به روح مطهر مادرم که از روز اول تولدم مرا با پيراهن عزاي حسيني آشنا کرد و زماني که به حد تمييز رسيده بودم و هنوز منزلمان در روستايي بنام »داوودي« در چهار کيلومتري شهر هرسين بود با زبان کودکي پرسيدم مادر چرا پيراهن سياه بر تنم مي‏پوشي؟ مادرم فرمود: »نذر کرده‏ام در ايام محرم و عاشوراي حسيني سياه‏پوش باشي«. و اينگونه مرا با عاشورا و ابوالفضل )ع( آشنا ساخت تقديم [ صفحه 9] نمايم. بار ديگر خواستم آن را به جهان پهلوان حاج حسين رضازاده تقديم کنم که در طول دو دهه گذشته نام زيباي »يا اباالفضل )ع(« را در بسياري ميادين ورزش وزنه‏برداري در کشورهاي گوناگون طنين‏افکن نموده است تقديم نمايم. گاهي خواستم به کسي تقديم کنم که روح اميد و تشويق به نوشتن را در من احيا نمود. و يا به استاد دوران نوجواني و اوائل طلبه شدنم يعني مرحوم حجةالاسلام و المسلمين حاج سيد محمدتقي موسوي که مرا با عشق حسين و سقاي تشنه کامان و انس با آنان سوق داد. [ صفحه 10]