جناب حجةالاسلام و المسلمين آقاي شيخ باقر حسيني زفره‏اي چنين اظهار داشتند: 7. در يکي از روستاهاي گرگان، به نام مرزنکلاته، مسجدي است که به نام مبارک ابوالفضل العباس عليه‏السلام نامگذاري شده است. خادم آن مسجد، آقاي اختري، روزي بر اثر مشاجره‏ي لفظي که بين او و يکي از اهالي قريه پيش آمده بود از خدمت مسجد استعفا کرد و کليد مسجد را به معتمدين روستا تحويل داد. شب هنگام در خواب ديد که سوار ماشين شده و از جاده‏ي هراز به سوي تهران در حرکت است. نرسيده به امامزاده هاشم عليه‏السلام ماشين به سوي دره منحرف شد. در همان حين، خادم مسجد با ديدن چنين صحنه‏اي به حضرت قمر بني‏هاشم عليه‏السلام متوسل مي‏شود و ماشين سالم در ته دره قرار مي‏گيرد، بي‏آنکه کوچکتري لطمه‏اي به سرنشينان آن وارد آيد. روز بعد ديديم که آقاي اختري، خادم مسجد حضرت ابوالفضل العباس عليه‏السلام، که روز گذشته با عصبانيت کليد را تحويل داده بود، با چشم گريان و دل [ صفحه 274] بريان و عرض معذرت به پيشگاه حضرت قمر بني‏هاشم عليه‏السلام آمده است کليد را تحويل بگيرد و به خدمت صادقانه‏ي خود ادامه دهد! اينجا بود که مردم با ديدن و شنيدن چنين کرامتي از حضرت قمر بني‏هاشم ابوالفضل العباس عليه‏السلام سخت تحت تأثير قرار گرفتند.