منبع و مأخذ اين بخش در سايت تبيان موجود است و بپاس حرمت زحمات مؤلف و امانت از ذکر آنها معذورم. غير از نام، که مشخص کننده‏ي هر فرد از ديگران است، صفات و ويژگي‏هاي اخلاقي و عملي اشخاص نيز آنان را از ديگران متمايز مي‏کند و به خاطر آن خصوصيات بر آنها »لقب« نهاده مي‏شود و با آن لقبها آنان را صدا مي‏زنند يا از آنان ياد مي‏کنند. وقتي به القاب زيباي حضرت عباس مي‏نگريم، آنها را همچون آيينه‏اي مي‏يابيم که هر کدام، جلوه‏اي از روح زيبا و فضايل حضرت ابوفضايل را نشان مي‏دهد. القاب حضرت عباس، برخي در زمان حياتش هم شهرت يافته بود، برخي بعدها بر او گفته شد و هر کدام مدال افتخار و عنوان فضيلتي است جاودانه. چه زيباست که اسم، با مسمي و لقب، با صاحب لقب هماهنگ باشد و هر کس شايسته و درخور لقب و نام و عنواني باشد که با آن خوانده و ياد مي‏شود. نام اين فرزند رشيد اميرالمؤمنين »عباس« بود، چون شيرآسا حمله مي‏کرد و دلير بود و در ميدانهاي نبرد، همچون شيري خشمگين بود که ترس در دل دشمن مي‏ريخت و فريادهاي حماسي‏اش لرزه بر اندام حريفان مي‏افکند. کنيه‏اش »ابوالفضل« بود، پدر فضل؛ هم به اين جهت که فضل، نام پسر او بود، هم به اين جهت که در واقع نيز، پدر فضيلت بود و فضل و نيکي، زاده‏ي او و مولود سرشت پاکش و پرورده‏ي دست کريمش بود. زينب کبري مي‏پرسد: پدر، نام و کنيه برادرم چيست؟ حضرت امير عليه‏السلام مي‏فرمايد: نامش عباس، کنيه‏اش ابوالفضل، و القابش بسيار است: ماه بني‏هاشم و سقا و... زينب: پدر در نام »عباس« نشاني از شجاعت و جوانمردي و در کنيه ابوالفضل، نشاني از شهامت و تفضل و در لقب »ماه بني‏هاشم« نشاني از جمال و زيبايي است؛ ولي لقب »سقا« چرا؟ مگر شغل برادرم آب آوردن است! پدر: نه دخترم، کار او آب دهي نيست؛ بلکه او عشيره و [ صفحه 32] بستگان خود را آب مي‏دهد )تشنگان اهل‏بيت در کربلا( اشک از ديدگان زينب جاري شد؛ ولي پدر فرمود: گريه نکن تو را با او رابطه و کاري هست....