هفتم محرم بود. کاروان شهادت چند روزي بود که در سرزمين کربلا فرود آمده بود. سپاه کوفه بر نهر فرات مسلط بودند و آب را به روي حسين و يارانش بسته بودند. اين فرماني بود که از کوفه رسيده بود، مي‏خواستند ناجوانمردانه با استفاده از اهرم فشار عطش، حسين را به تسليم و سازش وادارند. شمر بن ذي‏الجوشن که از هتاک‏ترين و کينه‏توزترين دشمنان اهل‏بيت بود، با طعنه و طنز، تشنگي امام را مطرح مي‏کرد. پس از آن که آب را به روي فرزند زهرا بستند، شمر گفت: هرگز آب نخواهيد نوشيد تا هلاک شويد. عباس بن علي )ع( به سيدالشهدا گفت: اي اباعبدالله، مگر نه اين که ما برحقيم؟ فرمود: آري. [ صفحه 190] پس از آن، اباالفضل بر آنان که مانع برداشتن آب شده بودند حمله آورد و آنان را از کنار آب پراکنده ساخت تا آن که همراهان امام آب برداشتند و سيراب شدند.