ابناثير و ديگران نوشتهاند: »عصر روز نهم محرم ابنسعد با سپاهش به اردوي امام تاخت. حسين )ع( برادرش عباس را فرستاد تا هدف دشمن را بداند. گفتند: دستور رسيده که در صورت عدم تسليم با شما بجنگيم. عباس فرمود: پيام شما را به امام ميرسانم پس نزد امام آمد و امام در پاسخ فرمود: اگر توانستي امشب را مهلت بگير تا نماز بخوانيم و خدا ميداند که من چقدر نماز و قرآن و دعا را دوست دارم. عباس پيام را به دشمن ابلاغ کرد. قيس بن اشعث گفت: ابنسعد قبول کن که به خدا فردا صبح آنان زودتر از تو در ميدان جنگ حاضر ميشوند.« [1] .
|