اين مبحث در مورد عوام اهل تسنن و عامه مردم سني مذهب نميباشد. زيرا عموم آنان فارق از وعاظ السلاطين و افراد وابسته محبت و عشق خود را به فرزندان پيامبر و بويژه پاره تن حضرتش جناب اباعبدالله الحسين بن فاطمه بضعة الرسول )س( اظهار نمودهاند بلکه نقش عالمان براي فراموش نشدن حادثه کربلاست.
بسياري از علماي اهل سنت در مورد حادثه عاشورا نه تنها از برخي علماي شيعه کمتر اظهار برائت از يزيد نکردهاند و در مواردي بسيار در مجامع و محافلي با مخاطبان انبوه که نوعا هم اهل تسنن بودهاند نفرت خويش را از يزيد و اعوانش اعلان کردهاند. اينکه ميگوئيم کمتر نبودهاند بدين خاطر است که در برهههايي از تاريخ بخصوص بعد از ظهور جريان ابنتيميه و تندرويها و بدعتهايش، که هواداراني عنود و متعصب يافت، برائت از يزيد در بسياري از کشورها و بلاد صعب و دشوار مينمود. اما در تاريخ قدماي اهل تسنن علماي صاحب نام فراواني يافت ميشوند که عزاداري بر سيدالشهدا اقامه کردهاند و حوادث کربلا را در کتب خود پوشش دادهاند. مرزبندي روشني از حق و باطل ارائه کردهاند؛ از جمله محمد بن جرير طبري و ابنالجوزي، امام شافعي، امام احمد حنبل و... که اگر با ديده انصاف نگريسته شوند و اوضاع حاکم تحليل دقيق شود بايد از آنان پذيرفت.
از سويي هم دانشمندان ديگري از ايشان به ذم و ملامت يزيد و معاويه زبان گشودهاند و به نحوي فاصله فکري خود را با کساني مثل ابناسحاق و ديگران که احاديثي در باب فضيلت تراشي براي معاويه بيان نمودهاند را توجيه کردهاند.
در مورد يزيد و اعمال و عمال او در کربلا گروهي از بزرگان سني مذهب حکم به تکفيرش و به حق وي را کافر دانستهاند. از قبيل:
1- علامه آلوسي [1] .
2- ابنعقيل [2] .
3- الصواعق المحرقه [3] .
در اين ميان گروهي لعن بر وي را فتوا دادهاند از قبيل:
[ صفحه 163]
1- امام احمد حنبل. [4] .
2- قاضي ابويعلي. [5] .
3- ابوالحسين ابن قاضي ابويعلي. [6] .
4- ابنجوزي [7] .
5- سبط ابنجوزي [8] .
6- سيوطي. [9] .
7- ابنمحيالدين الحنفي التفتازاني. [10] .
8- الکيا الهراسي. وفيات الاعيان. [11] .
9- سفاريني. [12] .
گروهي هم اعلام کردهاند که به هيچ وجهي يزيد را دوست ندارند مثل: جمهور اهل سنت و از جمله غزالي. ابنالصلاح. حتي ابنتيميه و ابنحجر الهيتمي. [13] .
بسياري از وقايع عاشورا در کتب اهل سنت نوشته شده از جمله در تاريخ طبري و بسياري نيز مثل شيعيان در ايام محرم عزاداري کردهاند و مرتب ذکر توسل به امام حسين و حضرت ابوالفضل عليهماالسلام داشته و حاجات خود را هم گرفتهاند و به ماتم نشستهاند و گروهي هم حداقل بر اين ماجرا متأسف شدهاند.
در ميان علماي سني موضوع اين گونه انعکاسي دارد. اما عوام و مردمان و توده ناس آنها بسته به شرايط زمان و مکاني و نقش حکام قبل و فعلي ديدگاههايشان متفاوت است. شافعيه و حنبل?ها نسبت به ديگر مذاهب تفاوت دارند و نسبت تنفرشان بالاتر از سايرين است و اهل تسنن ايران و ديگر کشورهايي که جمعيت معتنابهي از شيعيان وجود دارند درک بهتري از تاريخ و حقايق دارند و لذا قرابت فکري بسيار خوبي از اين لحاظ وجود دارد. البته بنا ندارم که عاشورا را از منظر اهل تسنن روايت کنم اما تا حدودي از منابع آنان در مورد قمر بنيهاشم استفاده ميکنم.
[ صفحه 164]
|