرفي حائري »قدس سره« مي‏باشد از فرزند عمويش مرحوم حمزه )فرزند حاج محمدعلي فرزند شيخ حمزه اشرفي( نقل کرد که گفت: زماني که در کويت به سر مي‏بردم، قضيه‏اي رخ داد که فهميدم اين عربهاي سني بدوي صحرانشين هم به حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام عقيده‏مندند و او را صاحب کرامت مي‏دانند. اصل قضيه چنين بود: يک عرب سني صاحب گاو و گوسفندي براي يک نفر از شيعيان روغن مي‏آورد و با هم معامله داشتند يکي از دفعاتي که آن عرب سني صحرانشين روغن مي‏آورد و مقدارش ده حقه بوده است )چون در آن زمان وزن کيلو معمول نبود( کاسب شيعه پس از وزن کردن خيک روغن به قصد کلاه‏برداري و اخازي از آن عرب بدوي به صاحب روغن مي‏گويد: مقدار روغن هشت حقه مي‏باشد! سني عرب که عصايي در دست داشته با عصا در اطراف محل ايستادن آن کاسب شيعه دايره‏اي مي‏کشد و به زبان عربي مي‏گويد: »هاي خطه العباس ان کنت صادقا في قولک فأخرج منها« يعني: اين دايره مربوط به حضرت عباس عليه‏السلام است اگر در گفتار خود صادقي از اين دايره بيرون بيا. وقتي آن سني دايره را کشيده و اين کلام را مي‏گويد: کاسب شيعه مي‏بيند توان حرکت و خروج از دايره از وي سلب شده است، لذا به دروغي که گفته بود اقرار مي‏کند و مي‏گويد مقدار وزن واقعي روغن همان ده حقه است. [ صفحه 182] اين کرامتي بود که از حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام در حق آن مرد عرب صحرانشين صادر شد چون به حضرت توجه کرد حقش ظاهر شد و آن کاسب حرام‏خوار مفتضح و رسوا گرديد. [ صفحه 184]